صله رحم: تفاوت میان نسخهها
←مفهومشناسی
A.khorasani (بحث | مشارکتها) |
A.khorasani (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
صله رحم از دو واژه «صِلِه» و «رَحِم» تشکیل شده است. صله به معنای پیوستن دو چیز است<ref>لغت نامه دهخدا، ج۷، ص۱۰۵۱۹.</ref> و رَحِم به معنی جای کودک در شکم مادر است.<ref>لغت نامه دهخدا، ج۱۴، ص۲۰۵۷۲.</ref> واژه رحم، در «صله رحم» استعاره برای قرابت و خویشاوندی است.<ref>مستدرک سفینه البحار، ج۴، ص۱۱۲.</ref> | صله رحم از دو واژه «صِلِه» و «رَحِم» تشکیل شده است. صله به معنای پیوستن دو چیز است<ref>لغت نامه دهخدا، ج۷، ص۱۰۵۱۹.</ref> و رَحِم به معنی جای کودک در شکم مادر است.<ref>لغت نامه دهخدا، ج۱۴، ص۲۰۵۷۲.</ref> واژه رحم، در «صله رحم» استعاره برای قرابت و خویشاوندی است.<ref>مستدرک سفینه البحار، ج۴، ص۱۱۲.</ref> | ||
صله رحم را به معنای ارتباط و دیدار با خویشاوندان و کمک به آنها دانستهاند.<ref> | صله رحم را به معنای ارتباط و دیدار با خویشاوندان و کمک به آنها دانستهاند.<ref>طاهری خرم آبادی، صلة الرحم و قطیعتها، ۱۴۰۷ق، ص۱۲.</ref> برخی نیز تنها آن را به معنای احسان و نیکوکاری به خویشاوندان دانسته و آن را به معنای ارتباطداشتن با خویشاوندان ندانستهاند.<ref>ابن اثیر، النهایة فی غریب الحدیث و الاثر، ۱۳۶۷ش، ج۵، ص۱۹۱.</ref> از صله رحم در مباحثی چون [[هبه|هدیه]]، [[ازدواج]] و [[شهادت (فقه)|شهادت دادن]] (در دادگاه) و... سخن به میان آمده است.{{مدرک}} | ||
برخی از نامها و صفات [[خدا|خداوند]] مانند رحمان و رحیم از نظر واژگانی و معنایی با «رَحِم»، همریشهاند. در یک [[حدیث قدسی]] آمده است: «من خدای رحمان هستم؛ رَحِم را خلق کردم و نام آن را از نام خود گرفتم؛ پس هر کس صله رحم کند او را به رحمت خویش متصل سازم و هر کس قطع رحم کند، او را از رحمت خویش دور نمایم».<ref>أنا الرحمنُ خلقتُ الرَّحم و شققتُ لها اسماً من اسمی فَمَن وَصَلَها وَصَلْتُه وَ مَنْ قَطَعَها قَطَعْتُه؛ بحارالانوار ج۴۷ ص۱۸۷</ref> | برخی از نامها و صفات [[خدا|خداوند]] مانند رحمان و رحیم از نظر واژگانی و معنایی با «رَحِم»، همریشهاند. در یک [[حدیث قدسی]] آمده است: «من خدای رحمان هستم؛ رَحِم را خلق کردم و نام آن را از نام خود گرفتم؛ پس هر کس صله رحم کند او را به رحمت خویش متصل سازم و هر کس قطع رحم کند، او را از رحمت خویش دور نمایم».<ref>أنا الرحمنُ خلقتُ الرَّحم و شققتُ لها اسماً من اسمی فَمَن وَصَلَها وَصَلْتُه وَ مَنْ قَطَعَها قَطَعْتُه؛ بحارالانوار ج۴۷ ص۱۸۷</ref> |