شب ضربتخوردن امام علی(ع): تفاوت میان نسخهها
←قاتلان امام علی(ع)
خط ۸: | خط ۸: | ||
[[امام علی علیهالسلام|امام علی(ع)]] در شب [[۱۹ رمضان]] میهمان دخترش [[امکلثوم دختر امام علی(ع)|ام کلثوم]] بود.<ref>حسینی مطلق، شهید تنها، ۱۳۸۶ق، ص۱۱۴</ref> ابنسعد از [[امام حسن مجتبی علیهالسلام|امام حسن مجتبی(ع)]] نقل کرده است که امام علی(ع)، در این شب [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] را در خواب دید و از ظلمهایی که به او شده بود، گلایه کرد. پیامبر(ص) به او سفارش کرد که مردم را نفرین کن و علی(ع) نیز چنین دعا کرد: خدایا بهجاى ايشان بهترين اشخاص را به من بده و بهجاى من بدترين كس را بر آنها بگمار»<ref>ابنسعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۸ق، ج۳، ص ۲۶</ref> این روایت در [[نهج البلاغه|نهجالبلاغه]] نقل شده است.<ref>فيض الاسلام اصفهانى، علىنقى، نهج البلاغه، ج۱، ص۱۶۵، قصار ۶۹</ref> | [[امام علی علیهالسلام|امام علی(ع)]] در شب [[۱۹ رمضان]] میهمان دخترش [[امکلثوم دختر امام علی(ع)|ام کلثوم]] بود.<ref>حسینی مطلق، شهید تنها، ۱۳۸۶ق، ص۱۱۴</ref> ابنسعد از [[امام حسن مجتبی علیهالسلام|امام حسن مجتبی(ع)]] نقل کرده است که امام علی(ع)، در این شب [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] را در خواب دید و از ظلمهایی که به او شده بود، گلایه کرد. پیامبر(ص) به او سفارش کرد که مردم را نفرین کن و علی(ع) نیز چنین دعا کرد: خدایا بهجاى ايشان بهترين اشخاص را به من بده و بهجاى من بدترين كس را بر آنها بگمار»<ref>ابنسعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۸ق، ج۳، ص ۲۶</ref> این روایت در [[نهج البلاغه|نهجالبلاغه]] نقل شده است.<ref>فيض الاسلام اصفهانى، علىنقى، نهج البلاغه، ج۱، ص۱۶۵، قصار ۶۹</ref> | ||
=== قاتلان امام علی(ع) === | === قاتلان امام علی(ع) === | ||
به گزارش ابنسعد در الطبقات الکبری [[ابن ملجم مرادی|ابنملجم مرادی]] با بَرَک بن عبیدالله تمیمی و عمرو بن بکر تمیمی قرار گذاشتند که امام علی(ع)، [[معاویة بن ابیسفیان|معاویه]] و [[عمرو بن عاص سهمی|عمرو بن عاص]] را به قتل برسانند. ابنملجم به [[کوفه]] آمد و با زنی به نام [[قطام بنت شجنة بن عدی|قطام دختر شجنه بن عدی]] آشنا شد و از او خواستگاری کرد. قطام بخشی از [[مهریه]] خود را قتل امام علی(ع) قرار داد و ابنملجم نیز گفت که به همین منظور به کوفه آمده است. او شب ۱۹ را در منزل [[اشعث بن قیس کندی]] گذراند. شمشیر خود را زهرآلود کرد و در سحرگاه ۱۹ رمضان، در [[مسجد کوفه]] امام علی را مضروب کرد. در این کار شَبیب بن بَجَره اَشْجَعی نیز ابنملجم را همراهی میکرد.<ref>ابنسعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۸ق، ج۳، ص ۲۵-۲۸</ref> بنا به روایتی که در کتاب [[کشف الغمة فی معرفة الائمة (کتاب)|کَشف الغُمَّه]] نقل شده است ضربه ابنملجم به همان جایی از سر امام خورد که در [[غزوه خندق|جنگ خندق]] ضربه شمشیر [[عمرو بن عبدود]] اصابت کرده بود.<ref>اربلی، كشف الغمة، ج۱، ص۴۱۶.</ref>پس از ضربت خوردن حضرت على ( | به گزارش ابنسعد در الطبقات الکبری [[ابن ملجم مرادی|ابنملجم مرادی]] با بَرَک بن عبیدالله تمیمی و عمرو بن بکر تمیمی قرار گذاشتند که امام علی(ع)، [[معاویة بن ابیسفیان|معاویه]] و [[عمرو بن عاص سهمی|عمرو بن عاص]] را به قتل برسانند. ابنملجم به [[کوفه]] آمد و با زنی به نام [[قطام بنت شجنة بن عدی|قطام دختر شجنه بن عدی]] آشنا شد و از او خواستگاری کرد. قطام بخشی از [[مهریه]] خود را قتل امام علی(ع) قرار داد و ابنملجم نیز گفت که به همین منظور به کوفه آمده است. او شب ۱۹ را در منزل [[اشعث بن قیس کندی]] گذراند. شمشیر خود را زهرآلود کرد و در سحرگاه ۱۹ رمضان، در [[مسجد کوفه]] امام علی را مضروب کرد. در این کار شَبیب بن بَجَره اَشْجَعی نیز ابنملجم را همراهی میکرد.<ref>ابنسعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۸ق، ج۳، ص ۲۵-۲۸</ref> بنا به روایتی که در کتاب [[کشف الغمة فی معرفة الائمة (کتاب)|کَشف الغُمَّه]] نقل شده است ضربه ابنملجم به همان جایی از سر امام خورد که در [[غزوه خندق|جنگ خندق]] ضربه شمشیر [[عمرو بن عبدود]] اصابت کرده بود.<ref>اربلی، كشف الغمة، ج۱، ص۴۱۶.</ref>پس از ضربت خوردن حضرت على (ع) جمعى از مسلمانان در صدد دستگيرى ضاربين برآمدند، شبيب بن بجره (یکی از خوارج که با ابن ملجم همراهی کرده بود ولی وقتی شمشيرش را به طرف امام وارد آورد خطا رفت و به طاق مسجد خو مردى او را دستگير كرد و به زمين افكند و روى سينه اش نشست و شمشيرش را گرفت تا باآن ، او را بكشد، ديد مردم سراسيمه به سوى او مى آيند، آن مرد از ترس اينكه مبادا (در آن ازدحام ) او را | ||
به اشتباه بگيرند و هرچه فرياد بزند (قاتل من نيستم ) صدايش را نشنوند، از سينه شبيب برخاست و او را رها كرد | |||
و شمشيرش را به كنارى انداخت . شبيب از فرصت استفاده كرده ، برخاست و از ميان ازدحام جمعيت گريخت و به | و شمشيرش را به كنارى انداخت . شبيب نیز از فرصت استفاده كرده ، برخاست و از ميان ازدحام جمعيت گريخت و به | ||
خانهاش رفت وچون پسر عمویش فهمید در کشتن امام علی(ع) همدست ابن ملجم بوده او را کشت.{{یاد| براساس گزارش [[شیخ مفید]] در [[ارشاد]] پسر عموىش وقتی ديد شبيب پارچه حريرى از سينه اش باز مى كند، از او پرسيد | |||
اين چيست ؟ شايد تو امير مؤ منان على ( عليه السلام ) را كشتى ؟ | |||
شبيب خواست بگويد نه ( وایآن قدر در حال تشويش و اضطراب بود) كه گفت بله. پسر عمویش هم به او حمله كرد و او را كشت. <ref>مفید، ارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۲۰</ref> }} | |||
=== زمان ضربتخوردن=== | === زمان ضربتخوردن=== |