کاربر ناشناس
خروج سفیانی: تفاوت میان نسخهها
جز
پیوند
جز (←نام و نسب) |
imported>Mohamadpur جز (پیوند) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''خروج سُفْیانی''' از رخدادهای مهم در آستانۀ [[ظهور حضرت مهدی (عج)|ظهور حضرت مهدی(عج)]] است که در منطقه شام رخ میدهد. | '''خروج سُفْیانی''' از رخدادهای مهم در آستانۀ [[ظهور حضرت مهدی (عج)|ظهور حضرت مهدی(عج)]] است که در منطقه شام رخ میدهد. | ||
در روایات خروج سفیانی، نخستین از [[نشانه های ظهور|نشانههاى حتمى ظهور]] دانسته شده که پیش از دیگر نشانهها تحقق مىیابد. [[سفیانی]] فردی از نسل [[ابوسفیان]] و مخالف [[امام مهدی]] است. بنابر تعدادی از احادیث سپاه سفیانی در [[خسف بیداء]] از بین میرود. | در [[حدیث|روایات]] خروج سفیانی، نخستین از [[نشانه های ظهور|نشانههاى حتمى ظهور]] دانسته شده که پیش از دیگر نشانهها تحقق مىیابد. [[سفیانی]] فردی از نسل [[ابوسفیان]] و مخالف [[امام مهدی]] است. بنابر تعدادی از احادیث سپاه سفیانی در [[خسف بیداء]] از بین میرود. | ||
==حتمی بودن خروج سفیانی== | ==حتمی بودن خروج سفیانی== | ||
خروج سفیانی، از نشانههای حتمی ظهور که در روایات اسلامى بیان شده است. | خروج سفیانی، از نشانههای حتمی ظهور که در روایات اسلامى بیان شده است. | ||
از امام باقر(ع) روایت شده است که فرمود: « خروج سفیانى از امور حتمى است.»<ref> کمال الدین، ج۲، ص۵۰۳</ref> | از امام باقر(ع) روایت شده است که فرمود: « خروج سفیانى از امور حتمى است.»<ref> کمال الدین، ج۲، ص۵۰۳</ref> | ||
امام صادق(ع) فرمود: «پیش از قیام قائم پنج نشانه حتمى است: یمانى، سفیانى، بانگ آسمانى، قتل نفس زکیّه و خسف بیداء» <ref>کمال الدین، ج۲، ص۶۵۰</ref> | [[امام صادق علیه السلام|امام صادق(ع)]] فرمود: «پیش از قیام قائم پنج نشانه حتمى است: یمانى، سفیانى، بانگ آسمانى، [[قتل نفس زکیه|قتل نفس زکیّه]] و خسف بیداء» <ref>کمال الدین، ج۲، ص۶۵۰</ref> | ||
در روایت دیگر از آن حضرت نقل شده که فرمود:« سفیانى از نشانههاى حتمى است و خروج وى در ماه رجب خواهد بود.»<ref>نعمانی، الغیبه، ۱۳۹۷ق، ص۳۰۰</ref> | در روایت دیگر از آن حضرت نقل شده که فرمود:« سفیانى از نشانههاى حتمى است و خروج وى در ماه رجب خواهد بود.»<ref>نعمانی، الغیبه، ۱۳۹۷ق، ص۳۰۰</ref> | ||
از امام رضا(ع) روایت شده که فرمود: « قیام قائم از سوى خدا حتمى است، خروج سفیانى نیز از سوى خدا حتمى است، بدون سفیانى هرگز قائمى نخواهد بود.»<ref> قرب الاسناد، ص۳۷۳</ref> | از [[امام رضا علیه السلام|امام رضا(ع)]] روایت شده که فرمود: « قیام قائم از سوى خدا حتمى است، خروج سفیانى نیز از سوى خدا حتمى است، بدون سفیانى هرگز قائمى نخواهد بود.»<ref> قرب الاسناد، ص۳۷۳</ref> | ||
== نام و نسب == | == نام و نسب == | ||
در مورد شخص سفیانی نقلهای متفاوتی وجود دارد؛ در منابع روائی شیعی، وی به عنوان فردی به نام عثمان بن عنبسه از تبار ابوسفیان معرفی شده است.در منابع اهل سنت وی با نامهایی چون: حرب بن عنبسه، عنبسه بن مرّه، عنبسه بن هند، عبداللَّه بن یزید، ابوعتبه و معاویه بن عتبه یاد شده است.<ref> عقد الدرر، ص۹۱؛ الفتن ابن حماد، ص۲۲۱</ref> | در مورد شخص سفیانی نقلهای متفاوتی وجود دارد؛ در منابع روائی شیعی، وی به عنوان فردی به نام عثمان بن عنبسه از تبار ابوسفیان معرفی شده است.در منابع اهل سنت وی با نامهایی چون: حرب بن عنبسه، عنبسه بن مرّه، عنبسه بن هند، عبداللَّه بن یزید، ابوعتبه و معاویه بن عتبه یاد شده است.<ref> عقد الدرر، ص۹۱؛ الفتن ابن حماد، ص۲۲۱</ref> | ||
شخصی بسیار سفّاک و خون آشام است و مهمترین خصوصیت او، آدم کشی و خونریزی است، حرام خدا را حلال نموده و به هر جنایتی دست میزند. وی سنگدلترین انسانها است که رحم و عاطفه در زندگیش دیده نمیشود. | شخصی بسیار سفّاک و خون آشام است و مهمترین خصوصیت او، آدم کشی و خونریزی است، حرام خدا را حلال نموده و به هر جنایتی دست میزند. وی سنگدلترین انسانها است که رحم و عاطفه در زندگیش دیده نمیشود. | ||
امام علی درباره او میفرماید: «او مردی میان بالا، با چهرهای وحشتناک، سر ستبر و آبله روی میباشد. هنگامی که او را ببینی او را یک چشم میپنداری.»<ref>علامه مجلسی،بحارالانوار، ج۵۲، ص۲۰۵</ref> | امام علی(ع) درباره او میفرماید: «او مردی میان بالا، با چهرهای وحشتناک، سر ستبر و آبله روی میباشد. هنگامی که او را ببینی او را یک چشم میپنداری.»<ref>علامه مجلسی،بحارالانوار، ج۵۲، ص۲۰۵</ref> | ||
امام صادق(ع) در ترسیم چهره اومیفرماید: «تو اگر سفیانی را ببینی، پلیدترین انسانها را دیدهای. او بور، سرخ روی و زاغ چشم است.»<ref> کمال دین،ج۲،ص۶۵۱</ref> | امام صادق(ع) در ترسیم چهره اومیفرماید: «تو اگر سفیانی را ببینی، پلیدترین انسانها را دیدهای. او بور، سرخ روی و زاغ چشم است.»<ref> کمال دین،ج۲،ص۶۵۱</ref> | ||
بنابر گفته برخی منابع، وجه تسمیه او به سفیانی به سبب نسبت داشتن با ابوسفیان است؛ چرا که وی از تبار ابوسفیان و هند به شمار میآید و او را جگرخوار هم میگویند زیرا جدهاش [[هند جگر خوار|هند]] زن ابوسفیان است که در جنگ احد وقتی [[حمزه]] [[سیدالشهداء]] به شهادت رسید، کوشید تا جگر حمزه را به دندان بکشد. | بنابر گفته برخی منابع، وجه تسمیه او به سفیانی به سبب نسبت داشتن با ابوسفیان است؛ چرا که وی از تبار [[ابوسفیان]] و [[هند]] به شمار میآید و او را جگرخوار هم میگویند زیرا جدهاش [[هند جگر خوار|هند]] زن ابوسفیان است که در جنگ احد وقتی [[حمزه]] [[سیدالشهداء]] به شهادت رسید، کوشید تا جگر حمزه را به دندان بکشد. | ||
در روایتی منسوب به [[امام باقر]](ع) آمده است که «سفیانی، سرخ رویی سپید پوست و زاغ چشم است، هرگز خدا را پرستش نکرده و هرگز [[مکه]] و [[مدینه]] را ندیده است...».<ref>نعمانی، الغیبه، ۱۳۹۷ق، ص۴۳۵</ref> | در روایتی منسوب به [[امام باقر]](ع) آمده است که «سفیانی، سرخ رویی سپید پوست و زاغ چشم است، هرگز خدا را پرستش نکرده و هرگز [[مکه]] و [[مدینه]] را ندیده است...».<ref>نعمانی، الغیبه، ۱۳۹۷ق، ص۴۳۵</ref> | ||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
== فرهنگ و گرایش سیاسی سفیانی== | == فرهنگ و گرایش سیاسی سفیانی== | ||
روایات، نشانگر این معناست که سفیانی فرهنگ و آموزش غربی دارد و چه بسا در همانجا نشو و نما کرده باشد. در کتاب غیبت طوسی از بشر بن غالب به صورت [[حدیث مرسل|مرسل]] روایت شده: سفیانی در حالیکه رهبری گروهی را به عهده دارد مانند شخص نصرانی صلیب برگردن دارد و از سرزمین رومیان روی میآورد.<ref>شیخ طوسی، الغیبه، ص۲۷۸</ref> | روایات، نشانگر این معناست که سفیانی فرهنگ و آموزش غربی دارد و چه بسا در همانجا نشو و نما کرده باشد. در [[کتاب الغیبة (شیخ طوسی)|کتاب غیبت طوسی]] از بشر بن غالب به صورت [[حدیث مرسل|مرسل]] روایت شده: سفیانی در حالیکه رهبری گروهی را به عهده دارد مانند شخص نصرانی صلیب برگردن دارد و از سرزمین رومیان روی میآورد.<ref>شیخ طوسی، الغیبه، ص۲۷۸</ref> | ||
در روایت کلمه منتصر آمده اما در اصل باید «مُتِنَصِّر» باشد، چنانکه در بحارالانوار ج۵۲ ص۲۱۷ آمده است، یعنی، مسلمان مسیحی شده. و جمله «از سرزمین رومیان میآید» یعنی کسی که از سرزمین روم (غرب) به [[شام]] میآید و آنگاه دست به جنبش و قیام میزند. البته این روایت از معصوم نقل نشده و نمیتواند مورد اعتماد باشد. | در روایت کلمه منتصر آمده اما در اصل باید «مُتِنَصِّر» باشد، چنانکه در بحارالانوار ج۵۲ ص۲۱۷ آمده است، یعنی، مسلمان مسیحی شده. و جمله «از سرزمین رومیان میآید» یعنی کسی که از سرزمین روم (غرب) به [[شام]] میآید و آنگاه دست به جنبش و قیام میزند. البته این روایت از معصوم نقل نشده و نمیتواند مورد اعتماد باشد. | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
[[امام صادق]](ع) میفرماید: «امر سفیانی از مسائل حتمی است، و خروجش در [[ماه رجب]] میباشد.»<ref>نعمانی، الغیبه، ۱۳۹۷ق، ص۴۲۶</ref> خروج سفیانی و یمانی و [[سید خراسانی|خراسانی]] در یک سال و یک ماه و یک روز واقع خواهد شد.<ref>نعمانی، الغیبه، ۱۳۹۷ق، ص۳۶۹</ref> | [[امام صادق]](ع) میفرماید: «امر سفیانی از مسائل حتمی است، و خروجش در [[ماه رجب]] میباشد.»<ref>نعمانی، الغیبه، ۱۳۹۷ق، ص۴۲۶</ref> خروج سفیانی و یمانی و [[سید خراسانی|خراسانی]] در یک سال و یک ماه و یک روز واقع خواهد شد.<ref>نعمانی، الغیبه، ۱۳۹۷ق، ص۳۶۹</ref> | ||
بر اساس روایات فراوانی که از پیشوایان معصوم علیهم السلام درباره سفیانی دوم رسیده است، خروج او در ماه | بر اساس روایات فراوانی که از پیشوایان معصوم علیهم السلام درباره سفیانی دوم رسیده است، خروج او در [[ماه رجب]] و روز جمعه، و محل خروجش از جائی بنام «وادی یابس» یعنی درهای خشک یا بیابان بیآب و علف از سرزمین [[شام]] است. | ||
موقع خروج او بعد از فتنه و جنگ بزرگی است که در میان اهل مشرق و مغرب روی میدهد و ظاهرا منظور از مشرق و مغرب که در حدیث آمده است، مشرق و مغرب همان حدودی است که سفیانی در آنجا ظاهر میشود، نه مشرق و مغرب عالم، زیرا در روایات بسیاری وارد شده که نخستین سرزمینی که از سرزمین مغرب خراب میشود، سرزمین شام است. | موقع خروج او بعد از فتنه و جنگ بزرگی است که در میان اهل مشرق و مغرب روی میدهد و ظاهرا منظور از مشرق و مغرب که در حدیث آمده است، مشرق و مغرب همان حدودی است که سفیانی در آنجا ظاهر میشود، نه مشرق و مغرب عالم، زیرا در روایات بسیاری وارد شده که نخستین سرزمینی که از سرزمین مغرب خراب میشود، سرزمین شام است. | ||
== دوران سرکشی == | == دوران سرکشی == | ||
تمام دوران سرکشی او از ابتدای خروجش تا زمان کشته شدنش به دست حضرت قائم(ع)، بیشتر از ۱۵ ماه نخواهد بود. در ابتدای خروجش به شام حمله میکند و مخالفین خود را شکست میدهد و ۵ ایالت شام را (به نامهای دمشق و [[حمص]] و [[فلسطین]] و [[اردن]] و قنسرین و در بعضی از نسخهها یا روایات «فلزین») تصرف میکند. تمام اهل شام بجز تعداد معدودی که شیعه و طرفدار حق هستند، مطیع و فرمانبردارش میشوند. | تمام دوران سرکشی او از ابتدای خروجش تا زمان کشته شدنش به دست [[امام مهدی عجل الله تعالی فرجه|حضرت قائم(ع)]]، بیشتر از ۱۵ ماه نخواهد بود. در ابتدای خروجش به شام حمله میکند و مخالفین خود را شکست میدهد و ۵ ایالت شام را (به نامهای دمشق و [[حمص]] و [[فلسطین]] و [[اردن]] و قنسرین و در بعضی از نسخهها یا روایات «فلزین») تصرف میکند. تمام اهل شام بجز تعداد معدودی که شیعه و طرفدار حق هستند، مطیع و فرمانبردارش میشوند. | ||
امام صادق(ع) فرمود: سفیانی از علایم حتمی است، خروج او در ماه رجب خواهد بود، و از آغاز خروجش تا پایان آن جمعا ۱۵ ماه است که در ۶ ماه آن جنگ و پیکار میکند، و چون شهرهای پنجگانه (دمشق، حمص، فلسطین، اردن، حلب) را تصرف کرد، ۹ ماه فرمانروایی میکند، و یک روز هم بر آن افزوده نمیشود.<ref>نعمانی، الغیبه، ۱۳۹۷ق، ص۴۲۶</ref> | [[امام صادق علیه السلام|امام صادق(ع)]] فرمود: سفیانی از علایم حتمی است، خروج او در ماه رجب خواهد بود، و از آغاز خروجش تا پایان آن جمعا ۱۵ ماه است که در ۶ ماه آن جنگ و پیکار میکند، و چون شهرهای پنجگانه (دمشق، حمص، فلسطین، اردن، حلب) را تصرف کرد، ۹ ماه فرمانروایی میکند، و یک روز هم بر آن افزوده نمیشود.<ref>نعمانی، الغیبه، ۱۳۹۷ق، ص۴۲۶</ref> | ||
حدود تعدی و تجاوز او بعد از [[شامات]]، [[عراق]] و [[حجاز]]، به خصوص مدینه منوره میباشد، تا یکی دو ماه آسیب او به اهل حق نمیرسد، زیرا گرفتار جنگهای داخلی و سرکوبی احزاب مخالف است؛ اما پس از آن هیچ هم و غمی ندارد مگر مبارزه با اهل دین و دشمنی او بیشتر با شیعه است. | حدود تعدی و تجاوز او بعد از [[شامات]]، [[عراق]] و [[حجاز]]، به خصوص مدینه منوره میباشد، تا یکی دو ماه آسیب او به اهل حق نمیرسد، زیرا گرفتار جنگهای داخلی و سرکوبی احزاب مخالف است؛ اما پس از آن هیچ هم و غمی ندارد مگر مبارزه با اهل دین و دشمنی او بیشتر با شیعه است. | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
== آیا سفیانی یکی است یا چند تن == | == آیا سفیانی یکی است یا چند تن == | ||
بی تردید سفیانی وعده داده شده که روایات موجود در منابع شیعه و سنی بر آن دارد، یک نفر است اما در برخی از روایات همچون روایت ابن حماد و غیر آن سخن از دو سفیانی به میان آمده است، سفیانی اول و سفیانی دوم و گاهی از بعضی روایات استفاده میشود که آنها سه تن هستند. | بی تردید سفیانی وعده داده شده که روایات موجود در منابع شیعه و سنی بر آن دارد، یک نفر است اما در برخی از [[حدیث|روایات]] همچون روایت ابن حماد و غیر آن سخن از دو سفیانی به میان آمده است، سفیانی اول و سفیانی دوم و گاهی از بعضی روایات استفاده میشود که آنها سه تن هستند. | ||
اما آنکه مورد نکوهش قرار گرفته و دست به شرارت و کارهای آنچنانی میزند، همان سفیانی دوم است، زیرا سفیانی اول پس از استیلا بر سرزمین شام و [[جنگ قرقیسیا]]، در جنگ عراق در برابر سپاه ایرانیان و یاران درفشهای سیاه شکست میخورد و در اثر زخمی که بر او وارد میشود در راه بازگشت به شام به هلاکت میرسد و سفیانی دوم را جانشین خود قرار میدهد تا مأموریت مهم او را ادامه دهد. | اما آنکه مورد نکوهش قرار گرفته و دست به شرارت و کارهای آنچنانی میزند، همان سفیانی دوم است، زیرا سفیانی اول پس از استیلا بر سرزمین شام و [[جنگ قرقیسیا]]، در جنگ عراق در برابر سپاه ایرانیان و یاران درفشهای سیاه شکست میخورد و در اثر زخمی که بر او وارد میشود در راه بازگشت به شام به هلاکت میرسد و سفیانی دوم را جانشین خود قرار میدهد تا مأموریت مهم او را ادامه دهد. | ||
چنانچه این روایات صحیح باشد، سفیانی اول، فرمانروای نابکاری است که زمینه ساز سفیانی اصلی وعده داده شده است، همچنان که یمنی و خراسانیها یاران درفشهای سیاه زمینهساز نهضت حضرت مهدی(عج) میباشند. در حدیثی از ابن حَمّاد نقل شده است: سفیانی روی میآورد و به جنگ [[بنی هاشم]] و هر کس از یاوران درفشهای سهگانه و غیر آنان که با او بستیزد، میپردازد و بر همه آنها چیره میشود. آنگاه روانه کوفه میشود و بنی هاشم به سوی عراق مهاجرت میکنند، سپس سفیانی در بازگشت از کوفه در نزدیکی شام به هلاکت میرسد و مرد دیگری از فرزندان ابوسفیان را جانشین خود میسازد که غلبه با اوست و بر مردم چیره میشود... و سفیانی مورد نظر، همین است.<ref>کورانی، عصرظهور، ص۱۲۴</ref> | چنانچه این روایات صحیح باشد، سفیانی اول، فرمانروای نابکاری است که زمینه ساز سفیانی اصلی وعده داده شده است، همچنان که یمنی و خراسانیها یاران درفشهای سیاه زمینهساز نهضت حضرت مهدی(عج) میباشند. در حدیثی از ابن حَمّاد نقل شده است: سفیانی روی میآورد و به جنگ [[بنی هاشم]] و هر کس از یاوران درفشهای سهگانه و غیر آنان که با او بستیزد، میپردازد و بر همه آنها چیره میشود. آنگاه روانه [[کوفه]] میشود و بنی هاشم به سوی عراق مهاجرت میکنند، سپس سفیانی در بازگشت از کوفه در نزدیکی شام به هلاکت میرسد و مرد دیگری از فرزندان ابوسفیان را جانشین خود میسازد که غلبه با اوست و بر مردم چیره میشود... و سفیانی مورد نظر، همین است.<ref>کورانی، عصرظهور، ص۱۲۴</ref> | ||
== محل مرگ سفیانی == | == محل مرگ سفیانی == | ||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
[[حضرت علی]](ع) در ذیل آیه: «وَ لَوْ تَری إذْ فُزِعوا فَلا فَوتَ» میفرماید: کمی پیش از قیام قائم ما [[حضرت مهدی|مهدی]](ع)، سفیانی خروج میکند، پس بهاندازه دوران حاملگی یک زن که ۹ ماه باشد حکومت میکند، لشکریان او به مدینه وارد میشوند، تا اینکه به «[[بیدا]]» میرسند، خداوند آنها را در زمین فرو میبرد.<ref>سید محمد صدر، تاریخ غیبت کبری، ص۶۴۸</ref> | [[حضرت علی]](ع) در ذیل آیه: «وَ لَوْ تَری إذْ فُزِعوا فَلا فَوتَ» میفرماید: کمی پیش از قیام قائم ما [[حضرت مهدی|مهدی]](ع)، سفیانی خروج میکند، پس بهاندازه دوران حاملگی یک زن که ۹ ماه باشد حکومت میکند، لشکریان او به مدینه وارد میشوند، تا اینکه به «[[بیدا]]» میرسند، خداوند آنها را در زمین فرو میبرد.<ref>سید محمد صدر، تاریخ غیبت کبری، ص۶۴۸</ref> | ||
اما سفیانی ته مانده لشکرش را جمع ودوباره به جنگ با امام مهدی میرود. در روایتی که از امیرالمؤمنین(ع) نقل شده است، سرنوشت جنگ با سفیانی و پایان کار او، چنین بیان شده است: «سفیانی، با اسب ها(تجهیزات و امکانات) بستگان و اقوام، زاد و توشه و لشکریانش، از آنجا(از منطقه عراق) خارج میشوند در حالی که صدو هفتاد هزار نفر، او را همراهی میکند، پس در کنار در یاچه طبریه فرود میآیند. حضرت مهدی(عج) در حالی که جبرئیل از طرف راست، میکائیل از سمت چپ و عزرائیل در پیشاپیش او قرار دارد، به تعقیب سفیانی و لشکریانش حرکت میکنند، شبها به پیمودن راه و روزها به استراحت میپردازند تا اینکه در کنار در یاچه طبریه بر سفیانی دست مییابند، پس خداوند برسفیانی غضب نموده و خلق خدا نیز بدین خاطر بر او خشم میگیرند، پس ناگهان پرندگان با بالهای خود و کوهها با صخرههای خود و فرشتگان با ندای مهیب خود، آنان را در هم میکوبند بگونهای که تمامی یاران و اطرافیان سفیانی، در اندک زمانی، نابود میگردد و خداوند همگی آنان را هلاک میسازد، فقط سفیانی تنها میماند. امام مهدی(عج) او را دستگیر و وی را گردن میزند، سپس شهر دمشق(مرکز اقتدار سفیانی) را تصرف و از چنگال سفیانیان آزاد میکند.»<ref>ملاحم ابن طاووس، ص۲۹۶، معجم احادیث الامام المهدی(عج) ج۳، ص۱۰۷</ref> | اما سفیانی ته مانده لشکرش را جمع ودوباره به جنگ با امام مهدی میرود. در روایتی که از امیرالمؤمنین(ع) نقل شده است، سرنوشت جنگ با سفیانی و پایان کار او، چنین بیان شده است: «سفیانی، با اسب ها(تجهیزات و امکانات) بستگان و اقوام، زاد و توشه و لشکریانش، از آنجا(از منطقه عراق) خارج میشوند در حالی که صدو هفتاد هزار نفر، او را همراهی میکند، پس در کنار در یاچه طبریه فرود میآیند. حضرت مهدی(عج) در حالی که [[جبرئیل]] از طرف راست، [[میکائیل]] از سمت چپ و [[عزرائیل]] در پیشاپیش او قرار دارد، به تعقیب سفیانی و لشکریانش حرکت میکنند، شبها به پیمودن راه و روزها به استراحت میپردازند تا اینکه در کنار در یاچه طبریه بر سفیانی دست مییابند، پس خداوند برسفیانی غضب نموده و خلق خدا نیز بدین خاطر بر او خشم میگیرند، پس ناگهان پرندگان با بالهای خود و کوهها با صخرههای خود و [[فرشته|فرشتگان]] با ندای مهیب خود، آنان را در هم میکوبند بگونهای که تمامی یاران و اطرافیان سفیانی، در اندک زمانی، نابود میگردد و خداوند همگی آنان را هلاک میسازد، فقط سفیانی تنها میماند. امام مهدی(عج) او را دستگیر و وی را گردن میزند، سپس شهر دمشق(مرکز اقتدار سفیانی) را تصرف و از چنگال سفیانیان آزاد میکند.»<ref>ملاحم ابن طاووس، ص۲۹۶، معجم احادیث الامام المهدی(عج) ج۳، ص۱۰۷</ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == |