Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۵٬۵۸۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
به گزارش ابناثیر تاریخنگار اهلسنت، انحرافاتی در عقاید شلمغانی پدید آمد و به [[غلو]] گرایش پیدا کرد.<ref>ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵ق، ج۸، ص۲۹۰.</ref> او معتقد بود که روح خداوند در [[آدم (پیامبر)|حضرت آدم]] حلول کرد و پس از او در سایر [[پیامبران|انبیاء]] و اوصیا حلول کرد تا به [[امام حسن عسکری علیهالسلام|امام حسن عسکری(ع)]] رسید و پس از وی در بدن خودش حلول کرده است.<ref>اقبال آشتیانی، خاندان نوبختی، ۱۳۴۵ق، ص۲۲۴-۲۲۷.</ref> شلمغانی همچنین مدعی شد که نایب امام مهدی(ع) است و خود را مأمور به اظهار این مقام دانست<ref>مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ۱۳۷۵ش، ص۲۵۸.</ref> و پیروانی پیدا کرد که به [[شلمغانیه]] معروف شدند.<ref>مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ۱۳۷۵ش، ص۲۵۹.</ref> پس از آنکه حسین بن روح از عقاید وی مُطلع گشت، از او بیزاری جست و وی را [[لعن]] نمود و شیعیان را به دوری کردن از او دستور داد.<ref>شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ۱۴۱۱ق، ص۴۰۶.</ref> همچنین [[توقیع|توقیعی]] از سوی حضرت مهدی(ع) در ردّ شلمغانی به دست حسین بن روح رسید که در آن از شلمغانی بیزاری جسته و او را دروغگو، منحرف از اسلام و [[ارتداد|مرتد]] معرفی نموده و شیعیان را به دوری جستن از او دستور داده بود.<ref>شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ۱۴۱۱ق، ص۴۱۰-۴۱۱.</ref> | به گزارش ابناثیر تاریخنگار اهلسنت، انحرافاتی در عقاید شلمغانی پدید آمد و به [[غلو]] گرایش پیدا کرد.<ref>ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵ق، ج۸، ص۲۹۰.</ref> او معتقد بود که روح خداوند در [[آدم (پیامبر)|حضرت آدم]] حلول کرد و پس از او در سایر [[پیامبران|انبیاء]] و اوصیا حلول کرد تا به [[امام حسن عسکری علیهالسلام|امام حسن عسکری(ع)]] رسید و پس از وی در بدن خودش حلول کرده است.<ref>اقبال آشتیانی، خاندان نوبختی، ۱۳۴۵ق، ص۲۲۴-۲۲۷.</ref> شلمغانی همچنین مدعی شد که نایب امام مهدی(ع) است و خود را مأمور به اظهار این مقام دانست<ref>مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ۱۳۷۵ش، ص۲۵۸.</ref> و پیروانی پیدا کرد که به [[شلمغانیه]] معروف شدند.<ref>مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ۱۳۷۵ش، ص۲۵۹.</ref> پس از آنکه حسین بن روح از عقاید وی مُطلع گشت، از او بیزاری جست و وی را [[لعن]] نمود و شیعیان را به دوری کردن از او دستور داد.<ref>شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ۱۴۱۱ق، ص۴۰۶.</ref> همچنین [[توقیع|توقیعی]] از سوی حضرت مهدی(ع) در ردّ شلمغانی به دست حسین بن روح رسید که در آن از شلمغانی بیزاری جسته و او را دروغگو، منحرف از اسلام و [[ارتداد|مرتد]] معرفی نموده و شیعیان را به دوری جستن از او دستور داده بود.<ref>شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ۱۴۱۱ق، ص۴۱۰-۴۱۱.</ref> | ||
[[احمد بن علی نجاشی|نجاشی]] در کتابش با عنوان [[فهرست اسماء مصنفی الشیعة (کتاب)|فهرست اسماء مصنفی الشیعة]]، ۱۷ اثر برای شلمغانی ذکر کرده است.<ref>نجاشی، رجال النجاشی، ۱۳۶۵ش، ص۳۷۸-۳۷۹.</ref> کتاب «التکلیف» یکی از این آثار است<ref>نجاشی، رجال النجاشی، ۱۳۶۵ش، ص۳۷۸.</ref> که حاوی روایات [[امامان شیعه]] بود و او پیش از غلوش آن را گردآوری کرده و مورد عمل شیعیان بود.<ref>صفری فروشانی، غالیان (جریانها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۱۳۷.</ref> به گزارش [[شیخ طوسی]] در کتاب [[کتاب الغیبة (شیخ طوسی)|الغیبة]]، گروهی از شیعیان این کتاب را نزد حسین بن روح بردند و او آن را کامل مطالعه نمود و تأیید کرد که غیر از دو یا سه مورد، بقیه مطالب کتاب را از ائمه(ع) روایت کرده و مطلبی خلاف شرع در آن نیست.<ref>شیخ طوسی، کتاب الغیبه، ۱۴۱۱ق، ص۴۰۹.</ref> بهگفته عباس اقبال آشتیانی در کتاب «خاندان نوبختی»، آثار شلمغانی به جهت مقام علمی او و نزدیکیاش به حسین بن روح، پیش از انحراف و غلوش، نزد شیعیان معتبر بود و به آنها مراجعه میکردند، پس از انحرافش شیعیان از حسین بن روح درباره کتابهای وی سؤال کردند که حسین بن روح در جواب گفته بود آنچه را وی از ائمه(ع) نقل کرده بگیرید و آنچه را که به رأی خودش آورده، رها کنید.<ref>اقبال آشتیانی، خاندان نوبختی، ۱۳۴۵ش، ص۲۳۱-۲۳۲.</ref> شیخ طوسی نیز در کتاب [[الفهرست ( | [[احمد بن علی نجاشی|نجاشی]] در کتابش با عنوان [[فهرست اسماء مصنفی الشیعة (کتاب)|فهرست اسماء مصنفی الشیعة]]، ۱۷ اثر برای شلمغانی ذکر کرده است.<ref>نجاشی، رجال النجاشی، ۱۳۶۵ش، ص۳۷۸-۳۷۹.</ref> کتاب «التکلیف» یکی از این آثار است<ref>نجاشی، رجال النجاشی، ۱۳۶۵ش، ص۳۷۸.</ref> که حاوی روایات [[امامان شیعه]] بود و او پیش از غلوش آن را گردآوری کرده و مورد عمل شیعیان بود.<ref>صفری فروشانی، غالیان (جریانها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۱۳۷.</ref> به گزارش [[شیخ طوسی]] در کتاب [[کتاب الغیبة (شیخ طوسی)|الغیبة]]، گروهی از شیعیان این کتاب را نزد حسین بن روح بردند و او آن را کامل مطالعه نمود و تأیید کرد که غیر از دو یا سه مورد، بقیه مطالب کتاب را از ائمه(ع) روایت کرده و مطلبی خلاف شرع در آن نیست.<ref>شیخ طوسی، کتاب الغیبه، ۱۴۱۱ق، ص۴۰۹.</ref> بهگفته عباس اقبال آشتیانی در کتاب «خاندان نوبختی»، آثار شلمغانی به جهت مقام علمی او و نزدیکیاش به حسین بن روح، پیش از انحراف و غلوش، نزد شیعیان معتبر بود و به آنها مراجعه میکردند، پس از انحرافش شیعیان از حسین بن روح درباره کتابهای وی سؤال کردند که حسین بن روح در جواب گفته بود آنچه را وی از ائمه(ع) نقل کرده بگیرید و آنچه را که به رأی خودش آورده، رها کنید.<ref>اقبال آشتیانی، خاندان نوبختی، ۱۳۴۵ش، ص۲۳۱-۲۳۲.</ref> شیخ طوسی نیز در کتاب [[الفهرست (شیخ طوسی)|الفهرست]] گفته است شیعیان به کتابهای شلمغانی تا پیش از انحرافش عمل میکردهاند.<ref>شیخ طوسی، الفهرست، ۱۴۱۷ق، ص۲۲۴.</ref> | ||
شلمغانی معروف به العَزاقِری در روستای شَلمَغان در نزدیک واسط از شهرهای [[عراق]] متولد شد.<ref>ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵ق، ج۸، ص۲۹۰.</ref> کُنیه او ابوجعفر بود.<ref>خویی، معجم رجال الحدیث، مؤسسة الخوئی الإسلامیة، ج۱۸، ص۵۰.</ref> او بهدستور [[راضی بالله عباسی]]، بیستمین [[فهرست خلفای بنیعباس|خلیفه عباسی]]، دستگیر گردید و با دستور وی در سال [[سال ۳۲۳ هجری قمری|۳۲۳ق]] کشته شد.<ref>شیخ طوسی، الغیبة، ۱۴۱۱ق، ص۴۰۶ و ۴۱۲.</ref> | شلمغانی معروف به العَزاقِری در روستای شَلمَغان در نزدیک واسط از شهرهای [[عراق]] متولد شد.<ref>ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵ق، ج۸، ص۲۹۰.</ref> کُنیه او ابوجعفر بود.<ref>خویی، معجم رجال الحدیث، مؤسسة الخوئی الإسلامیة، ج۱۸، ص۵۰.</ref> او بهدستور [[راضی بالله عباسی]]، بیستمین [[فهرست خلفای بنیعباس|خلیفه عباسی]]، دستگیر گردید و با دستور وی در سال [[سال ۳۲۳ هجری قمری|۳۲۳ق]] کشته شد.<ref>شیخ طوسی، الغیبة، ۱۴۱۱ق، ص۴۰۶ و ۴۱۲.</ref> |