|
|
خط ۷۳: |
خط ۷۳: |
|
| |
|
| قول به تخییر نیز بیاید | | قول به تخییر نیز بیاید |
|
| |
| == منظور از «كَعبَین» در آیه ==
| |
| «كَعبَین»، تثنیه «كَعب» است و برای آن سه معنا ذکر شده است:
| |
| * استخوان برآمده روی پا.
| |
| * مفصل بین ساق پا و قدم پا که استخوان ساق بر روی آن قرار میگیرد.
| |
| * استخوان (قوزک) بر آمده در دو طرف طرف مفصل پا.<ref>. مکارم شیرازی، تفسیرنمونه، ۱۳۷۴ش، ج۴، ص۲۸۸؛ ر. ک: فرهنگ ابجدی عربی ـ فارسی، ص۷۳۰.</ref>
| |
|
| |
| در بیان چرایی و علت تعبیر «كَعبَین» در این [[آیه]] بین علمای شیعه و سنی اختلاف نظر است.
| |
|
| |
| در نظر علمای اهل سنت کعب به معنای سوم (استخوان بر آمده در دو طرف طرف مفصل پا) است؛ در نتیجه از آنجا که در هر پا دو عدد قوزک وجود دارد، تعبیر به كَعبَین آمده است و منظور تنها یک پای شخص وضو گیرنده است. اما مَرافِق به جهت نگاه به تمام وضو گیرندگان جمع بسته شده است.<ref>. رجوع کنید به: شوکانی، فتح القدیر، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۲۲، شیخ مفید، المقنعة، ۱۴۱۳ق، ص۴۴ - ۴۵.</ref>
| |
|
| |
| علمای شیعه با رد معنای سوم کعب، برخی معنای اول را برگزیدهاند و برخی معنای دوم را و تثنیه کعبین را نیز به جهت وجود کعب(استخوان برآمده روی پا یا مفصل ساق پا) در هر دو پا دانستهاند نه دو کعب موجود در یک پا.<ref>ابنزهره حلبی، غنیة النزوع إلی علمی الأصول و الفروع، ۱۴۱۷ق، ص۵۸.</ref> {{یاد|همچنین در کتاب لغوی قاموس قرآن شبیه این مطلب آمده و نویسنده میگوید:تثنیه آمدن کعبین برای آن است که بفهماند در هر پا یک کعب وجود دارد درباره دستها که «المرافق» آمده روشن است که نسبت به عموم مردم است و گرنه معلوم است که هر شخص دو مرفق دارد و اگر «الی الکعاب» گفته میشد بیشتر احتمال میرفت که در هر پا دو قوزک مراد است. نک: قرشی، قاموس قرآن، ۱۳۷۱ش، ج۶، ص۱۱۳.}} <ref> جرجانی، تفسیر شاهی، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۳۱، وی میگوید:کعبین گفتن دلیل است که مراد از کعب ظنبوب نیست چنانچه عامه گفتهاند، بلکه مفصل یا قبۀ قدم است چنانچه بعضی گفتهاند؛ زیرا که اگر مراد از کعبین ظنبوبین بود هر آینه لازم بود که به صیغۀ جمع (کعاب) میگفت نه تثنیه (کعبین) چون که در هر یک نفر چهار تا است در هر قدم دو تا؛ یکی راست دیگری چپ و آوردن مرفق با صیغۀ جمع (مرافق) موجب احتمال دیگری نمیبود؛ زیرا در یک نفر دو تا مرفق یکی در دست راست و دیگری در دست چپ است، از اینست جمع آوردن مرافق را باید مجموع افراد مکلفین حمل کرد تا اینکه مصداق محقق باشد و اما در کعب اگر جمع میگفت محتاج به حمل به افراد مکلفین نمیشد؛ از جهت تحقق جمع در هر فردی، پس تثنیه آوردن کعب دلیل است بر اینکه در هر فرد مکلف دارای دو تا کعب است؛ یکی در قدم راست و دیگری در قدم چپ</ref>
| |
|
| |
| ===اشکالات نظریه اهل سنت===
| |
| * طبق نظر اهل سنت هر انسان چهار کعب دارد، پس آوردن «كِعاب» -به صیغه جمع- نه تنها اشکالی نداشت بلکه هم با معنای سوم مورد نظر اهل سنت هماهنگی داشت و هم مطابق با سیاق و عبارت قبلی (مَرافِق) بود، در حالیکه قرآن از این تعبیر استفاده نکرده است.<ref>جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ج۲۲، ص۹۶.</ref><ref>سیدمرتضی، الانتصار فی انفرادات الإمامیة، ۱۴۱۵ق، ص۱۱۶.</ref>
| |
| * اگر منظور از [[آیه]] تنها یک پا باشد در این صورت چه بسا چنین نتیجهگیری شود که مسح بر یک پا کافی است؛ با آنکه بنابر فتوای اهل سنت شستن هر دو پا واجب است.
| |
| * مشکل دیگر این است که در این صورت غایت و انتهای مسح و اینکه به سمت کدام کعب باید باشد مبهم خواهد بود.<ref>جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ج۲۲، ص۹۶.</ref>
| |
|
| |
|
| |
|
| ==جستارهای وابسته== | | ==جستارهای وابسته== |