پرش به محتوا

امام علی در اشعار فارسی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۴: خط ۴:
==در شاهنامه فردوسی==
==در شاهنامه فردوسی==
{{اصلی|ابوالقاسم فردوسی}}
{{اصلی|ابوالقاسم فردوسی}}
{{شعر}}{{ب|...چهارم<ref>چو اکنون (نسخه بدل).</ref> [[امام علی علیه‌السلام|علی]] بود جفت [[حضرت فاطمه زهرا سلام‌ الله علیها|بتول]]|که او را بخوبی ستاید [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|رسول]]}}{{ب|که [[حدیث مدینة العلم|من شهر علمم علیم دَرَست]]|دُرُست این سخن قول پیغمبرست}}{{ب|گواهی دهم کاین سخنها ز اوست|تو گوئی دو گوشم پر آواز اوست}}{{ب|علی را چنین گفت و دیگر همین|کز ایشان قوی شد بهرگونه دین}}{{ب|نبی آفتاب و صحابان چو ماه|بهم بستئ یکدگر راست راه}}{{ب|منم بنده [[اهل بیت]] نبی|ستاینده خاک پای وصی}}{{ب|حکیم این جهان را چو دریا نهاد|برانگیخته موج ازو تندباد}}{{ب|چو هفتاد کشتی برو ساخته|همه بادبانها برافراخته}}{{ب|یکی پهن کشتی بسان عروس|بیاراسته همو چشم خروس}}{{ب|[[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|محمد]] بدو اندرون با علی|همان اهل بیت نبی و ولی}}{{ب|خرمند کز دور دریا بدید|کرانه نه پیدا و بن ناپدید}}{{ب|بدانست کو موج خواهد زدن|کس از غرق بیرون نخواهد شدن}}{{ب|بدل گفت اگر با نبی و وصی|شوم غرقه دارم دو یار وفی}}{{ب|همانا که باشد مرا دستگیر|خداوند تاج و لوا و سریر}}{{ب|خداوند جوی و می‌انگبین|همان چشمه شیر و ماء معین}}{{ب|اگر چشم داری بدیگر سرای|بنزد نبی و علی گیر جای}}{{ب|گرت زین بد آید گناه منست|چنین است و این دین و راه منست}}{{ب|برین زادم و هم برین بگذرم|چنان دان که خاک پی حیدرم}}{{ب|دلت گر براه خطا مایلست|ترا دشمن اندر جهان خود دلست}}{{ب|نباشد جز از بی‌پدر دشمنش|که یزدان بآتش بسوزد تنش}}{{ب|هر آنکس که در جانش بغض علیست|ازو زارتر در جهان زار کیست}}{{ب|نگر تا نداری ببازی جهان|نه برگردی از نیک پی همرهان}}{{ب|همه نیکیت باید آغاز کرد|چو با نیکنامان بوی همنورد}}{{ب|ازین در سخن چند رانم همی|همانا کرانش ندانم همی<ref>شاهنامه فردوسی، ج۱، ص۱۹-۲۰.</ref>}}{{پایان شعر}}
 
{{شعر جدید
|...چهارم<ref>چو اکنون (نسخه بدل).</ref> [[امام علی علیه‌السلام|علی]] بود جفت [[حضرت فاطمه زهرا سلام‌ الله علیها|بتول]]\\که او را بخوبی ستاید [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|رسول]]
که [[حدیث مدینة العلم|من شهر علمم علیم دَرَست]]\\دُرُست این سخن قول پیغمبرست
گواهی دهم کاین سخنها ز اوست\\تو گوئی دو گوشم پر آواز اوست
علی را چنین گفت و دیگر همین\\کز ایشان قوی شد بهرگونه دین
نبی آفتاب و صحابان چو ماه\\بهم بستئ یکدگر راست راه
منم بنده [[اهل بیت]] نبی\\ستاینده خاک پای وصی
حکیم این جهان را چو دریا نهاد\\برانگیخته موج ازو تندباد
چو هفتاد کشتی برو ساخته\\همه بادبانها برافراخته
یکی پهن کشتی بسان عروس\\بیاراسته همو چشم خروس
[[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|محمد]] بدو اندرون با علی\\همان اهل بیت نبی و ولی
خرمند کز دور دریا بدید\\کرانه نه پیدا و بن ناپدید
بدانست کو موج خواهد زدن\\کس از غرق بیرون نخواهد شدن
بدل گفت اگر با نبی و وصی\\شوم غرقه دارم دو یار وفی
همانا که باشد مرا دستگیر\\خداوند تاج و لوا و سریر
خداوند جوی و می‌انگبین\\همان چشمه شیر و ماء معین
اگر چشم داری بدیگر سرای\\بنزد نبی و علی گیر جای
گرت زین بد آید گناه منست\\چنین است و این دین و راه منست
برین زادم و هم برین بگذرم\\چنان دان که خاک پی حیدرم
دلت گر براه خطا مایلست\\ترا دشمن اندر جهان خود دلست
نباشد جز از بی‌پدر دشمنش\\که یزدان بآتش بسوزد تنش
هر آنکس که در جانش بغض علیست\\ازو زارتر در جهان زار کیست
نگر تا نداری ببازی جهان\\نه برگردی از نیک پی همرهان
همه نیکیت باید آغاز کرد\\چو با نیکنامان بوی همنورد
ازین در سخن چند رانم همی\\همانا کرانش ندانم همی<ref>شاهنامه فردوسی، ج۱، ص۱۹-۲۰.</ref>
}}


==در اشعار کسایی مروزی==
==در اشعار کسایی مروزی==