Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۴٬۳۲۲
ویرایش
Mkhaghanif (بحث | مشارکتها) جز (←مفهوم شناسی) |
Mkhaghanif (بحث | مشارکتها) جز (←رویکرد تاریخی) |
||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
===زمینهسازی امامان پیشین برای غیبت=== | ===زمینهسازی امامان پیشین برای غیبت=== | ||
=== جامعه شیعه پس از امام عسکری(ع) <small>(دوران حیرت)</small>=== | === جامعه شیعه پس از امام عسکری(ع) <small>(دوران حیرت)</small>=== | ||
در زمان [[امام حسن عسکری]](ع) مشهور بود که شیعیان در انتظار قیام فرزند او هستند.<ref>شیخ مفید، الارشاد، ج۲، ص۳۳۶.</ref> به همین جهت، دستگاه [[عباسیان|عباسی]] نیز در جستجوی این فرزند بود. از این رو امام عسکری نیز در طول زندگی خود، فرزندش را فقط به چند تن از اصحاب و خویشان نزدیک معرفی کرد.<ref>جاسم حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ص۱۰۲، با اندکی تلخیص.</ref> و به همین علت هنگام شهادت امام عسکری، اکثر شیعیان از وجود فرزندی برای ایشان خبر نداشت.<ref>نوبختی، فرق الشیعه، ص۱۰۵؛ الارشاد، ج۲، ص۳۳۶؛ ابن شهر آشوب، المناقب، ج۴، ص۴۲۲.</ref> | |||
در زمان [[امام حسن عسکری]](ع) مشهور | از سویی دیگر امام عسکری به خاطر شرایط سیاسی، در وصیتنامه خود تنها از [[مادر امام حسن عسکری|مادر خویش]] نام برده بود. و این باعث شد که در یکی دو سال اول پس از رحلت ایشان، برخی شیعیان معتقد شوند مادر امام عسکری در دروان غیبت به صورت نیابت عهدهدار مقام امامت است.<ref>شیخ صدوق، کمال الدین، ج۲، ص۵۰۷.</ref> | ||
از این رو امام عسکری در طول زندگی خود، | پس از شهادت امام عسکری، برخی از یاران ایشان به ریاست [[عثمان بن سعید عمری]] <small>(متوفی بین ۲۶۰ تا ۲۶۷ق.)</small> به جامعه شیعه اعلام کردند که امام عسکری فرزندی از خود به جا نهاده که اکنون جانشین ایشان و متصدی مقام امامت است،<ref>ابوسهل نوبختی، التنبیه، ص۹۲۹۳.</ref> این نکته در نقل | ||
[[عبدالله بن جعفر حمیری]] از عثمان بن سعید عَمری درباره نام جانشین امام عسکری(ع) آمده است.عمری حمیری را از پرسیدن نام جانشین امام عسکری پرهیز میدهد تا امنیت او در خطر نیفتد.<ref>شیخ طوسی، الغیبه، ص۳۵۹-۳۶۱</ref> | |||
[[جعفر پسر امام هادی|جعفر]] برادر امام عسکری نیز پس از رحلت امام حسن عسکری(ع)، با آنکه مادر امام زنده بود، مدعی میراث شد.<ref>مفید، الارشاد، ص۳۴۵؛ اربلی، کشف الغمة فی معرفة الائمة، ج ۲، ص۲۰۵، ۲۲۳؛ ذهبی، ج ۱۳، ص۱۲۱</ref> و زمامداران وقت را تحریک کرد که خانه امام را برای یافتن فرزند ایشان جستجو کنند. و با همکاری او یکی از کنیزان امام حسن عسکری(ع) زندانی شد و به شدت تحت نظر قرار گرفت،<ref>مفید، الارشاد، ص۳۴۵؛ طبرسی، اعلام الوری بأعلام الهدی،ص۳۶۰؛ اربلی، کشف الغمة فی معرفة الائمة، ج۳،ص۲۰۵</ref> بهعلاوه، جعفر حاضر شد سالانه بیست هزار دینار به یکی از کارگزاران عباسی رشوه دهد تا [[امامت]] او را تأیید نماید.<ref>رجوع کنید به: مفید، الارشاد، ص۳۴۵؛ اربلی، کشف الغمة فی معرفة الائمة، ج۳،ص۱۹۹، ۲۰۵</ref> | |||
از سویی | در این میان در خود بیت امامت نیز دودستگی افتاده بود. [[حدیث مادر امام عسکری|حُدیث]] مادر امام عسکری و [[حکیمه دختر امام جواد|حکیمه]] عمه ایشان، از وجود و امامت فرزند امام عسکری هواداری میکردند، ولی تنها خواهر امام عسکری، از امامت برادرش [[جعفر پسر امام هادی|جعفر]] پشتیبانی میکرد.<ref>مدرسی طباطبایی،، مکتب در فرایند تکامل، ص۱۶۱-۱۶۲.</ref> | ||
[[عبدالله بن جعفر حمیری]] | |||
در این میان در خود بیت امامت نیز دودستگی افتاده بود. [[حدیث مادر امام عسکری|حُدیث]] مادر امام عسکری و [[حکیمه دختر امام جواد|حکیمه]] عمه ایشان، از وجود و امامت فرزند امام عسکری هواداری میکردند، ولی تنها خواهر | |||
شیعیانی که در مقامات عالیه دولتی و متصدی مشاغل مهم بودند نیز در این ماجرا دو دسته شده بودند. برای نمونه [[خاندان نوبخت]] از وجود و امامت فرزند امام عسکری(ع) پشتیبانی میکردند و عثمان بن سعید و پسرش را در مقام [[نیابت خاصه|نیابت]] آن حضرت به رسمیت میشناختند.<ref>مدرسی طباطبایی، مکتب در فرایند تکامل، ص۱۶۲.</ref> | شیعیانی که در مقامات عالیه دولتی و متصدی مشاغل مهم بودند نیز در این ماجرا دو دسته شده بودند. برای نمونه [[خاندان نوبخت]] از وجود و امامت فرزند امام عسکری(ع) پشتیبانی میکردند و عثمان بن سعید و پسرش را در مقام [[نیابت خاصه|نیابت]] آن حضرت به رسمیت میشناختند.<ref>مدرسی طباطبایی، مکتب در فرایند تکامل، ص۱۶۲.</ref> | ||
این وضعیت باعث سرگردانی بسیاری از شیعیان شد.<ref>رجوع کنید به: شیخ صدوق، کمال الدین، ج۲، ص۴۲۶ و ۴۲۹ و ۴۸۷.</ref> برای نمونه، شیعیان پس از شهادت امام عسکری فردی را به [[مدینه]] فرستادند تا درباره وجود فرزند آن حضرت تحقیق کند، ظاهرا به این دلیل که در آن زمان گفته شده بود فرزند ایشان توسط پدر به آن شهر فرستاده شده است.<ref>کلینی، الکافی، ج۱، ص۳۲۸.</ref> همچنین نقل شده است که ابوزید [[احمد بن سهل بلخی]] دانشمند نامی معاصر دوره [[غیبت صغری]]، در جستجوی امام خود، از [[خراسان بزرگ|خراسان]] به عراق رفت و چند سالی در آنجا در طلب امام بود.<ref>یاقوت حموی، معجم الادباء، ج۳، ص۷۳۷۴.</ref> | |||
بحران رهبری در این دوره چنان سنگین بود که حتی عدهای، از مذهب خود دست برداشته، به سایر [[فرق تشیع|فرقههای شیعی]] و غیر شیعی پیوستند<ref>کلینی، الکافی، ج۱، ص۵۲۰؛ شیخ صدوق، کمال الدین، ج۲، ص۴۰۸.</ref>: دستهای رحلت امام عسکری را نپذیرفتند و ایشان را [[مهدی]] دانستند، گروهی امامت سید [[محمد بن علی الهادی|محمد]] فرزند [[امام هادی]](ع) را پذیرفتند و امامت امام عسکری را منکر شدند.<ref>صابری، تاریخ فرق اسلامی، ج۲، ص۱۹۷، پاورقی۲.</ref> | ===سرگردانی و انشعابات در جامعه شیعه=== | ||
بحران رهبری در این دوره چنان سنگین بود که حتی عدهای، از مذهب خود دست برداشته، به سایر [[فرق تشیع|فرقههای شیعی]] و یا غیر شیعی پیوستند<ref>کلینی، الکافی، ج۱، ص۵۲۰؛ شیخ صدوق، کمال الدین، ج۲، ص۴۰۸.</ref>: دستهای رحلت امام عسکری را نپذیرفتند و ایشان را [[مهدی]] دانستند، گروهی امامت سید [[محمد بن علی الهادی|محمد]] فرزند [[امام هادی]](ع) را پذیرفتند و امامت امام عسکری را منکر شدند.<ref>صابری، تاریخ فرق اسلامی، ج۲، ص۱۹۷، پاورقی۲.</ref> و گروهی بزرگ نیز [[جعفر پسر امام هادی|جعفر برادر امام عسکری]] را به عنوان امام به رسمیت شناختند<ref>نوبختی، فرق الشیعه، ۱۰۷۱۰۹؛ اشعری قمی، المقالات و الفرق، ص۱۱۰۱۱۴؛ شیخ صدوق، کمال الدین، ج۲، ص۴۰۸</ref> | |||
ولی علی رغم وجود این اختلافات، نهایتاً اکثریت شیعه به امامت امام مهدی فرزند امام عسکری گرویدند و همین جریان بعدها رهبری اصلی شیعیان امامی را بر عهده گرفت و در قرن چهارم به صورت [[شیعه اثنی عشری]] باقی ماند.<ref>طوسی، الغیبه،.....</ref> | |||
[[شیخ مفید]] پس از نقل خبری از [[حسن بن موسی نوبختی]]، نویسنده کتاب [[فرق الشیعه]]، درباره فرقههای چهاردهگانهای که پس از شهادت امام حسن عسکری به وجود آمدند، میگوید از آن چندین فرقه در زمان ما؛ (سال ۳۷۳ق) هیچ فرقهای غیر از [[امامیه]] [[دوازده امامی]] باقی نمانده است؛ یعنی کسانی که [[امامت]] فرزند حسن [عسکری] را که به نام [[رسول خدا]] (ص) نامیده میشود، پذیرفته و به حیات و بقای او تا روزی که با شمشیر قیام کند، یقین دارند.<ref>سید مرتضی، الفصول المختاره، ج۲،ص۳۲۱.</ref> | |||
ولی علی رغم وجود این اختلافات، نهایتاً اکثریت شیعه به امامت | |||
[[شیخ مفید]] پس از نقل خبری از [[حسن بن موسی نوبختی]]، نویسنده کتاب [[فرق الشیعه]]، درباره فرقههای چهاردهگانهای که پس از شهادت امام حسن عسکری به وجود آمدند، میگوید | |||
===نقش نواب اربعه در دوره غیبت صغری=== | ===نقش نواب اربعه و توقیعات در دوره غیبت صغری=== | ||
با غیبت امام مهدی(ع) این احتمال میرفت که شیعیان دچار سردرگمی شوند و مسأله تداوم [[امامت]] به فراموشی سپرده شود. برای مقابله با انحرافاتی از این قبیل، ضرورت داشت ارتباط شیعیان با امام خود به یک باره و به طور کامل قطع نشود از این رو [[نواب اربعه]] از سوی امام معرفی شدند تا مسئوليت اداره امور شيعيان را با هدايت و دستورات مستقيم ایشان عهدهدار شوند.<ref>ر.ک: طوسی، الغیبه، قم، ۱۴۱۱ق، ص۱۷۳-۱۷۴.</ref> | با غیبت امام مهدی(ع) این احتمال میرفت که شیعیان دچار سردرگمی شوند و مسأله تداوم [[امامت]] به فراموشی سپرده شود. برای مقابله با انحرافاتی از این قبیل، ضرورت داشت ارتباط شیعیان با امام خود به یک باره و به طور کامل قطع نشود از این رو [[نواب اربعه]] از سوی امام معرفی شدند تا مسئوليت اداره امور شيعيان را با هدايت و دستورات مستقيم ایشان عهدهدار شوند.<ref>ر.ک: طوسی، الغیبه، قم، ۱۴۱۱ق، ص۱۷۳-۱۷۴.</ref> | ||
تلاش برای نفوذ بزرگان شیعه در دستگاه خلافت [[بنی عباس|عباسی]]، مبارزه با [[غالیان|غلات]] و [[مدعیان نیابت|مدعیان دروغین نیابت]] و وکالت و ساماندهی [[سازمان وکالت]] از اقدامات مهم نواب اربعه به شمار میآمد.<ref>جباری، بررسی تطبیقی سازمان دعوت عباسیان و سازمان وكالت اماميه (مراحل شكلگیری و عوامل پیدایش)، قم، پاييز۱۳۸۹ش، ص۷۵ـ۱۰۴</ref><ref>شیخ طوسی، الغیبه، قم، ۱۴۱۱ق، ص۱۰۹، ۲۲۵ و ۲۲۶.</ref> | تلاش برای نفوذ بزرگان شیعه در دستگاه خلافت [[بنی عباس|عباسی]]، مبارزه با [[غالیان|غلات]] و [[مدعیان نیابت|مدعیان دروغین نیابت]] و وکالت و ساماندهی [[سازمان وکالت]] از اقدامات مهم نواب اربعه به شمار میآمد.<ref>جباری، بررسی تطبیقی سازمان دعوت عباسیان و سازمان وكالت اماميه (مراحل شكلگیری و عوامل پیدایش)، قم، پاييز۱۳۸۹ش، ص۷۵ـ۱۰۴</ref><ref>شیخ طوسی، الغیبه، قم، ۱۴۱۱ق، ص۱۰۹، ۲۲۵ و ۲۲۶.</ref> | ||
در این شرایط [[توقیعات امام زمان(عج)|توقیعاتی]] از سوی [[امام زمان]](عج) صادر شد که برخی از آنها به اثبات امامت خویش مربوط میشد. استدلالی که امام مهدی (ع) در این توقیعات، برای اثبات امامت خویش مطرح کردهاند، تأکید بر استمرار راه هدایت الهی از زمان [[حضرت آدم]] تا زمان امام حسن عسکری و خالی نبودن زمین از حجت الهی است. ایشان همچنین سه معیار [[عصمت]]، علم و تأیید الهی را برای تشخیص امام از مدعیان امامت معرفی نمودهاند. چنانکه در توقیعی برای حل اختلاف بین ابن ابی غانم و دیگران این مطلب آمده است <ref>رک: شیخ طوسی، الغیبه، ص۲۸۶.</ref> | |||
در این شرایط [[توقیعات امام زمان(عج)|توقیعاتی]] از سوی [[امام زمان]](عج) صادر شد که برخی از آنها به اثبات امامت خویش مربوط میشد. استدلالی که امام | |||
===وضع جامعه شیعه در اواخر غیبت صغری=== | ===وضع جامعه شیعه در اواخر غیبت صغری=== | ||
در سالهای پایانی دوران غیبت صغرا، تشیع عملا در شهرهایی از ایران و در راس همه در [[قم]] و [[آوه]] گسترش یافته بود و از سویی، شیعیان، منصبهایی حکومتی به دست آورده بودند که قدرت [[خاندان نوبخت]] در [[بغداد]] نمونهای از آن است.<ref>رجوع کنید به: | در سالهای پایانی دوران غیبت صغرا، تشیع عملا در شهرهایی از ایران و در راس همه در [[قم]] و [[آوه]] گسترش یافته بود و از سویی، شیعیان، منصبهایی حکومتی به دست آورده بودند که قدرت [[خاندان نوبخت]] در [[بغداد]] نمونهای از آن است.<ref>رجوع کنید به:جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ص۵۹۴-۵۹۵</ref> | ||
آن گونه که مدرسی طباطبایی نوشته است: | آن گونه که مدرسی طباطبایی نوشته است: | ||
:::در نیمه اول قرن چهارم با به قدرت رسیدن سلسله [[آل بویه]] در ایران و استیلای آنان بر بغداد و [[عباسیان|خلافت عباسی]] و به قدرت رسیدن [[آل حمدان]] در [[شام]]، وضع سیاسی به طور بینظیری به نفع شیعه تغییر کرد و رجال شیعه چنان در همه مناصب و مقامات حکومت جا گرفتند و نفوذ اجتماعی آن مذهب، در چنان حدی بالا رفته بود که مورخان غربی امروز، آن قرن را «قرن شیعه» میخوانند.<ref>مدرسی طباطبایی، مکتب در فرایند تکامل، ص۲۳۵</ref> | :::در نیمه اول قرن چهارم با به قدرت رسیدن سلسله [[آل بویه]] در ایران و استیلای آنان بر بغداد و [[عباسیان|خلافت عباسی]] و به قدرت رسیدن [[آل حمدان]] در [[شام]]، وضع سیاسی به طور بینظیری به نفع شیعه تغییر کرد و رجال شیعه چنان در همه مناصب و مقامات حکومت جا گرفتند و نفوذ اجتماعی آن مذهب، در چنان حدی بالا رفته بود که مورخان غربی امروز، آن قرن را «قرن شیعه» میخوانند.<ref>مدرسی طباطبایی، مکتب در فرایند تکامل، ص۲۳۵</ref> | ||
در همین دوره بود که | در همین دوره بود که دفاعیههایی چون [[الامامة و التبصرة من الحیرة]] اثر [[علی بن بابویه]] در تثبیت باورهای امامیه نوشته شد.و بدین ترتیب، شیعه از دوران غیبت صغرا وارد دوران غیبت کبرا شد. | ||
==رویکرد اعتقادی== | ==رویکرد اعتقادی== |