سید محمد محقق داماد: تفاوت میان نسخهها
←اساتید
جز (جایگزینی متن - '==پانویس==↵{{پانویس|۳}}' به '== پانویس == {{پانوشت}} == یادداشت == {{یادداشتها}}') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
Ma.rezapour (بحث | مشارکتها) (←اساتید) |
||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
==فعالیت علمی== | ==فعالیت علمی== | ||
محقق داماد پس از تحصیل علوم مقدماتی در اردکان راهی شهر [[یزد]] شد. در حوزه یزد در درس آقا [[سید احمد مدرسی]]، حاج [[سید یحیی واعظ]] و [[سید محمد علیرضا حائری]] حاضر شد و بعد از اقامت نه ساله در یزد، بنا به پیشنهاد شیخ غلامرضا یزدی در سال ۱۳۴۱ق در سن ۱۶ سالگی به قم نقل مکان کرد و در درس اساتید حوزه علمیه قم از قبیل [[میر سید علی کاشانی]]، [[سید محمدتقی خوانساری]]، [[میرزا محمد همدانی]]، [[سید محمد حجت کوهکمری]] و [[عبدالکریم حائری یزدی]] شرکت کرد.<ref>شریفرازی، گنجینۀ دانشمندان، ۱۳۵۲ش، ص۱۶۳.</ref>[[سید موسی شبیری زنجانی|شبیری زنجانی]] بی واسطه از [[سید رضا موسوی زنجانی| حاج آقا رضا زنجانی]] نقل کرده که | محقق داماد پس از تحصیل علوم مقدماتی در اردکان راهی شهر [[یزد]] شد. در حوزه یزد در درس آقا [[سید احمد مدرسی]]، حاج [[سید یحیی واعظ]] و [[سید محمد علیرضا حائری]] حاضر شد و بعد از اقامت نه ساله در یزد، بنا به پیشنهاد شیخ غلامرضا یزدی در سال ۱۳۴۱ق در سن ۱۶ سالگی به قم نقل مکان کرد و در درس اساتید حوزه علمیه قم از قبیل [[میر سید علی کاشانی]]، [[سید محمدتقی خوانساری]]، [[میرزا محمد همدانی]]، [[سید محمد حجت کوهکمری]] و [[عبدالکریم حائری یزدی]] شرکت کرد.<ref>شریفرازی، گنجینۀ دانشمندان، ۱۳۵۲ش، ص۱۶۳.</ref>[[سید موسی شبیری زنجانی|شبیری زنجانی]] بی واسطه از [[سید رضا موسوی زنجانی| حاج آقا رضا زنجانی]] نقل کرده که | ||
که در درس آیت الله [[عبدالکریم حائری یزدی|حاج شیخ]] دو نفر تبرّز(برجستگی) خاصی داشتند یکی آقای [[سید محمدکاظم شریعتمداری|شریعتمداری]] و دیگری [[سید محمد محقق داماد|آقای داماد]]. <ref>شبیری، جرعه ای از دریا، ۱۳۹۳ش، ج۳، ص۵۲۴.</ref> آیتالله داماد مورد توجه و عنایت آیتالله حاج شیخ عبدالکریم حائری قرار گرفت و در سال ۱۳۱۳ش | که در درس آیت الله [[عبدالکریم حائری یزدی|حاج شیخ]] دو نفر تبرّز(برجستگی) خاصی داشتند یکی آقای [[سید محمدکاظم شریعتمداری|شریعتمداری]] و دیگری [[سید محمد محقق داماد|آقای داماد]]. <ref>شبیری، جرعه ای از دریا، ۱۳۹۳ش، ج۳، ص۵۲۴.</ref> آیتالله داماد مورد توجه و عنایت آیتالله حاج شیخ عبدالکریم حائری قرار گرفت و در سال ۱۳۱۳ش<ref>http://ijtihadnet.ir/اعلام-برنامههای-همایش-نکوداشت-آیت/</ref> با دختر آیتالله حائری [[ازدواج]] کرد و به داماد ملقب شد.<ref>شریفرازی، گنجینۀ دانشمندان، ۱۳۵۲ش، ص۱۴۲.</ref> | ||
===اساتید=== | ===اساتید=== | ||
{{ستون-شروع|۵}} | {{ستون-شروع|۵}} | ||
خط ۱۰۵: | خط ۱۰۵: | ||
==فعالیتهای سیاسی== | ==فعالیتهای سیاسی== | ||
بنا به گفته آیتالله جوادی آملی که از جمله مقررین درس این استاد بوده است، | بنا به گفته آیتالله جوادی آملی که از جمله مقررین درس این استاد بوده است، آیتالله محقق داماد در عین اعتقاد به ملازمه دین و سیاست، از هرگونه فعالیت غیرعلمی پرهیز میکرده و همه وقت خود را مصروف تحقیق و تدریس کرده بود.<ref>جوادی آملی، کتاب الحج، ج۱، ص۱۹.</ref> تنها مباحثی که از وی در این زمینه نقل شده است حضور در جمع معترضین به تصویب لایحۀ انجمنهای ایالتی و ولایتی در اوائل دهه چهل است.<ref>قزوینیان، [https://www.irna.ir/news/83597820/ آیت الله محقق داماد نقش برجستهای در نهضت بزرگ انقلاب اسلامی داشت]، خبرگزاری جمهوری اسلامی.</ref> | ||
به دنبال انتشار خبر تصویب لایحۀ انجمنهای ایالتی و ولایتی توسط روزنامهها، او همراه: [[امام خمینی|امام خمینی]]، | به دنبال انتشار خبر تصویب لایحۀ انجمنهای ایالتی و ولایتی توسط روزنامهها، او همراه: [[امام خمینی|امام خمینی]]، آیتالله [[سید محمدکاظم شریعتمداری]]، [[آیتالله مرعشی نجفی]] و [[سید محمدرضا گلپایگانی|آیتالله گلپایگانی]] در منزل [[مرتضی حائری|شیخ مرتضی حائری]] تشکیل جلسه دادند و به تبادلنظر دربارۀ اوضاع جاری پرداختند. سرانجام تصمیم گرفتند که تا پایان کار و لغو تصویبنامه، هفتهای یک شب جلساتی را در منزل یکی از آیات عظام برقرار سازند و به مبارزه ادامه دهند.<ref>باقری، خاطرات پانزده خرداد، ۱۳۷۶ش، ص۱۹.</ref> | ||
بعد از جلسۀ [[۱۶ مهر]] ۱۳۴۱ش آیات عظام تلگرافی در اعتراض به تصمیم دولت اسدالله علم در تصویب لایحۀ انجمنهای ایالتی و ولایتی به شاه مخابره کردند. آیتالله سید محمد داماد نیز همراه[[سید احمد شبیری زنجانی]]، مرتضی حائری تلگرافی به شاه مخابره و مسائلی همچون تساوی [[مسلمان|مسلمان]] و [[کافر]] و قید کتاب آسمانی به جای [[قرآن|قرآن]] در مراسم تحلیف را، مخالف مصالح عالیۀ [[اسلام|اسلام]] و نص قانون اساسی قلمداد کردند و خواستار لغو این تصویبنامه شدند. در جلسۀ بعدی که آیتالله داماد نیز حضور داشت، تصمیم گرفته شد که علاوه بر تلگراف ارسالی به شاه و شکایت از تصویبنامه، موضوع را به اطلاع علمای تهران و شهرستانها نیز برسانند تا آنان نیز پشتیبانی خود را از اقدامات مراجع قم اعلام کنند.<ref>دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۱۳۷۷ش، ج ۳ و ۴، ص۴۵.</ref> | بعد از جلسۀ [[۱۶ مهر]] ۱۳۴۱ش آیات عظام تلگرافی در اعتراض به تصمیم دولت اسدالله علم در تصویب لایحۀ انجمنهای ایالتی و ولایتی به شاه مخابره کردند. آیتالله سید محمد داماد نیز همراه [[سید احمد شبیری زنجانی]]، مرتضی حائری تلگرافی به شاه مخابره و مسائلی همچون تساوی [[مسلمان|مسلمان]] و [[کافر]] و قید کتاب آسمانی به جای [[قرآن|قرآن]] در مراسم تحلیف را، مخالف مصالح عالیۀ [[اسلام|اسلام]] و نص قانون اساسی قلمداد کردند و خواستار لغو این تصویبنامه شدند. در جلسۀ بعدی که آیتالله داماد نیز حضور داشت، تصمیم گرفته شد که علاوه بر تلگراف ارسالی به شاه و شکایت از تصویبنامه، موضوع را به اطلاع علمای تهران و شهرستانها نیز برسانند تا آنان نیز پشتیبانی خود را از اقدامات مراجع قم اعلام کنند.<ref>دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۱۳۷۷ش، ج ۳ و ۴، ص۴۵.</ref> | ||
شاه در پاسخ تلگراف، موضوع را به دولت احاله کرد. بعد از وصول تلگراف شاه، آیات عظام جلسۀ فوقالعادهای تشکیل دادند. در این جلسه بعد از قرائت تلگراف شاه، به این نتیجه رسیدند که مستقیماً با اسدالله علم، نخست وزیر، تماس بگیرند و ضمن نصحیت و ارشاد وی، از او بخواهند که جواب صریحی به آقایان بدهد. به دنبال این تصمیم، وی همراه با آیات عظام: زنجانی، حائری و آملی طی تلگرافی به اسدالله علم، تصویبنامۀ مربوط به تشکیل انجمنهای ایالتی و ولایتی را به دلیل مخالفت مفاد آن با قواعد مقدسۀ اسلام و اصول قانون اساسی و متمم آن، ملغی اعلام کرده و خواستار لغو رسمی آن شدند.<ref>دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۱۳۷۷ش، ج ۳ و ۴، ص۵۰.</ref> | شاه در پاسخ تلگراف، موضوع را به دولت احاله کرد. بعد از وصول تلگراف شاه، آیات عظام جلسۀ فوقالعادهای تشکیل دادند. در این جلسه بعد از قرائت تلگراف شاه، به این نتیجه رسیدند که مستقیماً با اسدالله علم، نخست وزیر، تماس بگیرند و ضمن نصحیت و ارشاد وی، از او بخواهند که جواب صریحی به آقایان بدهد. به دنبال این تصمیم، وی همراه با آیات عظام: زنجانی، حائری و آملی طی تلگرافی به اسدالله علم، تصویبنامۀ مربوط به تشکیل انجمنهای ایالتی و ولایتی را به دلیل مخالفت مفاد آن با قواعد مقدسۀ اسلام و اصول قانون اساسی و متمم آن، ملغی اعلام کرده و خواستار لغو رسمی آن شدند.<ref>دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۱۳۷۷ش، ج ۳ و ۴، ص۵۰.</ref> |