خاندان نوبختی: تفاوت میان نسخهها
اصلاح آدرس پانویس و منبع
M.hasanzadeh (بحث | مشارکتها) (اصلاح آدرس پانویس و منبع) |
M.hasanzadeh (بحث | مشارکتها) (اصلاح آدرس پانویس و منبع) |
||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
:پس از آنکه منصور به خلافت رسید، نوبخت پیش او رفت و نامه را به او نشان داد. منصور گفت: من به یاد تو و به انتظار تو بودم. سپاس خدای را که وعدۀ خود را به جای آورد و گمان را به یقین پیوست و این امر (خلافت) را به اهل آن بازگردانید. نوبخت [[اسلام]] آورد و منجّم و مولای منصور گردید. | :پس از آنکه منصور به خلافت رسید، نوبخت پیش او رفت و نامه را به او نشان داد. منصور گفت: من به یاد تو و به انتظار تو بودم. سپاس خدای را که وعدۀ خود را به جای آورد و گمان را به یقین پیوست و این امر (خلافت) را به اهل آن بازگردانید. نوبخت [[اسلام]] آورد و منجّم و مولای منصور گردید. | ||
[[طبری]] در ذکر حوادث سال ۱۴۵ق دربارۀ خروج [[ابراهیم بن عبدالله|ابراهیم بن عبدالله بن حسن]] معروف به قتیل باخَمْری میگوید که نخست یاران ابراهیم سپاه منصور را درهم شکستند و منصور در اندیشۀ پایان کار بود که نیبختِ (نوبخت) منجّم وارد شد و گفت:ای امیرالمؤمنین، تو پیروز خواهی شد و ابراهیم کشته خواهد شد. منصور سخن او را نپذیرفت و نوبخت گفت: مرا پیش خود زندانی کن و اگر چنان نشد که من میگویم مرا بکش. در این میان خبر شکست ابراهیم و فرار او رسید.<ref>تاریخ طبری، | [[طبری]] در ذکر حوادث سال ۱۴۵ق دربارۀ خروج [[ابراهیم بن عبدالله|ابراهیم بن عبدالله بن حسن]] معروف به قتیل باخَمْری میگوید که نخست یاران ابراهیم سپاه منصور را درهم شکستند و منصور در اندیشۀ پایان کار بود که نیبختِ (نوبخت) منجّم وارد شد و گفت:ای امیرالمؤمنین، تو پیروز خواهی شد و ابراهیم کشته خواهد شد. منصور سخن او را نپذیرفت و نوبخت گفت: مرا پیش خود زندانی کن و اگر چنان نشد که من میگویم مرا بکش. در این میان خبر شکست ابراهیم و فرار او رسید.<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۸۷۹م، ج۶، ص۲۶۲.</ref> | ||
==ابوسهل بن نوبخت== | ==ابوسهل بن نوبخت== |