تأویل: تفاوت میان نسخهها
←شرق شناسان و علم تأویل
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
==شرق شناسان و علم تأویل== | ==شرق شناسان و علم تأویل== | ||
علم به تفسیر و تأویل الآیات همچون دیگر علوم اسلامی از جانب شرق شناسان مغفول نمانده و در آثار خود به مناسبت از آن سخن گفته اند. شرق شناسان علم تفسیر را همان «اکسه گسیس» برگرفته از کلمه ای یونانی به معنای تفسیر و تعبیر فلسفی یا دینی متون قدیمی می دانند. پل نویا در معنی کلمه تأویل می گوید: کلمه «تأویل» به خودی خود و در ریشه ثلاثی آن به معنی بازگرداندن چیزی به اوّل یا مبدأ آن است. | علم به تفسیر و تأویل الآیات همچون دیگر علوم اسلامی از جانب شرق شناسان مغفول نمانده و در آثار خود به مناسبت از آن سخن گفته اند. شرق شناسان علم تفسیر را همان «اکسه گسیس» برگرفته از کلمه ای یونانی به معنای تفسیر و تعبیر فلسفی یا دینی متون قدیمی می دانند. پل نویا (به فرانسوی: Paul Nwyia ۱۹۲۵ - ۱۹۸۰م. اسلامشناس و عرفانپژوه فرانسوی) در معنی کلمه تأویل می گوید: کلمه «تأویل» به خودی خود و در ریشه ثلاثی آن به معنی بازگرداندن چیزی به اوّل یا مبدأ آن است. | ||
شرق شناسان علم تأویل را تعبیر کلام قران مجید بر حسب ایهام | شرق شناسان علم تأویل را تعبیر کلام قران مجید بر حسب ایهام میدانند که در تفسیر قرآن دارای مقام خاصی است. آنها دوره شکل گیری تفاسیر قرآن را به سه مقوله گسترده تقسیم می کنند: توضیحی ، داستانی ، فقهی. و در بیان علت و توضیح ورود دیگر گونههای تفسیری پس از سده ابتدایی اسلام و اضافه شدن آن به تفاسیر قرآن چنین بیان می دارند: برخی گروه های اسلامی روش هایی را برای برقراری تعادل میان تفسیر به مأثور و تفاسیر صرفی و نحوی یافتند و بدین سبب تفسیر رمزی (تأویل) یا علم کلام را در سده های بعدی وارد تفسیر قرآن کردند. در واقع تفسیر تأویلی یا اشاری یا رمزی از ابتدا در تفاسیر اسلامی نبوده و علم تأویل را بیشتر، شیعیان و صوفیان در آثار خود به کار برده اند. نولدکه درباره علت ورود تأویل در تفاسیر شیعه می گوید: گرایش شیعه به این است که تنها راه صحیح در تفسیر قرآن [[اهلبیت(ع)|اهل بیت (ع)]] است و نصف قرآن را به خاندان علوی و اعتقادات فرقه خود ربط میدهند. | ||
== معنای حقیقی تأویل در قرآن == | == معنای حقیقی تأویل در قرآن == |