پرش به محتوا

امام هادی علیه‌السلام: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۲۱: خط ۱۲۱:
=== شعر امام هادی در مجلس متوکل ===
=== شعر امام هادی در مجلس متوکل ===
به گزارش [[علی بن حسین مسعودی|مسعودی]] تاریخ‌نگار قرن چهارم قمری، به متوکل گزارش داده بودند که در منزل امام هادی(ع) ادوات جنگی و نامه‌هایی از شیعیان به او وجود دارد. به همین دلیل، به دستور متوکل، تعدادی از مأموران غافلگیرانه به منزل امام هادی حمله بردند.<ref>مسعودی، مروج‌الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۱۱.</ref> هنگامی که امام را به مجلس متوکل بردند، ظرف شرابی در دست خلیفه بود و او آن را به امام تعارف کرد.<ref>مسعودی، مروج‌الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۱۱.</ref> امام با بیان اینکه گوشت و خون من به [[خمر|شراب]] آلوده نشده، درخواست متوکل را رد کرد.<ref>مسعودی، مروج‌الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۱۱.</ref> آنگاه متوکل از حضرت خواست شعری بخواند که او را به وَجد آورَد.<ref>مسعودی، مروج‌الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۱۱.</ref> امام در ابتدا درخواست او نپذیرفت؛ اما با اصرار متوکل این اشعار را سرود:
به گزارش [[علی بن حسین مسعودی|مسعودی]] تاریخ‌نگار قرن چهارم قمری، به متوکل گزارش داده بودند که در منزل امام هادی(ع) ادوات جنگی و نامه‌هایی از شیعیان به او وجود دارد. به همین دلیل، به دستور متوکل، تعدادی از مأموران غافلگیرانه به منزل امام هادی حمله بردند.<ref>مسعودی، مروج‌الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۱۱.</ref> هنگامی که امام را به مجلس متوکل بردند، ظرف شرابی در دست خلیفه بود و او آن را به امام تعارف کرد.<ref>مسعودی، مروج‌الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۱۱.</ref> امام با بیان اینکه گوشت و خون من به [[خمر|شراب]] آلوده نشده، درخواست متوکل را رد کرد.<ref>مسعودی، مروج‌الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۱۱.</ref> آنگاه متوکل از حضرت خواست شعری بخواند که او را به وَجد آورَد.<ref>مسعودی، مروج‌الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۱۱.</ref> امام در ابتدا درخواست او نپذیرفت؛ اما با اصرار متوکل این اشعار را سرود:
{{شعر۲
{{شعر جدید
|باتوا علی قُلَلِ الأجبال تحرسهم|غُلْبُ الرجال فما أغنتهمُ القُللُ
|باتوا علی قُلَلِ الأجبال تحرسهم\\غُلْبُ الرجال فما أغنتهمُ القُللُ
|واستنزلوا بعد عزّ عن معاقلهم|فأودعوا حُفَراً، یا بئس ما نزلوا
واستنزلوا بعد عزّ عن معاقلهم\\فأودعوا حُفَراً، یا بئس ما نزلوا
|ناداهُم صارخ من بعد ما قبروا|أین الأسرة والتیجان والحلل؟
ناداهُم صارخ من بعد ما قبروا\\أین الأسرة والتیجان والحلل؟
|أین الوجوه التی کانت منعمة|من دونها تضرب الأستار والکللُ
أین الوجوه التی کانت منعمة\\من دونها تضرب الأستار والکللُ
|فأفصح القبر عنهم حین ساء لهم|تلک الوجوه علیها الدود یقتتل (تنتقل)
فأفصح القبر عنهم حین ساء لهم\\تلک الوجوه علیها الدود یقتتل (تنتقل)
|قد طالما أکلوا دهراً وما شربوا|فأصبحوا بعد طول الأکل قد أُکلوا
قد طالما أکلوا دهراً وما شربوا\\فأصبحوا بعد طول الأکل قد أُکلوا
|وطالما عمروا دوراً لتحصنهم|ففارقوا الدور والأهلین وانتقلوا
وطالما عمروا دوراً لتحصنهم\\ففارقوا الدور والأهلین وانتقلوا
|وطالما کنزوا الأموال وادخروا|فخلفوها علی الأعداء وارتحلوا
وطالما کنزوا الأموال وادخروا\\فخلفوها علی الأعداء وارتحلوا
|أضحت مَنازِلُهم قفْراً مُعَطلة|وساکنوها إلی الأجداث قد رحلوا.<ref>مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۱۱.</ref>
أضحت مَنازِلُهم قفْراً مُعَطلة\\وساکنوها إلی الأجداث قد رحلوا.<ref>مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۱۱.</ref>
|ترجمه= بر قله کوه‌ها به سر می‌بردند و مردان نیرومند حراست آنها می‌کردند؛ اما قله‌ها کاری برای آنها نساخت. از پسِ عزت از پناهگاه‌های خود برون آورده شدند و در حفره‌ها جایشان دادند و چه فرود آمدنِ بدی بود. از پسِ آنکه در گور شدند، یکی بر آنها بانگ زد: «تخت‌ها و تاج‌ها و زیورها کجا رفت؟ چهره‌هایی که به نعمت خو کرده بود و پرده‌ها جلو آن آویخته می‌شد چه شد؟» و قبر به سخن آمد و گفت: «کرم‌ها بر این چهره‌ها کشاکش می‌کنند. روزگاری دراز بخوردند و بپوشیدند و از پسِ خوراکی طولانی خورده شدند. مدت‌ها خانه‌ها ساختند تا در آنجا محفوظ مانند و از خانه‌ها و کسان خویش دور شدند و برفتند. مدت‌ها مال اندوختند و ذخیره کردند و برای دشمنان گذاشتند و برفتند. منزل‌هایشان خالی ماند و ساکنانش به گور سفر کردند.»<ref>پاینده، ترجمه مروج‌الذهب، ۱۳۷۴ش، ج۲، ص۵۰۳.</ref>}}
}}
'''ترجمه''' = بر قله کوه‌ها به سر می‌بردند و مردان نیرومند حراست آنها می‌کردند؛ اما قله‌ها کاری برای آنها نساخت. از پسِ عزت از پناهگاه‌های خود برون آورده شدند و در حفره‌ها جایشان دادند و چه فرود آمدنِ بدی بود. از پسِ آنکه در گور شدند، یکی بر آنها بانگ زد: «تخت‌ها و تاج‌ها و زیورها کجا رفت؟ چهره‌هایی که به نعمت خو کرده بود و پرده‌ها جلو آن آویخته می‌شد چه شد؟» و قبر به سخن آمد و گفت: «کرم‌ها بر این چهره‌ها کشاکش می‌کنند. روزگاری دراز بخوردند و بپوشیدند و از پسِ خوراکی طولانی خورده شدند. مدت‌ها خانه‌ها ساختند تا در آنجا محفوظ مانند و از خانه‌ها و کسان خویش دور شدند و برفتند. مدت‌ها مال اندوختند و ذخیره کردند و برای دشمنان گذاشتند و برفتند. منزل‌هایشان خالی ماند و ساکنانش به گور سفر کردند.»<ref>پاینده، ترجمه مروج‌الذهب، ۱۳۷۴ش، ج۲، ص۵۰۳.</ref>


مسعودی نقل کرده است که اشعار امام متوکل و اطرافیان او را تحت تأثیر قرار داد؛ به‌گونه‌ای که صورت متوکل از گریه خیس شد و دستور داد بساط شراب را برچینند و امام را با احترام به خانه‌اش بازگردانند.<ref>مسعودی، مروج‌الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۱۲.</ref>
مسعودی نقل کرده است که اشعار امام متوکل و اطرافیان او را تحت تأثیر قرار داد؛ به‌گونه‌ای که صورت متوکل از گریه خیس شد و دستور داد بساط شراب را برچینند و امام را با احترام به خانه‌اش بازگردانند.<ref>مسعودی، مروج‌الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۱۲.</ref>
==اصحاب و راویان ==
==اصحاب و راویان ==
{{اصلی|فهرست اصحاب امام هادی(ع)}}
{{اصلی|فهرست اصحاب امام هادی(ع)}}