پرش به محتوا

سلجوقیان: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۰: خط ۳۰:


==تاریخ سیاسی سلجوقیان==
==تاریخ سیاسی سلجوقیان==
سلجوقیان تیره‌ای از ترکان غز [[مسلمان]] بودند که در زمان قدرت [[سامانیان]] در سواحل شرقی دریای خزر و سرزمین‌های اطراف دریاچه آرال سکونت داشتند. نام سلجوقیان از نام یکی از رئیسان آنان گرفته شده که در عهد سامانیان می‌زیست.<ref>نک:اقبال آشتیانی، تاریخ ایران بعد از اسلام، ص۲۶۵</ref> نوادگان همین سلجوق بودند که ورود به مرزهای پادشاهی [[سامانیان]] و سپس [[غزنویان]] را آغاز کردند و در جنگ دندانقان (۴۳۱ق) سپاهیان سلطان غزنوی را شکست دادند و ورود به سرزمین‌های داخلی ایران را آغاز کردند. رهبری اتحادیه سلجوقیان را طغرل بن میکائیل برعهده داشت که در سال ۴۲۹ بر جانشین سلطان مسعود غزنوی پیروز شد و سلطنت سلجوقیان را بنیان گذارد.<ref>نک: بویل، تاریخ ایران کمبریج، ج۵، ص۱۹-۴۸؛ ستارزاده، سلجوقیان، ص‌۳۰-۴۲</ref> سلجوقیان به تصرف سرزمین‌های داخلی و غربی ایران ادامه دادند و با شکست باقی‌مانده آل بویه در ایران مرکزی و غربی و عراق در سال [[سال ۴۴۷ هجری قمری|۴۴۷]] طغرل وارد [[بغداد]] مرکز خلافت عباسی شد.<ref>نک:اقبال آشتیانی، تاریخ ایران بعد از اسلام، ص‌۲۶۶-۲۷۴؛ بویل، تاریخ ایران کمبریج، ج۵، ص‌۳۱-۵۵</ref>
سلجوقیان تیره‌ای از ترکان غز [[مسلمان]] بودند که در زمان قدرت [[سامانیان]] در سواحل شرقی دریای خزر و سرزمین‌های اطراف دریاچه آرال سکونت داشتند. نام سلجوقیان از نام یکی از رئیسان آنان گرفته شده که در عهد سامانیان می‌زیست.<ref>نک:اقبال آشتیانی، تاریخ ایران بعد از اسلام، ص۲۶۵</ref> نوادگان همین سلجوق بودند که ورود به مرزهای پادشاهی [[سامانیان]] و سپس [[غزنویان]] را آغاز کردند و در جنگ دَنْدانقان (۴۳۱ق) سپاهیان سلطان غزنوی را شکست دادند و ورود به سرزمین‌های داخلی ایران را آغاز کردند. رهبری اتحادیه سلجوقیان را طغرل بن میکائیل برعهده داشت که در سال ۴۲۹ق. بر جانشین سلطان مسعود غزنوی پیروز شد و سلطنت سلجوقیان را بنیان گذارد.<ref>نک: بویل، تاریخ ایران کمبریج، ج۵، ص۱۹-۴۸؛ ستارزاده، سلجوقیان، ص‌۳۰-۴۲</ref> سلجوقیان به تصرف سرزمین‌های داخلی و غربی ایران ادامه دادند و با شکست باقی‌مانده آل بویه در ایران مرکزی و غربی و عراق در سال [[سال ۴۴۷ هجری قمری|۴۴۷]] طغرل وارد [[بغداد]] مرکز خلافت عباسی شد.<ref>نک:اقبال آشتیانی، تاریخ ایران بعد از اسلام، ص‌۲۶۶-۲۷۴؛ بویل، تاریخ ایران کمبریج، ج۵، ص‌۳۱-۵۵</ref>


دوران سلطنت دو جانشین طغرل یعنی آلب ارسلان و ملکشاه دوران اوج قدرت سلجوقیان و پیشرفت اقتصادی و آبادانی قلمروی آنان بود.<ref>بویل، تاریخ ایران کمبریج، ج۵، ص‌۶۱</ref> قلمرو سلجوقیان در زمان آلب ارسلان دومین سلطان سلجوقی در شرق تا رود سیحون و در غرب تا دریا مدیترانه گسترش یافت. آلب ارسلان در سال ۴۶۳ در نبرد ملازگرد امپراتور روم شرقی را شکست داد و [[اسیر]] کرد.<ref>بویل، تاریخ ایران کمبریج، ج۵، ص۶۸</ref>  
دوران سلطنت دو جانشین طغرل یعنی آلْب اَرسَلان و مَلِکشاه دوران اوج قدرت سلجوقیان و پیشرفت اقتصادی و آبادانی قلمروی آنان بود.<ref>بویل، تاریخ ایران کمبریج، ج۵، ص‌۶۱</ref> قلمرو سلجوقیان در زمان آلب ارسلان دومین سلطان سلجوقی در شرق تا رود سیحون و در غرب تا دریا مدیترانه گسترش یافت. آلب ارسلان در سال ۴۶۳ق. در نبرد مَلازْگِرد امپراتور روم شرقی را شکست داد و [[اسیر]] کرد.<ref>بویل، تاریخ ایران کمبریج، ج۵، ص۶۸</ref>  
{{حکومت‌های ایران پس از اسلام}}
{{حکومت‌های ایران پس از اسلام}}
با اینکه تقریباً درگیری بر سر جانشینی سلطان درگذشته بین سلجوقیان خیلی زود آغاز شد، وحدت سلطنت بر متصرفات سلجوقیان تا زمان مرگ سلطان ابو شجاع محمد (۵۱۱ق.) ادامه یافت؛ اما بعد از مرگ سلطان محمد قلمروی سلجوقیان در عمل به دو پاره تقسیم شد. سلطان سنجر که از زمان سلطان محمد بر [[خراسان]] حکومت داشت و قدرت فراوانی به دست آورده بود، بعد از مرگ سلطان محمد خود را جانشین او دانست؛ اما در شرق ایران فرزند سلطان محمد، یعنی محمود ادعای جانشینی داشت. از این پس حکومت بر مناطق شرقی ایران از [[ری]] تا [[ماوراء النهر]] در دست سنجر و جانشینان او و حکومت در شرق ایران و عراق در دست فرزندان سلطان محمد باقی ماند که به آنان سلاجقه عراق گفته می‌شود.<ref>نک: پیرنیا، اقبال آشتیانی، تاریخ ایران، ص‌۳۰۰</ref>
با اینکه تقریباً درگیری بر سر جانشینی سلطانِ درگذشته بین سلجوقیان خیلی زود آغاز شد، وحدتِ سلطنت بر متصرفات سلجوقیان تا زمان مرگ سلطان ابو شجاع محمد (۵۱۱ق.) ادامه یافت؛ اما بعد از مرگ سلطان محمد قلمروی سلجوقیان در عمل به دو پاره تقسیم شد. سلطان سنجر که از زمان سلطان محمد بر [[خراسان]] حکومت داشت و قدرت فراوانی به دست آورده بود، بعد از مرگ سلطان محمد خود را جانشین او دانست؛ اما در شرق ایران فرزند سلطان محمد، یعنی محمود ادعای جانشینی داشت. از این پس حکومت بر مناطق شرقی ایران از [[ری]] تا [[ماوراء النهر]] در دست سنجر و جانشینان او و حکومت در شرق ایران و عراق در دست فرزندان سلطان محمد باقی ماند که به آنان سلاجقه عراق گفته می‌شود.<ref>نک: پیرنیا، اقبال آشتیانی، تاریخ ایران، ص‌۳۰۰</ref>


از سوی دیگر از دوران وفات سلطان محمد برکیارق برخی از امرای سلاجقه در نواحی مختلف کم‌کم قدرت مستقلی برای خود به دست آوردند و حکومت‌های محلی در دل قلمرو سلجوقیان به وجود آمد. از جمله سلاجقه کرمان که از سال ۴۳۳ ق. به استقلال در کرمان حکومت کردند. قدرت محلی اتابکان نیز به تجزیه امپراتوری سلجوقی سرعت بخشید همانند: حکومت اتابکان دمشق (۴۹۷-۵۴۹)، اتابکان موصل(۴۶۸-۵۲۱)، اتابکان آذربایجان(۵۴۱-۶۲۶) و اتابکان فارس(۵۴۳-۶۸۴).<ref>پیرنیا، اقبال آشتیانی، ص‌۳۲۵-۳۲۶</ref> در خوارزم نیز شاخه مستقلی از امرا به نام خوارزمشاهان (۴۹۰-۶۲۸) بر سر کار آمدند که بعداً حکومت سلجوقیان را از شرق ایران برچیدند.<ref>پیرنیا، اقبال آشتیانی، ص‌۳۳۱</ref>
از سوی دیگر از دوران وفات سلطان محمد برکیارق برخی از امرای سلاجقه در نواحی مختلف کم‌کم قدرت مستقلی برای خود به دست آوردند و حکومت‌های محلی در دل قلمرو سلجوقیان به وجود آمد. از جمله سلاجقه کرمان که از سال ۴۳۳ ق. به استقلال در کرمان حکومت کردند. قدرت محلی اتابکان نیز به تجزیه امپراتوری سلجوقی سرعت بخشید همانند: حکومت اتابکان دمشق (۴۹۷-۵۴۹)، اتابکان موصل(۴۶۸-۵۲۱)، اتابکان آذربایجان(۵۴۱-۶۲۶) و اتابکان فارس(۵۴۳-۶۸۴).<ref>پیرنیا، اقبال آشتیانی، ص‌۳۲۵-۳۲۶</ref> در خوارزم نیز شاخه مستقلی از امرا به نام خوارزمشاهان (۴۹۰-۶۲۸) بر سر کار آمدند که بعداً حکومت سلجوقیان را از شرق ایران برچیدند.<ref>پیرنیا، اقبال آشتیانی، ص‌۳۳۱</ref>
۱۶٬۸۹۳

ویرایش