پرش به محتوا

ابراء: تفاوت میان نسخه‌ها

۴ بایت حذف‌شده ،  ‏۱ اوت ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:


==تعریف و جایگاه==
==تعریف و جایگاه==
ابراء صرف‌نظر کردن صاحب‌ حق از حقی است که در [[ذمه]] مدیون قرار دارد و نتیجه آن سقوط تعهد از [[ذمه]] مدیون است.<ref>شهیدثانی، الروضة البهیة، ۱۴۱۰ق، ج۳، ص۱۹۳.</ref> ابراء در کلمات [[مجتهد|فقهای امامیه]] حول محور برخی از ویژگی‌های آن نظیر اسقاطِ‌ حق‌<ref>مروارید، الينابيع الفقهية، ۱۴۱۰ق، ج۱۸، ص۵۴؛ شهید ثانی، الروضة البهية، ۱۴۱۰ق، ج۳، ص۱۹۳</ref> اسقاط‌ِ‌ مال‌<ref>علمه حلی، تذكرة الفقهاء، ۱۴۲۵ق، ج۱۴، ص۳۰۵.</ref> اسقاط‌ِ ما‌فی‌الذمه<ref>محقق حلی، شرائع الاسلام، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۱۰۱۵؛ امام خمینی، تحرير الوسيلة، دارالعلم، ۱۴۲۱ق، ص۵۵۲.</ref> ذکر شده است؛ اما همه قبول دارند که ابراء از اسباب سقوط تعهد است که نتیجه آن برائت ذمه مدیون توسط صاحب حق است.<ref>سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، ۱۳۶۶ش، ج۱، ص۳۴.</ref> در‌ کتاب‌های‌ فقهی‌ احکام‌ ابراء‌ به‌ صورت‌ مستقل‌ و جداگانه در‌ یک‌ باب‌ نیامده‌ است‌؛ بلکه‌ در ضمن بیان تفاوت ابراء با‌ سایر‌ معاملات‌ در‌ باب‌های [[هبه]]،<ref>محقق حلی، شرائع الإسلام، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۱۷۹.</ref> [[کفالت]]،<ref>علامه حلی، تبصرة المتعلمین، ۱۴۱۱ق، ص۱۳۲.</ref> [[حواله]]،<ref>بحرانی، الحدائق الناضرة، دار الطباعة، ج۲، ص۵۰.</ref> [[ضمان]]، <ref>نجفی، جواهرالکلام، ۱۴۰۴ق، ج۲۶، ص۱۲۷و۱۲۸.</ref> و [[ازدواج|نکاح]]<ref>حکیم، منهاج الصالحین، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۳۰۷؛ خویی، منهاج الصالحین، مؤسسة الخوئی، ج۲، ص۲۹۰.</ref> مطرح‌ شده‌ است. فقها ابراء را لازم (رجوع در ابراء جایز نیست) می‌دانند<ref>شیخ طوسی، المبسوط، ۱۳۸۷ق، ج۲، ص۸۰؛ ابن‌براج، المهذب، ۱۴۰۶ق، ج۱، ص۳۵۴.</ref> و قرار دادن خیار در آن (حتی [[خیار شرط]]) را جایز نمی‌دانند.<ref>شیخ انصاری، المکاسب، ۱۴۱۵ق، ج۵، ص۱۴۸؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۲۳، ص۶۴.</ref>
ابراء صرف‌نظر کردن صاحب‌ حق از حقی است که در [[ذمه]] مدیون قرار دارد و نتیجه آن سقوط تعهد از [[ذمه]] مدیون است.<ref>شهیدثانی، الروضة البهیة، ۱۴۱۰ق، ج۳، ص۱۹۳.</ref> ابراء در کلمات [[مجتهد|فقهای امامیه]] حول محور برخی از ویژگی‌های آن نظیر اسقاطِ‌ حق‌<ref>مروارید، الینابیع الفقهیة، ۱۴۱۰ق، ج۱۸، ص۵۴؛ شهید ثانی، الروضة البهیة، ۱۴۱۰ق، ج۳، ص۱۹۳</ref> اسقاط مال‌<ref>علمه حلی، تذکرة الفقهاء، ۱۴۲۵ق، ج۱۴، ص۳۰۵.</ref> اسقاط‌ِ ما‌فی‌الذمه<ref>محقق حلی، شرائع الاسلام، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۱۰۱۵؛ امام خمینی، تحریر الوسیلة، دارالعلم، ۱۴۲۱ق، ص۵۵۲.</ref> ذکر شده است؛ اما همه قبول دارند که ابراء از اسباب سقوط تعهد است که نتیجه آن برائت ذمه مدیون توسط صاحب حق است.<ref>سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، ۱۳۶۶ش، ج۱، ص۳۴.</ref> در‌ کتاب‌های‌ فقهی‌ احکام‌ ابراء‌ به‌ صورت‌ مستقل‌ و جداگانه در‌ یک‌ باب‌ نیامده‌ است‌؛ بلکه‌ در ضمن بیان تفاوت ابراء با‌ سایر‌ معاملات‌ در‌ باب‌های [[هبه]]،<ref>محقق حلی، شرائع الإسلام، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۱۷۹.</ref> [[کفالت]]،<ref>علامه حلی، تبصرة المتعلمین، ۱۴۱۱ق، ص۱۳۲.</ref> [[حواله]]،<ref>بحرانی، الحدائق الناضرة،‌ دار الطباعة، ج۲، ص۵۰.</ref> [[ضمان]]،<ref>نجفی، جواهرالکلام، ۱۴۰۴ق، ج۲۶، ص۱۲۷و۱۲۸.</ref> و [[ازدواج|نکاح]]<ref>حکیم، منهاج الصالحین، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۳۰۷؛ خویی، منهاج الصالحین، مؤسسة الخوئی، ج۲، ص۲۹۰.</ref> مطرح‌ شده‌ است. فقها ابراء را لازم (رجوع در ابراء جایز نیست) می‌دانند<ref>شیخ طوسی، المبسوط، ۱۳۸۷ق، ج۲، ص۸۰؛ ابن‌براج، المهذب، ۱۴۰۶ق، ج۱، ص۳۵۴.</ref> و قرار دادن خیار در آن (حتی [[خیار شرط]]) را جایز نمی‌دانند.<ref>شیخ انصاری، المکاسب، ۱۴۱۵ق، ج۵، ص۱۴۸؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۲۳، ص۶۴.</ref>


نظام حقوقی [[ایران]] نیز به تبعیت از [[فقه امامیه]]، ابراء را [[ایقاع]] دانسته است.<ref>شهیدی، سقوط تعهدات، ۱۳۹۰ش، ج۵، ص۱۳۲.</ref>
نظام حقوقی [[ایران]] نیز به تبعیت از [[فقه امامیه]]، ابراء را [[ایقاع]] دانسته است.<ref>شهیدی، سقوط تعهدات، ۱۳۹۰ش، ج۵، ص۱۳۲.</ref>
خط ۱۴: خط ۱۴:
مشهور [[مجتهد|فقهای امامیه]] ماهیت ابراء را اسقاط می‌دانند<ref>سید مرتضی، الانتصار، ۱۴۱۵ق، ص۲۷۱؛ شیخ طوسی، المبسوط، ۱۳۸۷ق، ج۲، ص۴۰۲؛ علامه حلی، شرائع الإسلام، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۲۷۶؛ خویی، مصباح الفقاهة، ۱۴۱۷ق، ج۶، ص۲۷۰.</ref> اما [[شهید اول]] در [[القواعد و الفوائد|کتاب القواعد و الفوائد]] ابراء را مردد میان اسقاط و تملیک می‌داند.<ref>شهید اول، القواعد و الفوائد، ۱۴۰۰ق، ج۱، ص۲۹۲.</ref>
مشهور [[مجتهد|فقهای امامیه]] ماهیت ابراء را اسقاط می‌دانند<ref>سید مرتضی، الانتصار، ۱۴۱۵ق، ص۲۷۱؛ شیخ طوسی، المبسوط، ۱۳۸۷ق، ج۲، ص۴۰۲؛ علامه حلی، شرائع الإسلام، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۲۷۶؛ خویی، مصباح الفقاهة، ۱۴۱۷ق، ج۶، ص۲۷۰.</ref> اما [[شهید اول]] در [[القواعد و الفوائد|کتاب القواعد و الفوائد]] ابراء را مردد میان اسقاط و تملیک می‌داند.<ref>شهید اول، القواعد و الفوائد، ۱۴۰۰ق، ج۱، ص۲۹۲.</ref>


فقها ابراء را [[ایقاعات|ایقاع]] (نوعی صیغه شرعی یک‌طرفه است که فقط به اراده‌ی صاحب حق محقق می‌شود و احتیاجی به الفاظ قبول ندارد) می‌دانند<ref>حسینی عاملی، مفتاح الکرامة فی شرح قواعد العلامة، دار إحياء التراث العربی، ج۲۲، ص۱۱۰و۱۱؛ شهید ثانی، مسالک الأفهام، ۱۴۱۳ق، ج۶، ص۱۵؛ محقق سبزواری، كفاية الاحكام، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۲۷؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۲۸، ص۱۶۵.</ref> که در این صورت نتیجه آن اسقاط‌ حق (یعنی زائل نمودن حق اعم از مالی و غیر مالی<ref>انصاری، دانشنامه حقوق خصوصی، ۱۳۸۴ش، ج۱، ص۲۷۲.</ref>) است و رضایت و قبول مدیون در تحقق آن نقشی ندارد.<ref>شهید ثانی، الروضة البهية، ۱۴۱۰ق، ج۳، ص۱۹۳.</ref>
فقها ابراء را [[ایقاعات|ایقاع]] (نوعی صیغه شرعی یک‌طرفه است که فقط به ارادۀ صاحب حق محقق می‌شود و احتیاجی به الفاظ قبول ندارد) می‌دانند<ref>حسینی عاملی، مفتاح الکرامة فی شرح قواعد العلامة،‌ دار إحیاء التراث العربی، ج۲۲، ص۱۱۰و۱۱؛ شهید ثانی، مسالک الأفهام، ۱۴۱۳ق، ج۶، ص۱۵؛ محقق سبزواری، کفایة الاحکام، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۲۷؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۲۸، ص۱۶۵.</ref> که در این صورت نتیجه آن اسقاط‌ حق (یعنی زائل نمودن حق اعم از مالی و غیر مالی<ref>انصاری، دانشنامه حقوق خصوصی، ۱۳۸۴ش، ج۱، ص۲۷۲.</ref>) است و رضایت و قبول مدیون در تحقق آن نقشی ندارد.<ref>شهید ثانی، الروضة البهیة، ۱۴۱۰ق، ج۳، ص۱۹۳.</ref>


در مقابل نظریه مشهور برخی از فقها نظیر [[شیخ طوسی]]،<ref>شیخ طوسی، المبسوط فی فقه الإمامية، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۳۱۴.</ref> [[حمزة بن علی بن زهره حلبی|ابن‌زهره]]،<ref>ابن‌زهره، غنیه النزوع، مؤسسة الامام الصادق(ع)، ص۳۰۱</ref> [[ابن‌ادریس حلی|ابن‌ادریس]]،<ref>ابن‌ادریس، السرائر، ۱۴۱۰ق، ج۳، ص۱۷۶</ref> [[بیهقی نیشابوری کیدری]] فقیه، ادیب و شاعر [[ایران|ایرانی]] قرن ششم،<ref>بیهقی نیشابوری کیدری، إصباح الشيعة، ۱۴۱۶قق، ص۳۵۰.</ref> ابراء را عقد (قراردادی دوطرفه که نیازمند [[ایجاب و قبول]] طرفین است) دانسته‌اند که در این صورت نتیجه آن تملیک‌ [[دَین]] (صاحب حق حقش را از مالکیت خود خارج کند و به ملکیت متعهد و مدیون درآورد) است و قبول مدیون در تحقق آن لازم است.<ref>ابن‌ادریس، السرائر، ۱۴۱۰ق، ج۳، ص۱۷۶.</ref>  
در مقابل نظریه مشهور برخی از فقها نظیر [[شیخ طوسی]]،<ref>شیخ طوسی، المبسوط فی فقه الإمامیة، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۳۱۴.</ref> [[حمزة بن علی بن زهره حلبی|ابن‌زهره]]،<ref>ابن‌زهره، غنیه النزوع، مؤسسة الامام الصادق(ع)، ص۳۰۱</ref> [[ابن‌ادریس حلی|ابن‌ادریس]]،<ref>ابن‌ادریس، السرائر، ۱۴۱۰ق، ج۳، ص۱۷۶</ref> [[بیهقی نیشابوری کیدری]] فقیه، ادیب و شاعر [[ایران|ایرانی]] قرن ششم،<ref>بیهقی نیشابوری کیدری، إصباح الشیعة، ۱۴۱۶قق، ص۳۵۰.</ref> ابراء را عقد (قراردادی دوطرفه که نیازمند [[ایجاب و قبول]] طرفین است) دانسته‌اند که در این صورت نتیجه آن تملیک‌ [[دَین]] (صاحب حق حقش را از مالکیت خود خارج کند و به ملکیت متعهد و مدیون درآورد) است و قبول مدیون در تحقق آن لازم است.<ref>ابن‌ادریس، السرائر، ۱۴۱۰ق، ج۳، ص۱۷۶.</ref>  


نظریه سومی نیز از سوی [[قطب‌الدین راوندی|راوندی]] مفسر و از شاگردان [[فضل بن حسن طبرسی|شیخ طبرسی]] در قرن ششم در کتاب [[فقه القرآن (کتاب)|فقه القرآن]] مطرح شده است که آن تردید بین عقد و ایقاع بودن ابراء است.<ref>راوندی، فقه القرآن، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۲۹۵.</ref>
نظریه سومی نیز از سوی [[قطب‌الدین راوندی|راوندی]] مفسر و از شاگردان [[فضل بن حسن طبرسی|شیخ طبرسی]] در قرن ششم در کتاب [[فقه القرآن (کتاب)|فقه القرآن]] مطرح شده است که آن تردید بین عقد و ایقاع بودن ابراء است.<ref>راوندی، فقه القرآن، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۲۹۵.</ref>
خط ۲۷: خط ۲۷:
*[[اعراض|اِعراض]]: اعراض مربوط به حقوق عینی (منقول و غیر منقول) مانند حق مالکیت، انتفاع و... است در حالی که ابراء فقط به حقوق دینی و شخصی (امور مالی و تعهدات) اختصاص دارد.<ref>مؤسسه دائرةالمعارف فقه اسلامی، موسوعة الفقه الاسلامی، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۳۱۳.</ref>
*[[اعراض|اِعراض]]: اعراض مربوط به حقوق عینی (منقول و غیر منقول) مانند حق مالکیت، انتفاع و... است در حالی که ابراء فقط به حقوق دینی و شخصی (امور مالی و تعهدات) اختصاص دارد.<ref>مؤسسه دائرةالمعارف فقه اسلامی، موسوعة الفقه الاسلامی، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۳۱۳.</ref>


*[[هبه]]: هبه عقد<ref>حسینی عاملی، مفتاح الکرامه، دار إحياء التراث العربی، ج۹، ص۱۵۵.</ref> و به عین خارجی اختصاص دارد<ref>مؤسسه دائرةالمعارف فقه اسلامی، موسوعة الفقه الاسلامی، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۳۱۴.</ref> در حالی که ابراء ایقاع<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۲۸، ص۱۶۵.</ref> و به حقوق دینی و شخصی اختصاص دارد.<ref>مؤسسه دائرةالمعارف فقه اسلامی، موسوعة الفقه الاسلامی، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۳۱۴.</ref> همچنین هبه مشروط به عدم [[قصد قربت]] است و با وجود قصد قربت صدقه محسوب می‌شود<ref>روحانی، فقه الصادق(ع)، ۱۴۱۲ق، ج۲۰، ص۲۹۸.</ref> در حالی که ابراء مشروط به عدم قصد قربت نیست.<ref>مؤسسه دائرةالمعارف فقه اسلامی، موسوعة الفقه الاسلامی، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۳۱۴.</ref>  
*[[هبه]]: هبه عقد<ref>حسینی عاملی، مفتاح الکرامه،‌ دار إحیاء التراث العربی، ج۹، ص۱۵۵.</ref> و به عین خارجی اختصاص دارد<ref>مؤسسه دائرةالمعارف فقه اسلامی، موسوعة الفقه الاسلامی، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۳۱۴.</ref> در حالی که ابراء ایقاع<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۲۸، ص۱۶۵.</ref> و به حقوق دینی و شخصی اختصاص دارد.<ref>مؤسسه دائرةالمعارف فقه اسلامی، موسوعة الفقه الاسلامی، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۳۱۴.</ref> همچنین هبه مشروط به عدم [[قصد قربت]] است و با وجود قصد قربت صدقه محسوب می‌شود<ref>روحانی، فقه الصادق(ع)، ۱۴۱۲ق، ج۲۰، ص۲۹۸.</ref> در حالی که ابراء مشروط به عدم قصد قربت نیست.<ref>مؤسسه دائرةالمعارف فقه اسلامی، موسوعة الفقه الاسلامی، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۳۱۴.</ref>  


*[[صدقه]]: صدقه در اصطلاح [[مجتهد|فقها]] به دو معنای عام (هرگونه پرداخت مالی که برای رضایت خدا صورت پذیرد خواه واجب باشد مانند [[زکات]]، [[زکات فطره|فطره]]، [[کفاره|کفارات]]، [[نذر|نذورات]] و خواه [[مستحب]]) <ref>ابن‌سعید، نزهة الناظر، ۱۳۹۴ق، ص۴۸-۵۲.</ref> و خاص (یعنی بخشش اختیاری مال و تملیک آن به دیگران به قصد قربت)<ref>محقق حلی، التنقیح الرائع، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۳۳۷.</ref> آمده است که طبق معنای اول ابراء شامل صدقه می‌شود اما باتوجه به معنای خاص آن شامل ابراء نخواهد شد.<ref>مؤسسه دائرةالمعارف فقه اسلامی، موسوعة الفقه الاسلامی، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۳۱۴.</ref>
*[[صدقه]]: صدقه در اصطلاح [[مجتهد|فقها]] به دو معنای عام (هرگونه پرداخت مالی که برای رضایت خدا صورت پذیرد خواه واجب باشد مانند [[زکات]]، [[زکات فطره|فطره]]، [[کفاره|کفارات]]، [[نذر|نذورات]] و خواه [[مستحب]])<ref>ابن‌سعید، نزهة الناظر، ۱۳۹۴ق، ص۴۸-۵۲.</ref> و خاص (یعنی بخشش اختیاری مال و تملیک آن به دیگران به قصد قربت)<ref>محقق حلی، التنقیح الرائع، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۳۳۷.</ref> آمده است که طبق معنای اول ابراء شامل صدقه می‌شود اما باتوجه به معنای خاص آن شامل ابراء نخواهد شد.<ref>مؤسسه دائرةالمعارف فقه اسلامی، موسوعة الفقه الاسلامی، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۳۱۴.</ref>


==مصادیق فقهی==
==مصادیق فقهی==
خط ۳۶: خط ۳۶:
===ابراء مهریه===
===ابراء مهریه===
{{مقاله اصلی|مهریه}}
{{مقاله اصلی|مهریه}}
باتوجه به اینکه مهریه با عقد به ملکیت زن در می‌آید اگر مهریه چیز عینی باشد عفو آن از طریق هبه است ولی اگر دین باشد عفو آن از طریق ابراء محقق می‌شود و به قبول نیاز ندارد.<ref>شهید ثانی، الروضة البهية، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۳۵۵.</ref>
باتوجه به اینکه مهریه با عقد به ملکیت زن در می‌آید اگر مهریه چیز عینی باشد عفو آن از طریق هبه است ولی اگر دین باشد عفو آن از طریق ابراء محقق می‌شود و به قبول نیاز ندارد.<ref>شهید ثانی، الروضة البهیة، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۳۵۵.</ref>
زن می‌تواند مهریه‌اش را ببخشد پس اگر مهریه به صورت دین در ذمه زوج باشد نتیجه عفو آن همان ابراء خواهد بود و احکام آن را خواهد داشت.<ref>علامه حلی، تحریر الأحکام، ۱۴۲۰ق، ج۳، ص۵۷۹؛ شهید ثانی، مسالک الأفهام، ۱۴۱۳ق، ج۸، ص۲۷۰-۲۷۳؛ سیستانی، منهاج الصالحین، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۹۸.</ref>
زن می‌تواند مهریه‌اش را ببخشد پس اگر مهریه به صورت دین در ذمه زوج باشد نتیجه عفو آن همان ابراء خواهد بود و احکام آن را خواهد داشت.<ref>علامه حلی، تحریر الأحکام، ۱۴۲۰ق، ج۳، ص۵۷۹؛ شهید ثانی، مسالک الأفهام، ۱۴۱۳ق، ج۸، ص۲۷۰-۲۷۳؛ سیستانی، منهاج الصالحین، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۹۸.</ref>


خط ۴۹: خط ۴۹:


===ابراء در بیماری منجر به مرگ===
===ابراء در بیماری منجر به مرگ===
فقها در تصرفات تَبرُّعی (بخشش مال یا منفعتی به دیگرى به قصد نیکی و بدون چشم‌داشت چیزى در مقابل آن) فرد بیمار رو به مرگ نظیر هبه، وقف، صدقه، ابراء و صلح بدون عوض، اختلاف عقیده دارند. برخی از فقها نظیر علامه حلی فقط تا یک سوم از اموال بیمار منجر به مرگ را اجازه می‌دهند<ref>علامه حلی، تبصرة المتعلمین، ۱۴۱۱ق، ص۱۲۰؛ روحانی، فقه الصادق(ع)، ۱۴۱۲ق، ج۲۰، ص۱۱۳و۱۱۴.</ref> ولی برخی نظیر امام خمینی معاملات تَبرُّعی بیمار منجر به مرگ را همانند معاملات در حال صحت و سلامتی می‌دانند.<ref>امام خمینی، تحریر الوسیلة، دارالعلم، ج۲، ۲۲و۲۳؛ حکیم، منهاج الصالحین، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۲۳۵؛ خویی، منهاج الصالحین، مؤسسة الخوئی، ج۲، ص۲۲۹.</ref>
فقها در تصرفات تَبرُّعی (بخشش مال یا منفعتی به دیگری به قصد نیکی و بدون چشم‌داشت چیزی در مقابل آن) فرد بیمار رو به مرگ نظیر هبه، وقف، صدقه، ابراء و صلح بدون عوض، اختلاف عقیده دارند. برخی از فقها نظیر علامه حلی فقط تا یک سوم از اموال بیمار منجر به مرگ را اجازه می‌دهند<ref>علامه حلی، تبصرة المتعلمین، ۱۴۱۱ق، ص۱۲۰؛ روحانی، فقه الصادق(ع)، ۱۴۱۲ق، ج۲۰، ص۱۱۳و۱۱۴.</ref> ولی برخی نظیر امام خمینی معاملات تَبرُّعی بیمار منجر به مرگ را همانند معاملات در حال صحت و سلامتی می‌دانند.<ref>امام خمینی، تحریر الوسیلة، دارالعلم، ج۲، ۲۲و۲۳؛ حکیم، منهاج الصالحین، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۲۳۵؛ خویی، منهاج الصالحین، مؤسسة الخوئی، ج۲، ص۲۲۹.</ref>


===سایر مصادیق===
===سایر مصادیق===
ابراء همچنین در انتقال مال از ذمه بدهکار به ذمه‌ی ضامن<ref>فخرالمحققین، إیضاح الفوائد، ۱۳۸۷ق، ج۲، ص۸۰؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۲۶، ص۱۲۷.</ref> و شخص کفیل در مقابل صاحب حق<ref>امام خمینی، تحریر الوسیلة، دارالعلم، ج۲، ص۳۷. </ref> و مستحب بودن ابراء ذمه میت از دین<ref>علامه حلی، تذكرة الفقهاء، ۱۴۲۵ق، ج۱۳، ص۱۰.</ref> و برائت گرفتن پزشک قبل از شروع درمان از مریض یا ولی او<ref>نجفی، جواهرالکلام، ۱۴۰۴ق، ج۴۳، ص۴۶و۴۷.</ref> مورد بررسی فقها قرار گرفته است.
ابراء همچنین در انتقال مال از ذمه بدهکار به ذمۀ ضامن<ref>فخرالمحققین، إیضاح الفوائد، ۱۳۸۷ق، ج۲، ص۸۰؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۲۶، ص۱۲۷.</ref> و شخص کفیل در مقابل صاحب حق<ref>امام خمینی، تحریر الوسیلة، دارالعلم، ج۲، ص۳۷. </ref> و مستحب بودن ابراء ذمه میت از دین<ref>علامه حلی، تذکرة الفقهاء، ۱۴۲۵ق، ج۱۳، ص۱۰.</ref> و برائت گرفتن پزشک قبل از شروع درمان از مریض یا ولی او<ref>نجفی، جواهرالکلام، ۱۴۰۴ق، ج۴۳، ص۴۶و۴۷.</ref> مورد بررسی فقها قرار گرفته است.


== قاعده‌ اسقاط مالم یجب==
== قاعده‌ اسقاط مالم یجب==
ابراء وقتی صحیح است که دینی وجود داشته باشد و فقها اسقاط دینی را که هنوز به وجود نیامده است اسقاط مالم یجب می‌نامند.<ref>شهیدی، حقوق مدنی، ۱۳۸۳ش، ص۳۵۰.</ref> در فقه امامیه دو دیدگاه در این مسأله وجود دارد:
ابراء وقتی صحیح است که دینی وجود داشته باشد و فقها اسقاط دینی را که هنوز به وجود نیامده است اسقاط مالم یجب می‌نامند.<ref>شهیدی، حقوق مدنی، ۱۳۸۳ش، ص۳۵۰.</ref> در فقه امامیه دو دیدگاه در این مسأله وجود دارد:
بسیاری از فقها ابراء مالم یجب (معدوم کردن چیزی که به وجود نیامده) را باطل می‌دانند<ref>فخرالمحققین، إیضاح الفوائد، ۱۳۸۷ق، ج۴، ص۶۴۰؛ امام خمینی، کتاب البیع، ۱۴۲۱ق، ج۴، ص۱۵۴-۱۶۸.</ref> و معتقدند که فعلیت [[ذمه|اشتغال ذمّه]] (عهده‌دار شدن تکلیف مالی یا غیر مالی)، شرط ابراء است<ref>شیخ طوسی، المبسوط، ۱۳۸۷ق، ج۷، ص۱۰۹؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۲۵، ص۱۱۰؛ علامه حلی، مختلف الشیعه، ۱۴۱۳ق، ج۹، ص۴۵۴-۴۵۷.</ref> و [[محمد بن حسن حلی|فخرالمحققین]] در این مسأله ادعای اجماع کرده است.<ref>فخرالمحققین، إیضاح الفوائد، ۱۳۸۷ق، ج۴، ص۶۴۱، </ref> در مقابل [[مقدس اردبیلی]]، <ref>مقدس اردبیلی، مجمع الفائده و البرهان، ۱۴۰۳ق، ج۱۰، ص۷۷و۷۸.</ref> [[شیخ مرتضی انصاری|شیخ انصاری]]<ref>شیخ انصاری، المکاسب، ۱۴۱۵ق، ج۵، ص۱۸۱.</ref> و [[سید ابوالقاسم خویی|خویی]]، <ref>خویی، مصباح الفقاهة، ۱۴۱۷ق، ج۶، ص۱۲۳.</ref> فعلیت اشتغال ذمه را شرط ندانسته‌اند و در آن مردد شده‌اند.
بسیاری از فقها ابراء مالم یجب (معدوم کردن چیزی که به وجود نیامده) را باطل می‌دانند<ref>فخرالمحققین، إیضاح الفوائد، ۱۳۸۷ق، ج۴، ص۶۴۰؛ امام خمینی، کتاب البیع، ۱۴۲۱ق، ج۴، ص۱۵۴-۱۶۸.</ref> و معتقدند که فعلیت [[ذمه|اشتغال ذمّه]] (عهده‌دار شدن تکلیف مالی یا غیر مالی)، شرط ابراء است<ref>شیخ طوسی، المبسوط، ۱۳۸۷ق، ج۷، ص۱۰۹؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۲۵، ص۱۱۰؛ علامه حلی، مختلف الشیعه، ۱۴۱۳ق، ج۹، ص۴۵۴-۴۵۷.</ref> و [[محمد بن حسن حلی|فخرالمحققین]] در این مسأله ادعای اجماع کرده است.<ref>فخرالمحققین، إیضاح الفوائد، ۱۳۸۷ق، ج۴، ص۶۴۱، </ref> در مقابل [[مقدس اردبیلی]]،<ref>مقدس اردبیلی، مجمع الفائده و البرهان، ۱۴۰۳ق، ج۱۰، ص۷۷و۷۸.</ref> [[شیخ مرتضی انصاری|شیخ انصاری]]<ref>شیخ انصاری، المکاسب، ۱۴۱۵ق، ج۵، ص۱۸۱.</ref> و [[سید ابوالقاسم خویی|خویی]]،<ref>خویی، مصباح الفقاهة، ۱۴۱۷ق، ج۶، ص۱۲۳.</ref> فعلیت اشتغال ذمه را شرط ندانسته‌اند و در آن مردد شده‌اند.


در عبارات فقهی مصادیقی به عنوان ابراء ما لم یجب ذکر شده است<ref>علامه حلی، تذكرة الفقهاء، ۱۴۲۵ق، ج۱۰، ص۱۱۳؛ شهید اول، الدروس الشرعیة، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۲۱۲؛ علامه حلی، قواعد الأحکام، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۱۶؛ محقق کرکی، جامع المقاصد، ۱۴۱۴ق، ج۵، ص۹۹؛ حکیم، مستمسک العروة الوثقی، ۱۴۱۶ق، ج۱۳، ص۲۹۴؛ طباطبایی یزدی، العروه الوثقی، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۷۶۷.</ref> اما گرفتن برائت از بیمار قبل از درمان، <ref>خوانساری، جامع المدارک، ۱۴۰۵ق، ج۶، ص۱۸۹.</ref> به دلیل روایت<ref>حر عاملی، وسایل الشیعه و مستدرکها، ۱۴۰۳ق، ج۱۱، ص۲۴.</ref> و اجماع<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۴۲، ص۹۴.</ref> از مصادیق ابراء مالم یجب به حساب نمی‌آید.
در عبارات فقهی مصادیقی به عنوان ابراء ما لم یجب ذکر شده است<ref>علامه حلی، تذکرة الفقهاء، ۱۴۲۵ق، ج۱۰، ص۱۱۳؛ شهید اول، الدروس الشرعیة، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۲۱۲؛ علامه حلی، قواعد الأحکام، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۱۶؛ محقق کرکی، جامع المقاصد، ۱۴۱۴ق، ج۵، ص۹۹؛ حکیم، مستمسک العروة الوثقی، ۱۴۱۶ق، ج۱۳، ص۲۹۴؛ طباطبایی یزدی، العروه الوثقی، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۷۶۷.</ref> اما گرفتن برائت از بیمار قبل از درمان،<ref>خوانساری، جامع المدارک، ۱۴۰۵ق، ج۶، ص۱۸۹.</ref> به دلیل روایت<ref>حر عاملی، وسایل الشیعه و مستدرکها، ۱۴۰۳ق، ج۱۱، ص۲۴.</ref> و اجماع<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۴۲، ص۹۴.</ref> از مصادیق ابراء مالم یجب به حساب نمی‌آید.


==پانویس==
==پانویس==
خط ۶۷: خط ۶۷:
* ابن‌ادریس، محمد بن احمد، السرائر: الحاوی لتحریر الفتاوی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، ۱۴۱۰ق.
* ابن‌ادریس، محمد بن احمد، السرائر: الحاوی لتحریر الفتاوی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، ۱۴۱۰ق.
* ابن‌براج، عبدالعزیز بن نحریر، المهذب، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، ۱۴۰۶ق.  
* ابن‌براج، عبدالعزیز بن نحریر، المهذب، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، ۱۴۰۶ق.  
* ابن‌زهره، حمزه بن علی، غنية النزوع إلی علمی الأصول و الفروع، قم، مؤسسة الامام الصادق(ع)، بی‌تا.
* ابن‌زهره، حمزه بن علی، غنیة النزوع إلی علمی الأصول و الفروع، قم، مؤسسة الامام الصادق(ع)، بی‌تا.
* ابن‌سعید، یحیی بن احمد، نزهة الناظر فی الجمع بین الأشباه و النظائر، قم، منشورات رضی، ۱۳۹۴ق.  
* ابن‌سعید، یحیی بن احمد، نزهة الناظر فی الجمع بین الأشباه و النظائر، قم، منشورات رضی، ۱۳۹۴ق.  
* امام خمینی، سید روح‌الله، تحریر الوسیلة، قم، مؤسسه مطبوعات دارالعلم، بی‌تا.
* امام خمینی، سید روح‌الله، تحریر الوسیلة، قم، مؤسسه مطبوعات دارالعلم، بی‌تا.
* امام خمینی، سید روح‌الله، کتاب البیع، قم، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۲۱ق.
* امام خمینی، سید روح‌الله، کتاب البیع، قم، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۲۱ق.
* انصاری، مسعود، دانشنامه‌حقوق خصوصی، تهران، انتشارات محراب فکر، ۱۳۸۴ش.
* انصاری، مسعود، دانشنامه‌حقوق خصوصی، تهران، انتشارات محراب فکر، ۱۳۸۴ش.
* بحرانی، یوسف بن احمد، الحدائق الناضرة فی أحكام العترة الطاهرة، نجف، دار الطباعة، بی‌تا.  
* بحرانی، یوسف بن احمد، الحدائق الناضرة فی أحکام العترة الطاهرة، نجف،‌ دار الطباعة، بی‌تا.  
* بیهقی نیشابوری کیدری، محمد بن حسین، إصباح الشيعة بمصباح الشريعة، قم، مؤسسة الإمام الصادق(ع)، ۱۴۱۶ق.  
* بیهقی نیشابوری کیدری، محمد بن حسین، إصباح الشیعة بمصباح الشریعة، قم، مؤسسة الإمام الصادق(ع)، ۱۴۱۶ق.  
* حر عاملی، محمد بن حسن، وسایل الشیعه و مستدرکها، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.  
* حر عاملی، محمد بن حسن، وسایل الشیعه و مستدرکها، بیروت،‌ دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.  
* حکیم، سید محسن، منهاج الصالحين، بیروت، دارالتعارف للمطبوعات، ۱۴۱۰ق.
* حکیم، سید محسن، منهاج الصالحین، بیروت، دارالتعارف للمطبوعات، ۱۴۱۰ق.
* خوانساری، سید احمد، جامع المدارک فی شرح المختصر النافع، قم، مؤسسه اسماعیلیان، ۱۴۰۵ق.
* خوانساری، سید احمد، جامع المدارک فی شرح المختصر النافع، قم، مؤسسه اسماعیلیان، ۱۴۰۵ق.
* خویی، سید ابوالقاسم، منهاج الصالحين، بی‌جا، مؤسسة الخوئی الإسلامية، بی‌تا.  
* خویی، سید ابوالقاسم، منهاج الصالحین، بی‌جا، مؤسسة الخوئی الإسلامیة، بی‌تا.  
* خویی، سید ابوالقاسم، مصباح الفقاهة، قم، انصاریان، ۱۴۱۷ق.
* خویی، سید ابوالقاسم، مصباح الفقاهة، قم، انصاریان، ۱۴۱۷ق.
* روحانی، سید صادق، فقه الصادق(ع)، قم، دارالکتب، ۱۴۱۲ق.
* روحانی، سید صادق، فقه الصادق(ع)، قم، دارالکتب، ۱۴۱۲ق.
خط ۸۵: خط ۸۵:
* شهید اول، محمد بن مکی، القواعد و الفوائد، قم، کتاب‌فروشی مفید، ۱۴۰۰ق.
* شهید اول، محمد بن مکی، القواعد و الفوائد، قم، کتاب‌فروشی مفید، ۱۴۰۰ق.
* شهید اول، محمد بن مکی، الدروس الشرعیة فی فقه الإمامیة، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، ۱۴۱۷ق.
* شهید اول، محمد بن مکی، الدروس الشرعیة فی فقه الإمامیة، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، ۱۴۱۷ق.
* شهید ثانی، زین‌الدین بن علی، الروضة البهية فی شرح اللمعة الدمشقية، قم، مکتب الإعلام الإسلامی، ۱۴۱۰ق.
* شهید ثانی، زین‌الدین بن علی، الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة، قم، مکتب الإعلام الإسلامی، ۱۴۱۰ق.
* شهید ثانی، زین‌الدین بن علی، مسالک الأفهام إلی تنقیح شرائع الإسلام، قم، مؤسسة المعارف الإسلامیة، ۱۴۱۳ق.
* شهید ثانی، زین‌الدین بن علی، مسالک الأفهام إلی تنقیح شرائع الإسلام، قم، مؤسسة المعارف الإسلامیة، ۱۴۱۳ق.
* شهیدی، مهدی، سقوط تعهدات، تهران، انتشارات مجد، ۱۳۹۰ش.
* شهیدی، مهدی، سقوط تعهدات، تهران، انتشارات مجد، ۱۳۹۰ش.
خط ۹۳: خط ۹۳:
* طباطبایی قمی، سید تقی، مبانی منهاج الصالحین، قم، منشورات قلم الشرق، ۱۴۲۶ق.
* طباطبایی قمی، سید تقی، مبانی منهاج الصالحین، قم، منشورات قلم الشرق، ۱۴۲۶ق.
* طباطبایی یزدی، سید محمدکاظم، العروة الوثقی، بیروت، مؤسسه الأعلمی للمطبوعات، ۱۴۰۹ق.
* طباطبایی یزدی، سید محمدکاظم، العروة الوثقی، بیروت، مؤسسه الأعلمی للمطبوعات، ۱۴۰۹ق.
* علامه حلی، حسن بن یوسف، تذكرة الفقهاء، قم، مؤسسة آل البيت(ع) لإحياء التراث، ۱۴۲۵ق.
* علامه حلی، حسن بن یوسف، تذکرة الفقهاء، قم، مؤسسة آل البیت(ع) لإحیاء التراث، ۱۴۲۵ق.
* علامه حلی، حسن بن یوسف، مختلف الشیعة فی أحکام الشریعة، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، ۱۴۱۳ق.
* علامه حلی، حسن بن یوسف، مختلف الشیعة فی أحکام الشریعة، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، ۱۴۱۳ق.
* علامه حلی، حسن بن یوسف، قواعد الأحکام، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، ۱۴۱۳ق.
* علامه حلی، حسن بن یوسف، قواعد الأحکام، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، ۱۴۱۳ق.
خط ۹۹: خط ۹۹:
* فخرالمحققین، محمد بن حسن، إیضاح الفوائد فی شرح إشکالات القواعد، قم، نشر اسماعیلیان، ۱۳۸۷ق.
* فخرالمحققین، محمد بن حسن، إیضاح الفوائد فی شرح إشکالات القواعد، قم، نشر اسماعیلیان، ۱۳۸۷ق.
* قطب راوندی، سعید بن هبةالله، فقه القرآن، قم، کتابخانه عمومی آیت‌الله مرعشی نجفی(ره)، ۱۴۰۵ق.
* قطب راوندی، سعید بن هبةالله، فقه القرآن، قم، کتابخانه عمومی آیت‌الله مرعشی نجفی(ره)، ۱۴۰۵ق.
* محقق حلی، جعفر بن حسن، شرائع الإسلام فی مسائل الحلال و الحرام، قم، مؤسسه اسماعيليان‌، ۱۴۰۸ق.
* محقق حلی، جعفر بن حسن، شرائع الإسلام فی مسائل الحلال و الحرام، قم، مؤسسه اسماعیلیان‌، ۱۴۰۸ق.
* محقق حلی، جعفر بن حسن، التنقیح الرائع لمختصر الشرائع، قم، انتشارات کتابخانه مرعشی نجفی، ۱۴۰۴ق.
* محقق حلی، جعفر بن حسن، التنقیح الرائع لمختصر الشرائع، قم، انتشارات کتابخانه مرعشی نجفی، ۱۴۰۴ق.
* محقق داماد، سید مصطفی، جزوه درسی قواعد فقه دوره کارشناسی ارشد، تهران، دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی، ۱۳۷۱ش.  
* محقق داماد، سید مصطفی، جزوه درسی قواعد فقه دوره کارشناسی ارشد، تهران، دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی، ۱۳۷۱ش.  
* محقق سبزواری، محمدباقر، کفایه الفقه: المشتهر بکفایه الاحكام، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، ۱۴۲۳ق.
* محقق سبزواری، محمدباقر، کفایه الفقه: المشتهر بکفایه الاحکام، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، ۱۴۲۳ق.
* محقق کرکی، علی بن حسین، رسائل المحقق الکرکی، قم، انتشارات کتابخنه مرعشی نجفی، ۱۴۰۹ق.
* محقق کرکی، علی بن حسین، رسائل المحقق الکرکی، قم، انتشارات کتابخنه مرعشی نجفی، ۱۴۰۹ق.
* محقق کرکی، علی بن حسین، جامع المقاصد فی شرح القواعد، قم، مؤسسة آل البیت(ع) لإحیاء التراث، ۱۴۱۴ق.
* محقق کرکی، علی بن حسین، جامع المقاصد فی شرح القواعد، قم، مؤسسة آل البیت(ع) لإحیاء التراث، ۱۴۱۴ق.
* مقدس اردبیلی، احمد بن محمد، زبدة البیان فی أحکام القرآن، تهران، المکتبه الجعفریه، بی‌تا.  
* مقدس اردبیلی، احمد بن محمد، زبدة البیان فی أحکام القرآن، تهران، المکتبه الجعفریه، بی‌تا.  
* مقدس اردبیلی، احمد بن محمد، مجمع الفائدة و البرهان فی شرح إرشاد الأذهان، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، ۱۴۰۳ق.
* مقدس اردبیلی، احمد بن محمد، مجمع الفائدة و البرهان فی شرح إرشاد الأذهان، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، ۱۴۰۳ق.
* مرواريد، علی أصغر، سلسلة الینابیع الفقهیة، بیروت، الدار الإسلامية، ۱۴۱۰ق.
* مروارید، علی أصغر، سلسلة الینابیع الفقهیة، بیروت، الدار الإسلامیة، ۱۴۱۰ق.
* منصور، جهانگیر، قانون مدنی، تهران، انتشارات دوران، ۱۴۰۲ش.
* منصور، جهانگیر، قانون مدنی، تهران، انتشارات دوران، ۱۴۰۲ش.
* مؤسسه دائرةالمعارف فقه اسلامی، موسوعة الفقه الاسلامی المقارن، قم، مؤسسه دائرةالمعارف فقه اسلامی، ۱۴۲۳ق.
* مؤسسه دائرةالمعارف فقه اسلامی، موسوعة الفقه الاسلامی المقارن، قم، مؤسسه دائرةالمعارف فقه اسلامی، ۱۴۲۳ق.
* نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، بیروت، دار إحياء التراث العربی، ۱۴۰۴ق.
* نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، بیروت،‌ دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۴ق.
* وحید خراسانی، حسین، منهاج الصالحین، قم، مدرسه امام باقر(ع) ۱۴۲۸ق.
* وحید خراسانی، حسین، منهاج الصالحین، قم، مدرسه امام باقر(ع) ۱۴۲۸ق.
{{پایان}}
{{پایان}}


{{اصطلاحات فقهی}}
{{اصطلاحات فقهی}}
Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۶٬۲۱۵

ویرایش