پرش به محتوا

محمد بن علی شلمغانی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۶: خط ۲۶:
| سایر              =
| سایر              =
}}
}}
'''محمد بن علی شَلمَغانی'''، کنیه‌اش ابوجعفر<ref>خویی، معجم رجال الحدیث، مؤسسة الخوئی الإسلامیة، ج۱۸، ص۵۰.</ref> و معروف به العزاقری<ref>ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵ق، ج۸، ص۲۹۰.</ref> از [[فهرست اصحاب امام حسن عسکری(ع)|اصحاب امام حسن عسکری(ع)]] و از [[مجتهد|فقها]] و محدثان [[امامیه]] در دوران [[غیبت صغرا]] بود.<ref>صفری فروشانی، غالیان (جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۱۳۶.</ref> او در روستایی به نام شَلمَغان در حوالی شهر واسط (از شهرهای [[عراق]]) متولد شد.<ref>ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵ق، ج۸، ص۲۹۰.</ref> برخی گفته‌اند شلمغانی جایگاه ویژه‌ای نزد [[حسین بن روح نوبختی]] (سومین نایب از [[نواب اربعه]]) داشت و واسطه بین او و مردم بود و حوایج شیعیان را به وی می‌رساند.<ref>شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ۱۴۱۱ق، ص۳۰۳؛ علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵۱، ص۳۲۱.</ref> برخی نیز گفته‌اند حسین بن روح چنین جایگاهی به وی نداده<ref>برای نمونه نگاه کنید به شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ۱۴۱۱ق، ص۴۰۸؛ علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵۱، ص۳۷۴-۳۷۵.</ref> و او فقط یکی از فقیهان شیعه و مورد اعتماد اصحاب بود.<ref>برای نمونه نگاه کنید به حر عاملی، وسائل الشیعه، ۱۴۱۶ق، ج۲۵، ص۳۱.</ref> گفته می‌شود شلمغانی انتظار داشت تا مقام نیابت [[امام مهدی عجل الله تعالی فرجه|حضرت مهدی(ع)]] به او واگذار شود که به حسین بن روح واگذار شد؛<ref>صفری فروشانی، غالیان (جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۱۳۶.</ref> از همین رو رفته رفته به مخالفت با حسین بن روح پرداخت و دروغ‌هایی را به وی نسبت داد.<ref>خویی، معجم رجال الحدیث، مؤسسة الخوئی الإسلامیة، ج۱۸، ص۵۲.</ref> بنا به گزارش مورخان، انحرافاتی در عقاید شلمغانی پدید آمد و به [[غلو]] گرایش پیدا کرد.<ref>برای نمونه نگاه کنید به ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵ق، ج۸، ص۲۹۰؛ اقبال آشتیانی، خاندان نوبختی، ۱۳۴۵ش، ص۲۲۷.</ref> او معتقد بود که روح خداوند در [[آدم (پیامبر)|حضرت آدم]] حلول کرد و پس از او در سایر [[پیامبران|انبیاء]] و اوصیا حلول کرد تا به [[امام حسن عسکری علیه‌السلام|امام حسن عسکری(ع)]] رسید و پس از وی در بدن خودش حلول کرده است.<ref>اقبال آشتیانی، خاندان نوبختی، ۱۳۴۵ق، ص۲۲۴-۲۲۷.</ref> شلمغانی مدعی شد که نایب امام مهدی(ع) است و خود را مأمور به اظهار این مقام دانست<ref>مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ۱۳۷۵ش، ص۲۵۸.</ref> و پیروانی پیدا کرد که به [[شلمغانیه]] معروف شدند.<ref>مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ۱۳۷۵ش، ص۲۵۹.</ref> پس از آنکه حسین بن روح از عقاید وی مُطلع گشت، از او بیزاری جست و وی را لعن نمود و شیعیان را به دوری کردن از او دستور داد.<ref>شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ۱۴۱۱ق، ص۴۰۶.</ref> سپس توقیعی از سوی حضرت مهدی(ع) در ردّ شلمغانی به دست حسین بن روح رسید که در آن از شلمغانی بیزاری جسته و او را دروغگو، منحرف از اسلام و [[ارتداد|مرتد]] معرفی نموده و شیعیان را به دوری جستن از او دستور داده بود.<ref>شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ۱۴۱۱ق، ص۴۱۰-۴۱۱.</ref> نجاشی در کتاب رجالش ۱۷ اثر برای شلمغانی ذکر کرده است.<ref>نجاشی، رجال النجاشی، ۱۳۶۵ش، ص۳۷۸-۳۷۹.</ref> کتاب «التکلیف» یکی از این آثار است<ref>نجاشی، رجال النجاشی، ۱۳۶۵ش، ص۳۷۸.</ref> که حاوی روایات امامان شیعه بود و او پیش از غلوش آن را گردآوری کرده و مورد عمل شیعیان بود.<ref>صفری فروشانی، غالیان (جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۱۳۷.</ref> به گزارش شیخ طوسی در کتاب الغیبة گروهی از شیعیان این کتاب را نزد حسین روح بردند و او آن را کامل مطالعه نمود و تأیید کرد که غیر از دو یا سه مورد، بقیه مطالب کتاب را از ائمه(ع) روایت کرده و مطلبی خلاف شرع در آن نیست.<ref>شیخ طوسی، کتاب الغیبه، ۱۴۱۱ق، ص۴۰۹.</ref>
'''محمد بن علی شَلمَغانی'''، کنیه‌اش ابوجعفر<ref>خویی، معجم رجال الحدیث، مؤسسة الخوئی الإسلامیة، ج۱۸، ص۵۰.</ref> و معروف به العزاقری<ref>ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵ق، ج۸، ص۲۹۰.</ref> از [[فهرست اصحاب امام حسن عسکری(ع)|اصحاب امام حسن عسکری(ع)]] و از [[مجتهد|فقها]] و محدثان [[امامیه]] در دوران [[غیبت صغرا]] بود.<ref>صفری فروشانی، غالیان (جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۱۳۶.</ref> او در روستایی به نام شَلمَغان در حوالی شهر واسط (از شهرهای [[عراق]]) متولد شد.<ref>ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵ق، ج۸، ص۲۹۰.</ref> برخی گفته‌اند شلمغانی جایگاه ویژه‌ای نزد [[حسین بن روح نوبختی]] (سومین نایب از [[نواب اربعه]]) داشت و واسطه بین او و مردم بود و حوایج شیعیان را به وی می‌رساند.<ref>شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ۱۴۱۱ق، ص۳۰۳؛ علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵۱، ص۳۲۱.</ref> برخی نیز گفته‌اند حسین بن روح چنین جایگاهی به وی نداده<ref>برای نمونه نگاه کنید به شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ۱۴۱۱ق، ص۴۰۸؛ علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵۱، ص۳۷۴-۳۷۵.</ref> و او فقط یکی از فقیهان شیعه و مورد اعتماد اصحاب بود.<ref>برای نمونه نگاه کنید به حر عاملی، وسائل الشیعه، ۱۴۱۶ق، ج۲۵، ص۳۱.</ref> گفته می‌شود شلمغانی انتظار داشت تا مقام نیابت [[امام مهدی عجل الله تعالی فرجه|حضرت مهدی(ع)]] به او واگذار شود که به حسین بن روح واگذار شد؛<ref>صفری فروشانی، غالیان (جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۱۳۶.</ref> از همین رو رفته رفته به مخالفت با حسین بن روح پرداخت و دروغ‌هایی را به وی نسبت داد.<ref>خویی، معجم رجال الحدیث، مؤسسة الخوئی الإسلامیة، ج۱۸، ص۵۲.</ref> بنا به گزارش مورخان، انحرافاتی در عقاید شلمغانی پدید آمد و به [[غلو]] گرایش پیدا کرد.<ref>برای نمونه نگاه کنید به ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵ق، ج۸، ص۲۹۰؛ اقبال آشتیانی، خاندان نوبختی، ۱۳۴۵ش، ص۲۲۷.</ref> او معتقد بود که روح خداوند در [[آدم (پیامبر)|حضرت آدم]] حلول کرد و پس از او در سایر [[پیامبران|انبیاء]] و اوصیا حلول کرد تا به [[امام حسن عسکری علیه‌السلام|امام حسن عسکری(ع)]] رسید و پس از وی در بدن خودش حلول کرده است.<ref>اقبال آشتیانی، خاندان نوبختی، ۱۳۴۵ق، ص۲۲۴-۲۲۷.</ref> شلمغانی مدعی شد که نایب امام مهدی(ع) است و خود را مأمور به اظهار این مقام دانست<ref>مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ۱۳۷۵ش، ص۲۵۸.</ref> و پیروانی پیدا کرد که به [[شلمغانیه]] معروف شدند.<ref>مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ۱۳۷۵ش، ص۲۵۹.</ref> پس از آنکه حسین بن روح از عقاید وی مُطلع گشت، از او بیزاری جست و وی را لعن نمود و شیعیان را به دوری کردن از او دستور داد.<ref>شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ۱۴۱۱ق، ص۴۰۶.</ref> سپس [[توقیع|توقیعی]] از سوی حضرت مهدی(ع) در ردّ شلمغانی به دست حسین بن روح رسید که در آن از شلمغانی بیزاری جسته و او را دروغگو، منحرف از اسلام و [[ارتداد|مرتد]] معرفی نموده و شیعیان را به دوری جستن از او دستور داده بود.<ref>شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ۱۴۱۱ق، ص۴۱۰-۴۱۱.</ref> [[احمد بن علی نجاشی|نجاشی]] در کتاب [[رجال النجاشی (کتاب)|رجالش]] ۱۷ اثر برای شلمغانی ذکر کرده است.<ref>نجاشی، رجال النجاشی، ۱۳۶۵ش، ص۳۷۸-۳۷۹.</ref> کتاب «التکلیف» یکی از این آثار است<ref>نجاشی، رجال النجاشی، ۱۳۶۵ش، ص۳۷۸.</ref> که حاوی روایات امامان شیعه بود و او پیش از غلوش آن را گردآوری کرده و مورد عمل شیعیان بود.<ref>صفری فروشانی، غالیان (جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۱۳۷.</ref> به گزارش شیخ طوسی در کتاب الغیبة گروهی از شیعیان این کتاب را نزد حسین روح بردند و او آن را کامل مطالعه نمود و تأیید کرد که غیر از دو یا سه مورد، بقیه مطالب کتاب را از ائمه(ع) روایت کرده و مطلبی خلاف شرع در آن نیست.<ref>شیخ طوسی، کتاب الغیبه، ۱۴۱۱ق، ص۴۰۹.</ref>


به‌گفته عباس اقبال آشتیانی در کتاب خاندان نوبختی، آثار شلمغانی به جهت مقام علمی او و نزدیکی‌اش به حسین بن روح، پیش از انحراف و غلوش، نزد شیعیان معتبر بود و به آن‌ها مراجعه می‌کردند، پس از انحرافش شیعیان از حسین بن روح درباره کتاب‌های وی سؤال کردند که حسین بن روح در جواب گفته بود آنچه را وی از ائمه(ع) نقل کرده بگیرید و آنچه را که به رأی خودش آورده، رها کنید.<ref>اقبال آشتیانی، خاندان نوبختی، ۱۳۴۵ش، ص۲۳۱-۲۳۲.</ref>
به‌گفته عباس اقبال آشتیانی در کتاب خاندان نوبختی، آثار شلمغانی به جهت مقام علمی او و نزدیکی‌اش به حسین بن روح، پیش از انحراف و غلوش، نزد شیعیان معتبر بود و به آن‌ها مراجعه می‌کردند، پس از انحرافش شیعیان از حسین بن روح درباره کتاب‌های وی سؤال کردند که حسین بن روح در جواب گفته بود آنچه را وی از ائمه(ع) نقل کرده بگیرید و آنچه را که به رأی خودش آورده، رها کنید.<ref>اقبال آشتیانی، خاندان نوبختی، ۱۳۴۵ش، ص۲۳۱-۲۳۲.</ref>
Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۵٬۵۸۷

ویرایش