سید محمد محقق داماد: تفاوت میان نسخهها
←فعالیتهای سیاسی
(←تدریس) |
|||
خط ۱۱۲: | خط ۱۱۲: | ||
بعد از جلسۀ [[۱۶ مهر]] ۱۳۴۱ش آیات عظام تلگرافی در اعتراض به تصمیم دولت اسدالله علم در تصویب لایحۀ انجمنهای ایالتی و ولایتی به شاه مخابره کردند. آیتالله سید محمد داماد نیز همراه [[سید احمد شبیری زنجانی]]، مرتضی حائری تلگرافی به شاه مخابره و مسائلی همچون تساوی [[مسلمان|مسلمان]] و [[کافر]] و قید کتاب آسمانی به جای [[قرآن|قرآن]] در مراسم تحلیف را، مخالف مصالح عالیۀ [[اسلام|اسلام]] و نص قانون اساسی قلمداد کردند و خواستار لغو این تصویبنامه شدند. در جلسۀ بعدی که آیتالله داماد نیز حضور داشت، تصمیم گرفته شد که علاوه بر تلگراف ارسالی به شاه و شکایت از تصویبنامه، موضوع را به اطلاع علمای تهران و شهرستانها نیز برسانند تا آنان نیز پشتیبانی خود را از اقدامات مراجع قم اعلام کنند.<ref>دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۱۳۷۷ش، ج ۳ و ۴، ص۴۵.</ref> | بعد از جلسۀ [[۱۶ مهر]] ۱۳۴۱ش آیات عظام تلگرافی در اعتراض به تصمیم دولت اسدالله علم در تصویب لایحۀ انجمنهای ایالتی و ولایتی به شاه مخابره کردند. آیتالله سید محمد داماد نیز همراه [[سید احمد شبیری زنجانی]]، مرتضی حائری تلگرافی به شاه مخابره و مسائلی همچون تساوی [[مسلمان|مسلمان]] و [[کافر]] و قید کتاب آسمانی به جای [[قرآن|قرآن]] در مراسم تحلیف را، مخالف مصالح عالیۀ [[اسلام|اسلام]] و نص قانون اساسی قلمداد کردند و خواستار لغو این تصویبنامه شدند. در جلسۀ بعدی که آیتالله داماد نیز حضور داشت، تصمیم گرفته شد که علاوه بر تلگراف ارسالی به شاه و شکایت از تصویبنامه، موضوع را به اطلاع علمای تهران و شهرستانها نیز برسانند تا آنان نیز پشتیبانی خود را از اقدامات مراجع قم اعلام کنند.<ref>دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۱۳۷۷ش، ج ۳ و ۴، ص۴۵.</ref> | ||
شاه در پاسخ تلگراف، موضوع را به دولت احاله کرد. بعد از وصول تلگراف شاه، آیات عظام جلسۀ فوقالعادهای تشکیل دادند. در این جلسه بعد از قرائت تلگراف شاه، به این نتیجه رسیدند که مستقیماً با اسدالله علم، نخست وزیر، تماس بگیرند و ضمن نصحیت و ارشاد وی، از او بخواهند که جواب صریحی به آقایان بدهد. به دنبال این تصمیم، وی همراه با آیات عظام: | شاه در پاسخ تلگراف، موضوع را به دولت احاله کرد. بعد از وصول تلگراف شاه، آیات عظام جلسۀ فوقالعادهای تشکیل دادند. در این جلسه بعد از قرائت تلگراف شاه، به این نتیجه رسیدند که مستقیماً با اسدالله علم، نخست وزیر، تماس بگیرند و ضمن نصحیت و ارشاد وی، از او بخواهند که جواب صریحی به آقایان بدهد. به دنبال این تصمیم، وی همراه با آیات عظام: احمدزنجانی، مرتضی حائری و [[میرزا هاشم آملی]] طی تلگرافی به اسدالله علم، تصویبنامۀ مربوط به تشکیل انجمنهای ایالتی و ولایتی را به دلیل مخالفت مفاد آن با قواعد مقدسۀ اسلام و اصول قانون اساسی و متمم آن، مُلغی اعلام کرده و خواستار لغو رسمی آن شدند.<ref>دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۱۳۷۷ش، ج ۳ و ۴، ص۵۰.</ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == |