تقلید از میت: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
Ma.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
در حکم تقلید از میت، پنج دیدگاه مطرح شده است: | در حکم تقلید از میت، پنج دیدگاه مطرح شده است: | ||
*مشهور فقها در جواز تقلید، زنده بودن مجتهد را شرط میدانند<ref>برای نمونه نگاه کنید به: شهید ثانی، منیة المرید، ۱۴۰۹ق، ص۳۰۵؛ ابنشهید ثانی، معالم الدین، مؤسسه الفقه للطباعه والنشر، ج۱، ص۱۱۰؛ علامه حلی، قواعد الاحکام، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۵۲۶.</ref> و معتقدند تقلید از میت جایز نیست<ref>برای نمونه نگاه کنید به: علامه حلی، تهذیب الوصول الی علم الاصول، مؤسسه امام علی(ع)، ج۱، ص۲۸۹؛ فخر المحققین، ایضاح الفوائد، ۱۳۸۷ق، ج۱، ص۳۹۹؛ انصاری، مطارح الانظار، ۱۴۲۵ق، ج۲، ص۵۶۰.</ref> (چه تقلید ابتدایی و چه [[باقی ماندن بر تقلید|بقاء بر میت]] و ادامه دادن تقلید از [[فقیه جامعالشرائط|مجتهد جامعالشرایط]] پس از مرگ او) و با ادعای [[اجماع]] در این مسأله<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۲۱، ص۴۰۲.</ref> مدعی شدهاند که هیچ خلافی بین فقها در این حکم وجود ندارد.<ref>برای نمونه نگاه کنید به: شهید ثانی، مسالک الافهام، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۱۰۹.</ref> به باور [[محمدباقر بهبهانی|وحید بهبهانی]] این حکم از خصوصیات [[امامیه|مذهب امامیه]] است.<ref>وحید بهبهانی، الفوائد الحائریه، ۱۵۱۵ق، ص۲۶۰.</ref> همچنین معتقدند که [[دلیل عقلی]]<ref>مقدس اردبیلی، مجمع الفائدة و البرهان، ۱۳۸۷ش، ج۷، ص۵۴۷.؛ کاشف الغطاء، النور الساطع، ۱۳۸۱ق، ج۲، ص۳۶۳؛ آخوند خراسانی، کفایة الاصول، ۱۴۰۹ق، ص۴۷۶.</ref> و ادله لفظی جواز تقلید (آیات و روایات)، شامل مجتهد زنده است نظیر: آیه نَفْر «[[آیه نفر|وَ مَا کانَ الْمُؤْمِنُونَ لِینفِرُوا کافَّةً]]...» آیه اَهلُالذّکر «[[آیه اهل الذکر|وَ مَا أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ إِلَّا رِجَالًا نُوحِي إِلَيْهِمْ فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ]]...» آیه کِتْمان «[[آیه کتمان|إِنَّ الَّذِینَ یكْتُمُونَ مَا أَنزَلْنَا مِنَ الْبَینَاتِ وَالْهُدَى مِن بَعْدِ مَا بَینَّاهُ لِلنَّاسِ فِی الْكِتَابِ]]...»<ref>حائری اصفهانی، الفصول الغرویه، ۱۴۰۴ق، ص۴۱۹؛ کاشف الغطاء، النور الساطع، ۱۳۸۱ق، ج۲، ص۳۵۷.</ref> | *مشهور فقها در جواز تقلید، زنده بودن مجتهد را شرط میدانند<ref>برای نمونه نگاه کنید به: شهید ثانی، منیة المرید، ۱۴۰۹ق، ص۳۰۵؛ ابنشهید ثانی، معالم الدین، مؤسسه الفقه للطباعه والنشر، ج۱، ص۱۱۰؛ علامه حلی، قواعد الاحکام، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۵۲۶.</ref> و معتقدند تقلید از میت جایز نیست<ref>برای نمونه نگاه کنید به: علامه حلی، تهذیب الوصول الی علم الاصول، مؤسسه امام علی(ع)، ج۱، ص۲۸۹؛ فخر المحققین، ایضاح الفوائد، ۱۳۸۷ق، ج۱، ص۳۹۹؛ انصاری، مطارح الانظار، ۱۴۲۵ق، ج۲، ص۵۶۰.</ref> (چه تقلید ابتدایی و چه [[باقی ماندن بر تقلید|بقاء بر میت]] و ادامه دادن تقلید از [[فقیه جامعالشرائط|مجتهد جامعالشرایط]] پس از مرگ او) و با ادعای [[اجماع]] در این مسأله<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۲۱، ص۴۰۲.</ref> مدعی شدهاند که هیچ خلافی بین فقها در این حکم وجود ندارد.<ref>برای نمونه نگاه کنید به: شهید ثانی، مسالک الافهام، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۱۰۹.</ref> به باور [[محمدباقر بهبهانی|وحید بهبهانی]] این حکم از خصوصیات [[امامیه|مذهب امامیه]] است.<ref>وحید بهبهانی، الفوائد الحائریه، ۱۵۱۵ق، ص۲۶۰.</ref> همچنین معتقدند که [[دلیل عقلی]]<ref>مقدس اردبیلی، مجمع الفائدة و البرهان، ۱۳۸۷ش، ج۷، ص۵۴۷.؛ کاشف الغطاء، النور الساطع، ۱۳۸۱ق، ج۲، ص۳۶۳؛ آخوند خراسانی، کفایة الاصول، ۱۴۰۹ق، ص۴۷۶.</ref> و ادله لفظی جواز تقلید (آیات و روایات)، شامل مجتهد زنده است نظیر: آیه نَفْر «[[آیه نفر|وَ مَا کانَ الْمُؤْمِنُونَ لِینفِرُوا کافَّةً]]...» آیه اَهلُالذّکر «[[آیه اهل الذکر|وَ مَا أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ إِلَّا رِجَالًا نُوحِي إِلَيْهِمْ فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ]]...» آیه کِتْمان «[[آیه کتمان|إِنَّ الَّذِینَ یكْتُمُونَ مَا أَنزَلْنَا مِنَ الْبَینَاتِ وَالْهُدَى مِن بَعْدِ مَا بَینَّاهُ لِلنَّاسِ فِی الْكِتَابِ]]...»<ref>حائری اصفهانی، الفصول الغرویه، ۱۴۰۴ق، ص۴۱۹؛ کاشف الغطاء، النور الساطع، ۱۳۸۱ق، ج۲، ص۳۵۷.</ref> | ||
[[علی بن جعفر کاشفالغطاء|علی بن جعفر کاشف الغطاء]] در کتاب [[النور الساطع فی الفقه النافع|النّور السّاطع فی الفقه النّافع]]، دلایلی را برای جایز نبودن تقلید ابتدایی از میت ذکر میکند که از وظایف مجتهد زنده است و از مجتهد میت ممکن نیست نظیر: لازم بودن تصدی [[حسبه|امور حسبیه]] و فتوا دادن در [[مسائل مستحدثه]]<ref>کاشف الغطاء، النور الساطع، ۱۳۸۱ق، ج۲، ص۳۵۴</ref> | |||
*در میان علمای شیعه، [[اخباریان|اخباریها]] معتقدند تقلید از میتی که راوی حدیث بوده، جایز و صحیح است؛ بهشرط اینکه استنباطی از خود نداشته باشد.<ref>برای نمونه نگاه کنید به: استرآبادی، الفوائد المدنیه، ج۱، ص۲۹۹؛ فیض کاشانی، سفینة النجاة، ۱۳۸۷ش، ص۵۳؛ جزایری، منبع الحیاة، ۱۴۰۱ق، ج۱، ص۵-۶.</ref> همچنین [[میرزای قمی]] در کتاب [[جامع الشتات]]، تقلید از میت را جایز دانسته است،<ref>میرزای قمی، جامع الشتات، ۱۳۷۷ش، ج۴، ص۴۶۹.</ref> اما در جای دیگری از همین کتاب، رجوع به مجتهد زنده را به احتیاط نزدیکتر میداند.<ref>میرزای قمی، جامع الشتات، ۱۳۷۷ش، ج۴، ص۴۷۷.</ref> قائلان به جواز تقلید ابتدایی از میت معتقدند، آیات و روایاتی که بر جواز تقلید از مجتهد دلالت دارند از جهت حجیت، دارای اطلاق هستند و هیچ تقییدی به حال حیات مجتهد در آنها دیده نمیشود.<ref>مجاهد، مفاتیح الاصول، ۱۴۲۴ق، ص۶۲۴؛ فاضل تونی، الوافیه فی اصول الفقه، ۱۴۱۲ق، ص۳۰۵.</ref> [[دلیل عقلی]]<ref>میرزای قمی، جامع الشتات، ۱۳۷۷ش، ج۴، ص۴۶۹.</ref> [[سیره عقلاء]]<ref>کاشف الغطاء، النور الساطع، ۱۳۸۱ق، ج۲، ص۳۸۲.</ref> و همچنین [[اصل استصحاب|استصحابِ]] جواز تقلید و یا استصحابِ حجیت فتوای مجتهد<ref>کاشف الغطاء، النور الساطع، ۱۳۸۱ق، ج۲، ص۳۶۷.</ref> از دیگر دلایل جواز تقلید ابتدایی از میت ذکر شده است. | *در میان علمای شیعه، [[اخباریان|اخباریها]] معتقدند تقلید از میتی که راوی حدیث بوده، جایز و صحیح است؛ بهشرط اینکه استنباطی از خود نداشته باشد.<ref>برای نمونه نگاه کنید به: استرآبادی، الفوائد المدنیه، ج۱، ص۲۹۹؛ فیض کاشانی، سفینة النجاة، ۱۳۸۷ش، ص۵۳؛ جزایری، منبع الحیاة، ۱۴۰۱ق، ج۱، ص۵-۶.</ref> همچنین [[میرزای قمی]] در کتاب [[جامع الشتات]]، تقلید از میت را جایز دانسته است،<ref>میرزای قمی، جامع الشتات، ۱۳۷۷ش، ج۴، ص۴۶۹.</ref> اما در جای دیگری از همین کتاب، رجوع به مجتهد زنده را به احتیاط نزدیکتر میداند.<ref>میرزای قمی، جامع الشتات، ۱۳۷۷ش، ج۴، ص۴۷۷.</ref> قائلان به جواز تقلید ابتدایی از میت معتقدند، آیات و روایاتی که بر جواز تقلید از مجتهد دلالت دارند از جهت حجیت، دارای اطلاق هستند و هیچ تقییدی به حال حیات مجتهد در آنها دیده نمیشود.<ref>مجاهد، مفاتیح الاصول، ۱۴۲۴ق، ص۶۲۴؛ فاضل تونی، الوافیه فی اصول الفقه، ۱۴۱۲ق، ص۳۰۵.</ref> [[دلیل عقلی]]<ref>میرزای قمی، جامع الشتات، ۱۳۷۷ش، ج۴، ص۴۶۹.</ref> [[سیره عقلاء]]<ref>کاشف الغطاء، النور الساطع، ۱۳۸۱ق، ج۲، ص۳۸۲.</ref> و همچنین [[اصل استصحاب|استصحابِ]] جواز تقلید و یا استصحابِ حجیت فتوای مجتهد<ref>کاشف الغطاء، النور الساطع، ۱۳۸۱ق، ج۲، ص۳۶۷.</ref> از دیگر دلایل جواز تقلید ابتدایی از میت ذکر شده است. |