Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۵٬۵۸۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
در جمله «إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ» واژه «قُمْتُمْ» از ماده «قیام» است و به گفته [[مفسران]] هرگاه این واژه با کلمه «إلی» بیاید کنایه از خواستن است<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۶۳ش، ج۵، ص۲۱۹.</ref> و در این آیه منظور این است که «هرگاه خواستید نماز بهجا آورید» و سپس با واژه «فَاغْسِلُوا؛ بشویید» به انجام وضو امر شده است که از نظر فقیهان بر وجوب وضو برای نماز دلالت میکند.<ref>فاضل مقداد، کنز العرفان فی فقه القرآن، ۱۳۷۳ش، ج۱، ص۸.</ref> | در جمله «إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ» واژه «قُمْتُمْ» از ماده «قیام» است و به گفته [[مفسران]] هرگاه این واژه با کلمه «إلی» بیاید کنایه از خواستن است<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۶۳ش، ج۵، ص۲۱۹.</ref> و در این آیه منظور این است که «هرگاه خواستید نماز بهجا آورید» و سپس با واژه «فَاغْسِلُوا؛ بشویید» به انجام وضو امر شده است که از نظر فقیهان بر وجوب وضو برای نماز دلالت میکند.<ref>فاضل مقداد، کنز العرفان فی فقه القرآن، ۱۳۷۳ش، ج۱، ص۸.</ref> | ||
همچنین از نظر فقیهان این آیه بهطور واضح بر شرط بودن [[طهارت]] برای صحت [[نماز]] دلالت میکند<ref>فخر رازی، التفسیر الکبیر، ج۱۱، ص۲۹۸؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۲، ص۹۱؛ ایروانی، دروس تمهیدیة فی تفسیر آیات الأحکام، ۱۴۲۸ق، ج۱، ص۵۶.</ref> و از آن چنین برداشت میشود که وجوب طهارت یا وضو، وجوب مستقلی نیست، بلکه تبعی است<ref>فخر رازی، التفسیر الکبیر، ج۱۱، ص۲۹۷؛ ایروانی، دروس تمهیدیة فی تفسیر آیات الأحکام، ۱۴۲۸ق، ج۱، ص۵۶.</ref> و برای کسی که نمیخواهد نماز بهجا آورد، واجب نیست و لذا در صورت ترک آن، عقاب نمیشود.<ref>ایروانی، دروس تمهیدیة فی تفسیر آیات الأحکام، ۱۴۲۸ق، ج۱، ص۵۶.</ref> | همچنین از نظر فقیهان این آیه بهطور واضح بر شرط بودن [[طهارت]] برای صحت [[نماز]] دلالت میکند<ref>فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۱، ص۲۹۸؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۲، ص۹۱؛ ایروانی، دروس تمهیدیة فی تفسیر آیات الأحکام، ۱۴۲۸ق، ج۱، ص۵۶.</ref> و از آن چنین برداشت میشود که وجوب طهارت یا وضو، وجوب مستقلی نیست، بلکه تبعی است<ref>فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۱، ص۲۹۷؛ ایروانی، دروس تمهیدیة فی تفسیر آیات الأحکام، ۱۴۲۸ق، ج۱، ص۵۶.</ref> و برای کسی که نمیخواهد نماز بهجا آورد، واجب نیست و لذا در صورت ترک آن، عقاب نمیشود.<ref>ایروانی، دروس تمهیدیة فی تفسیر آیات الأحکام، ۱۴۲۸ق، ج۱، ص۵۶.</ref> | ||
==شستن صورت== | ==شستن صورت== | ||
از نظر فقها همانگونه که در آیه آمده «فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ؛ صورتهایتان را بشویید»، صورت، اولین عضوی است که در وضو، واجب است شسته شود.<ref>محقق اردبیلی، زبدة البیان، المکتبة المرتضویة لإحیاء الآثار الجعفریة، ص۱۶.</ref> واژه «وُجُوه» جمع «وَجه» به معنای چهره و صورت است.<ref>دهخدا، فرهنگلغت دهخدا، ۱۳۷۷ش، ذیل واژه «وجه».</ref> فقهای امامیه با توجه به برخی روایات<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۳۰ق، ج۵، ص۸۸-۸۹.</ref> گفتهاند در شستن صورت برای وضو، از جهت طول، از رستنگاه (جایی که موی سر میروید) تا پایین چانه و از جهت عَرْض، مقداری که بین دو انگشت میانه و شست قرار دارد، واجب است شسته شود.<ref>فاضل جواد، مسالک الافهام الی آیات الاحکام، ۱۳۶۵ش، ج۱، ص۳۸-۴۰.</ref> | از نظر فقها همانگونه که در آیه آمده «فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ؛ صورتهایتان را بشویید»، صورت، اولین عضوی است که در وضو، واجب است شسته شود.<ref>محقق اردبیلی، زبدة البیان، المکتبة المرتضویة لإحیاء الآثار الجعفریة، ص۱۶.</ref> واژه «وُجُوه» جمع «وَجه» به معنای چهره و صورت است.<ref>دهخدا، فرهنگلغت دهخدا، ۱۳۷۷ش، ذیل واژه «وجه».</ref> فقهای امامیه با توجه به برخی روایات<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۳۰ق، ج۵، ص۸۸-۸۹.</ref> گفتهاند در شستن صورت برای وضو، از جهت طول، از رستنگاه (جایی که موی سر میروید) تا پایین چانه و از جهت عَرْض، مقداری که بین دو انگشت میانه و شست قرار دارد، واجب است شسته شود.<ref>فاضل جواد، مسالک الافهام الی آیات الاحکام، ۱۳۶۵ش، ج۱، ص۳۸-۴۰.</ref> | ||
فقهای [[شافعیه]] بر این نظرند که از جهت طول، لازم است زیر چانه نیز شسته شود.<ref>مغنیة، الفقه علی المذاهب الخمسة، ص۳۵.</ref> [[حنابله]] برخلاف فقهای [[مالکیه]]، [[شافعیه]] و [[حنفیه]] بر این نظرند که از جهت پهنا و عرض، گوشها جزء صورت بوده و شستن آنها در وضو واجب است.<ref>جزیری، الفقه علی المذاهب الاربعة، ج۱، ص۶۴.</ref> | فقهای [[شافعیه]] بر این نظرند که از جهت طول، لازم است زیر چانه نیز شسته شود.<ref>مغنیة، الفقه علی المذاهب الخمسة، ۱۴۲۱ق، ص۳۵.</ref> [[حنابله]] برخلاف فقهای [[مالکیه]]، [[شافعیه]] و [[حنفیه]] بر این نظرند که از جهت پهنا و عرض، گوشها جزء صورت بوده و شستن آنها در وضو واجب است.<ref>جزیری، الفقه علی المذاهب الاربعة، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۶۴.</ref> | ||
==شستن دستها== | ==شستن دستها== | ||
بنا به اجماع فقهای مسلمان، با توجه به آنچه در آیه آمده «فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ؛ صورت و دستهایتان را تا آرنج بشویید.»، شستن دستها در وضو واجب است.<ref>محقق اردبیلی، زبدة البیان، المکتبة المرتضویة لإحیاء الآثار الجعفریة، ص۱۶؛ مغنیة، الفقه علی المذاهب الخمسة، ص۳۶.</ref> در اینکه چه مقداری از دست واجب است شسته شود و جهت شستشوی دست به چه صورت است، میان فقهای امامیه و [[اهل سنت]] اختلاف نظر وجود دارد:<ref>فاضل جواد، مسالک الافهام الی آیات الاحکام، ۱۳۶۵ش، ج۱، ص۴۲-۴۳.</ref> | بنا به اجماع فقهای مسلمان، با توجه به آنچه در آیه آمده «فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ؛ صورت و دستهایتان را تا آرنج بشویید.»، شستن دستها در وضو واجب است.<ref>محقق اردبیلی، زبدة البیان، المکتبة المرتضویة لإحیاء الآثار الجعفریة، ص۱۶؛ مغنیة، الفقه علی المذاهب الخمسة، ۱۴۲۱ق، ص۳۶.</ref> در اینکه چه مقداری از دست واجب است شسته شود و جهت شستشوی دست به چه صورت است، میان فقهای امامیه و [[اهل سنت]] اختلاف نظر وجود دارد:<ref>فاضل جواد، مسالک الافهام الی آیات الاحکام، ۱۳۶۵ش، ج۱، ص۴۲-۴۳.</ref> | ||
*فقهای امامیه اجماع دارند بر اینکه واجب است در وضو آرنج نیز شسته شود و همچنین واجب است که جهتِ شستن دستها از آرنج به سمت نوک انگشتان باشد؛<ref>شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۴۵۰-۴۵۱؛ سبزواری، مهذب الاحکام، دار التفسیر، ج۲، ص۳۳۳.</ref> چرا که اولاً بنا به نظر برخی، کلمه «إلی» در «إلی المرافق» بهمعنای «مع»، یعنی همراهی است و بدین معناست که در وضو، شستن آرنج نیز لازم است.<ref>شیخ طوسی، الخلاف، ج۱، ص۷۸؛ همدانی، مصباح الفقیه، ۱۴۱۸ق، ج۲، ص۳۲۱.</ref> ثانیاً چه در وضو و چه در غیر وضو، شستن دست بهطور طبیعی از بالا به پایین است و شستن آن از پایین به بالا اگرچه ممکن است، ولی طبیعی و معمول نیست<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۶۳ش، ج۵، ص۲۲۱.</ref> و ثالثاً از [[سنت|سنت پیامبر(ص)]] و [[سنت|امامان معصوم(ع)]]، وجوب شستن دستها از آرنج به سمت نوک انگشتان و همچنین شستن خود آرنج فهمیده میشود.<ref>برای نمونه نگاه کنید به حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱، ص۳۸۷ و ۳۹۳؛ فاضل مقداد، کنز العرفان فی فقه القرآن، ج۱، ص۱۰؛ غروی تبریزی، التنقیح فی شرح العروة الوثقی (تقریرات درس خارج فقه آیتالله سید ابوالقاسم خویی)، ج۵، ص۸۱.</ref> | *فقهای امامیه اجماع دارند بر اینکه واجب است در وضو آرنج نیز شسته شود و همچنین واجب است که جهتِ شستن دستها از آرنج به سمت نوک انگشتان باشد؛<ref>شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، دار احیاء التراث العربی، ج۳، ص۴۵۰-۴۵۱؛ سبزواری، مهذب الاحکام، دار التفسیر، ج۲، ص۳۳۳.</ref> چرا که اولاً بنا به نظر برخی، کلمه «إلی» در «إلی المرافق» بهمعنای «مع»، یعنی همراهی است و بدین معناست که در وضو، شستن آرنج نیز لازم است.<ref>شیخ طوسی، الخلاف، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۷۸؛ همدانی، مصباح الفقیه، ۱۴۱۸ق، ج۲، ص۳۲۱.</ref> ثانیاً چه در وضو و چه در غیر وضو، شستن دست بهطور طبیعی از بالا به پایین است و شستن آن از پایین به بالا اگرچه ممکن است، ولی طبیعی و معمول نیست<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۶۳ش، ج۵، ص۲۲۱.</ref> و ثالثاً از [[سنت|سنت پیامبر(ص)]] و [[سنت|امامان معصوم(ع)]]، وجوب شستن دستها از آرنج به سمت نوک انگشتان و همچنین شستن خود آرنج فهمیده میشود.<ref>برای نمونه نگاه کنید به حر عاملی، وسائل الشیعه، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۳۸۷ و ۳۹۳؛ فاضل مقداد، کنز العرفان فی فقه القرآن، ۱۳۷۳ش، ج۱، ص۱۰؛ غروی تبریزی، التنقیح فی شرح العروة الوثقی (تقریرات درس خارج فقه آیتالله سید ابوالقاسم خویی)، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۸۱.</ref> | ||
*از نظر بیشتر فقهای اهل سنت شستن آرنج در وضو واجب است.<ref>فخر رازی، التفسیر الکبیر، ج۱۱، ص۳۰۳؛ جمعی از نویسندگان، الموسوعة الفقهیة الکویتیة، ج۳۷، ص۳۰.</ref> برخی فقیهان اهل سنت گفتهاند از آیه چنین برداشت میشود که جهت شستن دستها باید از نوک انگشتان به سمت آرنج باشد.<ref>فخر رازی، التفسیر الکبیر، ج۱۱، ص۳۰۴؛ جزیری، الفقه علی المذاهب الاربعة، ج۱، ص۶۳.</ref> بهگفته [[فخر رازی]] از نظر بیشتر فقهای [[اهل سنت و جماعت|اهل سنت]]، شستن دستها از آرنج به سمت نوک انگشتان، خللی در صحت وضو وارد نمیکند، ولی بهتر آن است که از نوک انگشتان به سمت آرنج شسته شود.<ref>فخر رازی، التفسیر الکبیر، ج۱۱، ص۳۰۴.</ref> | *از نظر بیشتر فقهای اهل سنت شستن آرنج در وضو واجب است.<ref>فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۱، ص۳۰۳؛ جمعی از نویسندگان، الموسوعة الفقهیة الکویتیة، ۱۴۲۷ق، ج۳۷، ص۳۰.</ref> برخی فقیهان اهل سنت گفتهاند از آیه چنین برداشت میشود که جهت شستن دستها باید از نوک انگشتان به سمت آرنج باشد.<ref>فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۱، ص۳۰۴؛ جزیری، الفقه علی المذاهب الاربعة، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۶۳.</ref> بهگفته [[فخر رازی]] از نظر بیشتر فقهای [[اهل سنت و جماعت|اهل سنت]]، شستن دستها از آرنج به سمت نوک انگشتان، خللی در صحت وضو وارد نمیکند، ولی بهتر آن است که از نوک انگشتان به سمت آرنج شسته شود.<ref>فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۱، ص۳۰۴.</ref> | ||
==مسح== | ==مسح== | ||
از نظر همه فقهای مسلمان با توجه به این بخش از آیه «وَامْسَحُوا بِرُءُوسِكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَيْنِ؛ و سر و پاهاى خودتان را تا برآمدگى [هر دو پا] مسح كنيد.»، مسح سر و پا در وضو واجب است.<ref>ابنقدامه، المغنی، ج۱، ص۹۲؛ غروی تبریزی، التنقیح فی شرح العروة الوثقی (تقریرات درس خارج فقه آیتالله سید ابوالقاسم خویی)، ج۵، ص۱۰۸.</ref> در کیفیت و چگونگی انجام مسح و محدوده آن، بین فقهای امامیه و اهل سنت، اختلاف نظر وجود دارد.<ref>ابنقدامه، المغنی، ج۱، ص۹۳؛ غروی تبریزی، التنقیح فی شرح العروة الوثقی (تقریرات درس خارج فقه آیتالله سید ابوالقاسم خویی)، ج۵، ص۱۰۸.</ref> | از نظر همه فقهای مسلمان با توجه به این بخش از آیه «وَامْسَحُوا بِرُءُوسِكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَيْنِ؛ و سر و پاهاى خودتان را تا برآمدگى [هر دو پا] مسح كنيد.»، مسح سر و پا در وضو واجب است.<ref>ابنقدامه، المغنی، ۱۳۸۸ق، ج۱، ص۹۲؛ غروی تبریزی، التنقیح فی شرح العروة الوثقی (تقریرات درس خارج فقه آیتالله سید ابوالقاسم خویی)، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۱۰۸.</ref> در کیفیت و چگونگی انجام مسح و محدوده آن، بین فقهای امامیه و اهل سنت، اختلاف نظر وجود دارد.<ref>ابنقدامه، المغنی، ۱۳۸۸ق، ج۱، ص۹۳؛ غروی تبریزی، التنقیح فی شرح العروة الوثقی (تقریرات درس خارج فقه آیتالله سید ابوالقاسم خویی)، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۱۰۸.</ref> | ||
===مسح سر=== | ===مسح سر=== | ||
امامیه و شافعیه معتقدند مسحِ قسمتی از سر، به اندازهای که به آن مسح گفته شود، کافی است.<ref>فاضل مقداد، کنزل العرفان فی فقه القرآن، ج۱، ص۱۰؛ جزیری، الفقه علی المذاهب الاربعة، ج۱، ص۶۲.</ref> از نظر آنها حرف «باء» در «بِرُءُوسِكُمْ» به معنای «بعضی» بوده و منظور از آن کشیدن مسح روی قسمتی از سر است و نه همه آن.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۳۰ق، ج۵، ص۹۶؛ فخر رازی، التفسیر الکبیر، ج۱۱، ص۳۰۴؛ فاضل جواد، مسالک الافهام إلی آیات الاحکام، ج۱، ص۴۴.</ref> | امامیه و شافعیه معتقدند مسحِ قسمتی از سر، به اندازهای که به آن مسح گفته شود، کافی است.<ref>فاضل مقداد، کنزل العرفان فی فقه القرآن، ۱۳۷۳ش، ج۱، ص۱۰؛ جزیری، الفقه علی المذاهب الاربعة، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۶۲.</ref> از نظر آنها حرف «باء» در «بِرُءُوسِكُمْ» به معنای «بعضی» بوده و منظور از آن کشیدن مسح روی قسمتی از سر است و نه همه آن.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۳۰ق، ج۵، ص۹۶؛ فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۱، ص۳۰۴؛ فاضل جواد، مسالک الافهام إلی آیات الاحکام، ۱۳۶۵ش، ج۱، ص۴۴.</ref> | ||
البته امامیه با استناد به برخی [[حدیث|روایات]]<ref>شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۶۲.</ref> و [[اجماع]]<ref>محقق اردبیلی، زبدة البیان فی احکام القرآن، ص۱۷.</ref> بر این باورند که آن جزء سر، باید جلوی سر باشد<ref>فاضل جواد، مسالک الافهام إلی آیات الاحکام، ج۱، ص۴۴.</ref> و شافعیه بر این نظرند که در آیه تعیین نکرده است که کدام قسمتی از سر باشد و لذا هر کجای سر را مسح بکشند جایز است.<ref>فخر رازی، التفسیر الکبیر، ج۱۱، ص۳۰۴-۴۰۵.</ref> همچنین از نظر شافعیه شستن یا پاشیدن آب بر روی سر بهجای مسح نیز جایز است؛ ولی امامیه آن را جایز نمیدانند.<ref>مغنیة، الفقه علی المذاهب الخمسة، ص۳۶؛ جزیری، الفقه علی المذاهب الاربعة، ج۱، ص۶۲.</ref> | البته امامیه با استناد به برخی [[حدیث|روایات]]<ref>شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۶۲.</ref> و [[اجماع]]<ref>محقق اردبیلی، زبدة البیان فی احکام القرآن، المکتبة المرتضویة لإحیاء الآثار الجعفریة، ص۱۷.</ref> بر این باورند که آن جزء سر، باید جلوی سر باشد<ref>فاضل جواد، مسالک الافهام إلی آیات الاحکام، ۱۳۶۵ش، ج۱، ص۴۴.</ref> و شافعیه بر این نظرند که در آیه تعیین نکرده است که کدام قسمتی از سر باشد و لذا هر کجای سر را مسح بکشند جایز است.<ref>فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۱، ص۳۰۴-۴۰۵.</ref> همچنین از نظر شافعیه شستن یا پاشیدن آب بر روی سر بهجای مسح نیز جایز است؛ ولی امامیه آن را جایز نمیدانند.<ref>مغنیة، الفقه علی المذاهب الخمسة، ۱۴۲۱ق، ص۳۶؛ جزیری، الفقه علی المذاهب الاربعة، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۶۲.</ref> | ||
از نظر حنابله مسح همه سر و حتی گوشها واجب است.<ref>مغنیة، الفقه علی المذاهب الخمسة، ص۳۶.</ref> مالکیه مسح همه سر غیر از گوشها را واجب دانستهاند و از نظر حنفیه، مسح یکچهارم سر واجب است و فرو کردن سر درون آب یا ریختن آب بر روی آن، کفایت از مسح میکند.<ref>مغنیة، الفقه علی المذاهب الخمسة، ص۳۶.</ref> | از نظر حنابله مسح همه سر و حتی گوشها واجب است.<ref>مغنیة، الفقه علی المذاهب الخمسة، ۱۴۲۱ق، ص۳۶.</ref> مالکیه مسح همه سر غیر از گوشها را واجب دانستهاند و از نظر حنفیه، مسح یکچهارم سر واجب است و فرو کردن سر درون آب یا ریختن آب بر روی آن، کفایت از مسح میکند.<ref>مغنیة، الفقه علی المذاهب الخمسة، ۱۴۲۱ق، ص۳۶.</ref> | ||
===مسح پا=== | ===مسح پا=== | ||
در کشیدن مسح بر روی پاها یا شستن آنها برای وضو میان فقهای امامیه و اهل سنت اختلاف نظر است.<ref>فخر رازی، التفسیر الکبیر، ج۱۱، ص۳۰۵.</ref> امامیه با استناد به سنت پیامبر و امامان معصوم<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱، ص۴۱۸-۴۲۳.</ref> و دلیل اجماع <ref>محقق اردبیلی، زبدة البیان، ص۱۸.</ref> بر این باورند که مسح پا، از نوک انگشتان تا برآمددگی پاها (کعبین)، واجب است و شستن آن بهجای مسح، وضو را باطل میکند؛ حال آنکه بیشتر فقهای اهل سنت با استناد به سنت پیامبر<ref>مسلم، صحیح مسلم، ج۱، ص۲۱۵.</ref> و اجماع صحابه <ref>جمعی از نویسندگان، الموسوعة الفقهیة الکویتیة، ج۴۳، ص۳۵۳.</ref> بر این نظرند که به جای مسح پا، واجب است پاها تا برآمدگی، شسته شود.<ref>جمعی از نویسندگان، الموسوعة الفقهیة الکویتیة، ج۲۲، ص۱۲۱ و ج۴۳، ص۳۵۲.</ref> | در کشیدن مسح بر روی پاها یا شستن آنها برای وضو میان فقهای امامیه و اهل سنت اختلاف نظر است.<ref>فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۱، ص۳۰۵.</ref> امامیه با استناد به سنت پیامبر و امامان معصوم<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۴۱۸-۴۲۳.</ref> و دلیل اجماع <ref>محقق اردبیلی، زبدة البیان، المکتبة المرتضویة لإحیاء الآثار الجعفریة، ص۱۸.</ref> بر این باورند که مسح پا، از نوک انگشتان تا برآمددگی پاها (کعبین)، واجب است و شستن آن بهجای مسح، وضو را باطل میکند؛ حال آنکه بیشتر فقهای اهل سنت با استناد به سنت پیامبر<ref>مسلم، صحیح مسلم، دار إحیاء التراث العربی، ج۱، ص۲۱۵.</ref> و اجماع صحابه <ref>جمعی از نویسندگان، الموسوعة الفقهیة الکویتیة، ۱۴۲۷ق، ج۴۳، ص۳۵۳.</ref> بر این نظرند که به جای مسح پا، واجب است پاها تا برآمدگی، شسته شود.<ref>جمعی از نویسندگان، الموسوعة الفقهیة الکویتیة، ۱۴۲۷ق، ج۲۲، ص۱۲۱ و ج۴۳، ص۳۵۲.</ref> | ||
==اختلاف قرائتها در آیه== | ==اختلاف قرائتها در آیه== | ||
دو قرائت مختلف از آیه وضو وجود دارد که به گفته مفسران، بنا به هر دو قرائت، مسح پا ثابت است:<ref>فخر رازی، التفسیر الکبیر، ج۱۱، ص۳۰۵؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۶۳ش، ج۵، ص۲۲۲.</ref> | دو قرائت مختلف از آیه وضو وجود دارد که به گفته مفسران، بنا به هر دو قرائت، مسح پا ثابت است:<ref>فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۱، ص۳۰۵؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۶۳ش، ج۵، ص۲۲۲.</ref> | ||
#بنا به قرائتهای [[عبدالله بن کثیر مکی|ابنکثیر]]، [[حمزه بن حبیب کوفی|حمزه]]، [[ابو عمرو محمد بن عبدالرحمن|ابوعمر]] و قرائت [[عاصم]] به روایت [[ابوبکر بن عیاش]]، کلمه ««أَرْجُلِكُمْ» به صورت «مجرور» آمده و به کلمه «بِرُءُوسِكُمْ» که خودش «مجرور» است، عطف شده است، براساس آن، همانطور که مسح سر واجب است، مسح پا نیز واجب است.<ref>فخر رازی، التفسیر الکبیر، ج۱۱، ص۳۰۵؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۶۳ش، ج۵، ص۲۲۲.</ref> | #بنا به قرائتهای [[عبدالله بن کثیر مکی|ابنکثیر]]، [[حمزه بن حبیب کوفی|حمزه]]، [[ابو عمرو محمد بن عبدالرحمن|ابوعمر]] و قرائت [[عاصم]] به روایت [[ابوبکر بن عیاش]]، کلمه ««أَرْجُلِكُمْ» به صورت «مجرور» آمده و به کلمه «بِرُءُوسِكُمْ» که خودش «مجرور» است، عطف شده است، براساس آن، همانطور که مسح سر واجب است، مسح پا نیز واجب است.<ref>فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۱، ص۳۰۵؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۶۳ش، ج۵، ص۲۲۲.</ref> | ||
#بنا به قرائتهای [[نافع بن عبدالرحمن|نافع]]، [[عبدالله بن عامر دمشقی|ابنعامر]] و [[قرائت حفص از عاصم]]، واژه «أَرْجُلَكُمْ» به صورت «منصوب» آمده و به کلمه «بِرُءُوسِكُمْ»، اگرچه إعراب ظاهری آن «مجرور» است،{{یاد|اعراب ظاهری کلمه «رؤسکم» به سبب این که حرف «باء» بر سر آن آمده، «مجرور» است؛ اما چون خود کلمه «بِرُءُوسِكُمْ»، مفعول است برای فعل «امْسَحُوا» و مفعول نیز طبق قواعد ادبیات عرب باید «منصوب» باشد، گفته میشود اِعراب این کلمه در محل منصوب و به منزله آن است. منظو از اِعراب، تغییر در حرکت آخر کلمات، بهواسطه دخالت عوامل لفظی است که گاهی ظاهری و گاهی غیر ظاهری است. (طباطبایی، المیزان، ۱۳۶۳ش، ج۵، ص۲۲۲؛ صفایی بوشهری، بدایة النحو، ۱۳۹۶ش، ص۸۱ و ص۹۴-۹۵.)}} عطف شده است، بنابراین، همانطور که مسح سر واجب است، مسح پاها نیز واجب است.<ref>فخر رازی، التفسیر الکبیر، ج۱۱، ص۳۰۵؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۶۳ش، ج۵، ص۲۲۲.</ref> | #بنا به قرائتهای [[نافع بن عبدالرحمن|نافع]]، [[عبدالله بن عامر دمشقی|ابنعامر]] و [[قرائت حفص از عاصم]]، واژه «أَرْجُلَكُمْ» به صورت «منصوب» آمده و به کلمه «بِرُءُوسِكُمْ»، اگرچه إعراب ظاهری آن «مجرور» است،{{یاد|اعراب ظاهری کلمه «رؤسکم» به سبب این که حرف «باء» بر سر آن آمده، «مجرور» است؛ اما چون خود کلمه «بِرُءُوسِكُمْ»، مفعول است برای فعل «امْسَحُوا» و مفعول نیز طبق قواعد ادبیات عرب باید «منصوب» باشد، گفته میشود اِعراب این کلمه در محل منصوب و به منزله آن است. منظو از اِعراب، تغییر در حرکت آخر کلمات، بهواسطه دخالت عوامل لفظی است که گاهی ظاهری و گاهی غیر ظاهری است. (طباطبایی، المیزان، ۱۳۶۳ش، ج۵، ص۲۲۲؛ صفایی بوشهری، بدایة النحو، ۱۳۹۶ش، ص۸۱ و ص۹۴-۹۵.)}} عطف شده است، بنابراین، همانطور که مسح سر واجب است، مسح پاها نیز واجب است.<ref>فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۱، ص۳۰۵؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۶۳ش، ج۵، ص۲۲۲.</ref> | ||
فخر رازی معتقد است که اگرچه هر دوی این قرائتها بر واجب بودن مسح پاها دلالت میکند؛ ولی روایات زیادی در وجوب شستن پاها بهجای مسح آن، وارد شده، ضمن آن که شستن، مشتمل بر مسح نیز هست و لذا به [[احتیاط (ابهامزادیی)|احتیاط]] نیز نزدیکتر است.<ref>فخر رازی، التفسیر الکبیر، ج۱۱، ۳۰۶.</ref> گروهی دیگر گفتهاند ظاهر آیه بر وجوب مسح پا و سنت پیامبر بر وجوب شستن آن دلالت میکند و این بدین معناست که آیه بهوسیله سنت، [[ناسخ و منسوخ|نسخ]] شده و لذا شستن پا در وضو واجب است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۶۳ش، ج۵، ۲۲۴.</ref> | فخر رازی معتقد است که اگرچه هر دوی این قرائتها بر واجب بودن مسح پاها دلالت میکند؛ ولی روایات زیادی در وجوب شستن پاها بهجای مسح آن، وارد شده، ضمن آن که شستن، مشتمل بر مسح نیز هست و لذا به [[احتیاط (ابهامزادیی)|احتیاط]] نیز نزدیکتر است.<ref>فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۱، ۳۰۶.</ref> گروهی دیگر گفتهاند ظاهر آیه بر وجوب مسح پا و سنت پیامبر بر وجوب شستن آن دلالت میکند و این بدین معناست که آیه بهوسیله سنت، [[ناسخ و منسوخ|نسخ]] شده و لذا شستن پا در وضو واجب است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۶۳ش، ج۵، ۲۲۴.</ref> | ||
برخی دیگر از فقیهان اهل سنت براین باورند که کلمه «أَرْجُلَكُمْ» در آیه به کلمه «وُجُوهَكُمْ»، عطف میشود و بر این اساس، همانگونه که شستن صورت در وضو واجب است، شستن پاها نیز واجب است.<ref>جمعی از نویسندگان، الموسوعة الفقهیة الکویتیة، ج۴۳، ص۳۵۲.</ref> کسانی نیز مانند [[حسن بصری]] و [[ابن جریر طبری]]، صاحب تفسیر و [[تاریخ طبری]]، بنا به نقل فخر رازی، بر این نظرند که [[مکلف]] مخیر است بین این که پاها را در وضو بشوید یا مسح بکشد.<ref>فخر رازی، التفسیر الکبیر، ج۱۱، ص۳۰۵. | برخی دیگر از فقیهان اهل سنت براین باورند که کلمه «أَرْجُلَكُمْ» در آیه به کلمه «وُجُوهَكُمْ»، عطف میشود و بر این اساس، همانگونه که شستن صورت در وضو واجب است، شستن پاها نیز واجب است.<ref>جمعی از نویسندگان، الموسوعة الفقهیة الکویتیة، ۱۴۲۷ق، ج۴۳، ص۳۵۲.</ref> کسانی نیز مانند [[حسن بصری]] و [[ابن جریر طبری]]، صاحب تفسیر و [[تاریخ طبری]]، بنا به نقل فخر رازی، بر این نظرند که [[مکلف]] مخیر است بین این که پاها را در وضو بشوید یا مسح بکشد.<ref>فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱۱، ص۳۰۵. | ||
</ref> | </ref> | ||
خط ۸۸: | خط ۸۸: | ||
* دهخدا، علیاکبر، فرهنگلغت دهخدا، تهران، انتشارات روزنه، ۱۳۷۷ش. | * دهخدا، علیاکبر، فرهنگلغت دهخدا، تهران، انتشارات روزنه، ۱۳۷۷ش. | ||
* فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۲۰ق. | * فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۲۰ق. | ||
*جزیری، عبدالرحمن، الفقه علی المذاهب الاربعة، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ دوم، ۱۴۲۴ق. | |||
* جمعی از نویسندگان، الموسوعة الفقهیة الکویتیة، کویت، دار السلاسل، ۱۴۲۷ق. | * جمعی از نویسندگان، الموسوعة الفقهیة الکویتیة، کویت، دار السلاسل، ۱۴۲۷ق. | ||
* سبزواری، سید عبدالاعلی، مهذب الاحکام، قم، دار التفسیر، بیتا. | * سبزواری، سید عبدالاعلی، مهذب الاحکام، قم، دار التفسیر، بیتا. | ||
خط ۹۹: | خط ۱۰۰: | ||
* همدانی، آقا رضا، مصباح الفقیه، قم، المؤسسة الجعفریة لإحیاء التراث، ۱۴۱۸ق. | * همدانی، آقا رضا، مصباح الفقیه، قم، المؤسسة الجعفریة لإحیاء التراث، ۱۴۱۸ق. | ||
*حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، قم، مؤسسه آل البیت، ۱۴۱۶ق. | *حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، قم، مؤسسه آل البیت، ۱۴۱۶ق. | ||
*شیخ طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، احیاء التراث العربی، بیتا. | *شیخ طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بیتا. | ||
*صفایی بوشهری، غلامعلی، بدایة النحو، قم، مرکز مدیریت حوزههای علمیه، ۱۳۹۶ش. | *صفایی بوشهری، غلامعلی، بدایة النحو، قم، مرکز مدیریت حوزههای علمیه، ۱۳۹۶ش. | ||
*طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی التفسیر القرآن، قم، انتشارات اسماعیلیان، | *طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی التفسیر القرآن، قم، انتشارات اسماعیلیان، ۱۳۶۳ش. | ||
*غروی تبریزی، میرزاعلی، التنقیح فی شرح العروة الوثقی (تقریرات درس خارج فقه آیتالله سید ابوالقاسم خویی)، قم، مؤسسه آل البیت، ۱۴۱۰ق. | *غروی تبریزی، میرزاعلی، التنقیح فی شرح العروة الوثقی (تقریرات درس خارج فقه آیتالله سید ابوالقاسم خویی)، قم، مؤسسه آل البیت، ۱۴۱۰ق. | ||
*فاضل مقداد، مقداد بن عبدالله، کنز العرفان فی فقه القرآن، تهران، انتشارات مرتضوی، ۱۳۷۳ش. | *فاضل مقداد، مقداد بن عبدالله، کنز العرفان فی فقه القرآن، تهران، انتشارات مرتضوی، ۱۳۷۳ش. |