پرش به محتوا

ابومسلم خراسانی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - '==پانویس==↵{{پانویس۲}}' به '== پانویس == {{پانوشت}} == یادداشت == {{یادداشت‌ها}}')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۷: خط ۵۷:


==نوشتن نامه به امام صادق(ع)==
==نوشتن نامه به امام صادق(ع)==
فعالیت و قیام ابومسلم تا زمان مرگ او، هم‌زمان با امامت [[جعفر بن محمد]] بود. در برخی منابع، از ارسال دو نامه برای او توسط ابومسلم روایت شده است. [[مسعودی]] نوشته که امام به دو نامه ابومسلم جوابی نداده است.<ref>مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۲۶۸.</ref> او در نامه دوم نوشته بود که هزار جنگجو در اختیار من است. به انتظار فرمانت هستیم.<ref>مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۲۶۸.</ref> اما فخر رازی آورده، جعفر بن محمد پاسخ داد: نه تو از یاران من هستی و نه این زمان، زمان من است.<ref>فخر رازی، المحصل، ۱۴۱۱ق، ص۵۹۱.</ref> [[اسد حیدر]]، معتقد است امام صادق به خاطر عدم صداقت و عدم وفاداری ابومسلم این پاسخ را داده است.<ref>حیدر، الامام الصادق و المذاهب الاربعه، ۱۴۲۲ق، ج۲، ص۳۰۶.</ref> در برخی منابع، از واکنش مشابه امام صادق در برابر دریافت دو نامه از [[ابوسلمه خلال]] گزارش شده است.<ref>مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۲۶۸؛ حیدر، الامام الصادق و المذاهب الاربعه، ۱۴۲۲ق، ج۲، ص۳۰۶.</ref>{{یاد| ابوسلمه با برخي ازسران كوفه مشورت كرد و تصمیم گرفت كه شورايی از فرزندان امام‌علی (ع) و عباس تشكيل گردد و آنان از ميان خود كسی را به خلافت برگزينند و در نهایت نامه هايی برای امام جعفر صادق (ع)، عبدالله بن حسن و عمر بن علی به حسين به مدينه فرستاد اما امام صادق (ع) نامه ابوسلمه را بی آنكه بخواند، سوزاند و گفت او شيعه غير ماست. عبدالله بن حسن نيز پس از مشورت با امام صادق (ع)، دعوت ابوسلمه را نپذيرفت و سرانجام عمر بن علی بن حسين نيز از آن سر باز زد.  دانشنامه بزرگ اسلامی، ج۵، ص۲۲۲۸}} او به آورنده نامه گفته است: مرا کاری با ابوسلمه نیست! او شیعه دیگران است.<ref>حیدر، الامام الصادق و المذاهب الاربعه، ۱۴۲۲ق، ج۲، ص۳۰۶.</ref> [[مرتضی مطهری]] علت این جواب امام را علم او به مصادره زحمات و نتایج نهایی قیام و حکومت آینده توسط بنی‌عباس می‌دانست.<ref>مطهری، سیری در سیره ائمه اطهار(ع)، ص۱۲۷.</ref> [[کلینی]] روایت دیگری را ثبت کرده که در شروع فعالیت ابومسلم در خراسان، افرادی مانند عبدالسلام‌بن‌نعیم و سُدَیر به جعفر صادق نامه نوشتند: ما شرایط را برای خلافت شما مناسب می‌بینیم. نظر شما چیست؟ امام صادق(ع) نامه‌ها را به زمین کوبید و گفت: افسوس! من امام و پیشوای آنها (ابومسلم و پیروانش) نیستم.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۸، ص۳۳۱.</ref>
فعالیت و قیام ابومسلم تا زمان مرگ او، هم‌زمان با امامت [[جعفر بن محمد]] بود. در برخی منابع، از ارسال دو نامه برای او توسط ابومسلم روایت شده است. [[مسعودی]] نوشته که امام به دو نامه ابومسلم جوابی نداده است.<ref>مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۲۶۸.</ref> او در نامه دوم نوشته بود که هزار جنگجو در اختیار من است. به انتظار فرمانت هستیم.<ref>مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۲۶۸.</ref> اما فخر رازی آورده، جعفر بن محمد پاسخ داد: نه تو از یاران من هستی و نه این زمان، زمان من است.<ref>فخر رازی، المحصل، ۱۴۱۱ق، ص۵۹۱.</ref> [[اسد حیدر]]، معتقد است امام صادق به خاطر عدم صداقت و عدم وفاداری ابومسلم این پاسخ را داده است.<ref>حیدر، الامام الصادق و المذاهب الاربعه، ۱۴۲۲ق، ج۲، ص۳۰۶.</ref> در برخی منابع، از واکنش مشابه امام صادق در برابر دریافت دو نامه از [[ابوسلمه خلال]] گزارش شده است.<ref>مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۲۶۸؛ حیدر، الامام الصادق و المذاهب الاربعه، ۱۴۲۲ق، ج۲، ص۳۰۶.</ref>{{یاد| ابوسلمه با برخي ازسران كوفه مشورت كرد و تصمیم گرفت كه شورايی از فرزندان امام‌علی (ع) و عباس تشكيل گردد و آنان از ميان خود كسی را به خلافت برگزينند و در نهایت نامه هايی برای امام جعفر صادق (ع)، عبدالله بن حسن و عمر بن علی به حسين به مدينه فرستاد اما امام صادق (ع) نامه ابوسلمه را بی آنكه بخواند، سوزاند و گفت او شيعه غير ماست. عبدالله بن حسن نيز پس از مشورت با امام صادق (ع)، دعوت ابوسلمه را نپذيرفت و سرانجام عمر بن علی بن حسين نيز از آن سر باز زد.  دانشنامه بزرگ اسلامی، ج۵، ص۲۲۲۸}} او به آورنده نامه گفته است: مرا کاری با ابوسلمه نیست! او شیعه دیگران است.<ref>حیدر، الامام الصادق و المذاهب الاربعه، ۱۴۲۲ق، ج۲، ص۳۰۶.</ref> [[مرتضی مطهری]] علت این جواب امام را علم او به مصادره زحمات و نتایج نهایی قیام و حکومت آینده توسط بنی‌عباس می‌دانست.<ref>مطهری، سیری در سیره ائمه اطهار(ع)، ص۱۲۷.</ref> [[محمد بن یعقوب کلینی|کلینی]] روایت دیگری را ثبت کرده که در شروع فعالیت ابومسلم در خراسان، افرادی مانند عبدالسلام‌بن‌نعیم و سُدَیر به جعفر صادق نامه نوشتند: ما شرایط را برای خلافت شما مناسب می‌بینیم. نظر شما چیست؟ امام صادق(ع) نامه‌ها را به زمین کوبید و گفت: افسوس! من امام و پیشوای آنها (ابومسلم و پیروانش) نیستم.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۸، ص۳۳۱.</ref>


==ارتباط ابومسلم با علویان و شیعیان==
==ارتباط ابومسلم با علویان و شیعیان==
confirmed، templateeditor
۸۶۲

ویرایش