پرش به محتوا

ان شاء الله: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{درباره ۲|اصطلاح «ان شاء الله»|آشنایی با آیه‌ای با همین مضمون، مدخل |آیه مشیت|}}'''إنْ شاءَ الله''' به معنای «اگر خدا بخواهد» عبارتی است برگرفته از [[قرآن]] که در فرهنگ‌ اسلامی در مورد رخ دادن چیزی در آینده یا برای امید به [[استجابت دعا|اجابت دعا]] استفاده می‌شود. در قرآن و [[حدیث|روایات]] تاکید شده، انسان اراده خود و عوامل دیگر را مستقل ندیده و با قطعیت در مورد اتفاقات آینده سخن نگوید و همواره بداند [[اراده طولی خداوند|همه چیز تحت مشیّت و اراده خداوند]] است. در روایات از این عبارت به عنوان «استثناء» یاد شده است.
{{درباره ۲|اصطلاح «ان شاء الله»|آشنایی با آیه‌ای با همین مضمون، مدخل |آیه مشیت|}}
'''إنْ شاءَ الله''' به معنای «اگر خدا بخواهد» عبارتی است برگرفته از [[قرآن]] که در فرهنگ‌ اسلامی در مورد رخ دادن چیزی در آینده یا برای امید به [[استجابت دعا|اجابت دعا]] استفاده می‌شود. در قرآن و [[حدیث|روایات]] تاکید شده، انسان اراده خود و عوامل دیگر را مستقل ندیده و با قطعیت در مورد اتفاقات آینده سخن نگوید و همواره بداند [[اراده طولی خداوند|همه چیز تحت مشیت و اراده خداوند]] است. در روایات از این عبارت به عنوان «استثناء» یاد شده است.


در عرف مردم متدین این کلام متداول است و به معانی «به خواست خدا»، «امید به رخ دادن کار»، «آمین» و ... کاربرد دارد.
در عرف مردم متدین این کلام متداول است و به معانی «به خواست خدا»، «امید به رخ دادن کار»، «آمین» و... کاربرد دارد.


[[معتزله]] که [[اراده الهی|مشیّت الهی]] را صرفا [[اراده تشریعی|تشریعی]] می‌دانند، بر این باورند که تنها در امور نیک جایز است «ان شاء الله» گفته شود. [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] این نظر را مخالف عقل و استعمالات قرآنی مشیت الهی می‌داند. به عقیده وی ازآنجایی‌که همه عوامل هستی مخلوق خداوند و وابسته به او هستند هر اتفاقی در هستی رخ می‌دهد تحت مشیت و اراده اوست. از این رو هنگامی که در مورد کاری «ان شاء الله» گفته می‌شود مراد آن است که اگر اسباب و عواملی که خدا خواسته است محقق شود، این کار به وقوع خواهد پیوست.
[[معتزله]] که [[اراده الهی|مشیت الهی]] را صرفا [[اراده تشریعی|تشریعی]] می‌دانند، بر این باورند که تنها در امور نیک جایز است «ان شاء الله» گفته شود. [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] این نظر را مخالف عقل و استعمالات قرآنی مشیت الهی می‌داند. به عقیده وی ازآنجایی‌که همه عوامل هستی مخلوق خداوند و وابسته به او هستند هر اتفاقی در هستی رخ می‌دهد تحت مشیت و اراده اوست. از این رو هنگامی که در مورد کاری «ان شاء الله» گفته می‌شود مراد آن است که اگر اسباب و عواملی که خدا خواسته است محقق شود، این کار به وقوع خواهد پیوست.


== معرفی و جایگاه ==
== معرفی و جایگاه ==
«ان شاء اللّٰه» جمله شرطی به معنای «اگر خدا بخواهد» است و در مورد کارهایی که در آینده انجام خواهد شد بیان می‌شود.<ref>دهخدا، لغت نامه، ۱۳۷۷ش، ج۳، ص۳۵۵۴.</ref> از این «عبارت» به عنوان «استثنا» یاد می‌شود.<ref>دهخدا، لغت نامه، ۱۳۷۷ش، ج۳، ص۳۵۵۴.</ref> استثنا به معنای خارج کردن چیزی از یک حکم کلی است و کسی که ان شاء الله می‌گوید، در حقیقت آن کار را از قدرت خود خارج می‌کند و به مشیّت الهی گره می‌زند.<ref>راغب اصفهانی، مفردات ألفاظ القرآن، ۱۴۱۲ق، ص۴۷۲؛ احمدنگری، جامع العلوم في اصطلاحات الفنون، ۱۳۹۵ق، ج۱، ص۹۲.</ref> گفتن جمله «ان‌شاء‌الله» به هنگام بیان تصمیم‌های مربوط به آینده را نوعی ادب در پیشگاه خداوند دانسته‌اند که بیان‌گر [[توحید افعالی]] نیز است؛ به این بیان که در عين وجود [[جبر و اختیار|اختيار]] و آزادى اراده انسان، وجود هر چيز و هر كاری را به مشيت خدا وابسته می‌كند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۲، ص۳۸۹.</ref>  
«ان شاء اللّٰه» جمله شرطی به معنای «اگر خدا بخواهد» است و در مورد کارهایی که در آینده انجام خواهد شد بیان می‌شود.<ref>دهخدا، لغت نامه، ۱۳۷۷ش، ج۳، ص۳۵۵۴.</ref> از این «عبارت» به عنوان «استثنا» یاد می‌شود.<ref>دهخدا، لغت نامه، ۱۳۷۷ش، ج۳، ص۳۵۵۴.</ref> استثنا به معنای خارج کردن چیزی از یک حکم کلی است و کسی که ان شاء الله می‌گوید، در حقیقت آن کار را از قدرت خود خارج می‌کند و به مشیت الهی گره می‌زند.<ref>راغب اصفهانی، مفردات ألفاظ القرآن، ۱۴۱۲ق، ص۴۷۲؛ احمدنگری، جامع العلوم فی اصطلاحات الفنون، ۱۳۹۵ق، ج۱، ص۹۲.</ref> گفتن جمله «ان‌شاء‌الله» به هنگام بیان تصمیم‌های مربوط به آینده را نوعی ادب در پیشگاه خداوند دانسته‌اند که بیان‌گر [[توحید افعالی]] نیز است؛ به این بیان که در عین وجود [[جبر و اختیار|اختیار]] و آزادی اراده انسان، وجود هر چیز و هر کاری را به مشیت خدا وابسته می‌کند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۲، ص۳۸۹.</ref>  


قرآن کریم در [[آیه مشیت|آیات ۲۳ و ۲۴ سوره کهف]] تصریح می‌کند که انسان نباید با قطعیت بگوید فردا چنین کاری را خواهم کرد و بداند که اگر بر اساس مشیّت الهی بود بر آن کار موفق خواهد شد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۳، ص۲۷۰-۲۷۱؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۲، ص۳۸۴.</ref> در آیات دیگر قرآن نیز به وابسته بودن افعال انسان به خواست خداوند اشاره شده است. همچون آیات [[آیه ۳۰ سوره انسان|۳۰ سوره انسان]]، [[آیه ۱۰۲ سوره صافات|۱۰۲ صافّات]]، [[آیه ۶۹ سوره کهف|۶۹ کهف]]، [[آیه ۳۳ سوره هود|۳۳ هود]]، [[آیه ۶۹ سوره یوسف|۶۹ یوسف]]، [[آیه ۸۹ سوره اعراف|۸۹]] و [[آیه ۱۸۸ سوره اعراف|۱۸۸ اعراف]].<ref>راغب اصفهانی، مفردات ألفاظ القرآن، ۱۴۱۲ق، ص۴۷۲.</ref>
قرآن کریم در [[آیه مشیت|آیات ۲۳ و ۲۴ سوره کهف]] تصریح می‌کند که انسان نباید با قطعیت بگوید فردا چنین کاری را خواهم کرد و بداند که اگر بر اساس مشیت الهی بود بر آن کار موفق خواهد شد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۳، ص۲۷۰-۲۷۱؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۲، ص۳۸۴.</ref> در آیات دیگر قرآن نیز به وابسته بودن افعال انسان به خواست خداوند اشاره شده است. همچون آیات [[آیه ۳۰ سوره انسان|۳۰ سوره انسان]]، [[آیه ۱۰۲ سوره صافات|۱۰۲ صافّات]]، [[آیه ۶۹ سوره کهف|۶۹ کهف]]، [[آیه ۳۳ سوره هود|۳۳ هود]]، [[آیه ۶۹ سوره یوسف|۶۹ یوسف]]، [[آیه ۸۹ سوره اعراف|۸۹]] و [[آیه ۱۸۸ سوره اعراف|۱۸۸ اعراف]].<ref>راغب اصفهانی، مفردات ألفاظ القرآن، ۱۴۱۲ق، ص۴۷۲.</ref>


در روایتی که [[محمد بن یعقوب کلینی|کلینی]] نقل کرده است، [[امام صادق علیه‌السلام|امام صادق(ع)]] دستور نوشتن نامه‌ای را دادند و پس از پایان کتابت، چون «ان شاء الله» در آن ذکر نشده بود دستور دادند تا در موارد لزوم، در متن نامه این عبارت اضافه شود.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۶۷۳.</ref> روایتی دیگر در [[الکافی (کتاب)|کافی]] از [[عدی بن حاتم طائی|عدی بن حاتم]] نقل شده است که [[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]] در [[جنگ صفین]] پس از [[سوگند|قسم خوردن]] نسبت به کشتن [[معاویة بن ابی‌سفیان|معاویه]] و یارانش «ان شاء الله» گفتند.<ref>کلینی، الکافی،۱۴۰۷ق، ج۷، ص۴۶۰.</ref> در همین کتاب بابی با عنوان «بَابُ الِاسْتِثْنَاءِ فِي الْيَمِينِ» (باب ان‌شاء‌الله‌گفتن هنگام قسم) وجود دارد که ۸ روایت در رابطه با لزوم بیان جمله استثناء در هنگام قسم خوردن برای انجام کار در آینده در این باب نقل شده است.<ref>کلینی، الکافی،۱۴۰۷ق، ج۷، ص۴۴۷-۴۴۹.</ref> از برخی [[حدیث|روایات]] نیز استفاده می‌شود که اگر کسی خبر از انجام کاری در آینده بدون گفتن جمله «ان‌شاء‌الله» بدهد خداوند او را به خود واگذار می‌کند و از تحت حمایتش بیرون می‌برد.<ref>حویزی، نور الثقلین، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۲۵۳.</ref>
در روایتی که [[محمد بن یعقوب کلینی|کلینی]] نقل کرده است، [[امام صادق علیه‌السلام|امام صادق(ع)]] دستور نوشتن نامه‌ای را دادند و پس از پایان کتابت، چون «ان شاء الله» در آن ذکر نشده بود دستور دادند تا در موارد لزوم، در متن نامه این عبارت اضافه شود.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۶۷۳.</ref> روایتی دیگر در [[الکافی (کتاب)|کافی]] از [[عدی بن حاتم طائی|عدی بن حاتم]] نقل شده است که [[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]] در [[جنگ صفین]] پس از [[سوگند|قسم خوردن]] نسبت به کشتن [[معاویة بن ابی‌سفیان|معاویه]] و یارانش «ان شاء الله» گفتند.<ref>کلینی، الکافی،۱۴۰۷ق، ج۷، ص۴۶۰.</ref> در همین کتاب بابی با عنوان «بَابُ الِاسْتِثْنَاءِ فِی الْیمِینِ» (باب ان‌شاء‌الله‌گفتن هنگام قسم) وجود دارد که ۸ روایت در رابطه با لزوم بیان جمله استثناء در هنگام قسم خوردن برای انجام کار در آینده در این باب نقل شده است.<ref>کلینی، الکافی،۱۴۰۷ق، ج۷، ص۴۴۷-۴۴۹.</ref> از برخی [[حدیث|روایات]] نیز استفاده می‌شود که اگر کسی خبر از انجام کاری در آینده بدون گفتن جمله «ان‌شاء‌الله» بدهد خداوند او را به خود واگذار می‌کند و از تحت حمایتش بیرون می‌برد.<ref>حویزی، نور الثقلین، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۲۵۳.</ref>


== فرهنگ عامیانه دینی ==
== فرهنگ عامیانه دینی ==
یکی از تعابیری که در عرف مردم متدیّن کاربرد زیادی دارد، «ان شاء الله» است.<ref>موسوی آملی، [https://ensani.ir/fa/article/45707/%D8%A7%D9%86-%D8%B4%D8%A7%D8%AF-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF-%D8%B9%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%A7%D9%86%D9%87 «ان شاء الله در فرهنگ عامیانه»].</ref> در عرف مردم به صورت «انشالاّ» و «ایشالاّ» نیز به کار میرود.<ref>موسوی آملی، [https://ensani.ir/fa/article/45707/%D8%A7%D9%86-%D8%B4%D8%A7%D8%AF-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF-%D8%B9%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%A7%D9%86%D9%87 «ان شاء الله در فرهنگ عامیانه»].</ref> این عبارت به معانی متفاوتی به کاربرده شود:
یکی از تعابیری که در عرف مردم متدین کاربرد زیادی دارد، «ان شاء الله» است.<ref>موسوی آملی، [https://ensani.ir/fa/article/45707/%D8%A7%D9%86-%D8%B4%D8%A7%D8%AF-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF-%D8%B9%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%A7%D9%86%D9%87 «ان شاء الله در فرهنگ عامیانه»].</ref> در عرف مردم به صورت «انشالاّ» و «ایشالاّ» نیز به کار میرود.<ref>موسوی آملی، [https://ensani.ir/fa/article/45707/%D8%A7%D9%86-%D8%B4%D8%A7%D8%AF-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF-%D8%B9%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%A7%D9%86%D9%87 «ان شاء الله در فرهنگ عامیانه»].</ref> این عبارت به معانی متفاوتی به کاربرده شود:


* به خواست خدا: این استعمال به معنای حقیقی این کلام است که اگر خدا بخواهد این کار انجام می‌شود.<ref>موسوی آملی، [https://ensani.ir/fa/article/45707/%D8%A7%D9%86-%D8%B4%D8%A7%D8%AF-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF-%D8%B9%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%A7%D9%86%D9%87 «ان شاء الله در فرهنگ عامیانه»].</ref>
* به خواست خدا: این استعمال به معنای حقیقی این کلام است که اگر خدا بخواهد این کار انجام می‌شود.<ref>موسوی آملی، [https://ensani.ir/fa/article/45707/%D8%A7%D9%86-%D8%B4%D8%A7%D8%AF-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF-%D8%B9%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%A7%D9%86%D9%87 «ان شاء الله در فرهنگ عامیانه»].</ref>
خط ۲۲: خط ۲۳:


== مشیت تشریعی یا تکوینی ==
== مشیت تشریعی یا تکوینی ==
[[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] در [[المیزان فی تفسیر القرآن (کتاب)|تفسیر المیزان]] با تحلیلی که از آیات ۲۳ و ۲۴ سوره کهف ارائه می‌کند، بر این باور است که مشیّت الهی در این آیه [[اراده تکوینی|تکوینی]] است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۳، ص۲۷۰.</ref> ازآنجایی‌که همه اسباب در هستی مخلوق خداوند و وابسته به اراده اوست،<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۳، ص۲۷۰.</ref> رخ ندادن کاری به این دلیل است که اسباب لازم در مشیت الهی برای تحقق آن وجود نداشته است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۳، ص۲۷۱.</ref> در نتیجه کسی که برای انجام کاری «ان شاء الله» می‌گوید مقصودش این است که آن کار در صورتی رخ می‌دهد که مطابق با اراده تکوینی خدا باشد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۳، ص۲۷۱.</ref>
[[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] در [[المیزان فی تفسیر القرآن (کتاب)|تفسیر المیزان]] با تحلیلی که از آیات ۲۳ و ۲۴ سوره کهف ارائه می‌کند، بر این باور است که مشیت الهی در این آیه [[اراده تکوینی|تکوینی]] است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۳، ص۲۷۰.</ref> ازآنجایی‌که همه اسباب در هستی مخلوق خداوند و وابسته به اراده اوست،<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۳، ص۲۷۰.</ref> رخ ندادن کاری به این دلیل است که اسباب لازم در مشیت الهی برای تحقق آن وجود نداشته است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۳، ص۲۷۱.</ref> در نتیجه کسی که برای انجام کاری «ان شاء الله» می‌گوید مقصودش این است که آن کار در صورتی رخ می‌دهد که مطابق با اراده تکوینی خدا باشد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۳، ص۲۷۱.</ref>


[[معتزله]] بر این باورند که مراد از مشیّت، [[اراده تشریعی|مشیت تشریعی]] است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۳، ص۲۷۲.</ref> بر اساس باور آن‌ها خداوند مخلوقات را خلق کرده است و بعد از خلقت، اراده تکوینی الهی در هستی جاری نیست و خداوند صرفا با امر و نهی تشریعی مخلوقات را تدبیر می‌کند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۳، ص۲۷۲.</ref> بر این اساس وقتی «ان شاء الله» گفته می‌شود به این معناست که اگر این کار از نظر دین خدا جایز باشد انجام خواهم داد.<ref>قاضی عبدالجبار، المغنی،‌ ج۶ (کتاب الارادة)،‌ تحقیق محمود محمد قاسم، ص۳۲۵؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۳، ص۲۷۲.</ref> در مورد کارهای گناه نمی‌توان از این تعبیر استفاده کرد و مثلا بیان کرد: «ان شاء الله فردا دزدی خواهم کرد».<ref>قاضی عبدالجبار، المغنی،‌ ج۶ (کتاب الارادة)،‌ تحقیق محمود محمد قاسم، ص۳۲۵.</ref> علامه طباطبایی این برداشت از مشیّت را مخالف با حکم عقل در رابطه با وابسته بودن همه اسباب به خداوند و آیاتی از قرآن می‌داند که به صراحت در مورد مشیّت تکوینی خداوند سخن می‌گویند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۳، ص۲۷۲.</ref>
[[معتزله]] بر این باورند که مراد از مشیت، [[اراده تشریعی|مشیت تشریعی]] است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۳، ص۲۷۲.</ref> بر اساس باور آن‌ها خداوند مخلوقات را خلق کرده است و بعد از خلقت، اراده تکوینی الهی در هستی جاری نیست و خداوند صرفا با امر و نهی تشریعی مخلوقات را تدبیر می‌کند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۳، ص۲۷۲.</ref> بر این اساس وقتی «ان شاء الله» گفته می‌شود به این معناست که اگر این کار از نظر دین خدا جایز باشد انجام خواهم داد.<ref>قاضی عبدالجبار، المغنی،‌ ج۶ (کتاب الارادة)،‌ تحقیق محمود محمد قاسم، ص۳۲۵؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۳، ص۲۷۲.</ref> در مورد کارهای گناه نمی‌توان از این تعبیر استفاده کرد و مثلا بیان کرد: «ان شاء الله فردا دزدی خواهم کرد».<ref>قاضی عبدالجبار، المغنی،‌ ج۶ (کتاب الارادة)،‌ تحقیق محمود محمد قاسم، ص۳۲۵.</ref> علامه طباطبایی این برداشت از مشیت را مخالف با حکم عقل در رابطه با وابسته بودن همه اسباب به خداوند و آیاتی از قرآن می‌داند که به صراحت در مورد مشیت تکوینی خداوند سخن می‌گویند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۳، ص۲۷۲.</ref>


== استثنا‌پذیری ایمان ==
== استثنا‌پذیری ایمان ==
بحثی میان [[متکلم|متکلمان]] مطرح شده است که آیا استثنا در ایمان راه دارد؟ و می‌توان گفت: «من مومن هستم ان شاء الله»؟<ref>سبحانی تبریزی،‌ دانشنامه کلام اسلامی، ۱۳۸۷ش، ص۵۹۱.</ref> [[ابوحنیفه]] و پیروانش<ref>تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۱۲ق، ج۵، ص۲۱۵.</ref> و [[ماتریدیه|ماتریدیّه]]<ref>ماتریدی، التوحید، ۱۴۲۷ق، ص۲۸۰-۲۸۲.</ref> با ذکر دلایلی همچون عدم رهیافت شک و تردید در ایمان و همچنین لزوم ثبات و دوام در ایمان معتقد هستند که استثناء در ایمان راه ندارد.<ref>سبحانی تبریزی،‌ دانشنامه کلام اسلامی، ۱۳۸۷ش، ص۵۹۱.</ref> در مقابل برخی همچون [[حسن بصری]]، [[محمد بن ادریس شافعی|شافعی]] و [[اشاعره]]<ref>تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۱۲ق، ج۵، ص۲۱۵.</ref> معتقد هستند که استثنا در اصل ایمان نبوده و در کمالات آن است و همچنین وابسته کردن ایمان به مشیت الهی از باب ادب و تبرک بوده و مشکلی ندارد.<ref>سبحانی تبریزی،‌ دانشنامه کلام اسلامی، ۱۳۸۷ش، ص۵۹۱.</ref> گفته شده [[کلام امامیه|متکلمین امامی]] به دلیل این که این بحث را نزاع لفظی می‌دانستند نه یک بحث واقعی اعتقادی، از ذکر این مسئله در آثار خود اجتناب کرده‌اند.<ref>سبحانی تبریزی،‌ دانشنامه کلام اسلامی، ۱۳۸۷ش، ص۵۹۱.</ref>
بحثی میان [[متکلم|متکلمان]] مطرح شده است که آیا استثنا در ایمان راه دارد؟ و می‌توان گفت: «من مومن هستم ان شاء الله»؟<ref>سبحانی تبریزی،‌ دانشنامه کلام اسلامی، ۱۳۸۷ش، ص۵۹۱.</ref> [[ابوحنیفه]] و پیروانش<ref>تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۱۲ق، ج۵، ص۲۱۵.</ref> و [[ماتریدیه|ماتریدیه]]<ref>ماتریدی، التوحید، ۱۴۲۷ق، ص۲۸۰-۲۸۲.</ref> با ذکر دلایلی همچون عدم رهیافت شک و تردید در ایمان و همچنین لزوم ثبات و دوام در ایمان معتقد هستند که استثناء در ایمان راه ندارد.<ref>سبحانی تبریزی،‌ دانشنامه کلام اسلامی، ۱۳۸۷ش، ص۵۹۱.</ref> در مقابل برخی همچون [[حسن بصری]]، [[محمد بن ادریس شافعی|شافعی]] و [[اشاعره]]<ref>تفتازانی، شرح المقاصد، ۱۴۱۲ق، ج۵، ص۲۱۵.</ref> معتقد هستند که استثنا در اصل ایمان نبوده و در کمالات آن است و همچنین وابسته کردن ایمان به مشیت الهی از باب ادب و تبرک بوده و مشکلی ندارد.<ref>سبحانی تبریزی،‌ دانشنامه کلام اسلامی، ۱۳۸۷ش، ص۵۹۱.</ref> گفته شده [[کلام امامیه|متکلمین امامی]] به دلیل این که این بحث را نزاع لفظی می‌دانستند نه یک بحث واقعی اعتقادی، از ذکر این مسئله در آثار خود اجتناب کرده‌اند.<ref>سبحانی تبریزی،‌ دانشنامه کلام اسلامی، ۱۳۸۷ش، ص۵۹۱.</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==
خط ۳۵: خط ۳۶:
{{منابع}}
{{منابع}}
* قرآن کریم
* قرآن کریم
* احمدنگری، عبدالنبی بن عبدالرسول، جامع العلوم في اصطلاحات الفنون، بیروت،‌ مؤسسة الأعلمي للمطبوعات، ۱۳۹۵ق.
* احمدنگری، عبدالنبی بن عبدالرسول، جامع العلوم فی اصطلاحات الفنون، بیروت،‌ مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۵ق.
* تفتازانی، مسعود بن عمر، شرح المقاصد، قم، الشریف الرضی، ۱۴۱۲ق.
* تفتازانی، مسعود بن عمر، شرح المقاصد، قم، الشریف الرضی، ۱۴۱۲ق.
* دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه، تهران، دانشگاه تهران. مؤسسه انتشارات و چاپ، ۱۳۷۷ش.
* دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه، تهران، دانشگاه تهران. مؤسسه انتشارات و چاپ، ۱۳۷۷ش.
* حویزی، عبدعلى بن جمعه‏، تفسیر نور الثقلین، مصحح هاشم رسولی، قم، اسماعیلیان، ۱۴۱۵ق.
* حویزی، عبدعلی بن جمعه، تفسیر نور الثقلین، مصحح هاشم رسولی، قم، اسماعیلیان، ۱۴۱۵ق.
* راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات ألفاظ القرآن، بیروت،‌دار الشامیة، ۱۴۱۲ق.
* راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات ألفاظ القرآن، بیروت،‌ دار الشامیة، ۱۴۱۲ق.
* سبحانی تبریزی، جعفر، دانشنامه کلام اسلامی، قم، موسسه امام صادق(ع)،‌۱۳۸۷ش.
* سبحانی تبریزی، جعفر، دانشنامه کلام اسلامی، قم، موسسه امام صادق(ع)،‌۱۳۸۷ش.
* طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، موسسه الاعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۰ق.
* طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، موسسه الاعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۰ق.
* قاضی عبدالجبار، المغني في أبواب التوحید و العدل،‌ تحقیق محمود محمد قاسم،‌ بی‌جا، بی‌نا، بی‌تا.
* قاضی عبدالجبار، المغنی فی أبواب التوحید و العدل،‌ تحقیق محمود محمد قاسم،‌ بی‌جا، بی‌نا، بی‌تا.
* کلینی، الکافی، تصحیح: علی اکبرغفاری و محمد آخوندی، تهران، الناشر:دار الكتب الإسلامية، ۱۴۰۷ق،
* کلینی، الکافی، تصحیح: علی اکبرغفاری و محمد آخوندی، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۴۰۷ق،
* ماتریدی، محمد بن محمد، التوحید، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۲۷ق.
* ماتریدی، محمد بن محمد، التوحید، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۲۷ق.
* مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۱ش.
* مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران،‌ دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۱ش.
* موسوی آملی، سیپ محسن، «ان شاء الله در فرهنگ عامیانه»، مجله بشارت، شماره ۵۷، ۱۳۸۵ش.
* موسوی آملی، سیپ محسن، «ان شاء الله در فرهنگ عامیانه»، مجله بشارت، شماره ۵۷، ۱۳۸۵ش.
{{پایان}}
{{پایان}}


{{آداب اسلامی}}
{{آداب اسلامی}}
Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۶٬۲۱۵

ویرایش