پرش به محتوا

محمدحسین غروی نائینی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۳۶: خط ۳۶:
محمدحسین تحصیل را از کودکی، در زادگاهش آغاز کرد و پس از فراگیری مقدمات، در هفده سالگی راهی [[اصفهان]] شد. پدرش با هدف تعلیم و تربیت وی، او را به [[محمدباقر آقا نجفی اصفهانی|شیخ محمدباقر اصفهانی]] سپرد. نائینی، هم در حوزه درس اصفهانی حاضر می‌شد و هم در خانه او و تحت سرپرستی‌اش زندگی می‌کرد. افزون بر آن، وی در اصفهان نزد [[ابوالمعالی کلباسی|میرزا ابوالمعالی کلباسی]]، میرزا [[محمدحسن هزارجریبی]] و [[جهانگیرخان قشقایی]]، در رشته‌های مختلف علمی مانند فقه، اصول، کلام و حکمت، تحصیلاتش را دنبال کرد. همچنین با ادبیات فارسی و عربی و ریاضی نیز آشنا شد.<ref>امین، اعیان‌الشیعه، تحقيق: حسن الأمين، ج۶، ص۵۴.</ref>
محمدحسین تحصیل را از کودکی، در زادگاهش آغاز کرد و پس از فراگیری مقدمات، در هفده سالگی راهی [[اصفهان]] شد. پدرش با هدف تعلیم و تربیت وی، او را به [[محمدباقر آقا نجفی اصفهانی|شیخ محمدباقر اصفهانی]] سپرد. نائینی، هم در حوزه درس اصفهانی حاضر می‌شد و هم در خانه او و تحت سرپرستی‌اش زندگی می‌کرد. افزون بر آن، وی در اصفهان نزد [[ابوالمعالی کلباسی|میرزا ابوالمعالی کلباسی]]، میرزا [[محمدحسن هزارجریبی]] و [[جهانگیرخان قشقایی]]، در رشته‌های مختلف علمی مانند فقه، اصول، کلام و حکمت، تحصیلاتش را دنبال کرد. همچنین با ادبیات فارسی و عربی و ریاضی نیز آشنا شد.<ref>امین، اعیان‌الشیعه، تحقيق: حسن الأمين، ج۶، ص۵۴.</ref>


میرازی نائینی در سال ۱۳۰۳ راهی [[عراق]] شد و به [[حوزه علمیه سامرا|حوزه سامرا]] رفت.<ref>امین، اعیان‌الشیعه، ج۶، ص۵۴-۵۵</ref> او در درس میرزا محمدحسن شیرازی، رهبر [[نهضت تنباکو]] حاضر می‌شد، در اواخر عمر میرزای شیرازی، کاتب و محرر او نیز بود و در امور سیاسی و اجتماعی نیز طرف مشورت استاد قرار می‌گرفت.<ref> «حماسه فتوا»، ویژه‌نامه روزنامه جمهوری اسلامی به مناسبت سده وفات میرزای شیرازی، سال ۱۳۷۰، مصاحبه با آیت‌اللَّه سیدرضی شیرازی.</ref>
میرازی نائینی در سال ۱۳۰۳ راهی [[عراق]] شد و به [[حوزه علمیه سامرا|حوزه سامرا]] رفت.<ref>امین، اعیان‌الشیعه، ج۶، ص۵۴-۵۵</ref> او در درس میرزا محمدحسن شیرازی، رهبر [[نهضت تنباکو]] حاضر می‌شد، در اواخر عمر میرزای شیرازی، کاتب و مُحَرِّر او نیز بود و در امور سیاسی و اجتماعی نیز طرف مشورت استاد قرار می‌گرفت.<ref> «حماسه فتوا»، ویژه‌نامه روزنامه جمهوری اسلامی به مناسبت سده وفات میرزای شیرازی، سال ۱۳۷۰، مصاحبه با آیت‌اللَّه سیدرضی شیرازی.</ref>


پس از وفات میرزای شیرازی، در سال [[سال ۱۳۱۲ قمری|۱۳۱۲ق]]، مدتی نزد [[سید محمد فشارکی]] شاگردی کرد؛ اما با پراکندگی حوزه سامرا، او مدتی در [[کربلا]] اقامت کرد<ref>امین، اعیان‌الشیعه، ج۶، ص۵۴.</ref> سپس در سال ۱۳۱۴ راهی [[نجف]] شد و در درس آخوند خراسانی، حاضر و از خواص و اصحاب مجلس استفتای او گشت.<ref>آقابزرگ تهرانی، نقباءالبشر، ج۲، ص۵۹۳.</ref>  
پس از وفات میرزای شیرازی، در سال [[سال ۱۳۱۲ قمری|۱۳۱۲ق]]، مدتی نزد [[سید محمد فشارکی]] شاگردی کرد؛ اما با پراکندگی حوزه سامرا، او مدتی در [[کربلا]] اقامت کرد<ref>امین، اعیان‌الشیعه، ج۶، ص۵۴.</ref> سپس در سال ۱۳۱۴ راهی [[نجف]] شد و در درس آخوند خراسانی، حاضر و از خواص و اصحاب مجلس استفتای او گشت.<ref>آقابزرگ تهرانی، نقباءالبشر، ج۲، ص۵۹۳.</ref>  


محمدحسین نایینی [[۲۶ جمادی‌الاول]] [[سال ۱۳۵۵ هجری قمری|۱۳۵۵ق]] در ۸۲ سالگی در نجف درگذشت و در [[حرم امام علی(ع)]] [[دفن]] شد.<ref>امین، اعیان‌الشیعه، ج۶، ص۵۴</ref>
محمدحسین نایینی [[۲۶ جمادی‌الاول]] [[سال ۱۳۵۵ هجری قمری|۱۳۵۵ق]] در ۸۲ سالگی در نجف درگذشت و در [[حرم امام علی(ع)]] [[دفن]] شد.<ref>امین، اعیان‌الشیعه، تحقيق وتخريج : حسن الأمين، ج۶، ص۵۴</ref>
 
===شخصیت اخلاقی و معنوی===
===شخصیت اخلاقی و معنوی===
[[آقابزرگ تهرانی]]، او را «ورِع، پرهیزگار، صالح، بی‌اعتنا به زخارف دنیا و بی‌توجه به مقام و ریاست» معرفی کرده است.<ref>نقباءالبشر، ج۲، ص۵۹۳</ref> شاگردانش از تقوا و وارستگی، صفای باطن، خوش‌رویی و مهربانی، فروتنی و رهایی او از غرور و خودبینی، سخن گفته‌اند.<ref>ر.ک: مجله حوزه، ش۷۶ - ۷۷، ص۲۶ - ۸۷؛ آل‌محبوبه، ماضی النجف و حاضرها، ج۳، ص۳۶۴</ref>در سامرا و نجف، با [[ملا حسینقلی همدانی]] و شاگردانش، همچون [[سید احمد کربلایی]] مأنوس بود. نائینی هر گاه از سامرا به نجف سفر می‌کرد، با آخوند همدانی دیدار می‌کرد.<ref>مجله حوزه، ش۳۰، ص۴۰، مصاحبه با آیت‌الله نجفی همدانی.</ref> سید احمد کربلایی، او را وصی و مسئول کارهای خود، پس از وفات قرار داد.<ref>مجله حوزه، ش۳۰، ص۴۰، مصاحبه با آیت‌اللَّه نجفی همدانی.</ref> [[سید محسن امین]] نویسنده [[اعیان الشیعة (کتاب)|اعیان الشیعه]] او را دانشمندی بزرگوار، فقیهِ اصولی، حکیم، عارف، ادیب، مشرف به ادبیات فارسی، عابد و مدرّس که در مناطق مختلف مقلدانی داشته؛ معرفی کرده است. <ref>امین، اعیان الشیعه، تحقیق: حسن امین، ج۶، ص۵۴.</ref>
[[آقابزرگ تهرانی]]، او را «ورِع، پرهیزگار، صالح، بی‌اعتنا به زخارف دنیا و بی‌توجه به مقام و ریاست» معرفی کرده است.<ref>نقباءالبشر، ج۲، ص۵۹۳</ref> شاگردانش از تقوا و وارستگی، صفای باطن، خوش‌رویی و مهربانی، فروتنی و رهایی او از غرور و خودبینی، سخن گفته‌اند.<ref>ر.ک: مجله حوزه، ش۷۶ - ۷۷، ص۲۶ - ۸۷؛ آل‌محبوبه، ماضی النجف و حاضرها، ج۳، ص۳۶۴</ref>در سامرا و نجف، با [[ملا حسینقلی همدانی]] و شاگردانش، همچون [[سید احمد کربلایی]] مأنوس بود. نائینی هر گاه از سامرا به نجف سفر می‌کرد، با آخوند همدانی دیدار می‌کرد.<ref>مجله حوزه، ش۳۰، ص۴۰، مصاحبه با آیت‌الله نجفی همدانی.</ref> سید احمد کربلایی، او را وصی و مسئول کارهای خود، پس از وفات قرار داد.<ref>مجله حوزه، ش۳۰، ص۴۰، مصاحبه با آیت‌اللَّه نجفی همدانی.</ref> [[سید محسن امین]] نویسنده [[اعیان الشیعة (کتاب)|اعیان الشیعه]] او را دانشمندی بزرگوار، فقیهِ اصولی، حکیم، عارف، ادیب، مشرف به ادبیات فارسی، عابد و مدرّس که در مناطق مختلف مقلدانی داشته؛ معرفی کرده است. <ref>امین، اعیان الشیعه، تحقیق: حسن امین، ج۶، ص۵۴.</ref>
۱۶٬۹۰۴

ویرایش