جبر و اختیار: تفاوت میان نسخهها
←تعارض اختیار با عصمت
خط ۱۴۵: | خط ۱۴۵: | ||
در یک معنای کلی [[عصمت]]، به معنای محفوظ بودن شخص معصوم از گناه و خطاست و این سؤال پیش میآید که آیا عصمت با اختیار معصوم قابل جمع است؟ | در یک معنای کلی [[عصمت]]، به معنای محفوظ بودن شخص معصوم از گناه و خطاست و این سؤال پیش میآید که آیا عصمت با اختیار معصوم قابل جمع است؟ | ||
[[سید محمدحسین فضلالله]]، از مراجع تقلید شیعه | [[سید محمدحسین فضلالله]]، از [[فهرست مراجع تقلید شیعه|مراجع تقلید]] شیعه [[لبنان]]، معتقد است که عصمت، یک حقیقت جبری است.<ref>ر. ک. فضلالله، تفسیر من وحی القرآن، بیروت، ۱۴۱۹ ق، ج۴، ص ۱۵۵–۱۵۶.</ref> اما به گفته [[علی ربانی گلپایگانی]]، کلامپژوه معاصر، متکلمان و حکما متفقاند که عصمت با [[جبر و اختیار|اختیار]] سازگار و [[عصمت|معصوم]] بر انجام معصیت تواناست.<ref>ربانی گلپایگانی، امامت در بینش اسلامی، ۱۳۸۷ش، ص۲۱۷.</ref> از نظر [[عقل]]، اگر عصمت مستلزم مجبور بودن شخص معصوم در انجام طاعات و ترک [[گناه|گناهان]] باشد، مستحق ستایش و مدح نخواهد بود و امر و نهی و پاداش و کیفر او نامعقول خواهد بود.<ref>علامه حلی، کشفالمراد، ۱۳۸۲ش، ص۱۸۶؛ فاضل مقداد، اللَّوامع الاِلهیّه، ۱۴۲۲ق، ص۲۴۳؛ جرجانی، شرحالمواقف، ۱۳۲۵ق، ج۸، ص۲۸۱.</ref> | ||
[[عبدالله جوادی آملی]]، فیلسوف و مفسّر معاصر نیز بر این باور است که عصمت جبری با حجیت معصوم بر مردم و دستور تأسی به ایشان از سوی خداوند، منافات داشته و اگر انجام گناه ذاتاً محال باشد، اطاعت ذاتاً ضروری خواهد بود و در چنین صورتی اطاعت هم مورد تکلیف قرار نمیگرفت و مجالی برای انذار و تبشیر و وعده و وعید باقی نمیماند.<ref>جوادی آملی، سیره پیامبر اکرم ص در قرآن (ج۹)، ۱۳۸۵ش، ص ۲۴.</ref> | [[عبدالله جوادی آملی]]، فیلسوف و مفسّر معاصر نیز بر این باور است که عصمت جبری با حجیت معصوم بر مردم و دستور تأسی به ایشان از سوی خداوند، منافات داشته و اگر انجام گناه ذاتاً محال باشد، اطاعت ذاتاً ضروری خواهد بود و در چنین صورتی اطاعت هم مورد تکلیف قرار نمیگرفت و مجالی برای انذار و تبشیر و وعده و وعید باقی نمیماند.<ref>جوادی آملی، سیره پیامبر اکرم ص در قرآن (ج۹)، ۱۳۸۵ش، ص ۲۴.</ref> | ||
[[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] در توضیح سازگاری عصمت با اختیار مینویسد: «منشأ عصمت، علم ویژهای است که [[خدا|خداوند]] به معصومان عطا کرده است. علم، خود از مبادی و پایههای اختیار است. ازاینرو، معصومان به جهت علمشان به مفاسد و مصالح اعمال، مرتکب گناه نمیشوند؛ مانند شخصی که علم قطعی به کشنده بودن | [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] در توضیح سازگاری عصمت با اختیار مینویسد: «منشأ عصمت، علم ویژهای است که [[خدا|خداوند]] به معصومان عطا کرده است. علم، خود از مبادی و پایههای اختیار است. ازاینرو، معصومان به جهت علمشان به مفاسد و مصالح اعمال، مرتکب گناه نمیشوند؛ مانند شخصی که علم قطعی به کشنده بودن سَم دارد و هرگز از آن سم نمیخورد.»<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۱، ص۱۶۲–۱۶۳.</ref> | ||
[[محمدتقی مصباح یزدی]]، فیلسوف | [[محمدتقی مصباح یزدی]]، فیلسوف شیعی(۱۳۹۹ش)، عصمت را نه صرفاً یک ملکه علمی، بلکه یک ملکه علمی_عملی میداند که از مطابقتِ مختارانه عمل معصوم با علم موهبتی از سوی خداوند حاصل شده است.<ref>محمد تقی مصباح یزدی، در پرتو ولایت، ۱۳۸۳ش، ص ۵۳–۶۳.</ref> | ||
وی در | وی در تبیین رأی خود بیان میدارد که هرکس با سرمایهای از استعداد و مواهب الهی به این دنیا آمده و فعلیت آن به دست خود اوست. علمی که مقدمه عصمت معصومین است نیز موهبتی بوده ولی چیزی را بر شخص، تحمیل نمیکند. در نتیجه بکارگیری این سرمایه و مطابقت عمل با آن، منوط به تلاش خود معصوم است.<ref>محمد تقی مصباح یزدی، در پرتو ولایت، ۱۳۸۳ش، ص ۵۷–۵۸.</ref> | ||
==جستارهای وابسته== | ==جستارهای وابسته== |