ابراء: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
Khoshnoudi (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
==تعریف و جایگاه== | ==تعریف و جایگاه== | ||
ابراء صرفنظر کردن صاحب حق از حقی است که در [[ذمه]] مدیون قرار دارد و نتیجه آن سقوط تعهد از ذمه مدیون است.<ref>شهیدثانی، الروضة البهیة، ۱۴۱۰ق، ج۳، ص۱۹۳.</ref> ابراء در کلمات فقهای امامیه حول محور برخی از ویژگیهای آن نظیر اسقاطِ حق<ref>مروارید، الينابيع الفقهية، ۱۴۱۰ق، ج۱۸، ص۵۴؛ شهید ثانی، الروضة البهية، ۱۴۱۰ق، ج۳، ص۱۹۳</ref> اسقاطِ مال<ref>علمه حلی، تذكرة الفقهاء، ۱۴۲۵ق، ج۱۴، ص۳۰۵.</ref> اسقاطِ مافیالذمه<ref>محقق حلی، شرائع الاسلام، | ابراء صرفنظر کردن صاحب حق از حقی است که در [[ذمه]] مدیون قرار دارد و نتیجه آن سقوط تعهد از ذمه مدیون است.<ref>شهیدثانی، الروضة البهیة، ۱۴۱۰ق، ج۳، ص۱۹۳.</ref> ابراء در کلمات فقهای امامیه حول محور برخی از ویژگیهای آن نظیر اسقاطِ حق<ref>مروارید، الينابيع الفقهية، ۱۴۱۰ق، ج۱۸، ص۵۴؛ شهید ثانی، الروضة البهية، ۱۴۱۰ق، ج۳، ص۱۹۳</ref> اسقاطِ مال<ref>علمه حلی، تذكرة الفقهاء، ۱۴۲۵ق، ج۱۴، ص۳۰۵.</ref> اسقاطِ مافیالذمه<ref>محقق حلی، شرائع الاسلام، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۱۰۱۵؛ امام خمینی، تحرير الوسيلة، دارالعلم، ۱۴۲۱ق، ص۵۵۲.</ref> ذکر شده است؛ اما همه قبول دارند که ابراء از اسباب سقوط تعهد است که نتیجه آن برائت ذمه مدیون توسط صاحب حق است.<ref>سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، ۱۳۶۶ش، ج۱، ص۳۴.</ref> | ||
در کتابهای فقهی احکام ابراء به صورت مستقل و جداگانه در یک باب نیامده است؛ بلکه در ضمن بیان تفاوت ابراء با سایر معاملات در بابهای [[هبه]]،<ref>محقق حلی، شرائع الإسلام، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۱۷۹.</ref> [[کفالت]]،<ref>علامه حلی، تبصرة المتعلمین، ۱۴۱۱ق، ص۱۳۲.</ref> [[حواله]]،<ref>بحرانی، الحدائق الناضرة، دار الطباعة، ج۲، ص۵۰.</ref> [[ضمان]]،<ref>نجفی، جواهرالکلام، ۱۴۰۴ق، ج۲۶، ص۱۲۷و۱۲۸.</ref> و [[ازدواج|نکاح]]<ref>حکیم، منهاج الصالحین، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۳۰۷؛ خویی، منهاج الصالحین، مؤسسة الخوئی، ج۲، ص۲۹۰.</ref> مطرح شده است. | در کتابهای فقهی احکام ابراء به صورت مستقل و جداگانه در یک باب نیامده است؛ بلکه در ضمن بیان تفاوت ابراء با سایر معاملات در بابهای [[هبه]]، <ref>محقق حلی، شرائع الإسلام، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۱۷۹.</ref> [[کفالت]]، <ref>علامه حلی، تبصرة المتعلمین، ۱۴۱۱ق، ص۱۳۲.</ref> [[حواله]]، <ref>بحرانی، الحدائق الناضرة، دار الطباعة، ج۲، ص۵۰.</ref> [[ضمان]]، <ref>نجفی، جواهرالکلام، ۱۴۰۴ق، ج۲۶، ص۱۲۷و۱۲۸.</ref> و [[ازدواج|نکاح]]<ref>حکیم، منهاج الصالحین، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۳۰۷؛ خویی، منهاج الصالحین، مؤسسة الخوئی، ج۲، ص۲۹۰.</ref> مطرح شده است. | ||
فقها ابراء را لازم (رجوع در ابراء جایز نیست) میدانند<ref>شیخ طوسی، المبسوط، ۱۳۸۷ق، ج۲، ص۸۰؛ ابنبراج، المهذب، ۱۴۰۶ق، ج۱، ص۳۵۴.</ref> و قرار دادن خیار در آن (حتی خیار شرط) را جایز نمیدانند.<ref>شیخ انصاری، المکاسب، ۱۴۱۵ق، ج۵، ص۱۴۸؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۲۳، ص۶۴.</ref> | فقها ابراء را لازم (رجوع در ابراء جایز نیست) میدانند<ref>شیخ طوسی، المبسوط، ۱۳۸۷ق، ج۲، ص۸۰؛ ابنبراج، المهذب، ۱۴۰۶ق، ج۱، ص۳۵۴.</ref> و قرار دادن خیار در آن (حتی خیار شرط) را جایز نمیدانند.<ref>شیخ انصاری، المکاسب، ۱۴۱۵ق، ج۵، ص۱۴۸؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۲۳، ص۶۴.</ref> | ||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
فقها ابراء را [[ایقاعات|ایقاع]] (نوعی صیغه شرعی یکطرفه است که فقط به ارادهی صاحب حق محقق میشود و احتیاجی به الفاظ قبول ندارد) میدانند<ref>حسینی عاملی، مفتاح الکرامة فی شرح قواعد العلامة، دار إحياء التراث العربی، ج۲۲، ص۱۱۰و۱۱؛ شهید ثانی، مسالک الأفهام، ۱۴۱۳ق، ج۶، ص۱۵؛ محقق سبزواری، كفاية الاحكام، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۲۷؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۲۸، ص۱۶۵.</ref> که در این صورت نتیجه آن اسقاط حق (یعنی زائل نمودن حق اعم از مالی و غیر مالی<ref>انصاری، دانشنامه حقوق خصوصی، ۱۳۸۴ش، ج۱، ص۲۷۲.</ref>) است و رضایت و قبول مدیون در تحقق آن نقشی ندارد.<ref>شهید ثانی، الروضة البهية، ۱۴۱۰ق، ج۳، ص۱۹۳.</ref> | فقها ابراء را [[ایقاعات|ایقاع]] (نوعی صیغه شرعی یکطرفه است که فقط به ارادهی صاحب حق محقق میشود و احتیاجی به الفاظ قبول ندارد) میدانند<ref>حسینی عاملی، مفتاح الکرامة فی شرح قواعد العلامة، دار إحياء التراث العربی، ج۲۲، ص۱۱۰و۱۱؛ شهید ثانی، مسالک الأفهام، ۱۴۱۳ق، ج۶، ص۱۵؛ محقق سبزواری، كفاية الاحكام، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۲۷؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۲۸، ص۱۶۵.</ref> که در این صورت نتیجه آن اسقاط حق (یعنی زائل نمودن حق اعم از مالی و غیر مالی<ref>انصاری، دانشنامه حقوق خصوصی، ۱۳۸۴ش، ج۱، ص۲۷۲.</ref>) است و رضایت و قبول مدیون در تحقق آن نقشی ندارد.<ref>شهید ثانی، الروضة البهية، ۱۴۱۰ق، ج۳، ص۱۹۳.</ref> | ||
در مقابل نظریه مشهور برخی از فقها نظیر [[شیخ طوسی]]،<ref>شیخ طوسی، المبسوط فی فقه الإمامية، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۳۱۴.</ref> [[حمزة بن علی بن زهره حلبی|ابنزهره]]،<ref>ابنزهره، غنیه النزوع، مؤسسة الامام الصادق(ع)، ص۳۰۱</ref> [[ابنادریس حلی|ابنادریس]]،<ref>ابنادریس، السرائر، ۱۴۱۰ق، ج۳، ص۱۷۶</ref> [[بیهقی نیشابوری کیدری]] فقیه، ادیب و شاعر ایرانی قرن ششم،<ref>بیهقی نیشابوری کیدری، إصباح الشيعة، ۱۴۱۶قق، ص۳۵۰.</ref> ابراء را عقد (قراردادی دوطرفه که نیازمند [[ایجاب و قبول]] طرفین است) دانستهاند که در این صورت نتیجه آن تملیک [[دَین]] (صاحب حق حقش را از مالکیت خود خارج کند و به ملکیت متعهد و مدیون درآورد) است و قبول مدیون در تحقق آن لازم است.<ref>ابنادریس، السرائر، ۱۴۱۰ق، ج۳، ص۱۷۶.</ref> | در مقابل نظریه مشهور برخی از فقها نظیر [[شیخ طوسی]]، <ref>شیخ طوسی، المبسوط فی فقه الإمامية، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۳۱۴.</ref> [[حمزة بن علی بن زهره حلبی|ابنزهره]]، <ref>ابنزهره، غنیه النزوع، مؤسسة الامام الصادق(ع)، ص۳۰۱</ref> [[ابنادریس حلی|ابنادریس]]، <ref>ابنادریس، السرائر، ۱۴۱۰ق، ج۳، ص۱۷۶</ref> [[بیهقی نیشابوری کیدری]] فقیه، ادیب و شاعر ایرانی قرن ششم، <ref>بیهقی نیشابوری کیدری، إصباح الشيعة، ۱۴۱۶قق، ص۳۵۰.</ref> ابراء را عقد (قراردادی دوطرفه که نیازمند [[ایجاب و قبول]] طرفین است) دانستهاند که در این صورت نتیجه آن تملیک [[دَین]] (صاحب حق حقش را از مالکیت خود خارج کند و به ملکیت متعهد و مدیون درآورد) است و قبول مدیون در تحقق آن لازم است.<ref>ابنادریس، السرائر، ۱۴۱۰ق، ج۳، ص۱۷۶.</ref> | ||
نظریه سومی نیز از سوی [[قطبالدین راوندی|راوندی]] مفسر و از شاگردان [[فضل بن حسن طبرسی|شیخ طبرسی]] در قرن ششم در کتاب [[فقه القرآن (کتاب)|فقه القرآن]] مطرح شده است که آن تردید بین عقد و ایقاع بودن ابراء است.<ref>راوندی، فقه القرآن، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۲۹۵.</ref> | نظریه سومی نیز از سوی [[قطبالدین راوندی|راوندی]] مفسر و از شاگردان [[فضل بن حسن طبرسی|شیخ طبرسی]] در قرن ششم در کتاب [[فقه القرآن (کتاب)|فقه القرآن]] مطرح شده است که آن تردید بین عقد و ایقاع بودن ابراء است.<ref>راوندی، فقه القرآن، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۲۹۵.</ref> | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
{{مقاله اصلی|مهریه}} | {{مقاله اصلی|مهریه}} | ||
باتوجه به اینکه مهریه با عقد به ملکیت زن در میآید اگر مهریه چیز عینی باشد عفو آن از طریق هبه است ولی اگر دین باشد عفو آن از طریق ابراء محقق میشود و به قبول نیاز ندارد.<ref>شهید ثانی، الروضة البهية، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۳۵۵.</ref> | باتوجه به اینکه مهریه با عقد به ملکیت زن در میآید اگر مهریه چیز عینی باشد عفو آن از طریق هبه است ولی اگر دین باشد عفو آن از طریق ابراء محقق میشود و به قبول نیاز ندارد.<ref>شهید ثانی، الروضة البهية، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۳۵۵.</ref> | ||
زن میتواند مهریهاش را ببخشد پس اگر مهریه به صورت دین در ذمه زوج باشد نتیجه عفو آن همان ابراء خواهد بود و احکام آن را خواهد داشت.<ref>علامه حلی، تحریر الأحکام، ۱۴۲۰ق، ج۳، ص۵۷۹؛ | زن میتواند مهریهاش را ببخشد پس اگر مهریه به صورت دین در ذمه زوج باشد نتیجه عفو آن همان ابراء خواهد بود و احکام آن را خواهد داشت.<ref>علامه حلی، تحریر الأحکام، ۱۴۲۰ق، ج۳، ص۵۷۹؛ شهید ثانی، مسالک الأفهام، ۱۴۱۳ق، ج۸، ص۲۷۰-۲۷۳؛ سیستانی، منهاج الصالحین، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۹۸.</ref> | ||
===ابراء مدت در ازدواج موقت=== | ===ابراء مدت در ازدواج موقت=== | ||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
===ابراء در بیماری منجر به مرگ=== | ===ابراء در بیماری منجر به مرگ=== | ||
فقها در تصرفات تَبرُّعی (بخشش مال یا منفعتی به دیگرى به قصد نیکی و بدون چشمداشت چیزى در مقابل آن) فرد بیمار رو به مرگ نظیر هبه، وقف، صدقه، ابراء و صلح بدون عوض، اختلاف عقیده دارند. برخی از فقها نظیر علامه حلی فقط تا یک سوم از اموال بیمار منجر به مرگ را اجازه میدهند<ref>علامه حلی، تبصرة المتعلمین، ۱۴۱۱ق، ص۱۲۰؛ روحانی، فقه الصادق(ع)، ۱۴۱۲ق، ج۲۰، ص۱۱۳و۱۱۴.</ref> | فقها در تصرفات تَبرُّعی (بخشش مال یا منفعتی به دیگرى به قصد نیکی و بدون چشمداشت چیزى در مقابل آن) فرد بیمار رو به مرگ نظیر هبه، وقف، صدقه، ابراء و صلح بدون عوض، اختلاف عقیده دارند. برخی از فقها نظیر علامه حلی فقط تا یک سوم از اموال بیمار منجر به مرگ را اجازه میدهند<ref>علامه حلی، تبصرة المتعلمین، ۱۴۱۱ق، ص۱۲۰؛ روحانی، فقه الصادق(ع)، ۱۴۱۲ق، ج۲۰، ص۱۱۳و۱۱۴.</ref> ولی برخی نظیر امام خمینی معاملات تَبرُّعی بیمار منجر به مرگ را همانند معاملات در حال صحت و سلامتی میدانند.<ref>امام خمینی، تحریر الوسیلة، دارالعلم، ج۲، ۲۲و۲۳؛ حکیم، منهاج الصالحین، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۲۳۵؛ خویی، منهاج الصالحین، مؤسسة الخوئی، ج۲، ص۲۲۹.</ref> | ||
===سایر مصادیق=== | ===سایر مصادیق=== | ||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
== قاعده اسقاط مالم یجب== | == قاعده اسقاط مالم یجب== | ||
ابراء وقتی صحیح است که دینی وجود داشته باشد و فقها اسقاط دینی را که هنوز به وجود نیامده است اسقاط مالم یجب مینامند.<ref>شهیدی، حقوق مدنی، ۱۳۸۳ش، ص۳۵۰.</ref> در فقه امامیه دو دیدگاه در این مسأله وجود دارد: | ابراء وقتی صحیح است که دینی وجود داشته باشد و فقها اسقاط دینی را که هنوز به وجود نیامده است اسقاط مالم یجب مینامند.<ref>شهیدی، حقوق مدنی، ۱۳۸۳ش، ص۳۵۰.</ref> در فقه امامیه دو دیدگاه در این مسأله وجود دارد: | ||
بسیاری از فقها ابراء مالم یجب (معدوم کردن چیزی که به وجود نیامده) را باطل میدانند<ref>فخرالمحققین، إیضاح الفوائد، ۱۳۸۷ق، ج۴، ص۶۴۰؛ امام خمینی، کتاب البیع، ۱۴۲۱ق، ج۴، ص۱۵۴-۱۶۸.</ref> و معتقدند که فعلیت [[ذمه|اشتغال ذمّه]] (عهدهدار شدن تکلیف مالی یا غیر مالی)، شرط ابراء است<ref>شیخ طوسی، المبسوط، ۱۳۸۷ق، ج۷، ص۱۰۹؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۲۵، ص۱۱۰؛ علامه حلی، مختلف الشیعه، ۱۴۱۳ق، ج۹، ص۴۵۴-۴۵۷.</ref> و [[محمد بن حسن حلی|فخرالمحققین]] در این مسأله ادعای اجماع کرده است.<ref>فخرالمحققین، إیضاح الفوائد، ۱۳۸۷ق، ج۴، ص۶۴۱،</ref> در مقابل [[مقدس اردبیلی]]،<ref>مقدس اردبیلی، مجمع الفائده و البرهان، ۱۴۰۳ق، ج۱۰، ص۷۷و۷۸.</ref> [[شیخ مرتضی انصاری|شیخ انصاری]]<ref>شیخ انصاری، المکاسب، ۱۴۱۵ق، ج۵، ص۱۸۱.</ref> و [[سید ابوالقاسم خویی|خویی]]،<ref>خویی، مصباح الفقاهة، ۱۴۱۷ق، ج۶، ص۱۲۳.</ref> فعلیت اشتغال ذمه را شرط ندانستهاند و در آن مردد شدهاند. | بسیاری از فقها ابراء مالم یجب (معدوم کردن چیزی که به وجود نیامده) را باطل میدانند<ref>فخرالمحققین، إیضاح الفوائد، ۱۳۸۷ق، ج۴، ص۶۴۰؛ امام خمینی، کتاب البیع، ۱۴۲۱ق، ج۴، ص۱۵۴-۱۶۸.</ref> و معتقدند که فعلیت [[ذمه|اشتغال ذمّه]] (عهدهدار شدن تکلیف مالی یا غیر مالی)، شرط ابراء است<ref>شیخ طوسی، المبسوط، ۱۳۸۷ق، ج۷، ص۱۰۹؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۲۵، ص۱۱۰؛ علامه حلی، مختلف الشیعه، ۱۴۱۳ق، ج۹، ص۴۵۴-۴۵۷.</ref> و [[محمد بن حسن حلی|فخرالمحققین]] در این مسأله ادعای اجماع کرده است.<ref>فخرالمحققین، إیضاح الفوائد، ۱۳۸۷ق، ج۴، ص۶۴۱، </ref> در مقابل [[مقدس اردبیلی]]، <ref>مقدس اردبیلی، مجمع الفائده و البرهان، ۱۴۰۳ق، ج۱۰، ص۷۷و۷۸.</ref> [[شیخ مرتضی انصاری|شیخ انصاری]]<ref>شیخ انصاری، المکاسب، ۱۴۱۵ق، ج۵، ص۱۸۱.</ref> و [[سید ابوالقاسم خویی|خویی]]، <ref>خویی، مصباح الفقاهة، ۱۴۱۷ق، ج۶، ص۱۲۳.</ref> فعلیت اشتغال ذمه را شرط ندانستهاند و در آن مردد شدهاند. | ||
در عبارات فقهی مصادیقی به عنوان ابراء ما لم یجب ذکر شده است<ref>علامه حلی، تذكرة الفقهاء، ۱۴۲۵ق، ج۱۰، ص۱۱۳؛ شهید اول، الدروس الشرعیة، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۲۱۲؛ علامه حلی، قواعد الأحکام، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۱۶؛ محقق کرکی، جامع المقاصد، ۱۴۱۴ق، ج۵، ص۹۹؛ حکیم، مستمسک العروة الوثقی، ۱۴۱۶ق، ج۱۳، ص۲۹۴؛ طباطبایی یزدی، العروه الوثقی، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۷۶۷.</ref> اما گرفتن برائت از بیمار قبل از درمان،<ref>خوانساری، جامع المدارک، ۱۴۰۵ق، ج۶، ص۱۸۹.</ref> به دلیل روایت<ref>حر عاملی، وسایل الشیعه و مستدرکها، ۱۴۰۳ق، ج۱۱، ص۲۴.</ref> و اجماع<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۴۲، ص۹۴.</ref> از مصادیق ابراء مالم یجب به حساب نمیآید. | در عبارات فقهی مصادیقی به عنوان ابراء ما لم یجب ذکر شده است<ref>علامه حلی، تذكرة الفقهاء، ۱۴۲۵ق، ج۱۰، ص۱۱۳؛ شهید اول، الدروس الشرعیة، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۲۱۲؛ علامه حلی، قواعد الأحکام، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۱۶؛ محقق کرکی، جامع المقاصد، ۱۴۱۴ق، ج۵، ص۹۹؛ حکیم، مستمسک العروة الوثقی، ۱۴۱۶ق، ج۱۳، ص۲۹۴؛ طباطبایی یزدی، العروه الوثقی، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۷۶۷.</ref> اما گرفتن برائت از بیمار قبل از درمان، <ref>خوانساری، جامع المدارک، ۱۴۰۵ق، ج۶، ص۱۸۹.</ref> به دلیل روایت<ref>حر عاملی، وسایل الشیعه و مستدرکها، ۱۴۰۳ق، ج۱۱، ص۲۴.</ref> و اجماع<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۴۲، ص۹۴.</ref> از مصادیق ابراء مالم یجب به حساب نمیآید. | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانوشت}} | {{پانوشت}} | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
خط ۷۵: | خط ۷۴: | ||
* امام خمینی، سید روحالله، کتاب البیع، قم، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۲۱ق. | * امام خمینی، سید روحالله، کتاب البیع، قم، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۲۱ق. | ||
* انصاری، مسعود، دانشنامهحقوق خصوصی، تهران، انتشارات محراب فکر، ۱۳۸۴ش. | * انصاری، مسعود، دانشنامهحقوق خصوصی، تهران، انتشارات محراب فکر، ۱۳۸۴ش. | ||
* بحرانی، یوسف بن احمد، | * بحرانی، یوسف بن احمد، الحدائق الناضرة فی أحكام العترة الطاهرة، نجف، دار الطباعة، بیتا. | ||
* بیهقی نیشابوری کیدری، محمد بن حسین، إصباح الشيعة بمصباح الشريعة، قم، مؤسسة الإمام الصادق(ع)، ۱۴۱۶ق. | * بیهقی نیشابوری کیدری، محمد بن حسین، إصباح الشيعة بمصباح الشريعة، قم، مؤسسة الإمام الصادق(ع)، ۱۴۱۶ق. | ||
* حر عاملی، محمد بن حسن، وسایل الشیعه و مستدرکها، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق. | * حر عاملی، محمد بن حسن، وسایل الشیعه و مستدرکها، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق. | ||
خط ۱۰۱: | خط ۱۰۰: | ||
* علامه حلی، حسن بن یوسف، تبصرة المتعلمین فی أحکام الدین، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۴۱۱ق. | * علامه حلی، حسن بن یوسف، تبصرة المتعلمین فی أحکام الدین، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۴۱۱ق. | ||
* فخرالمحققین، محمد بن حسن، إیضاح الفوائد فی شرح إشکالات القواعد، قم، نشر اسماعیلیان، ۱۳۸۷ق. | * فخرالمحققین، محمد بن حسن، إیضاح الفوائد فی شرح إشکالات القواعد، قم، نشر اسماعیلیان، ۱۳۸۷ق. | ||
* قطب راوندی، سعید بن هبةالله، فقه القرآن، قم، کتابخانه عمومی | * قطب راوندی، سعید بن هبةالله، فقه القرآن، قم، کتابخانه عمومی آیتالله مرعشی نجفی(ره)، ۱۴۰۵ق. | ||
* محقق حلی، جعفر بن حسن، شرائع الإسلام فی مسائل الحلال و الحرام، قم، مؤسسه اسماعيليان، ۱۴۰۸ق. | * محقق حلی، جعفر بن حسن، شرائع الإسلام فی مسائل الحلال و الحرام، قم، مؤسسه اسماعيليان، ۱۴۰۸ق. | ||
* محقق حلی، جعفر بن حسن، التنقیح الرائع لمختصر الشرائع، قم، انتشارات کتابخانه مرعشی نجفی، ۱۴۰۴ق. | * محقق حلی، جعفر بن حسن، التنقیح الرائع لمختصر الشرائع، قم، انتشارات کتابخانه مرعشی نجفی، ۱۴۰۴ق. | ||
خط ۱۱۶: | خط ۱۱۵: | ||
* وحید خراسانی، حسین، منهاج الصالحین، قم، مدرسه امام باقر(ع) ۱۴۲۸ق. | * وحید خراسانی، حسین، منهاج الصالحین، قم، مدرسه امام باقر(ع) ۱۴۲۸ق. | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
{{اصطلاحات فقهی}} | {{اصطلاحات فقهی}} | ||
[[رده:اصطلاحات فقهی]] | [[رده:اصطلاحات فقهی]] | ||
[[رده:مقالههای با درجه اهمیت ج]] | [[رده:مقالههای با درجه اهمیت ج]] | ||
[[رده:مقالههای جدید]] | [[رده:مقالههای جدید]] |