Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۵٬۵۸۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''سُنَّت''' گفتار، کردار و تقریر [[پیامبر]] و [[امامان شیعه|معصوم]] و از [[ادله اربعه]] است که پس از [[قرآن]] دومین منبع [[اجتهاد]] شمرده میشود. سنت پیامبر به اجماع [[اسلام|مسلمانان]] حجت است و سنت [[امامان شیعه]]، به اعتقاد [[شیعه]] معتبر است. [[اهل سنت و جماعت|اهل سنت]]، سنت [[صحابه]] غیر معصوم را نیز معتبر میدانند. | '''سُنَّت''' گفتار، کردار و تقریر [[پیامبر]] و [[امامان شیعه|معصوم]] و از [[ادله اربعه]] است که پس از [[قرآن]] دومین منبع [[اجتهاد]] شمرده میشود. سنت پیامبر به اجماع [[اسلام|مسلمانان]] حجت است و سنت [[امامان شیعه]]، به اعتقاد [[شیعه]] معتبر است. [[اهل سنت و جماعت|اهل سنت]]، سنت [[صحابه]] غیر معصوم را نیز معتبر میدانند. | ||
از نظر عالمان مسلمان، پیامبر معصوم از گناه، خطا و غفلت است و لذا هر آنچه از وی صادر شود، معتبر و پیروی از آن لازم است. آنان همچنین برای اثبات حجیت و اعتبار سنت پیامبر به ادلهای از [[قرآن]] | از نظر عالمان مسلمان، پیامبر معصوم از گناه، خطا و غفلت است و لذا هر آنچه از وی صادر شود، معتبر و پیروی از آن لازم است. آنان همچنین برای اثبات حجیت و اعتبار سنت پیامبر به ادلهای از [[قرآن]] و [[روایات]] استناد کردهاند. | ||
[[شاطبی]] از عالمان اهل سنت و دیگران [[عدالت صحابه]] را دلیلی بر حجیت و اعتبار سنت آنان دانستهاند و به ادلهای از قرآن و روایات استناد کردهاند که مورد نقد عالمان شیعه قرار گرفته است. امامیه نیز سنت امامان(ع) را به جهت معصومبودن آنان، حجت و معتبر دانسته و علاوه بر آن به ادلهای از قرآن و [[حدیث ثقلین]] تمسک کردهاند. | |||
عالمان اصولی سنت را از جهت سند به خبر واحد و متواتر و از جهت ارتباط آن با قرآن به سنت تأییدکننده قرآن (مُؤیده)، تبیینکننده آن (مُبَینه) و سنت مستقل تقسیم کردهاند. سنت به خودی خود و بدون در نظر گرفتن چیز دیگری، به سنت فعلی، قولی و تقریری تقسیم شده است. | |||
==مفهومشناسی و جایگاه== | ==مفهومشناسی و جایگاه== | ||
سنت از مصادر و منابع مستقل در استنباط حکم شرعی شمرده میشود<ref>شوکانی، ارشاد الفحول، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۹۶؛ بحرانی، المعجم الاصولی، ۱۴۲۶ق، ج۲، ص۱۷۸؛ زرقا، المدخل الفقهی العام، ۱۴۱۸ق، ج۱، ص۷۶.</ref> و منظور از آن نزد فقهای [[اهل سنت]]، گفتار، رفتار و [[تقریر معصوم|تقریر]] پیامبر(ص)<ref>شوکانی، ارشاد الفحول، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۹۵.</ref> و نزد امامیه، گفتار، رفتار و تقریر [[امامان معصوم(ع)|معصوم]] است.<ref>حکیم، االاصول العامه للفقه المقارن، ۱۹۷۹م، ص۱۲۲؛ بحرانی، المعجم الاصولی، ۱۴۲۶ق، ج۲، ص۱۷۸.</ref> بهگفته [[محمدرضا مظفر]] منشأ اصطلاح «سنت»، روایاتی است که از [[پیامبر(ص)]] نقل شده و در آن پیروانش را به تبعیت از سنت خود، دستور داده است،<ref>برای نمونه نگاه کنید به مالک بن انس، الموطأ، ۱۴۰۶ق، ج۲، ص۸۹۹.</ref> بهدنبال آن و بهتدریج این اصطلاح برای گفتار، رفتار و فعل پیامبر بهکار گرفته شد و برای آن عَلَم شد؛ بهطوری که هرگاه به نحو مطلق بهکار رود، بدون استناد به فرد خاصی، منظور از آن، هر چیزی که متضمن بیان حکمی از احکام شرعی است که از سوی پیامبر بیان شده است.<ref>مظفر، اصول الفقه، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۵۷.</ref> از نظر اصولیان بحث از حجیت سنت به عنوان یکی از منابع حکم شرعی، یک مسئله اصولی به شمار میرود.<ref>آخوند خراسانی، کفایة الاصول، ۱۴۳۷ق، ج۱، ص۲۲-۲۴.</ref> | سنت از مصادر و منابع مستقل در استنباط حکم شرعی شمرده میشود<ref>شوکانی، ارشاد الفحول، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۹۶؛ بحرانی، المعجم الاصولی، ۱۴۲۶ق، ج۲، ص۱۷۸؛ زرقا، المدخل الفقهی العام، ۱۴۱۸ق، ج۱، ص۷۶.</ref> و منظور از آن نزد فقهای [[اهل سنت]]، گفتار، رفتار و [[تقریر معصوم|تقریر]] پیامبر(ص)<ref>شوکانی، ارشاد الفحول، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۹۵.</ref> و نزد امامیه، گفتار، رفتار و تقریر [[امامان معصوم(ع)|معصوم]] است.<ref>حکیم، االاصول العامه للفقه المقارن، ۱۹۷۹م، ص۱۲۲؛ بحرانی، المعجم الاصولی، ۱۴۲۶ق، ج۲، ص۱۷۸.</ref> بهگفته [[محمدرضا مظفر]] منشأ اصطلاح «سنت»، روایاتی است که از [[پیامبر(ص)]] نقل شده و در آن پیروانش را به تبعیت از سنت خود، دستور داده است،<ref>برای نمونه نگاه کنید به مالک بن انس، الموطأ، ۱۴۰۶ق، ج۲، ص۸۹۹.</ref> بهدنبال آن و بهتدریج این اصطلاح برای گفتار، رفتار و فعل پیامبر بهکار گرفته شد و برای آن عَلَم شد؛ بهطوری که هرگاه به نحو مطلق بهکار رود، بدون استناد به فرد خاصی، منظور از آن، هر چیزی که متضمن بیان حکمی از احکام شرعی است که از سوی پیامبر بیان شده است.<ref>مظفر، اصول الفقه، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۵۷.</ref> از نظر اصولیان بحث از حجیت سنت به عنوان یکی از منابع حکم شرعی، یک مسئله اصولی به شمار میرود.<ref>آخوند خراسانی، کفایة الاصول، ۱۴۳۷ق، ج۱، ص۲۲-۲۴.</ref> |