Image-reviewer، abusefilter، autopatrolled، botadmin، دیوانسالاران، eliminator، import، مدیران رابط کاربری، ipblock-exempt، movedable، oversight، patroller، reviewer، rollbacker، مدیران، translationadmin
۹٬۴۳۸
ویرایش
Mkhaghanif (بحث | مشارکتها) (− رده:احادیث مشهور (هاتکت)) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{ جعبه اطلاعات روایت | {{ جعبه اطلاعات روایت | ||
| عنوان = حدیث سلسلةالذهب | | عنوان = حدیث سلسلةالذهب | ||
| تصویر = حدیث سلسله الذهب.jpg | | تصویر = حدیث سلسله الذهب.jpg | ||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
==متن حدیث== | ==متن حدیث== | ||
{{جعبه نقل قول| نقلقول = '''اللَّه جَلَّ جَلَالُهُ یقُولُ: لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ حِصْنِی فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِی أَمِنَ مِنْ عَذَابِی قَالَ فَلَمَّا مَرَّتِ الرَّاحِلَةُ نَادَانَا بِشُرُوطِهَا وَ أَنَا مِنْ شُرُوطِهَا'''{{سخ}}...[[خداوند]] جل جلاله میفرماید: «[[لا اله الا الله|لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ]]» دژ من است، پس هرکس که در دژ من درآید از عذابم در امان است. چون مرکب به راه افتاد [امام رضا](ع) گفت: [البته] با شرایطش و من جزو شرایط آنم.|تاریخ بایگانی| منبع = <small> [[شیخ صدوق]]، [[التوحید (کتاب)|التوحید]]، ۱۳۸۹ق، ص۲۵.</small>| تراز = چپ| عرض = ۴۳۰px | {{جعبه نقل قول| نقلقول = '''اللَّه جَلَّ جَلَالُهُ یقُولُ: لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ حِصْنِی فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِی أَمِنَ مِنْ عَذَابِی قَالَ فَلَمَّا مَرَّتِ الرَّاحِلَةُ نَادَانَا بِشُرُوطِهَا وَ أَنَا مِنْ شُرُوطِهَا'''{{سخ}}...[[خداوند]] جل جلاله میفرماید: «[[لا اله الا الله|لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ]]» دژ من است، پس هرکس که در دژ من درآید از عذابم در امان است. چون مرکب به راه افتاد [امام رضا](ع) گفت: [البته] با شرایطش و من جزو شرایط آنم.|تاریخ بایگانی| منبع = <small> [[شیخ صدوق]]، [[التوحید (کتاب)|التوحید]]، ۱۳۸۹ق، ص۲۵.</small>| تراز = چپ| عرض = ۴۳۰px| رنگ پسزمینه = #C9FFE5| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} | ||
این روایت را عالمانی همچون [[شیخ صدوق]](وفات ۳۸۱ق) در کتابهای «[[التوحید (کتاب)|توحید]]»<ref>صدوق، التوحید، ۱۳۸۹ق، ص۲۵.</ref>، «الامالی»<ref>صدوق، امالی، ۱۳۷۶ش، ص۲۳۵.</ref>، «[[معانی الاخبار (کتاب)|معانی الأخبار]]»<ref>صدوق، معانی الاخبار،۱۴۰۳ق، ص۳۷۱.</ref> و «[[عیون اخبار الرضا (کتاب)|عیون اخبار الرضا(ع)]]»،<ref>صدوق، عیون أخبار الرضا، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۱۳۵.</ref> نیشابوری (وفات ۵۰۸ق) در «[[روضة الواعظین و بصیرة المتعظین (کتاب)|روضة الواعظین و بصیرة المتعظین]]»<ref> فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ۱۳۷۵ش، ج۱،ص۴۲.</ref> و [[طبری آملی]](وفات ۵۳۳ق) در کتاب [[بشارة المصطفی لشیعة المرتضی]]<ref>طبری آملی، بشارة المصطفی، ۱۳۸۳ق، ص۲۶۹.</ref> با سند و الفاظ مختلف و مضمون واحد نقل کردهاند. البته [[شیخ طوسی]](وفات ۴۶۰ق) در کتاب [[الامالی (شیخ طوسی)|امالی]] مضمون این روایت را در دو روایت مختلف بدون جزء پایانی آن«بِشُرُوطِهَا وَ أَنَا مِنْ شُرُوطِهَا» نقل کرده است.<ref>طوسی، امالی، ۱۴۱۴ق، ص۲۷۹ و ۵۸۹.</ref> برخی با توجه به اینکه این روایت از [[قرن سوم هجری قمری]] به بعد توسط افراد زیادی نقل شده است و احتمال توافق یا همدستی بر دروغ آن منتفی است، آن را [[حدیث متواتر|روایت متواتر]] دانستهاند.<ref>حبیبیتبار، مروجی طبسی، «توحید و امامت در حدیث سلسلة الذهب»، ۱۳۹۲ش، ص۴۴.</ref> | این روایت را عالمانی همچون [[شیخ صدوق]](وفات ۳۸۱ق) در کتابهای «[[التوحید (کتاب)|توحید]]»<ref>صدوق، التوحید، ۱۳۸۹ق، ص۲۵.</ref>، «الامالی»<ref>صدوق، امالی، ۱۳۷۶ش، ص۲۳۵.</ref>، «[[معانی الاخبار (کتاب)|معانی الأخبار]]»<ref>صدوق، معانی الاخبار،۱۴۰۳ق، ص۳۷۱.</ref> و «[[عیون اخبار الرضا (کتاب)|عیون اخبار الرضا(ع)]]»،<ref>صدوق، عیون أخبار الرضا، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۱۳۵.</ref> نیشابوری (وفات ۵۰۸ق) در «[[روضة الواعظین و بصیرة المتعظین (کتاب)|روضة الواعظین و بصیرة المتعظین]]»<ref> فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ۱۳۷۵ش، ج۱،ص۴۲.</ref> و [[طبری آملی]](وفات ۵۳۳ق) در کتاب [[بشارة المصطفی لشیعة المرتضی]]<ref>طبری آملی، بشارة المصطفی، ۱۳۸۳ق، ص۲۶۹.</ref> با سند و الفاظ مختلف و مضمون واحد نقل کردهاند. البته [[شیخ طوسی]](وفات ۴۶۰ق) در کتاب [[الامالی (شیخ طوسی)|امالی]] مضمون این روایت را در دو روایت مختلف بدون جزء پایانی آن«بِشُرُوطِهَا وَ أَنَا مِنْ شُرُوطِهَا» نقل کرده است.<ref>طوسی، امالی، ۱۴۱۴ق، ص۲۷۹ و ۵۸۹.</ref> برخی با توجه به اینکه این روایت از [[قرن سوم هجری قمری]] به بعد توسط افراد زیادی نقل شده است و احتمال توافق یا همدستی بر دروغ آن منتفی است، آن را [[حدیث متواتر|روایت متواتر]] دانستهاند.<ref>حبیبیتبار، مروجی طبسی، «توحید و امامت در حدیث سلسلة الذهب»، ۱۳۹۲ش، ص۴۴.</ref> | ||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
منابع [[اهل سنت]] نیز این حدیث را گزارش کردهاند. در کتابهای حدیثی اهل سنت چندین قول در مورد تعداد افرادی که جریان این حدیث را گزارش کردهاند وجود دارد برخی تعداد این افراد را ده هزار نفر<ref>خنجی اصفهانی، مهماننامه بخارا، تهران، ص۳۴۵؛ به نقل از حبیبیتبار، مروجی طبسی، «توحید و امامت در حدیث سلسلة الذهب»، ۱۳۹۲ش، ص۴۳.</ref> برخی بیست هزار نفر<ref>ابن صباغ مالکی، الفصول المهمه، ۱۴۰۹ق، ص۲۴۳؛ سهمودی، جواهر العقدین، ۱۴۰۷ق، ۳۳۴؛ ابن حجر هیثمی، الصواعق المحرقة، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۵۹۵؛ به نقل از حبیبیتبار، مروجی طبسی، «توحید و امامت در حدیث سلسلة الذهب»، ۱۳۹۲ش، ص۴۳.</ref> و برخی دیگر تعداد این افراد را سی هزار نفر<ref>خنجی اصفهانی، وسیلة الخادم، ۱۳۷۵ش، ص۲۲۰:؛ به نقل از حبیبیتبار، مروجی طبسی، «توحید و امامت در حدیث سلسلة الذهب»، ۱۳۹۲ش، ص۴۳.</ref> گزارش کردهاند که برخی قول بیست هزار نفر را مشهور میدانند.<ref>حبیبیتبار، مروجی طبسی، «توحید و امامت در حدیث سلسلة الذهب»، ۱۳۹۲ش، ص۴۳.</ref> اما افراد معدودی همچون قندوزی در [[ینابیع المودة لذوی القربی (کتاب)|ینابیع الموده]] به جمله پایانی روایت «''' وانا من شروطها'''» اشاره کردهاند.<ref>قندوزی، ینابیع الموده، ۱۴۲۲ق، ص۳۶۴.</ref> از [[احمد بن حنبل]] و [[اباصلت هروی]] نقل شده است که اگر این اسناد بر دیوانهای خوانده شود هر آینه عاقل میشود یا شفا مییابد.<ref>ابن حجر هیثمی، الصواعق المحرقة، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۵۹۴-۵؛ سبط ابن جوزی، تذکرة الخواص، ۱۴۱۷ق، ص۳۱۵؛ به نقل از حبیبیتبار، مروجی طبسی، «توحید و امامت در حدیث سلسلة الذهب»، ۱۳۹۲ش، ص۴۳.</ref> | منابع [[اهل سنت]] نیز این حدیث را گزارش کردهاند. در کتابهای حدیثی اهل سنت چندین قول در مورد تعداد افرادی که جریان این حدیث را گزارش کردهاند وجود دارد برخی تعداد این افراد را ده هزار نفر<ref>خنجی اصفهانی، مهماننامه بخارا، تهران، ص۳۴۵؛ به نقل از حبیبیتبار، مروجی طبسی، «توحید و امامت در حدیث سلسلة الذهب»، ۱۳۹۲ش، ص۴۳.</ref> برخی بیست هزار نفر<ref>ابن صباغ مالکی، الفصول المهمه، ۱۴۰۹ق، ص۲۴۳؛ سهمودی، جواهر العقدین، ۱۴۰۷ق، ۳۳۴؛ ابن حجر هیثمی، الصواعق المحرقة، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۵۹۵؛ به نقل از حبیبیتبار، مروجی طبسی، «توحید و امامت در حدیث سلسلة الذهب»، ۱۳۹۲ش، ص۴۳.</ref> و برخی دیگر تعداد این افراد را سی هزار نفر<ref>خنجی اصفهانی، وسیلة الخادم، ۱۳۷۵ش، ص۲۲۰:؛ به نقل از حبیبیتبار، مروجی طبسی، «توحید و امامت در حدیث سلسلة الذهب»، ۱۳۹۲ش، ص۴۳.</ref> گزارش کردهاند که برخی قول بیست هزار نفر را مشهور میدانند.<ref>حبیبیتبار، مروجی طبسی، «توحید و امامت در حدیث سلسلة الذهب»، ۱۳۹۲ش، ص۴۳.</ref> اما افراد معدودی همچون قندوزی در [[ینابیع المودة لذوی القربی (کتاب)|ینابیع الموده]] به جمله پایانی روایت «''' وانا من شروطها'''» اشاره کردهاند.<ref>قندوزی، ینابیع الموده، ۱۴۲۲ق، ص۳۶۴.</ref> از [[احمد بن حنبل]] و [[اباصلت هروی]] نقل شده است که اگر این اسناد بر دیوانهای خوانده شود هر آینه عاقل میشود یا شفا مییابد.<ref>ابن حجر هیثمی، الصواعق المحرقة، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۵۹۴-۵؛ سبط ابن جوزی، تذکرة الخواص، ۱۴۱۷ق، ص۳۱۵؛ به نقل از حبیبیتبار، مروجی طبسی، «توحید و امامت در حدیث سلسلة الذهب»، ۱۳۹۲ش، ص۴۳.</ref> | ||
== نقل دیگر == | == نقل دیگر == | ||
{{جعبه نقل قول| نقلقول = '''یقُولُ اللَّهُ تَبَارَک وَ تَعَالَی وَلَایةُ عَلِی بْنِ أَبِی طَالِبٍ حِصْنِی فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِی أَمِنَ نَارِی.'''{{سخ}}...خداوند جل جلاله میفرماید: ولایت علی ابن ابیطالب دژ من است، پس هرکس که در دژ من درآید از عذابم در امان است.|تاریخ بایگانی| منبع = <small>ابن بابویه([[صدوق]])، [[الامالی (شیخ صدوق)|امالی]]، ۱۳۷۶ش، ص۲۳۵.</small>| تراز = راست| عرض = ۳۸۰px | {{جعبه نقل قول| نقلقول = '''یقُولُ اللَّهُ تَبَارَک وَ تَعَالَی وَلَایةُ عَلِی بْنِ أَبِی طَالِبٍ حِصْنِی فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِی أَمِنَ نَارِی.'''{{سخ}}...خداوند جل جلاله میفرماید: ولایت علی ابن ابیطالب دژ من است، پس هرکس که در دژ من درآید از عذابم در امان است.|تاریخ بایگانی| منبع = <small>ابن بابویه([[صدوق]])، [[الامالی (شیخ صدوق)|امالی]]، ۱۳۷۶ش، ص۲۳۵.</small>| تراز = راست| عرض = ۳۸۰px| رنگ پسزمینه = #c0d5fc| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}}در کنار روایت سلسله الذهب معروف میان اهل سنت و شیعه روایتی شبیه آن نیز نقل شده است که البته مضمون متفاوتی دارد. شباهت این دو روایت این است که هر دو حدیث قدسی هستند یعنی محتوا و مفهوم آنها از طرف خداوند به قلب [[حضرت رسول(ص)]] القا شدهاند<ref>مدیرشانهچی، علم الحدیث، ۱۳۷۵ش، ص۱۳.</ref> و در سند هر دو روایت ائمه معصومین قرار دارند. شباهت دیگر این دو روایت این است که هر دو از [[امام رضا(ع)]] نقل شدهاند. اما مهمترین تفاوت آنها این است که در این روایت با صراحت به [[ولایت امام علی(ع)|ولایت علی ابن ابیطالب]] اشاره شده است. شیخ صدوق در کتاب [[الامالی (شیخ صدوق)|امالی]]<ref>صدوق، امالی، ۱۳۷۶ش، ص۲۳۵.</ref> و [[عیون اخبار الرضا (کتاب)|عیون اخبار الرضا(ع)]]<ref>صدوق، ، عیون أخبار الرضا، ۱۳۷۸ق، ج۲، ص۱۳۶.</ref>، [[شعیری]] (قرن ششم) در کتاب [[جامع الاخبار|جامع الأخبار]]<ref>شعیری، جامع الاخباری، نجف، ص۱۴.</ref> و [[حسکانی]] (وفات ۴۹۰ق) از عالمان اهل سنت در کتاب [[شواهد التنزیل]]<ref>حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ص۱۷۰.</ref> این روایت را نقل کردهاند و محدثان بعد از آنها مکررا این روایت را در کتب خویش آوردهاند. نکته قابل توجه این که در نقل شیخ صدوق در امالی سند حدیث که به پیامبر رسیده حضرت افزوده که او حدیث ولایت علی(ع)را از جبرئیل و او از میکائیل و او از اسرافیل شنیده واسرافیل از لوح و لوح از قلم وقلم از خداوند متعال نقل کرده است که ولایت علی بن ابی طالب دژ و حصار اوست وهر کس داخلش شود از آتش او در امان است. <ref>شیخ صدوق، امالی، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص ۳۰۶.</ref>{{یاد|عن النبي (صلى الله عليه وآله)، عن جبرئيل عن ميكائيل، عن إسرافيل، عن اللوح، عن القلم، قال: يقول الله تبارك وتعالى: ولاية علي بن أبي طالب حصني، فمن دخل حصني أمن ناري}} | ||
برخی گفتهاند که نیکوست این روایت را که شامل اسامی [[معصومان(ع)]] است را بر [[کفن]] بنویسند.<ref> یزدی، محمدکاظم، عروة الوثقی، ۱۴۱۷ق، ج۲،ص۷۶. هاشمی شاهرودی، فرهنگ فقه فارسی، ۱۳۸۵ش، ج۴، ص۵۲۳.</ref> | برخی گفتهاند که نیکوست این روایت را که شامل اسامی [[معصومان(ع)]] است را بر [[کفن]] بنویسند.<ref> یزدی، محمدکاظم، عروة الوثقی، ۱۴۱۷ق، ج۲،ص۷۶. هاشمی شاهرودی، فرهنگ فقه فارسی، ۱۳۸۵ش، ج۴، ص۵۲۳.</ref> |
ویرایش