|
|
خط ۹۱: |
خط ۹۱: |
| | منبع = <small>[[شیخ طوسی|طوسی]]، [[تهذیب الاحکام]]، ۱۴۰۷ق، ج۶، ص۵۲.</small> | تراز = چپ| عرض = 230px | اندازه خط = 14px|رنگ پسزمینه=#F0FFFF | گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} | | | منبع = <small>[[شیخ طوسی|طوسی]]، [[تهذیب الاحکام]]، ۱۴۰۷ق، ج۶، ص۵۲.</small> | تراز = چپ| عرض = 230px | اندازه خط = 14px|رنگ پسزمینه=#F0FFFF | گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} |
| <ref>مائده : ۴۵؛ انعام : ۶، ۱۱۸، ۱۲۱؛ محقق حلی، ج ۳، ص۲۰۰، ۲۰۴</ref> | | <ref>مائده : ۴۵؛ انعام : ۶، ۱۱۸، ۱۲۱؛ محقق حلی، ج ۳، ص۲۰۰، ۲۰۴</ref> |
|
| |
| ==تفسیر عرفانی بسلمه==
| |
| از بین عارفان گویا برای اولین بار قُشَیری در لطائف الاشارات <ref>ج ۱، ص۴۴، ج ۳، ص۶۴۱</ref> به طور مبسوط به ذکر معانی بسمله پرداخته و به نوعی زمینه را برای نظریات مشروحتر [[ابن عربی]] فراهم آورده است. او «ب» بسم الله را اشاره به این معنی میداند که حادثات به واسطۀ خداوند ظاهر شده است و مخلوقات به وجود آمدهاند. او در سبب تقدم لفظ «اسم» بر «الله» چند نکته میآورد، از جمله آن که این عبارت را از سوگند متمایز ساخته و دیگر این که برای تزکیة قلب گوینده پیش از ذکر «الله» آمده است. او سه حرف «بسم» را حروف آغازین صفات گوناگون الهی میداند، که در هر مورد بستگی به فحوای سورهای دارد که «بسم الله» در آغاز آن میآید. برای مثال حرف «ب» در بسمله را اشاره به برائت خداوند از هر بدی و نشانۀ تواضع و خضوع و برائت موحدان از محدثات دانسته است <ref>ج ۱، ص۴۴، ۵۱۶ـ۵۱۷، ج ۳، ص۷۷۱</ref>.با توجه به این که او قائل به تکرار در قرآن نیست، سعی کرده در هر صد و سیزده سورة قرآن معنای خاصی از بسمله را بیان کند؛ نورانیت قلبها و رفعت و بلندی یافتن آنها، شناخت هر عارف و آگاهی هر واقف و سعادت قلبها را به واسطۀ اسم الله یا شنیدن نام او میداند <ref>ج ۱، ص۴۵۹، ج ۲، ص۱۶۵، ۲۳۸، ۳۷۵</ref>. در سورة ابراهیم <ref>همان، ج ۲، ص۲۳۸</ref> «بسم الله» را «بالله» معنی کرده و آورده است که قلبهای عارفان به واسطۀ او اشراق و تنویر مییابد. در تفسیر سورة الرحمن <ref>ج ۳، ص۵۰۲</ref> مینویسد که سرورِ ارواح به واسطۀ شهود عظمت او کامل شده و به واسطۀ وجود رحمتش به دست آمده است ؛ و اگر عظمت او نبود کسی آن رحمان را نمیپرستید، و اگر رحمتش نبود کسی او را دوست نمیداشت. در [[تفسیر کشف الاسرار]] معروف به تفسیر [[خواجه عبدالله انصاری]] <ref>میبدی، ج ۱، ص۴، ۲۶-۲۹</ref> نیز به بیان این صفات گوناگون پرداخته شده و در معنای «بسم الله» آمده است که «من [خدا] به نام خود آغاز میکنم، پس به نام من آغاز کنید.» (بدأتُ بسم الله فابدؤا). در اینجا «اسم» زاید است، چون اهل حق قائلاند که اسم و مسمی یکی هستند. نوزده حرف عبارت کامل بسمله پناهی در برابر هر یک از نوزده نگهبان آتش دوزخ (علیها تسعة عشر) است. قُرطُبی نیز در تفسیر خود <ref>ج ۱، ص۹۲</ref> از ابن مسعود روایتی در این باب نقل کرده است.
| |
|
| |
| ابن عربی بیش از دیگران بتفصیل به معانی باطنی بسمله پرداخته است. او بر اساس طرح خاصی که از آفرینش جهان دارد، تمامی حروف، نقطه، حرکت و سکون هر یک از حروف را در این عبارت به اجزا و عناصر عالم پیوند میدهد. او «بسم الله» را متضمن این معنی میداند که عالَم به واسطۀ «بسم الله» ظاهر شده است، زیرا اسمای الهی سبب وجود عالماند، و بر آن مسلط و در آن موثرند. به واسطۀ «ب» وجود ظاهر شد و نقطة زیر آن نشانه تمایز میان عابد و معبود است. ابن عربی همزه وصل را به وجود، و سکون آن را به عدم، که همان وجود محدث است، تعبیر میکند و حذف آن را به سبب حرکت حرف «ب»، که عبارت از «ایجاد» است، میداند؛ و این «الف» محذوف را همان حقیقتی میداند که قائم بر وجود لایزال الهی است. او نیز علت ذکر «اسم» را تبرک گوینده دانسته است، و برای سه حرف «بسم» طبقاتی از عوالم را، از نظر خویش، برشمرده است. به نظر ابن عربی، ذکر آیۀ «بسم الله الرحمن الرحیم» در ابتدای هر سوره نشانۀ تقدم رحمت حق بر قهر اوست و خداوند به نوعی رحمت خویش را اعلام میکند، زیرا سه اسم این آیه اسمای رحمت الهیاند <ref> رحمة، ص۱۹؛ همو، الفتوحات، ج ۱، ص۱۰۲-۱۰۳</ref>. در تفسیر عبدالرزاق کاشی <ref>ج ۱، ص۸</ref> (معروف به تفسیر ابن عربی) نیز حرف «ب» نشانهای از عقل اول یا صادر اول دانسته شده است <ref>قس ایرانیکا، ذیل «بسم الله»</ref>. ابن عربی در تفسیر کل عبارت بسمله نیز به بحث مبسوط میپردازد و رحیم را در آخر آن صفت پیامبر(ص) بر میشمارد که عالم عقل و نفس به وجود او کامل شده است و بسم را راجع به [[حضرت آدم|آدم]] علیهالسلام میداند <ref> فتوحات، ج ۱، ص۱۰۸-۱۰۹</ref>. همچنین در بحرالحقائق نجم الدین کبری (متوفی۶۱۷ ق.) و اعجازالبیان فی تأویل امّالقرآن صدرالدین قونوی (متوفی۶۷۳ق.) شاگرد ابن عربی، تعابیر مشابهی درباره معانی باطنی حروف بسمله میتوان یافت <ref>نیز رجوع کنید به خمینی، ج ۱، ص۱۷۹ـ۱۸۹</ref>. [[اسماعیلیه]] نیز هفت حرف «بسم الله» را با امامان هفتگانه و افلاک هفتگانه ارتباط دادهاند و برای هر یک از حروف، رمزی از اوصاف خداوند قائل شدهاند.
| |
|
| |
|
| ==آثار هنری درباره بسمله== | | ==آثار هنری درباره بسمله== |