Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۵٬۵۹۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات راوی | |||
| عنوان =محمد بن علی شَلمَغانی | |||
| تصویر = | |||
| اندازه تصویر = | |||
| سرشناسی =از اصحاب [[امام حسن عسکری(ع)]] | |||
| نام کامل =محمد بن علی شَلمَغانی | |||
| کنیه =ابوجفر | |||
| لقب = | |||
| نسب = | |||
| تولد = | |||
| محل تولد = روستای شلمغان، از توابع شهر واسط (از شهرهای عراق) | |||
| محل زندگی = | |||
| وفات = | |||
| محل دفن = | |||
| خویشاوندان سرشناس = | |||
| مذهب =[[شیعه]] | |||
| صحابی = | |||
| راوی از معصوم =امام حسن عسکری(ع) | |||
| مشایخ = | |||
| راویان از او = | |||
| اعتبار = | |||
| موضوع روایات = | |||
| تعداد روایات = | |||
| تألیفات =التکلیف • ماهیة العصمة • البرهان و التوحید • نظم القرآن | |||
| شهرت = شلمغانی | |||
| سایر = | |||
}} | |||
'''محمد بن علی شَلمَغانی'''، کنیهاش ابوجعفر<ref>خویی، معجم رجال الحدیث، ج۱۸، ص۵۰.</ref> و معروف به العزاقری<ref>ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ج۸، ص۲۹۰.</ref> از [[اصحاب امام حسن عسکری(ع)]] و از [[مجتهد|فقها]] و محدثان امامیه در دوران [[غیبت صغرا]] بود.<ref>صفری فروشانی، غالیان (جریانها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۱۳۶.</ref> او در روستایی به نام شَلمَغان در حوالی شهر واسط (از شهرهای عراق) متولد شد.<ref>ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ج۸، ص۲۹۰.</ref> برخی گفتهاند شلمغانی جایگاه ویژهای نزد [[حسین بن روح|حسین بن روح نوبختی]]، داشت و واسطه بین او و مردم بود و حوایج شیعیان را به وی میرساند.<ref>شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص۳۰۳؛ علامه مجلسی، بحار الانوار، ج۵۱، ص۳۲۱.</ref> برخی نیز گفتهاند حسین بن روح چنین جایگاهی به وی نداده<ref>برای نمونه نگاه کنید به شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص۴۰۸؛ علامه مجلسی، بحار الانوار، ج۵۱، ص۳۷۴-۳۷۵.</ref> و او فقط یکی از فقیهان شیعه و مورد اعتماد اصحاب بود.<ref>برای نمونه نگاه کنید به حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۲۵، ص۳۱.</ref> گفته میشود شلمغانی انتظار داشت تا مقام نیابت حضرت مهدی(ع) به او واگذار شود که به حسین بن روح واگذار شد؛<ref>صفری فروشانی، غالیان (جریانها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۱۳۶.</ref> از همین رو رفته رفته به مخالفت با حسین بن روح پرداخت و دروغهایی را به وی نسبت داد.<ref>خویی، معجم رجال الحدیث، ج۱۸، ص۵۲.</ref> بنا به گزارش مورخان انحرافاتی در عقاید شلمغانی پدید آمد و به [[غلو]] گرایش پیدا کرد.<ref>برای نمونه نگاه کنید به ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ج۸، ص۲۹۰؛ اقبال آشتیانی، خاندان نوبختی، ص۲۲۷.</ref> او معتقد بود که روح خداوند در حضرت آدم حلول کرد و پس از او در سایر انبیاء و اوصیا حلول کرد تا به امام حسن عسکری رسید و پس از وی در بدن خودش حلول کرده است.<ref>اقبال آشتیانی، خاندان نوبختی، ص۲۲۴-۲۲۷.</ref> شلمغانی مدعی شد که نایب امام مهدی(ع) است و خود را مأمور به اظهار این مقام دانست<ref>مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ص۲۵۸.</ref> و پیروانی پیدا کرد که به شلمغانیه معروف شدند.<ref>مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ص۲۵۹.</ref> پس از آنکه حسین بن روح از عقاید وی مطلع گشت، از او بیزاری جست و وی را لعن نمود و شیعیان را به دوری کردن از او دستور داد.<ref>شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص۴۰۶.</ref> سپس توقیعی از سوی حضرت مهدی(ع) در ردّ شلمغانی به دست حسین بن روح رسید که در آن از شلمغانی بیزاری جسته و او را دروغگو، منحرف از اسلام و مرتد معرفی نموده و شیعیان را به دوری از او دستور داده بود.<ref>شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص۴۱۰-۴۱۱.</ref> نجاشی در کتاب رجالش ۱۷ اثر برای شلمغانی ذکر کرده است.<ref>نجاشی، رجال النجاشی، ص۳۷۸-۳۷۹.</ref> کتاب «التکلیف» یکی از این آثار است<ref>نجاشی، رجال النجاشی، ص۳۷۸.</ref> که حاوی روایات امامان شیعه بود و او پیش از غلوش آن را گردآوری کرده و مورد عمل شیعیان بود.<ref>صفری فروشانی، غالیان (جریانها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۱۳۷.</ref> به گزارش شیخ طوسی در کتاب الغیبة گروهی از شیعیان این کتاب را نزد حسین روح بردند و او آن را کامل مطالعه نمود و تأیید کرد که غیر از دو یا سه مورد، بقیه مطالب کتاب را از ائمه(ع) روایت کرده و مطلبی خلاف شرع در آن نیست.<ref>شیخ طوسی، کتاب الغیبه، ص۴۰۹.</ref> | '''محمد بن علی شَلمَغانی'''، کنیهاش ابوجعفر<ref>خویی، معجم رجال الحدیث، ج۱۸، ص۵۰.</ref> و معروف به العزاقری<ref>ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ج۸، ص۲۹۰.</ref> از [[اصحاب امام حسن عسکری(ع)]] و از [[مجتهد|فقها]] و محدثان امامیه در دوران [[غیبت صغرا]] بود.<ref>صفری فروشانی، غالیان (جریانها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۱۳۶.</ref> او در روستایی به نام شَلمَغان در حوالی شهر واسط (از شهرهای عراق) متولد شد.<ref>ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ج۸، ص۲۹۰.</ref> برخی گفتهاند شلمغانی جایگاه ویژهای نزد [[حسین بن روح|حسین بن روح نوبختی]]، داشت و واسطه بین او و مردم بود و حوایج شیعیان را به وی میرساند.<ref>شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص۳۰۳؛ علامه مجلسی، بحار الانوار، ج۵۱، ص۳۲۱.</ref> برخی نیز گفتهاند حسین بن روح چنین جایگاهی به وی نداده<ref>برای نمونه نگاه کنید به شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص۴۰۸؛ علامه مجلسی، بحار الانوار، ج۵۱، ص۳۷۴-۳۷۵.</ref> و او فقط یکی از فقیهان شیعه و مورد اعتماد اصحاب بود.<ref>برای نمونه نگاه کنید به حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۲۵، ص۳۱.</ref> گفته میشود شلمغانی انتظار داشت تا مقام نیابت حضرت مهدی(ع) به او واگذار شود که به حسین بن روح واگذار شد؛<ref>صفری فروشانی، غالیان (جریانها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۱۳۶.</ref> از همین رو رفته رفته به مخالفت با حسین بن روح پرداخت و دروغهایی را به وی نسبت داد.<ref>خویی، معجم رجال الحدیث، ج۱۸، ص۵۲.</ref> بنا به گزارش مورخان انحرافاتی در عقاید شلمغانی پدید آمد و به [[غلو]] گرایش پیدا کرد.<ref>برای نمونه نگاه کنید به ابناثیر، الکامل فی التاریخ، ج۸، ص۲۹۰؛ اقبال آشتیانی، خاندان نوبختی، ص۲۲۷.</ref> او معتقد بود که روح خداوند در حضرت آدم حلول کرد و پس از او در سایر انبیاء و اوصیا حلول کرد تا به امام حسن عسکری رسید و پس از وی در بدن خودش حلول کرده است.<ref>اقبال آشتیانی، خاندان نوبختی، ص۲۲۴-۲۲۷.</ref> شلمغانی مدعی شد که نایب امام مهدی(ع) است و خود را مأمور به اظهار این مقام دانست<ref>مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ص۲۵۸.</ref> و پیروانی پیدا کرد که به شلمغانیه معروف شدند.<ref>مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ص۲۵۹.</ref> پس از آنکه حسین بن روح از عقاید وی مطلع گشت، از او بیزاری جست و وی را لعن نمود و شیعیان را به دوری کردن از او دستور داد.<ref>شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص۴۰۶.</ref> سپس توقیعی از سوی حضرت مهدی(ع) در ردّ شلمغانی به دست حسین بن روح رسید که در آن از شلمغانی بیزاری جسته و او را دروغگو، منحرف از اسلام و مرتد معرفی نموده و شیعیان را به دوری از او دستور داده بود.<ref>شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص۴۱۰-۴۱۱.</ref> نجاشی در کتاب رجالش ۱۷ اثر برای شلمغانی ذکر کرده است.<ref>نجاشی، رجال النجاشی، ص۳۷۸-۳۷۹.</ref> کتاب «التکلیف» یکی از این آثار است<ref>نجاشی، رجال النجاشی، ص۳۷۸.</ref> که حاوی روایات امامان شیعه بود و او پیش از غلوش آن را گردآوری کرده و مورد عمل شیعیان بود.<ref>صفری فروشانی، غالیان (جریانها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۱۳۷.</ref> به گزارش شیخ طوسی در کتاب الغیبة گروهی از شیعیان این کتاب را نزد حسین روح بردند و او آن را کامل مطالعه نمود و تأیید کرد که غیر از دو یا سه مورد، بقیه مطالب کتاب را از ائمه(ع) روایت کرده و مطلبی خلاف شرع در آن نیست.<ref>شیخ طوسی، کتاب الغیبه، ص۴۰۹.</ref> | ||