کاربر ناشناس
آقابزرگ تهرانی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Najafi59 |
imported>Najafi59 بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
شیخ آقابزرگ در [[۱۱ ربیعالاول]] ۱۲۹۳ ق در [[تهران]] به دنیا آمد.<ref>آقابزرگ تهرانی، «زندگینامه خود نوشت آقا بزرگ»، ص۴۱</ref> اصالت وی از گیلان بود و پدرش از بازاریان خیر و اهل قلم و پدربزرگش از روحانیان تهران بودند. جدِّ بزرگش، حاج محسن، بازرگان بود و به یاری منوچهرخان معتمدالدوله گرجی، نخستین چاپخانه ایران را بنیاد نهاد.<ref>منزوی، «الذریعه و آقابزرگ تهرانی»، ص۱۱۶</ref> | شیخ آقابزرگ در [[۱۱ ربیعالاول]] ۱۲۹۳ ق در [[تهران]] به دنیا آمد.<ref>آقابزرگ تهرانی، «زندگینامه خود نوشت آقا بزرگ»، ص۴۱</ref> اصالت وی از گیلان بود و پدرش از بازاریان خیر و اهل قلم و پدربزرگش از روحانیان تهران بودند. جدِّ بزرگش، حاج محسن، بازرگان بود و به یاری منوچهرخان معتمدالدوله گرجی، نخستین چاپخانه ایران را بنیاد نهاد.<ref>منزوی، «الذریعه و آقابزرگ تهرانی»، ص۱۱۶</ref> | ||
==تحصیلات در تهران== | |||
آقا بزرگ از ۷ سالگی (۱۳۰۰ق) در محله خود «پامنار» به مکتبخانه رفت و دروس متداول آن زمان را فراگرفت و از ۱۰ سالگی در مدرسۀ دانگی، تحصیلات مقدماتی حوزه را آغاز نمود. محل تحصیل بعدی او مدرسۀ مروی بود که از سال ۱۳۰۹ علاوه بر مدرسه دانگی در کلاسهای آنجا نیز شرکت مینمود.<ref>آقابزرگ تهرانی، «زندگینامه خود نوشت آقا بزرگ»، ص۴۱-۴۳</ref> آقا بزرگ در این دوران ادبیات عرب را نزد [[سید محمدعلی شاه عبدالعظیمی]]، [[شیخ محمدحسین خراسانی]] و [[شیخ محمدباقر معزالدوله]]، [[منطق]] را نزد میرزامحمد قمی، [[فقه]] و [[اصول]] را نزد [[سیدعبدالکریم لاهیجی]]، [[سیدمحمدتقی گرکانی]] و [[شیخ علی نوری ایلکایی]] آموخت و دروس [[ریاضیات]] و [[هیئت]] را نزد شیخ علی نوری و [[میرزا ابراهیم زنجانی]] فرا گرفت.<ref>آقابزرگ تهرانی، «زندگینامه خود نوشت آقا بزرگ»، ص۴۲-۴۴؛ منزوی، علی نقی، «الذریعه و آقا بزرگ تهرانی»، ص۱۱۶و۱۱۷</ref> همچنین به مطالعاتی در تاریخ ادبیات و [[رجال]] حدیث پرداخت.<ref>منزوی، «الذریعه و آقابزرگ تهرانی»، ص۱۱۷</ref> | آقا بزرگ از ۷ سالگی (۱۳۰۰ق) در محله خود «پامنار» به مکتبخانه رفت و دروس متداول آن زمان را فراگرفت و از ۱۰ سالگی در مدرسۀ دانگی، تحصیلات مقدماتی حوزه را آغاز نمود. محل تحصیل بعدی او مدرسۀ مروی بود که از سال ۱۳۰۹ علاوه بر مدرسه دانگی در کلاسهای آنجا نیز شرکت مینمود.<ref>آقابزرگ تهرانی، «زندگینامه خود نوشت آقا بزرگ»، ص۴۱-۴۳</ref> آقا بزرگ در این دوران ادبیات عرب را نزد [[سید محمدعلی شاه عبدالعظیمی]]، [[شیخ محمدحسین خراسانی]] و [[شیخ محمدباقر معزالدوله]]، [[منطق]] را نزد میرزامحمد قمی، [[فقه]] و [[اصول]] را نزد [[سیدعبدالکریم لاهیجی]]، [[سیدمحمدتقی گرکانی]] و [[شیخ علی نوری ایلکایی]] آموخت و دروس [[ریاضیات]] و [[هیئت]] را نزد شیخ علی نوری و [[میرزا ابراهیم زنجانی]] فرا گرفت.<ref>آقابزرگ تهرانی، «زندگینامه خود نوشت آقا بزرگ»، ص۴۲-۴۴؛ منزوی، علی نقی، «الذریعه و آقا بزرگ تهرانی»، ص۱۱۶و۱۱۷</ref> همچنین به مطالعاتی در تاریخ ادبیات و [[رجال]] حدیث پرداخت.<ref>منزوی، «الذریعه و آقابزرگ تهرانی»، ص۱۱۷</ref> | ||
==تحصیلات نجف== | |||
آقا بزرگ در سال ۱۳۱۵ق به قصد ادامه تحصیل به [[نجف]] رفت و در این شهر نزد حاج [[میرزا حسین نوری]]، [[محمدطه نجف]]، [[سید مرتضی کشمیری]]، حاج [[میرزا حسین خلیلی]]، [[آخوند خراسانی|آخوند ملا محمّد کاظم خراسانی]]، [[سید احمد حائری تهرانی]]، [[میرزا محمدعلی چهاردهی]]، [[سید محمد کاظم طباطبائی یزدی|سید محمد کاظم یزدی]]، [[شیخ الشریعة اصفهانی|شیخ الشریعه اصفهانی]]، [[شیخ آقا رضا تبریزی]] و [[شیخ احمد شیرازی]]، معروف به «شانه ساز» به کسب دانش پرداخت.<ref>صحتی سردرودی، آقابزرگ تهرانی اقیانوس پژوهش، ۱۳۷۶ش، ص۳۷-۵۰.</ref> | آقا بزرگ در سال ۱۳۱۵ق به قصد ادامه تحصیل به [[نجف]] رفت و در این شهر نزد حاج [[میرزا حسین نوری]]، [[محمدطه نجف]]، [[سید مرتضی کشمیری]]، حاج [[میرزا حسین خلیلی]]، [[آخوند خراسانی|آخوند ملا محمّد کاظم خراسانی]]، [[سید احمد حائری تهرانی]]، [[میرزا محمدعلی چهاردهی]]، [[سید محمد کاظم طباطبائی یزدی|سید محمد کاظم یزدی]]، [[شیخ الشریعة اصفهانی|شیخ الشریعه اصفهانی]]، [[شیخ آقا رضا تبریزی]] و [[شیخ احمد شیرازی]]، معروف به «شانه ساز» به کسب دانش پرداخت.<ref>صحتی سردرودی، آقابزرگ تهرانی اقیانوس پژوهش، ۱۳۷۶ش، ص۳۷-۵۰.</ref> | ||
==اقامت در سامرا== | |||
آقابزرگ در سال ۱۳۲۹ق به [[سامرا]] رفت و در درس آیة الله [[محمدتقی شیرازی]] (م ۱۳۳۸ق) معروف به میرزای شیرازی دوم شرکت جست.<ref>آقابزرگ تهرانی، «زندگینامه خود نوشت آقا بزرگ»، ص۴۶</ref> همچنین از ۲۵ ذی القعده همین سال کار نگارش موسوعه کتابشناسی [[الذریعه]] را که به معرفی تصانیف شیعه میپردازد، آغاز نمود.<ref>آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ۱۴۰۳ق، ج۱۰، ص۲۶ </ref> او اواخر سال ۱۳۳۵ق به [[کاظمین]] نقل مکان نمود و دو سال در آنجا اقامت داشت و دوباره در سال ۱۳۳۷ق به سامراء بازگشت و اینبار تا ۱۳۵۵ در آنجا اقامت نمود.<ref>آقابزرگ تهرانی، «زندگینامه خود نوشت آقا بزرگ»، ص۴۶</ref> آقابزرگ در مدت اقامت در سامرا در این مدت هر سال دو یا سه بار به نجف اشرف و سایر شهرهای عراق مسافرت مینمود و کتابهای کتابخانههای عمومی و شخصی را دیده، بر الذریعه میافزود.<ref>آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ۱۴۰۳ق، ج۱۰، ص۲۶ </ref> | آقابزرگ در سال ۱۳۲۹ق به [[سامرا]] رفت و در درس آیة الله [[محمدتقی شیرازی]] (م ۱۳۳۸ق) معروف به میرزای شیرازی دوم شرکت جست.<ref>آقابزرگ تهرانی، «زندگینامه خود نوشت آقا بزرگ»، ص۴۶</ref> همچنین از ۲۵ ذی القعده همین سال کار نگارش موسوعه کتابشناسی [[الذریعه]] را که به معرفی تصانیف شیعه میپردازد، آغاز نمود.<ref>آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ۱۴۰۳ق، ج۱۰، ص۲۶ </ref> او اواخر سال ۱۳۳۵ق به [[کاظمین]] نقل مکان نمود و دو سال در آنجا اقامت داشت و دوباره در سال ۱۳۳۷ق به سامراء بازگشت و اینبار تا ۱۳۵۵ در آنجا اقامت نمود.<ref>آقابزرگ تهرانی، «زندگینامه خود نوشت آقا بزرگ»، ص۴۶</ref> آقابزرگ در مدت اقامت در سامرا در این مدت هر سال دو یا سه بار به نجف اشرف و سایر شهرهای عراق مسافرت مینمود و کتابهای کتابخانههای عمومی و شخصی را دیده، بر الذریعه میافزود.<ref>آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ۱۴۰۳ق، ج۱۰، ص۲۶ </ref> | ||
==بازگشت به نجف== | |||
شیخ آقابزرگ در سال ۱۳۵۵ به دنبال کشته شدن [[شیخ هادی تهرانی]] از دوستان نزدیک او به دست متعصبان ضد شیعه و ضد ایرانی سامرا، اقامت بیشتر در آنجا را به مصلحت ندیده، به نجف بازگشت.<ref>منزوی، «الذریعه و آقا بزرگ تهرانی»، ص۱۱۸</ref>او در آنجا با کمک مالی عمویش حاج حبیب الله محسنی تاجر، چاپخانهای به نام «مطبعة السعاده» بر پا نمود تا کتاب خود را به چاپ برساند. لیکن دولت پادشاهی عراق به عذر اینکه ایشان ایرانی هستند مانعشان گردید. و او ناچار شد چاپخانه را بفروشد و کتابش را برای چاپ به مطبعة الغری در نجف بسپارد. سه جلد از الذریعه در این مطبعه چاپ شد ولی شروع جنگ جهانی و گرانی وسایل طبع او را بر آن داشت که فرزندش [[علینقی منزوی|علینقی]] را برای چاپ بقیه مجلدات الذریعه به ایران بفرستد. به این صورت بقیه مجلدات الذریعه با پیگیریهای علینقی منزوی و بعدا برادرش احمد در ایران به چاپ رسید.<ref>آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ۱۴۰۳ق، ج۱۰، ص۲۷؛ منزوی، «الذریعه و آقا بزرگ تهرانی»، ص۱۱۸</ref> | شیخ آقابزرگ در سال ۱۳۵۵ به دنبال کشته شدن [[شیخ هادی تهرانی]] از دوستان نزدیک او به دست متعصبان ضد شیعه و ضد ایرانی سامرا، اقامت بیشتر در آنجا را به مصلحت ندیده، به نجف بازگشت.<ref>منزوی، «الذریعه و آقا بزرگ تهرانی»، ص۱۱۸</ref>او در آنجا با کمک مالی عمویش حاج حبیب الله محسنی تاجر، چاپخانهای به نام «مطبعة السعاده» بر پا نمود تا کتاب خود را به چاپ برساند. لیکن دولت پادشاهی عراق به عذر اینکه ایشان ایرانی هستند مانعشان گردید. و او ناچار شد چاپخانه را بفروشد و کتابش را برای چاپ به مطبعة الغری در نجف بسپارد. سه جلد از الذریعه در این مطبعه چاپ شد ولی شروع جنگ جهانی و گرانی وسایل طبع او را بر آن داشت که فرزندش [[علینقی منزوی|علینقی]] را برای چاپ بقیه مجلدات الذریعه به ایران بفرستد. به این صورت بقیه مجلدات الذریعه با پیگیریهای علینقی منزوی و بعدا برادرش احمد در ایران به چاپ رسید.<ref>آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ۱۴۰۳ق، ج۱۰، ص۲۷؛ منزوی، «الذریعه و آقا بزرگ تهرانی»، ص۱۱۸</ref> | ||
آقابزرگ برای تدوین و تکمیل این دایرهالمعارف به سفرهای طولانی نیز پرداخت. از بیشتر کتابخانههای عمومی [[عراق]] و [[ایران]] و [[سوریه]] و [[فلسطین]] و [[مصر]] و [[حجاز]] و بسیاری از کتابخانههای عمومی عراق و ایران و سوریه و فلسطین و مصر و حجاز و بسیاری کتابخانههای خصوصی در این کشورها دیدن کرد و به بررسی کتب آنها پرداخت. وی در ۶۲ کتابخانه شخصاً کاوش کرد و فهرستهای بسیاری از کتابخانههای دیگر را نیز مورد مطالعه قرار داد.<ref>موسوی بجنوردی، «آقا بزرگ تهرانی»، ص۴۵۵</ref> | آقابزرگ برای تدوین و تکمیل این دایرهالمعارف به سفرهای طولانی نیز پرداخت. از بیشتر کتابخانههای عمومی [[عراق]] و [[ایران]] و [[سوریه]] و [[فلسطین]] و [[مصر]] و [[حجاز]] و بسیاری از کتابخانههای عمومی عراق و ایران و سوریه و فلسطین و مصر و حجاز و بسیاری کتابخانههای خصوصی در این کشورها دیدن کرد و به بررسی کتب آنها پرداخت. وی در ۶۲ کتابخانه شخصاً کاوش کرد و فهرستهای بسیاری از کتابخانههای دیگر را نیز مورد مطالعه قرار داد.<ref>موسوی بجنوردی، «آقا بزرگ تهرانی»، ص۴۵۵</ref> | ||
==اجازه روایت== | ==اجازه روایت== | ||
خط ۸۱: | خط ۷۵: | ||
==آثار== | ==آثار== | ||
مهمترین آثار او از این قرار است: | آقا بزرگ متخصص شرح حال نگاری و کتابشناسی و فهرست نویسی بود. ولی دامنه تالیفاتش موضوعات دیگری چون تاریخ؛ کلام؛ اخلاق؛ فقه؛ ریاضی و... را نیز در بر دارد. مهمترین آثار او از این قرار است: | ||
*[[الذریعة الی تصانیف الشیعة]]، شامل ۲۶ جلد که جزء نهم آن در ۴ مجلد است، و میان سالهای ۱۳۵۷-۱۳۹۷ق/۱۹۳۸-۱۹۷۷م در نجف و بیروت به چاپ رسیده است. | *[[الذریعة الی تصانیف الشیعة]]، شامل ۲۶ جلد که جزء نهم آن در ۴ مجلد است، و میان سالهای ۱۳۵۷-۱۳۹۷ق/۱۹۳۸-۱۹۷۷م در نجف و بیروت به چاپ رسیده است. | ||
*[[طبقات اعلام الشیعة (کتاب)|طبقات اعلام الشیعه]]، شامل: | *[[طبقات اعلام الشیعة (کتاب)|طبقات اعلام الشیعه]]، شامل: | ||
خط ۱۰۹: | خط ۱۰۳: | ||
آقابزرگ تهرانی، کتابخانهای جامع داشت که دارای بیش از ۵۰۰۰ جلد کتاب، در تاریخ، زیستنامه، فهرستهای عمومی، فهرستهای خصوصی، دایرة المعارفها و... بود. در طول حیات وی، طلاب و اهل مطالعه و تحیق از این کتابخانه بهره میبردند. خود شیخ با کهولت سن و اشتغال بسیار و ضعف پیری مراجعان را راهنمایی و به آنان کمک میکرد. این کتابخانه را وی به سال ۱۳۵۴ق. تأسیس کرده بود. برای اینکه کتابخانه از پراکندگی و تلف شدن مصون ماند، آقابزرگ در سال ۱۳۷۵ق. آ ن را [[وقف]] کرد. سپس در سال ۱۳۸۰ق. در وقفنامه تجدید نظر کرد، و در وقفنامهای که به خط خود وی نوشته شده است قید کرد که اگر برای متولیان و متصدیان، امکان نگهداشت آن منتفی شد، کتابخانه را منتقل کنند و به [[کتابخانه امیرالمؤمنین]] واگذارند.<ref>حکیمی، حماسه غدیر، ص۳۱۵و۳۱۶.</ref> | آقابزرگ تهرانی، کتابخانهای جامع داشت که دارای بیش از ۵۰۰۰ جلد کتاب، در تاریخ، زیستنامه، فهرستهای عمومی، فهرستهای خصوصی، دایرة المعارفها و... بود. در طول حیات وی، طلاب و اهل مطالعه و تحیق از این کتابخانه بهره میبردند. خود شیخ با کهولت سن و اشتغال بسیار و ضعف پیری مراجعان را راهنمایی و به آنان کمک میکرد. این کتابخانه را وی به سال ۱۳۵۴ق. تأسیس کرده بود. برای اینکه کتابخانه از پراکندگی و تلف شدن مصون ماند، آقابزرگ در سال ۱۳۷۵ق. آ ن را [[وقف]] کرد. سپس در سال ۱۳۸۰ق. در وقفنامه تجدید نظر کرد، و در وقفنامهای که به خط خود وی نوشته شده است قید کرد که اگر برای متولیان و متصدیان، امکان نگهداشت آن منتفی شد، کتابخانه را منتقل کنند و به [[کتابخانه امیرالمؤمنین]] واگذارند.<ref>حکیمی، حماسه غدیر، ص۳۱۵و۳۱۶.</ref> | ||
[[پرونده:مقبره آقا بزرگ تهرانی.jpg|بندانگشتی|مقبره آقا بزرگ تهرانی]] | |||
=== وفات === | |||
شیخ آقا بزرگ پس از یک بیماری طولانی، [[۱۳ ذیالحجه]] ۱۳۸۹ق برابر با [[۱ اسفند]] ۱۳۴۸ش،<ref>حائری، علی، روزشمار قمری، ۱۳۸۱ش، وقایع ۱۳ ذیالحجه.</ref> در [[نجف]] درگذشت و بر طبق [[وصیت|وصیتش]]، در کتابخانه خود که آن را برای استفاده علما و طلاب وقف کرده بود، به خاک سپرده شد.<ref>موسوی بجنوردی، «آقا بزرگ تهرانی»، ص۴۵۶</ref> | |||
==بازماندگان== | |||
آقابزرگ دو بار ازدواج کرد و دارای ۵ پسر و ۴ دختر شد.<ref>موسوی بجنوردی، «آقا بزرگ تهرانی»، ص۴۵۶</ref> [[علینقی منزوی]] و [[احمد منزوی]] از فرزندان اویند که در تالیف و نشر کتاب [[الذریعة الی تصانیف الشیعة (کتاب)|الذریعه]] به او کمک کردند.<ref>آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ۱۴۰۳ق، ج۱۰، ص۲۷ </ref> اولین شهید روحانی پس از انقلاب حجت الاسلام سید احمد دیباجی بود که داماد شیخ آقابزرگ بود و در برخی کارهای علمی یار و همکار ابوالزوجه اش بود.<ref>علی ربانی خلخالی؛ شهداي روحانيت شيعه در يکصد ساله اخير؛ ج۱؛ ص و نیز بنگرید به: https://www.imna.ir/news/187224</ref> | |||
== پانویس== | == پانویس== | ||
{{پانویس۲}} | {{پانویس۲}} |