جبیره: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
جبیره (جمع آن : جبائر) در لغت به معنای دستبند و چوبهای شکسته بندی<ref> جوهری ؛ مرتضی زبیدی، ذیل «جبر»؛ زنجی سجزی، ذیل واژه</ref> و در اصطلاح [[فقه]]، هر چیزی است که بر روی محل زخم، شکستگی، سوختگی یا عضو دردمند باشد، مانند پارچه، چسب، نوار، پنبه، دارو، گچ یا چوب شکسته بندی.<ref>ر.ک: خوئی، ج ۱، ص۳۰ـ۳۱؛ گلپایگانی، مختصرالاحکام،ص ۲۵؛ روحانی،ص ۵۸</ref> | جبیره (جمع آن : جبائر) در لغت به معنای دستبند و چوبهای شکسته بندی<ref> جوهری ؛ مرتضی زبیدی، ذیل «جبر»؛ زنجی سجزی، ذیل واژه</ref> و در اصطلاح [[فقه]]، هر چیزی است که بر روی محل زخم، شکستگی، سوختگی یا عضو دردمند باشد، مانند پارچه، چسب، نوار، پنبه، دارو، گچ یا چوب شکسته بندی.<ref>ر.ک: خوئی، ج ۱، ص۳۰ـ۳۱؛ گلپایگانی، مختصرالاحکام،ص ۲۵؛ روحانی،ص ۵۸</ref> | ||
فقها در باب [[طهارت]] و [[صلات]] از آن سخن گفتهاند.<ref>جواهر | فقها در باب [[طهارت]] و [[صلات]] از آن سخن گفتهاند.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ ـ ۱۳۶۹ش، ج۲، ص۲۹۱؛ مستمسک العروة ۲/ ۵۲۸ ـ ۵۲۹</ref> | ||
== وضوی جبیره == | == وضوی جبیره == | ||
جبیره یا در محلّ غَسل (صورت و دستها) قرار دارد و یا در محلّ مسح (سر و پاها). | جبیره یا در محلّ غَسل (صورت و دستها) قرار دارد و یا در محلّ مسح (سر و پاها). | ||
* اگر جبیره در محلّ غَسل (شستن) باشد در صورتی که شستن محل به برداشتن جبیره یا فروبردن عضو در آب و یا به تکرار ریختن آب بر آن تا رسیدن به پوست بدون مشقّت ممکن باشد، شستن واجب خواهد بود.<ref>جواهر | * اگر جبیره در محلّ غَسل (شستن) باشد در صورتی که شستن محل به برداشتن جبیره یا فروبردن عضو در آب و یا به تکرار ریختن آب بر آن تا رسیدن به پوست بدون مشقّت ممکن باشد، شستن واجب خواهد بود.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ ـ ۱۳۶۹ش، ج۲، ص۲۹۱ - ۲۹۳؛ مستمسک العروة ۲/ ۵۳۰ - ۵۳۱</ref> و چنانچه شستن ممکن نباشد، مسح، جایگزین آن میشود.<ref>تذکرة الفقهاء ۱/ ۲۰۷</ref> | ||
[[Image:وضوی جبیره.mp4|thumb|220px| آموزش وضوی جبیرهای]] | [[Image:وضوی جبیره.mp4|thumb|220px| آموزش وضوی جبیرهای]] | ||
:برخی دیگر گفتهاند اگر با چند بار آب ریختن یا فرو بردن عضو در آب، جریانی که در تحقق عرفی غَسل معتبر است حاصل نگردد، تخییر بین سه امر یادشده (شستن محل به برداشتن جبیره، فروبردن عضو در آب و یا تکرار ریختن آب بر آن) محلّ اشکال است؛ در نتیجه شستن محل با برداشتن جبیره واجب میشود.<ref>جواهر | :برخی دیگر گفتهاند اگر با چند بار آب ریختن یا فرو بردن عضو در آب، جریانی که در تحقق عرفی غَسل معتبر است حاصل نگردد، تخییر بین سه امر یادشده (شستن محل به برداشتن جبیره، فروبردن عضو در آب و یا تکرار ریختن آب بر آن) محلّ اشکال است؛ در نتیجه شستن محل با برداشتن جبیره واجب میشود.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ ـ ۱۳۶۹ش، ج۲، ص۲۹۲.</ref> | ||
:بعضی تصریح کردهاند که در صورت شستن از روی جبیره، رعایت ترتیب بین اجزای عضو از بالا به پایین واجب است و در فرض عدم امکان ترتیب، برداشتن جبیره متعین خواهد بود.<ref>مستمسک العروة ۲/ ۵۳۰ -۵۳۱</ref> | :بعضی تصریح کردهاند که در صورت شستن از روی جبیره، رعایت ترتیب بین اجزای عضو از بالا به پایین واجب است و در فرض عدم امکان ترتیب، برداشتن جبیره متعین خواهد بود.<ref>مستمسک العروة ۲/ ۵۳۰ -۵۳۱</ref> | ||
:اگر هیچ یک از سه امر یادشده ممکن نباشد، هرچند منشأ آن نجاست محل و عدم امکان تطهیر آن باشد، مسح بر جبیره کفایت میکند.<ref>جواهر | :اگر هیچ یک از سه امر یادشده ممکن نباشد، هرچند منشأ آن نجاست محل و عدم امکان تطهیر آن باشد، مسح بر جبیره کفایت میکند.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ ـ ۱۳۶۹ش، ص۲، ص۲۹۳؛ العروة الوثقی ۱/ ۴۳۶ -۴۳۸</ref> | ||
:در این که انتقال به مسح جبیره به صرف عدم امکان شستن محل، صورت میگیرد هرچند مسح پوست ممکن باشد، یا در صورت امکان، مسح پوست بر مسح جبیره مقدم خواهد بود، اختلاف است.<ref>جواهر | :در این که انتقال به مسح جبیره به صرف عدم امکان شستن محل، صورت میگیرد هرچند مسح پوست ممکن باشد، یا در صورت امکان، مسح پوست بر مسح جبیره مقدم خواهد بود، اختلاف است.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ ـ ۱۳۶۹ش، ج۲، ص۲۹۴؛ العروة الوثقی ۱/ ۴۴۰</ref> همچنین اختلاف است که در صورت کفایت مسحِ جبیره، مسح متعین است و غَسل جبیره در صورت امکان صحیح نیست یا مکلّف، بین مسحِ جبیره و غَسل آن مخیر است. برخی [[احتیاط واجب]] را در جمع بین هردو دانستهاند.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ ـ ۱۳۶۹ش، ج۲، ص۲۹۶؛ العروة الوثقی ۱/ ۴۳۹ - ۴۴۰</ref> | ||
:در مسح جبیره در محل غَسل، بنابر مشهور، مسح باید بر تمام جبیره صورت گیرد و نیز رطوبت آب به همه جبیره برسد و صرف کشیدن دستِتر بر آن کفایت نمیکند.<ref>العروة الوثقی ۱/ ۴۳۹ - ۴۴۰؛ مستمسک العروة ۲/ ۵۳۷ - ۵۳۸</ref>هرچند برخی آن را کافی دانستهاند.<ref>العروة الوثقی ۱/ ۴۵۳</ref> | :در مسح جبیره در محل غَسل، بنابر مشهور، مسح باید بر تمام جبیره صورت گیرد و نیز رطوبت آب به همه جبیره برسد و صرف کشیدن دستِتر بر آن کفایت نمیکند.<ref>العروة الوثقی ۱/ ۴۳۹ - ۴۴۰؛ مستمسک العروة ۲/ ۵۳۷ - ۵۳۸</ref>هرچند برخی آن را کافی دانستهاند.<ref>العروة الوثقی ۱/ ۴۵۳</ref> | ||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
* اگر جبیره در محلّ مسح باشد در صورت امکان باید برداشته شود و مسح بر پوست صورت گیرد. در صورت عدم امکان، آیا مسح بر جبیره متعین است یا اینکه باید مسح تکرار شود تا آب به پوست برسد، مسئله اختلافی است. بسیاری مسح بر جبیره را متعین، و برخی احتیاط واجب را در جمع بین آن دو دانستهاند.<ref>مستمسک العروة ۲/ ۵۳۹ - ۵۴۰</ref> | * اگر جبیره در محلّ مسح باشد در صورت امکان باید برداشته شود و مسح بر پوست صورت گیرد. در صورت عدم امکان، آیا مسح بر جبیره متعین است یا اینکه باید مسح تکرار شود تا آب به پوست برسد، مسئله اختلافی است. بسیاری مسح بر جبیره را متعین، و برخی احتیاط واجب را در جمع بین آن دو دانستهاند.<ref>مستمسک العروة ۲/ ۵۳۹ - ۵۴۰</ref> | ||
:اگر مسح بر جبیره به جهت نجاست آن یا مانعی دیگر ممکن نباشد آیا واجب است پارچهای پاک به گونهای بر آن نهاده شود که جزء جبیره محسوب گردد و سپس با رطوبت دست بر آن مسح شود یا شستن اطراف جبیره در صورتی که جبیره در موضع غَسل باشد کفایت میکند و یا تیمم واجب است، اختلاف میباشد. گروهی گفتهاند اگر پارچه پاک به گونهای قرار داده شود که جزء جبیره محسوب گردد، مسح آن کافی است، در غیر این صورت، احتیاط در جمع بین آن و [[تیمم|تیمّم]] است. برخی نیز مطلقا احتیاط را در جمع دانستهاند.<ref>جواهر | :اگر مسح بر جبیره به جهت نجاست آن یا مانعی دیگر ممکن نباشد آیا واجب است پارچهای پاک به گونهای بر آن نهاده شود که جزء جبیره محسوب گردد و سپس با رطوبت دست بر آن مسح شود یا شستن اطراف جبیره در صورتی که جبیره در موضع غَسل باشد کفایت میکند و یا تیمم واجب است، اختلاف میباشد. گروهی گفتهاند اگر پارچه پاک به گونهای قرار داده شود که جزء جبیره محسوب گردد، مسح آن کافی است، در غیر این صورت، احتیاط در جمع بین آن و [[تیمم|تیمّم]] است. برخی نیز مطلقا احتیاط را در جمع دانستهاند.<ref> نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ ـ ۱۳۶۹ش، ج۲، ص۳۰۰؛ العروة الوثقی ۱/ ۴۴۰ - ۴۴۱</ref> | ||
:هرگاه اندازه جبیره از جراحت بیشتر باشد، مقدار اضافی نیز چنانچه در حدّ متعارف باشد مسح میشود،<ref>جواهر الکلام ۲/ ۳۰۰</ref>اما اگر بیش از حدّ متعارف باشد، در صورت امکانِ برداشتن آن، باید برداشته و مقدار زاید شسته شود و در صورت عدم امکان، در اینکه تیمّم متعین است یا خیر، اختلاف است. گروهی احتیاط واجب را در مسح و سپس تیمّم دانستهاند.<ref>العروة الوثقی ۱/ ۴۴۴</ref> | :هرگاه اندازه جبیره از جراحت بیشتر باشد، مقدار اضافی نیز چنانچه در حدّ متعارف باشد مسح میشود،<ref>جواهر الکلام ۲/ ۳۰۰</ref>اما اگر بیش از حدّ متعارف باشد، در صورت امکانِ برداشتن آن، باید برداشته و مقدار زاید شسته شود و در صورت عدم امکان، در اینکه تیمّم متعین است یا خیر، اختلاف است. گروهی احتیاط واجب را در مسح و سپس تیمّم دانستهاند.<ref>العروة الوثقی ۱/ ۴۴۴</ref> | ||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
حکم [[طهارت]] و [[نماز]] پس از زوال عذر: اگر پس از وقت نماز عذر صاحب جبیره برطرف شود، نمازی که خوانده صحیح است و نیازی به اعاده نیست، و اگر در وقت نماز عذر او برطرف شود در وجوب اعاده اختلاف است.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ ـ ۱۳۶۹ش، ج۲، ص۳۱۰؛ العروة الوثقی ۱/ ۴۵۷ - ۴۵۸؛ مستمسک العروة ۲/ ۵۶۰</ref>در لزوم تجدید طهارت برای نمازهای بعدی پس از رفع عذر یا کفایت طهارت جبیرهای سابق نیز اختلاف است.<ref>نجفی، جواهرالکلام، ۱۳۶۲ ـ ۱۳۶۹ش، ج۲، ص۳۱۰</ref> | حکم [[طهارت]] و [[نماز]] پس از زوال عذر: اگر پس از وقت نماز عذر صاحب جبیره برطرف شود، نمازی که خوانده صحیح است و نیازی به اعاده نیست، و اگر در وقت نماز عذر او برطرف شود در وجوب اعاده اختلاف است.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ ـ ۱۳۶۹ش، ج۲، ص۳۱۰؛ العروة الوثقی ۱/ ۴۵۷ - ۴۵۸؛ مستمسک العروة ۲/ ۵۶۰</ref>در لزوم تجدید طهارت برای نمازهای بعدی پس از رفع عذر یا کفایت طهارت جبیرهای سابق نیز اختلاف است.<ref>نجفی، جواهرالکلام، ۱۳۶۲ ـ ۱۳۶۹ش، ج۲، ص۳۱۰</ref> | ||
امامت صاحب جبیره: امامت صاحب جبیره برای غیر صاحبان جبیره مکروه است.<ref> | امامت صاحب جبیره: امامت صاحب جبیره برای غیر صاحبان جبیره مکروه است.<ref>نجفی، جواهرالکلام، ۱۳۶۲ ـ ۱۳۶۹ش، ج۱۳، ص۳۹۲ - ۳۹۳.</ref> | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |