پرش به محتوا

شهاب‌الدین سهروردی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۵۲: خط ۵۲:
سهروردی در آناتولی و روم سکونت داشته و بارها به سوریه رفته و بازگشته و کتاب [[الواح‌ عمادیه]] را در شهر توقات نوشت. بعد از آن، سهروردی به [[حلب]] می‌رود و فعالیت های خود را در مدرسه حلاویه شروع می‌کند.<ref>مجتهدی، سهروردی و افکاراو، ۱۳۹۴ش، ص۷۹</ref> ملک‌ظاهر پسر [[صلاح‌الدین ایوبی]]، از گستره و عمق دانش سهروردی مطلع می‌شود و مناظراتی را به منظور معرفی سهروردی به عالمان دربارش ترتیب می‌دهد.<ref>مجتهدی، سهروردی و افکاراو، ۱۳۹۴ش، ص۹۹</ref>
سهروردی در آناتولی و روم سکونت داشته و بارها به سوریه رفته و بازگشته و کتاب [[الواح‌ عمادیه]] را در شهر توقات نوشت. بعد از آن، سهروردی به [[حلب]] می‌رود و فعالیت های خود را در مدرسه حلاویه شروع می‌کند.<ref>مجتهدی، سهروردی و افکاراو، ۱۳۹۴ش، ص۷۹</ref> ملک‌ظاهر پسر [[صلاح‌الدین ایوبی]]، از گستره و عمق دانش سهروردی مطلع می‌شود و مناظراتی را به منظور معرفی سهروردی به عالمان دربارش ترتیب می‌دهد.<ref>مجتهدی، سهروردی و افکاراو، ۱۳۹۴ش، ص۹۹</ref>


=== درگذشت ===
بی پردگی و بی احتیاطی سهروردی در بیان اعتقاداتش، دشمنان فراوانی را برای او درست کرد؛<ref>نصر، سه حکیم مسلمان، ۱۳۸۹ش</ref> از جمله دو عالم [[شافعی]] یعنی زین‌الدین عبدالملک بن نصرالله ابن‌ جهیل و برادرش مجدالدین ظاهر که شهاب‌الدین را  [[ملحد]] و عامل انحراف ملک‌ظاهر می‌‌دانستند. آنها وقتی از ملک‌ظاهر ناامید شدند، نامه‌ای به پدر او صلاح‌الدین ایوبی نوشتند و او نیز به فرزند خویش در نامه‌ای فرمان می‌دهد که «این جوان کشتنی است و او را بکش.»<ref>شهرزوری، نزهة الارواح (تاریخ حکما)، ۱۳۶۵ش، ص ۴۶۲</ref> ملک‌ظاهر سهروردی را به زندان انداخت و از خوراک محروم کرد.<ref>شهرزوری، نزهةالارواح (تاریخ حکما)، ۱۳۶۵ش، ص ۴۶۲</ref> بالاخره روز جمعه آخر ماه ذی‌الحجه سال ۵۸۷ق جسد سهروردی را از زندان بیرون آوردند.<ref>شهرزوری،نزهة الارواح (تاریخ حکما)، ۱۳۶۵ش، ص ۴۶۳</ref>
بی پردگی و بی احتیاطی سهروردی در بیان اعتقاداتش، دشمنان فراوانی را برای او درست کرد؛<ref>نصر، سه حکیم مسلمان، ۱۳۸۹ش</ref> از جمله دو عالم [[شافعی]] یعنی زین‌الدین عبدالملک بن نصرالله ابن‌ جهیل و برادرش مجدالدین ظاهر که شهاب‌الدین را  [[ملحد]] و عامل انحراف ملک‌ظاهر می‌‌دانستند. آنها وقتی از ملک‌ظاهر ناامید شدند، نامه‌ای به پدر او صلاح‌الدین ایوبی نوشتند و او نیز به فرزند خویش در نامه‌ای فرمان می‌دهد که «این جوان کشتنی است و او را بکش.»<ref>شهرزوری، نزهة الارواح (تاریخ حکما)، ۱۳۶۵ش، ص ۴۶۲</ref> ملک‌ظاهر سهروردی را به زندان انداخت و از خوراک محروم کرد.<ref>شهرزوری، نزهةالارواح (تاریخ حکما)، ۱۳۶۵ش، ص ۴۶۲</ref> بالاخره روز جمعه آخر ماه ذی‌الحجه سال ۵۸۷ق جسد سهروردی را از زندان بیرون آوردند.<ref>شهرزوری،نزهة الارواح (تاریخ حکما)، ۱۳۶۵ش، ص ۴۶۳</ref>


confirmed، templateeditor
۶٬۳۹۵

ویرایش