پرش به محتوا

تابعین: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۸۹۰ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۵ نوامبر ۲۰۲۳
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:


==اختلاف در اطلاق عنوان تابعین ==
==اختلاف در اطلاق عنوان تابعین ==
واژه عربی تابعین جمع تابع یا تابعی است.<ref> ابن صلاح،مقدمة ابن الصّلاح فی علوم الحدیث،۱۴۰۴ق، ص۱۷۹؛ نووی، ارشاد طلاب الحقایق الی معرفة سنن خیر الخلائق، ۱۴۱۱ق، ص۲۰۰</ref> به نظر بیشتر عالمان مسلمان، صرف ملاقات با یک یا چند تن از صحابه برای اطلاق تابعی بر فرد کافی است.<ref> سخاوی، فتح المغیث شرح الفیة الحدیث، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۲۳؛ خطیب،  اصول الحدیث، علومه و مصطلحه، ۱۴۱۷ق، ص۴۱۰.</ref>
واژه عربی تابعین جمع تابع یا تابعی است.<ref> ابن صلاح،مقدمة ابن الصّلاح فی علوم الحدیث،۱۴۰۴ق، ص۱۷۹؛ نووی، ارشاد طلاب الحقایق الی معرفة سنن خیر الخلائق، ۱۴۱۱ق، ص۲۰۰</ref> به نظر بیشتر عالمان مسلمان، صرف ملاقات با یک یا چند تن از صحابه برای اطلاق تابعی بر فرد کافی است.<ref> سخاوی، فتح المغیث شرح الفیة الحدیث، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۲۳؛ خطیب،  اصول الحدیث، علومه و مصطلحه، ۱۴۱۷ق، ص۴۱۰.</ref> اما به عقیده [[خطیب بغدادی]] مصاحبت و مجالست با [[صحابه]] نیز ضرورت دارد، برخلاف صحابه که برای آنها صرف دیدار با رسول اکرم(ص) در کسب عنوان [[صحابی]] کفایت می‌کند.<ref>خطیب بغدادی، الکفایة فی علم الروایة،۱۴۰۶ق، ص۳۸.</ref> [[ابن حِبّان]] معتقد بود که تابعی باید در سِنّی باشد که قادر به حفظ کردن [[حدیث]] از صحابه باشد؛ ازاین‌رو، [[خلف بن خلیفه|خَلَف بن خلیفه]] از اتباع تابعین (طبقه پس از تابعین) شمرده شده، اگرچه در کودکی [[عمرو بن حریث مخزومی|عَمرو بن حُرَیث]] را دیده بود.<ref> سخاوی، فتح المغیث شرح الفیة الحدیث،۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۲۴.</ref>


اما به عقیده [[خطیب بغدادی]] مصاحبت و مجالست با [[صحابه]] نیز ضرورت دارد، برخلاف صحابه که برای آنها صرف دیدار با رسول اکرم(ص) در کسب عنوان [[صحابی]] کفایت می‌کند.<ref>خطیب بغدادی، الکفایة فی علم الروایة،۱۴۰۶ق، ص۳۸.</ref>
برخی از علماء، علاوه بر شنیدن حدیث، طول ملازمت با صحابه و برخورداری از قوه تمیز را هم شرط کرده‌اند، اما بدون شک مهم‌ترین شرط در مورد تابعی همان دیدار او با [[صحابی]] است.<ref> مامقانی، مقباس الهدایة فی علم الدرایة، ۱۴۱۱ق، .ج۳، ص۳۱۱؛ شهید ثانی، الرعایة فی علم الدرایة، ۱۴۰۸ق، ص۳۴۶.</ref> [[ابن صلاح]] شرط دیدار را کافی دانسته و [[ابن حجر|ابن حَجَر]] همین رأی را اختیار کرده است.<ref> ابن صلاح، مقدمة ابن الصّلاح فی علوم الحدیث، ۱۴۰۴ق، ص۱۷۹؛‌ عسقلانی، نزهة النظر: شرح نخبة الفکر، ۱۴۰۹ق، ص۹۰.</ref> برخی چند تن از تابعین را که شنیدن حدیث آنها از [[صحابه]] به اثبات نرسیده، معرفی کرده‌اند<ref> سخاوی، فتح المغیث شرح الفیة الحدیث،۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۲۳-۱۲۴؛ خطیب، اصول الحدیث، علومه و مصطلحه،‌ ۱۴۱۷ق، ص۴۱۰.</ref> به عقیده اینان شرط دیدار، از روایتی از [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|رسول اکرم(ص)]] به دست می‌آید که فرمود: «طوبی ' لِمَن رَآنی و آمن بی، و طوبی ' لمن رأی مَن رآنی‌؛ خوشا به‌حال کسی که مرا دیده و به من ایمان آورده است و خوشا به حال آن‌کس که کسی را که مرا دیده، دیده باشد».<ref> سخاوی، فتح المغیث شرح الفیة الحدیث،۱۴۱۷ق،ج۳، ص۱۲۵؛ سیوطی، تدریب الراوی، ج۲، ص۲۰۷.</ref>


[[ابن حِبّان]] معتقد بود که تابعی باید در سِنّی باشد که قادر به حفظ کردن [[حدیث]] از صحابه باشد؛ ازاین‌رو، [[خلف بن خلیفه|خَلَف بن خلیفه]] از اتباع تابعین (طبقه پس از تابعین) شمرده شده، اگرچه در کودکی [[عمرو بن حریث مخزومی|عَمرو بن حُرَیث]] را دیده بود.<ref> سخاوی، فتح المغیث شرح الفیة الحدیث،۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۲۴.</ref>
=== منشأ اصطلاح تابعی ===
 
اصطلاح تابعین از [[آیه ۱۰۰ سوره توبه]] گرفته شده که در آن از تعبیر «الّذین اتَّبَعوهُم‌» به کاررفته است. البته در معنای اصطلاحی تابعین به کار نرفته است، زیرا در بین پیروانِ پیشگامانِ اولیه (السابقون الاوّلون)، گروهی از صحابه هم قرار داشته‌اند.<ref> رشیدرضا، تفسیر القرآن الحکیم الشهیر بتفسیرالمنار، ج۱۱، ص۱۵.</ref> همچنین در تفسیر [[آیه ۱۰ سوره حشر]] که تعبیر «التابعون باحسان‌» و «التابعین‌» به کار رفته است، <ref> زمخشری؛ طبرسی؛ فخر رازی،‌ التفسیر الکبیر، قاهره؛ ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ذیل آیه</ref> معنای اصطلاحی تابعین موردنظر نبوده است.
برخی از علماء، علاوه بر شنیدن حدیث، طول ملازمت با صحابه و برخورداری از قوه تمیز را هم شرط کرده‌اند،  اما بدون شک مهم‌ترین شرط در مورد تابعی همان دیدار او با [[صحابی]] است.<ref> مامقانی، مقباس الهدایة فی علم الدرایة، ۱۴۱۱ق، .ج۳، ص۳۱۱؛ شهید ثانی، الرعایة فی علم الدرایة، ۱۴۰۸ق، ص۳۴۶.</ref> [[ابن صلاح]] شرط دیدار را کافی دانسته و [[ابن حجر|ابن حَجَر]] همین رأی را اختیار کرده است.<ref> ابن صلاح، مقدمة ابن الصّلاح فی علوم الحدیث، ۱۴۰۴ق، ص۱۷۹؛‌ عسقلانی، نزهة النظر: شرح نخبة الفکر، ۱۴۰۹ق، ص۹۰.</ref>
 
برخی چند تن از تابعین را که شنیدن حدیث آنها از [[صحابه]] به اثبات نرسیده، معرفی کرده‌اند<ref> سخاوی، فتح المغیث شرح الفیة الحدیث،۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۲۳-۱۲۴؛ خطیب، اصول الحدیث، علومه و مصطلحه،‌ ۱۴۱۷ق، ص۴۱۰.</ref> به عقیده اینان شرط دیدار، از روایتی از [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|رسول اکرم(ص)]] به دست می‌آید که فرمود: «طوبی ' لِمَن رَآنی و آمن بی، و طوبی ' لمن رأی مَن رآنی‌؛ خوشا به‌حال کسی که مرا دیده و به من ایمان آورده است و خوشا به حال آن‌کس که کسی را که مرا دیده، دیده باشد».<ref> سخاوی، فتح المغیث شرح الفیة الحدیث،۱۴۱۷ق،ج۳، ص۱۲۵؛ سیوطی، تدریب الراوی، ج۲، ص۲۰۷.</ref>
 
== تابعین، برگرفته از آیات و روایت ==
اصطلاح تابعین از [[آیه]] {{متن قرآن|وَالسَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَالْأَنصَارِ وَالَّذِينَ اتَّبَعُوهُم بِإِحْسَانٍ رَّضِيَ اللَّـهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ...﴿١٠٠﴾|ترجمه=و پيشگامان نخستين از مهاجران و انصار، و كسانى كه با نيكوكارى از آنان پيروى كردند، خدا از ايشان خشنود و آنان [نيز] از او خشنودند...|سوره=[[سوره توبه|توبه]]|آیه=۱۰۰}} گرفته شده است. البته در این آیه، «الّذین اتَّبَعوهُم‌» در معنای اصطلاحی تابعین به کار نرفته است، زیرا در بین پیروانِ پیشگامانِ اولیه (السابقون الاوّلون)، گروهی از صحابه هم قرار داشته‌اند. <ref> رشیدرضا، تفسیر القرآن الحکیم الشهیر بتفسیرالمنار، ج۱۱، ص۱۵.</ref>
 
همچنین در [[تفسیر]] [[آیه]] دهم [[سوره حشر]] {{متن قرآن|وَالَّذِينَ جَاءُوا مِن بَعْدِهِمْ يَقُولُونَ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَلِإِخْوَانِنَا الَّذِينَ سَبَقُونَا بِالْإِيمَانِ وَلَا تَجْعَلْ فِي قُلُوبِنَا غِلًّا لِّلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنَا إِنَّكَ رَءُوفٌ رَّحِيمٌ﴿١٠﴾|ترجمه=و [نيز] كسانى كه بعد از آنان [=مهاجران و انصار] آمده‌اند [و] مى‌گويند: «پروردگارا، بر ما و بر آن برادرانمان كه در ايمان آوردن بر ما پيشى گرفتند ببخشاى، و در دلهايمان نسبت به كسانى كه ايمان آورده‌اند [هيچ‌گونه‌] كينه‌اى مگذار! پروردگارا، راستى كه تو رئوف و مهربانى».|سوره=[[سوره حشر|حشر]]|آیه=١٠}} که تعبیر «التابعون باحسان‌» و «التابعین‌» به کار رفته است، <ref> زمخشری؛ طبرسی؛ فخر رازی،‌ التفسیر الکبیر، قاهره؛ ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، ذیل آیه</ref> مسلّماً معنای اصطلاحی تابعین موردنظر نبوده است.


ممکن است که این اصطلاح از کلام [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|رسول اکرم(ص)]] گرفته شده باشد که درباره [[اویس قرنی|اویس قَرَنی]] فرمود: «اِنَّ خیرَ التابعینَ رَجلٌ یقالُ لَهُ اویس؛ بهترینِ تابعین مردی به نام اویس است»؛<ref> مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ۱۴۰۱ق، ج۲، ص۱۹۶۸.</ref> به‌تدریج تابعین به همه کسانی گفته شد که رسول اکرم(ص) را ندیده بودند و در نتیجه احکام و مسائل شرعی را از صحابه فراگرفته و راوی روایاتِ آنان شده بودند.
ممکن است که این اصطلاح از کلام [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|رسول اکرم(ص)]] گرفته شده باشد که درباره [[اویس قرنی|اویس قَرَنی]] فرمود: «اِنَّ خیرَ التابعینَ رَجلٌ یقالُ لَهُ اویس؛ بهترینِ تابعین مردی به نام اویس است»؛<ref> مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ۱۴۰۱ق، ج۲، ص۱۹۶۸.</ref> به‌تدریج تابعین به همه کسانی گفته شد که رسول اکرم(ص) را ندیده بودند و در نتیجه احکام و مسائل شرعی را از صحابه فراگرفته و راوی روایاتِ آنان شده بودند.


== تعداد تابعین ==
== تعداد تابعین ==
تعداد تابعین بسیار و شمارش‌ناپذیر است؛ زیرا در زمان رحلت رسول خدا(ص) در حدود یکصدوچهارده هزار صحابی وجود داشت<ref> ابن کثیر، اختصار علوم الحدیث، ۱۴۰۹ق، ص۱۲۸ به نقل از ابوزُرْعه رازی. </ref> و چون شرط تابعی بودن دیدار با یکی از صحابه است و صحابه نیز در بلاد مختلف پراکنده بوده‌اند، تعداد تابعین خارج از محاسبه می‌گردد، <ref> خطیب، اصول الحدیث، علومه و مصطلحه، ۱۴۱۷ق، ص۴۱۱.</ref> به‌ویژه آنکه برخی از صحابه تا پایان قرن نخست زنده بوده‌اند<ref> ابن کثیر، اختصار علوم الحدیث، ۱۴۰۹ق، ص۱۲۸-۱۳۱.</ref> و آخرین فرد تابعین نیز در ۱۸۰ هجری از دنیا رفته است.<ref> مامقانی، مقباس الهدایة فی علم الدرایة، ۱۴۱۱ق، ج۳، ص۳۱۳.</ref>
تعداد تابعین بسیار و شمارش‌ناپذیر است؛ زیرا در زمان رحلت رسول خدا(ص) در حدود یکصدوچهارده هزار صحابی وجود داشت<ref> ابن کثیر، اختصار علوم الحدیث، ۱۴۰۹ق، ص۱۲۸ به نقل از ابوزُرْعه رازی. </ref> و چون شرط تابعی بودن دیدار با یکی از صحابه است و صحابه نیز در بلاد مختلف پراکنده بوده‌اند، تعداد تابعین خارج از محاسبه می‌گردد، <ref> خطیب، اصول الحدیث، علومه و مصطلحه، ۱۴۱۷ق، ص۴۱۱.</ref> به‌ویژه آنکه برخی از صحابه تا پایان قرن نخست زنده بوده‌اند<ref> ابن کثیر، اختصار علوم الحدیث، ۱۴۰۹ق، ص۱۲۸-۱۳۱.</ref> و آخرین فرد تابعین نیز در ۱۸۰ هجری از دنیا رفته است.<ref> مامقانی، مقباس الهدایة فی علم الدرایة، ۱۴۱۱ق، ج۳، ص۳۱۳.</ref> نخستین کسی که از تابعین درگذشت، ابوزید معمربن زید بود که در سال ۳۰ کشته شد و آخرین کس، خَلَف بن خلیفه (متوفی ۱۸۰) بود.<ref> سیوطی، تدریب الراوی، ج۲، ۱۴۱۴ق، ص۲۱۴؛ ترمسی، منهج ذوی النظر، ۱۴۰۶ق، ص۲۸۴.</ref>
 
=== صدق عنوان تابعی یا صحابی ===
برخی از تابعین با صفت «مُخَضْرمون‌» ذکر شده‌اند، از آنرو که آنان دوره جاهلیت و اسلام را درک کرده و در زمان رسول خدا(ص) اسلام آورده بودند، اما دیدار [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] نصیب آنان نگردیده بود، از جمله [[ابوعمرو شیبانی]]، [[سُوَیدبن غَفلَة کندی]]، [[عمرو بن میمون اَوْدی]]، [[عبدخیر بن خیوانی]]، [[ابوعثمان نهدی]] و [[ربیعة بن زرارة]].<ref> حاکم نیشابوری، معرفة علوم الحدیث، ۱۳۵۶ق، ص۵۵؛ ابن صلاح، مقدمة ابن الصّلاح فی علوم الحدیث، ۱۴۰۴ق، ص۱۸۰؛ ابن کثیر، اختصار علوم الحدیث، ۱۴۰۹ق، ص۱۳۴؛‌ نزهة النظر: شرح نخبة الفکر، ۱۴۰۹ق، ص۹۰.</ref> برخی، اینان را از [[صحابه]] و برخی، از بزرگان تابعین دانسته‌اند و تعداد آنان را به اختلاف ۲۰ یا ۴۲ تن ذکر کرده‌اند.<ref> سیوطی، تدریب الراوی، ۱۴۱۴ق،‌ ج۲، ص۲۱۰ـ۲۱۱؛ ترمسی، منهج ذوی النظر، ۱۴۰۶ق، ص۲۸۲؛ عسقلانی، نزهة النظر: شرح نخبة الفکر، ۱۴۰۹ق، ص۹۰؛ سخاوی، فتح المغیث شرح الفیة الحدیث، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۳۴؛ مامقانی، مقباس الهدایة فی علم الدرایة، ۱۴۱۱ق، ج۳، ص۳۱۵ـ۳۱۶؛ فصیح هروی، جواهرالاصول فی علم احادیث الرسول، ۱۳۷۳ق، ص۱۰۸.</ref>


== طبقات تابعین ==
== طبقات تابعین ==
=== دیدگاه ابن حبان ===
تابعین طبقاتی دارند، برخی مانند ابن حبّان (محمدبن احمد بستی . در گذشت ۳۵۴ق.)  همه تابعین را به اعتبار آنکه در ملاقات با [[صحابه]] مشترک اند، یک طبقه دانسته‌اند.<ref> ابوشهبه، الوسیط فی علوم و مصطلح الحدیث،‌۱۴۰۳ق، ص۵۴۲.</ref> مسلم تابعین را در سه طبقه و [[محمدبن سعد]] آنها را در چهار طبقه گروه‌بندی کرده است.<ref> ابوشهبه، الوسیط فی علوم و مصطلح الحدیث،‌۱۴۰۳ق، ص۵۴۲.</ref> البته ابن سعد طبقه‌بندی دیگری نیز ارائه کرده است که در آن، ملاک هر طبقه را شهر و موطن قرار داده است، مانند تابعین بصری و تابعین مدنی و تابعین کوفی.<ref> ابوشهبه، الوسیط فی علوم و مصطلح الحدیث،‌۱۴۰۳ق، ص۵۴۷. </ref>
تابعین طبقاتی دارند، برخی مانند ابن حبّان (محمدبن احمد بستی . در گذشت ۳۵۴ق.)  همه تابعین را به اعتبار آنکه در ملاقات با [[صحابه]] مشترک اند، یک طبقه دانسته‌اند.<ref> ابوشهبه، الوسیط فی علوم و مصطلح الحدیث،‌۱۴۰۳ق، ص۵۴۲.</ref>
 
=== دیدگاه مسلم و ابن سعد ===
مسلم تابعین را در سه طبقه و [[محمدبن سعد]] آنها را در چهار طبقه گروه‌بندی کرده است.<ref> ابوشهبه، الوسیط فی علوم و مصطلح الحدیث،‌۱۴۰۳ق، ص۵۴۲.</ref>
 
البته ابن سعد طبقه‌بندی دیگری نیز ارائه کرده است که در آن، ملاک هر طبقه را شهر و موطن قرار داده است، مانند تابعین بصری و تابعین مدنی و تابعین کوفی.<ref> ابوشهبه، الوسیط فی علوم و مصطلح الحدیث،‌۱۴۰۳ق، ص۵۴۷. </ref>


=== دیدگاه حاکم نیشابوری ===
=== دیدگاه حاکم نیشابوری ===
خط ۴۶: خط ۳۵:
در بحث از تابعین، ‌گاه طبقه‌ای از راویان در ردیف تابعین قلمداد شده‌اند بی‌آنکه شنیدن حدیث آنان از صحابه ثابت شده باشد، مانند [[ابراهیم بن سوید نخعی|ابراهیم بن سُوَید نَخَعی]].‌گاه نیز طبقه‌ای که در شمار تابعین اند، به اشتباه در طبقه اتباعِ تابعین ذکر شده‌اند، مانند [[عبدالله بن ذکوان|ابوالزَّناد عبدالله بن ذکوان]].<ref> حاکم نیشابوری، معرفة علوم الحدیث، ۱۳۵۶ق، ص۵۷؛ ابن صلاح،  مقدمة ابن الصّلاح فی علوم الحدیث، ۱۴۰۴ق، ص۱۸۲؛ نووی، ارشاد طلاب الحقایق الی معرفة سنن خیر الخلائق، ۱۴۱۱ق ، ص۲۰۱؛ فصیح هروی، جواهرالاصول فی علم احادیث الرسول، ۱۳۷۳ق، ص۱۰۷.</ref>
در بحث از تابعین، ‌گاه طبقه‌ای از راویان در ردیف تابعین قلمداد شده‌اند بی‌آنکه شنیدن حدیث آنان از صحابه ثابت شده باشد، مانند [[ابراهیم بن سوید نخعی|ابراهیم بن سُوَید نَخَعی]].‌گاه نیز طبقه‌ای که در شمار تابعین اند، به اشتباه در طبقه اتباعِ تابعین ذکر شده‌اند، مانند [[عبدالله بن ذکوان|ابوالزَّناد عبدالله بن ذکوان]].<ref> حاکم نیشابوری، معرفة علوم الحدیث، ۱۳۵۶ق، ص۵۷؛ ابن صلاح،  مقدمة ابن الصّلاح فی علوم الحدیث، ۱۴۰۴ق، ص۱۸۲؛ نووی، ارشاد طلاب الحقایق الی معرفة سنن خیر الخلائق، ۱۴۱۱ق ، ص۲۰۱؛ فصیح هروی، جواهرالاصول فی علم احادیث الرسول، ۱۳۷۳ق، ص۱۰۷.</ref>


== نظر اهل سنّت درباره تابعین ==
== فضیلت تابعین نزد اهل سنّت ==
تابعین حامل علوم صحابه و مبلّغ دین پس از ایشان و به عقیده [[اهل سنت و جماعت|اهل سنت]]، افضل امت به شمار می‌روند.<ref> حاکم نیشابوری، معرفة علوم الحدیث، ۱۳۵۶ق، ص۵۲.</ref> استناد ایشان به [[آیه]] ۱۰۰ سورة توبه و به این حدیث رسول خدا(ص) است: «خَیرُالناسِ قَرْنی ثُمَّ الذینَ یلُونَهُم ثُمَّ الذینَ یلُونَهُم‌؛ بهترین مردم معاصران من اند، سپس کسانی که پس از آنان می‌آیند و سپس مردمان پس از آنان».<ref> مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ۱۴۰۱ق، ج۲، ص۱۹۶۲ـ۱۹۶۳.</ref>
تابعین حامل علوم صحابه و مبلّغ دین پس از ایشان و به عقیده [[اهل سنت و جماعت|اهل سنت]]، افضل امت به شمار می‌روند.<ref> حاکم نیشابوری، معرفة علوم الحدیث، ۱۳۵۶ق، ص۵۲.</ref> استناد ایشان به [[آیه]] ۱۰۰ سورة توبه و به این حدیث رسول خدا(ص) است: «خَیرُالناسِ قَرْنی ثُمَّ الذینَ یلُونَهُم ثُمَّ الذینَ یلُونَهُم‌؛ بهترین مردم معاصران من اند، سپس کسانی که پس از آنان می‌آیند و سپس مردمان پس از آنان».<ref> مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ۱۴۰۱ق، ج۲، ص۱۹۶۲ـ۱۹۶۳.</ref>


== افضل تابعین ==
=== افضل تابعین ===
در مورد افضل تابعین، بین علمای اهل سنّت اختلاف نظر وجود دارد:
در مورد افضل تابعین، بین علمای اهل سنّت اختلاف نظر وجود دارد:
=== دیدگاه مشهور ===
قول مشهور آن است که [[سعید بن مسیب]] افضل تابعین و مرسَلاتِ او صحیح‌ترین است <ref> حاکم نیشابوری، معرفة علوم الحدیث، ۱۳۵۶ق، ص۳۲؛ ابن کثیر، اختصار علوم الحدیث، ۱۴۰۹ق، ص۱۳۵؛ ابوشهبه، الوسیط فی علوم و مصطلح الحدیث، ۱۴۰۳ق، ص۵۴۵؛ هاشم، قواعد اصول الحدیث،‌ ۱۴۰۴ق، ص۲۷۴؛ خطیب، اصول الحدیث، علومه و مصطلحه، ۱۴۱۷ق، ص۴۴۳؛ عثمانی تهانوی، قواعد فی علوم الحدیث، ۱۴۱۷ق، ص۱۵۰.</ref> برخی همچون [[احمد بن حنبل]]، [[علی بن مدینی]] و [[ابوحاتم رازی]] بر این عقیده بوده‌اند.<ref> سخاوی، فتح المغیث شرح الفیة الحدیث، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۲۶.</ref> برخی، مانند بُلْقینی، افضل تابعین را از جهت [[زهد]] و وَرَع [[اویس قرنی]] و از جهت حفظِ اثر و حدیث، سعیدبن مسیب دانسته‌اند.<ref> سیوطی، تدریب الراوی، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۲۱۳؛ سیوطی، الفیة، دارالمعرفة، ص۲۳۵؛ ابوشهبه، الوسیط فی علوم و مصطلح الحدیث، ۱۴۰۳ق، ص۵۴۵؛ هاشم، قواعد اصول الحدیث،‌ ۱۴۰۴ق، ص۲۷۵.</ref> بنا به گزارش [[ابوعبداللّه محمدبن خفیف شیرازی]]، اهل [[مدینه]]، سعید بن مسیب، اهل [[بصره]]، [[حسن بصری]]، و اهل [[کوفه]]، [[اویس قرنی]] را افضل دانسته‌اند.<ref> نووی، ارشاد طلاب الحقایق الی معرفة سنن خیر الخلائق، ۱۴۱۱ق ،ص۲۰۱؛ طیبی، الخلاصة فی اصول الحدیث، ۱۳۹۱ق، ص۱۲۸؛ سخاوی، فتح المغیث شرح الفیة الحدیث، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۲۷.</ref> البته برخی از کوفیان افضل تابعین را عَلقَمَة بن قیس و اَسودبن یزید نخعی دانسته و اهل [[مکه]] نیز معتقد به افضلیت عطاءبن ابی رَباح بوده‌اند.<ref> خطیب، اصول الحدیث، علومه و مصطلحه، ۱۴۱۷ق، ص۴۱۲.</ref> ظاهراً اهل هر منطقه، بزرگ خود را افضل تابعین می‌دانسته‌اند.<ref> عتر، منهج النقد فی علوم الحدیث، ۱۴۱۲ق، ص۱۴۹.</ref> به نظر ابوبکربن ابی داوود، حَفْصه دختر سیرین و عَمرَه دختر عبدالرحمان، افضل تابعات بوده‌اند و پس از آنان أم درداء قرار دارد.<ref> ابن صلاح، مقدمة ابن الصّلاح فی علوم الحدیث، ۱۴۰۴ق، ص۱۸۲، طیبی، الخلاصة فی اصول الحدیث، ۱۳۹۱ق، ص۱۲۸؛ سخاوی، فتح المغیث شرح الفیة الحدیث، ۱۴۱۷ق، ج۳، ۱۲۸.
قول مشهور آن است که [[سعید بن مسیب]] افضل تابعین و مرسَلاتِ او صحیح‌ترین است <ref> حاکم نیشابوری، معرفة علوم الحدیث، ۱۳۵۶ق، ص۳۲؛ ابن کثیر، اختصار علوم الحدیث، ۱۴۰۹ق، ص۱۳۵؛ ابوشهبه، الوسیط فی علوم و مصطلح الحدیث، ۱۴۰۳ق، ص۵۴۵؛ هاشم، قواعد اصول الحدیث،‌ ۱۴۰۴ق، ص۲۷۴؛ خطیب، اصول الحدیث، علومه و مصطلحه، ۱۴۱۷ق، ص۴۴۳؛ عثمانی تهانوی، قواعد فی علوم الحدیث، ۱۴۱۷ق، ص۱۵۰.</ref> برخی همچون [[احمد بن حنبل]]، [[علی بن مدینی]] و [[ابوحاتم رازی]] بر این عقیده بوده‌اند.<ref> سخاوی، فتح المغیث شرح الفیة الحدیث، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۲۶.</ref>
 
=== دیدگاه بلقینی ===
برخی، مانند بُلْقینی، افضل تابعین را از جهت [[زهد]] و وَرَع [[اویس قرنی]] و از جهت حفظِ اثر و حدیث، سعیدبن مسیب دانسته‌اند.<ref> سیوطی، تدریب الراوی، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۲۱۳؛ سیوطی، الفیة، دارالمعرفة، ص۲۳۵؛ ابوشهبه، الوسیط فی علوم و مصطلح الحدیث، ۱۴۰۳ق، ص۵۴۵؛ هاشم، قواعد اصول الحدیث،‌ ۱۴۰۴ق، ص۲۷۵.</ref>
 
=== دیدگاه ابوعبدالله محمد بن خفیف ===
بنا به گزارش [[ابوعبداللّه محمدبن خفیف شیرازی]]، اهل [[مدینه]]، سعید بن مسیب، اهل [[بصره]]، [[حسن بصری]]، و اهل [[کوفه]]، [[اویس قرنی]] را افضل دانسته‌اند.<ref> نووی، ارشاد طلاب الحقایق الی معرفة سنن خیر الخلائق، ۱۴۱۱ق ،ص۲۰۱؛ طیبی، الخلاصة فی اصول الحدیث، ۱۳۹۱ق، ص۱۲۸؛ سخاوی، فتح المغیث شرح الفیة الحدیث، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۲۷.</ref> البته برخی از کوفیان افضل تابعین را عَلقَمَة بن قیس و اَسودبن یزید نخعی دانسته و اهل [[مکه]] نیز معتقد به افضلیت عطاءبن ابی رَباح بوده‌اند.<ref> خطیب، اصول الحدیث، علومه و مصطلحه، ۱۴۱۷ق، ص۴۱۲.</ref> ظاهراً اهل هر منطقه، بزرگ خود را افضل تابعین می‌دانسته‌اند.<ref> عتر، منهج النقد فی علوم الحدیث، ۱۴۱۲ق، ص۱۴۹.</ref> به نظر ابوبکربن ابی داوود، حَفْصه دختر سیرین و عَمرَه دختر عبدالرحمان، افضل تابعات بوده‌اند و پس از آنان أم درداء قرار دارد.<ref> ابن صلاح، مقدمة ابن الصّلاح فی علوم الحدیث، ۱۴۰۴ق، ص۱۸۲، طیبی، الخلاصة فی اصول الحدیث، ۱۳۹۱ق، ص۱۲۸؛ سخاوی، فتح المغیث شرح الفیة الحدیث، ۱۴۱۷ق، ج۳، ۱۲۸.


[[تابعین#cite%20ref-21|↑]]  
[[تابعین#cite%20ref-21|↑]]  


ابن صلاح، ص۱۸۲؛ طیبی، ص۱۲۸؛ سخاوی، ج۳، ص۱۲۸.</ref>
ابن صلاح، ص۱۸۲؛ طیبی، ص۱۲۸؛ سخاوی، ج۳، ص۱۲۸.</ref> عده‌ای دیگر افضل تابعین را اویس قَرَنی می‌دانند و به حدیث رسول خدا(ص) استناد می‌کنند.<ref> مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ۱۴۰۱ق، ج۲، ص۱۹۶۹؛ سخاوی، فتح المغیث شرح الفیة الحدیث، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۲۷؛ سیوطی، الفیة، دارالمعرفة، ص۲۳۴؛ ابوشهبه، الوسیط فی علوم و مصطلح الحدیث،‌۱۴۰۳ق، ص۵۴۵.</ref>
 
=== دیدگاه دیگر ===
عده‌ای دیگر افضل تابعین را اویس قَرَنی می‌دانند و به حدیث رسول خدا(ص) استناد می‌کنند.<ref> مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ۱۴۰۱ق، ج۲، ص۱۹۶۹؛ سخاوی، فتح المغیث شرح الفیة الحدیث، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۲۷؛ سیوطی، الفیة، دارالمعرفة، ص۲۳۴؛ ابوشهبه، الوسیط فی علوم و مصطلح الحدیث،‌۱۴۰۳ق، ص۵۴۵.</ref>


== فقهای سبعه ==
=== فقهای سبعه ===
هفت تن از تابعین که منزلت بیشتری دارند به [[فقهای سبعه]] شهرت یافته‌اند. در بین تابعین از نظر کثرت [[فتوا]] کسی به حد [[حسن بصری]] و [[عطاءبن ابی رباح]] نرسیده است. <ref> سیوطی، تدریب الراوی، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۲۱۳.</ref>
هفت تن از تابعین که منزلت بیشتری دارند به [[فقهای سبعه]] شهرت یافته‌اند. در بین تابعین از نظر کثرت [[فتوا]] کسی به حد [[حسن بصری]] و [[عطاءبن ابی رباح]] نرسیده است. <ref> سیوطی، تدریب الراوی، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۲۱۳.</ref>
== نخستین و آخرین درگذشتگان از تابعین ==
نخستین کسی که از تابعین درگذشت، ابوزید معمربن زید بود که در سال ۳۰ کشته شد و آخرین کس، خَلَف بن خلیفه (متوفی ۱۸۰) بود.<ref> سیوطی، تدریب الراوی، ج۲، ۱۴۱۴ق، ص۲۱۴؛ ترمسی، منهج ذوی النظر، ۱۴۰۶ق، ص۲۸۴.</ref>
== صدق عنوان تابعی یا صحابی ==
برخی از تابعین با صفت «مُخَضْرمون‌» ذکر شده‌اند، از آنرو که آنان دوره جاهلیت و اسلام را درک کرده و در زمان رسول خدا(ص) اسلام آورده بودند، اما دیدار [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] نصیب آنان نگردیده بود، از جمله [[ابوعمرو شیبانی]]، [[سُوَیدبن غَفلَة کندی]]، [[عمرو بن میمون اَوْدی]]، [[عبدخیر بن خیوانی]]، [[ابوعثمان نهدی]] و [[ربیعة بن زرارة]].<ref> حاکم نیشابوری، معرفة علوم الحدیث، ۱۳۵۶ق، ص۵۵؛ ابن صلاح، مقدمة ابن الصّلاح فی علوم الحدیث، ۱۴۰۴ق، ص۱۸۰؛ ابن کثیر، اختصار علوم الحدیث، ۱۴۰۹ق، ص۱۳۴؛‌ نزهة النظر: شرح نخبة الفکر، ۱۴۰۹ق، ص۹۰.</ref> برخی، اینان را از [[صحابه]] و برخی، از بزرگان تابعین دانسته‌اند و تعداد آنان را به اختلاف ۲۰ یا ۴۲ تن ذکر کرده‌اند.<ref> سیوطی، تدریب الراوی، ۱۴۱۴ق،‌ ج۲، ص۲۱۰ـ۲۱۱؛ ترمسی، منهج ذوی النظر، ۱۴۰۶ق، ص۲۸۲؛ عسقلانی، نزهة النظر: شرح نخبة الفکر، ۱۴۰۹ق، ص۹۰؛ سخاوی، فتح المغیث شرح الفیة الحدیث، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۱۳۴؛ مامقانی، مقباس الهدایة فی علم الدرایة، ۱۴۱۱ق، ج۳، ص۳۱۵ـ۳۱۶؛ فصیح هروی، جواهرالاصول فی علم احادیث الرسول، ۱۳۷۳ق، ص۱۰۸.</ref>


== نقش سیاسی، علمی و فرهنگی ==
== نقش سیاسی، علمی و فرهنگی ==
Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۴٬۲۶۹

ویرایش