Image-reviewer، abusefilter، autopatrolled، botadmin، دیوانسالاران، eliminator، import، مدیران رابط کاربری، ipblock-exempt، movedable، oversight، patroller، reviewer، rollbacker، مدیران، translationadmin
۹٬۴۳۸
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '{{یادداشت|' به '{{یاد|') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
|||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
در برخی منابع، از ارسال دو نامه برای [[امام صادق]] توسط [[ابومسلم]] در زمان دعوت بنیعباس و دو نامه از سوی [[ابوسَلمه خلَاّل]]، وزیر سفاح روایت شده است. [[مسعودی]] نوشته که امام به دو نامه ابومسلم جوابی نداده است.<ref>مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۲۶۸.</ref> اما فخر رازی آورده، جعفر بن محمد پاسخ داد: نه تو از یاران من هستی و نه این زمان، زمان من است.<ref>فخر رازی، المحصل، ۱۴۱۱ق، ص۵۹۱</ref> اسد حیدر، علت واکنش امام صادق به نامههای ابومسلم را در عدم صداقت و عدم وفاداری ابومسلم دانسته است.<ref>حیدر، الامام الصادق و المذاهب الاربعه، ۱۴۲۲ق، ج۲، ص۳۰۶.</ref> حضرت صادق به آورنده نامه ابوسلمه گفت: مرا کاری با ابوسلمه نیست! او شیعه دیگران است.<ref>حیدر، الامام الصادق و المذاهب الاربعه، ۱۴۲۲ق، ج۲، ص۳۰۶.</ref> | در برخی منابع، از ارسال دو نامه برای [[امام صادق]] توسط [[ابومسلم]] در زمان دعوت بنیعباس و دو نامه از سوی [[ابوسَلمه خلَاّل]]، وزیر سفاح روایت شده است. [[مسعودی]] نوشته که امام به دو نامه ابومسلم جوابی نداده است.<ref>مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۲۶۸.</ref> اما فخر رازی آورده، جعفر بن محمد پاسخ داد: نه تو از یاران من هستی و نه این زمان، زمان من است.<ref>فخر رازی، المحصل، ۱۴۱۱ق، ص۵۹۱</ref> اسد حیدر، علت واکنش امام صادق به نامههای ابومسلم را در عدم صداقت و عدم وفاداری ابومسلم دانسته است.<ref>حیدر، الامام الصادق و المذاهب الاربعه، ۱۴۲۲ق، ج۲، ص۳۰۶.</ref> حضرت صادق به آورنده نامه ابوسلمه گفت: مرا کاری با ابوسلمه نیست! او شیعه دیگران است.<ref>حیدر، الامام الصادق و المذاهب الاربعه، ۱۴۲۲ق، ج۲، ص۳۰۶.</ref> | ||
منصور برای اطلاع از تمایل یا عدم تمایل و فعالیتهای امام جعفر صادق(ع) علیه خود، او را زیرنظر داشت و گاه افراد و نامههای جعلی برای او میفرستاد. در این دوره روایاتی از امام صادق(ع) نقل شده است که بر تقیه تأکید میکرد.<ref>فتال نیشابوری، روضةالواعظین، ۱۳۷۵ش، ج۲، ص۲۹۳.</ref> برخی نیز با انگیزههای متفاوت، نزد منصور از امام صادق بدگویی میکردند. عیسی بن موسی، پسرعموی منصور پس از سرکوب قیام نفس زکیه، بخشی از اموال امام ششم را مصادره کرد. منصور در پاسخ به شکایت امام، قصد قتل او را کرد ولی با صحبتها و تعهد امام، از این کار منصرف شد.<ref>ابن اثیر، الکامل، ج۵، ص۵۴۴-۵۴۳.</ref> منصور چندین بار حضرت صادق را از [[مدینه]] به [[عراق]] خواند و او را وادار به مناظره با [[ابوحنیفه]] کرد ولی نتوانست او را مغلوب کند.<ref>ذهبی، سیر اعلام النبوة، ج۶، ص۲۵۸-۲۵۷.</ref> امام در ۱۴۸ق، سه سال پس از قیام [[ محمد بن عبدالله بن حسن |نفس زکیه]] به شهادت رسید. تعدادی از علمای شیعه علت شهادت او را مسمومیت توسط منصور میدانند.<ref>ابن بابویه، اعتقادات الامامیه، ۱۳۸۹ش، ص۹۸؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص ۲۸۰؛ محمد بن جریر طبری، دلائل الامامه، ۱۴۱۳ق، ص۲۴۶؛ سید ابن طاووس، اقبال الاعمال، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۲۱۴.</ref> حضرت صادق به خاطر سختگیریهای عباسیان و به منظور حفظ جان [[امام کاظم (ع)]]، پنج نفر،{{ | منصور برای اطلاع از تمایل یا عدم تمایل و فعالیتهای امام جعفر صادق(ع) علیه خود، او را زیرنظر داشت و گاه افراد و نامههای جعلی برای او میفرستاد. در این دوره روایاتی از امام صادق(ع) نقل شده است که بر تقیه تأکید میکرد.<ref>فتال نیشابوری، روضةالواعظین، ۱۳۷۵ش، ج۲، ص۲۹۳.</ref> برخی نیز با انگیزههای متفاوت، نزد منصور از امام صادق بدگویی میکردند. عیسی بن موسی، پسرعموی منصور پس از سرکوب قیام نفس زکیه، بخشی از اموال امام ششم را مصادره کرد. منصور در پاسخ به شکایت امام، قصد قتل او را کرد ولی با صحبتها و تعهد امام، از این کار منصرف شد.<ref>ابن اثیر، الکامل، ج۵، ص۵۴۴-۵۴۳.</ref> منصور چندین بار حضرت صادق را از [[مدینه]] به [[عراق]] خواند و او را وادار به مناظره با [[ابوحنیفه]] کرد ولی نتوانست او را مغلوب کند.<ref>ذهبی، سیر اعلام النبوة، ج۶، ص۲۵۸-۲۵۷.</ref> امام در ۱۴۸ق، سه سال پس از قیام [[ محمد بن عبدالله بن حسن |نفس زکیه]] به شهادت رسید. تعدادی از علمای شیعه علت شهادت او را مسمومیت توسط منصور میدانند.<ref>ابن بابویه، اعتقادات الامامیه، ۱۳۸۹ش، ص۹۸؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص ۲۸۰؛ محمد بن جریر طبری، دلائل الامامه، ۱۴۱۳ق، ص۲۴۶؛ سید ابن طاووس، اقبال الاعمال، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۲۱۴.</ref> حضرت صادق به خاطر سختگیریهای عباسیان و به منظور حفظ جان [[امام کاظم (ع)]]، پنج نفر،{{یاد|۱- خلیفه وقت، منصور دوانیقى | ||
۲- محمد بن سلیمان(فرماندار مدینه). | ۲- محمد بن سلیمان(فرماندار مدینه). | ||
۳- عبدالله بن جعفر بن محمد(برادر بزرگ امام کاظم). | ۳- عبدالله بن جعفر بن محمد(برادر بزرگ امام کاظم). | ||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
===امام کاظم=== | ===امام کاظم=== | ||
دوران ۳۵ ساله [[امامت]] حضرت کاظم(۱۸۳-۱۴۸ق) همزمان با ۱۰ سال خلافت [[منصور عباسی|منصور]](حکومت ۱۳۶-[[سال ۱۵۸ هجری قمری|۱۵۸ق]])، ۱۱ سال خلافت [[مهدی عباسی|مهدی]] (حکومت [[سال ۱۵۸ هجری قمری|۱۵۸]]-۱۶۹ق)، یک سال خلافت [[هادی عباسی|هادی]] (حکومت۱۶۹-۱۷۰ق) و ۱۳ سال خلافت [[هارون عباسی|هارون]] (حکومت۱۷۰-۱۹۳ق) بود.<ref>پیشوایی، سیره پیشوایان، ص۴۱۳.</ref> دوران زندگانی [[امام کاظم (ع)|موسی بن جعفر]] با دوران قدرت گرفتن عباسیان، و قیامهای متعدد از سوی علویان علیه آنان همزمان بود. [[قیام شهید فخ]] در سال ۱۶۹ق در دوره امامت موسی بن جعفر و خلافت هادی عباسی به وقوع پیوست.<ref>جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ص۳۸۵-۳۸۴.</ref> امام کاظم(ع) برای ارتباط با شیعیان و تقویت توان اقتصادی آنان، سازمان وکالت را که در زمان امام صادق(ع) پایهگذاری شده بود، گسترش داد.<ref>جباری، امام کاظم و سازمان وکالت، ص۱۶.</ref> هنگامیکه مهدی عباسی از او خواست تا حدود فدک را مشخص کند، امام مرزهایی را تعیین کرد که با قلمرو حکومت عباسیان برابری میکرد.<ref>ابن شهر آشوب، مناقب آل ابى طالب، انتشارات علامه، ج۴، ص ۳۲۰.</ref> امام هفتم شیعیان اصحاب خود را به عدم همکاری با عباسیان سفارش میکرد، از جمله [[صفوان جمال]] را از کرایه دادن شتران خود به هارون منع کرد.<ref>شیخ طوسی، رجال کشی، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۴۴۱.</ref>{{ | دوران ۳۵ ساله [[امامت]] حضرت کاظم(۱۸۳-۱۴۸ق) همزمان با ۱۰ سال خلافت [[منصور عباسی|منصور]](حکومت ۱۳۶-[[سال ۱۵۸ هجری قمری|۱۵۸ق]])، ۱۱ سال خلافت [[مهدی عباسی|مهدی]] (حکومت [[سال ۱۵۸ هجری قمری|۱۵۸]]-۱۶۹ق)، یک سال خلافت [[هادی عباسی|هادی]] (حکومت۱۶۹-۱۷۰ق) و ۱۳ سال خلافت [[هارون عباسی|هارون]] (حکومت۱۷۰-۱۹۳ق) بود.<ref>پیشوایی، سیره پیشوایان، ص۴۱۳.</ref> دوران زندگانی [[امام کاظم (ع)|موسی بن جعفر]] با دوران قدرت گرفتن عباسیان، و قیامهای متعدد از سوی علویان علیه آنان همزمان بود. [[قیام شهید فخ]] در سال ۱۶۹ق در دوره امامت موسی بن جعفر و خلافت هادی عباسی به وقوع پیوست.<ref>جعفریان، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ص۳۸۵-۳۸۴.</ref> امام کاظم(ع) برای ارتباط با شیعیان و تقویت توان اقتصادی آنان، سازمان وکالت را که در زمان امام صادق(ع) پایهگذاری شده بود، گسترش داد.<ref>جباری، امام کاظم و سازمان وکالت، ص۱۶.</ref> هنگامیکه مهدی عباسی از او خواست تا حدود فدک را مشخص کند، امام مرزهایی را تعیین کرد که با قلمرو حکومت عباسیان برابری میکرد.<ref>ابن شهر آشوب، مناقب آل ابى طالب، انتشارات علامه، ج۴، ص ۳۲۰.</ref> امام هفتم شیعیان اصحاب خود را به عدم همکاری با عباسیان سفارش میکرد، از جمله [[صفوان جمال]] را از کرایه دادن شتران خود به هارون منع کرد.<ref>شیخ طوسی، رجال کشی، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۴۴۱.</ref>{{یاد| كلّ شيء منك جميل الّا اكرائك جمالك من هذا الرجل...تمام کارهایت نیک است جز کرایه دادن شترهایت به هارون}} در عین حال از [[علی بن یقطین]] که در حکومت هارون الرشید، عهدهدار وزارت بود، خواست تا در دربار بماند و به شیعیان خدمت کند. <ref>شیخ طوسی، رجال کشی،۱۴۰۹ق، ج۲، ص ۴۳۳. | ||
</ref>{{ | </ref>{{یاد| تَضْمَنُ أَنْ لَا يَأْتِيَكَ وَلِيٌّ أَبَداً إِلَّا أَكْرَمْتَهُ ضمانت کنی که هر یک از دوستان(شیعیان) من نزد تو آمد او را تکریم کنی}} | ||
امام کاظم(ع) در طول دوران امامتش چندین بار از سوی خلفای عباسی احضار و زندانی شد. نخستینبار در زمان خلافت مهدی عباسی، امام را از [[مدینه]] به [[بغداد]] منتقل کردند.<ref>ابن جوزی، تذکرة الخواص، ص۳۱۳.</ref> هارون نیز دو بار امام را زندانی کرد.<ref>کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۷۶.</ref> امام کاظم(ع) سالهای پایانی عمر خود را در زندانهای فضل بن یحیی و [[سندی بن شاهک]] گذراند. بدگویی یحیی برمکی<ref>مفید، الارشاد، ج۲، ص۲۳۷-۲۳۸.</ref>، بیم هارون از موقعیت امام بین مردم و افزایش شیعیان او<ref>صدوق، عیون اخبار الرضا، ج۱، ص۱۰۱.</ref> و عدم رعایت تقیه از سوی برخی یاران امام<ref>صدوق، کمال الدین، ج۲، ص۳۶۱-۳۶۳.</ref> از جمله دلایل زندانی شدن او بیان شده است. | امام کاظم(ع) در طول دوران امامتش چندین بار از سوی خلفای عباسی احضار و زندانی شد. نخستینبار در زمان خلافت مهدی عباسی، امام را از [[مدینه]] به [[بغداد]] منتقل کردند.<ref>ابن جوزی، تذکرة الخواص، ص۳۱۳.</ref> هارون نیز دو بار امام را زندانی کرد.<ref>کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۷۶.</ref> امام کاظم(ع) سالهای پایانی عمر خود را در زندانهای فضل بن یحیی و [[سندی بن شاهک]] گذراند. بدگویی یحیی برمکی<ref>مفید، الارشاد، ج۲، ص۲۳۷-۲۳۸.</ref>، بیم هارون از موقعیت امام بین مردم و افزایش شیعیان او<ref>صدوق، عیون اخبار الرضا، ج۱، ص۱۰۱.</ref> و عدم رعایت تقیه از سوی برخی یاران امام<ref>صدوق، کمال الدین، ج۲، ص۳۶۱-۳۶۳.</ref> از جمله دلایل زندانی شدن او بیان شده است. | ||
خط ۶۶: | خط ۶۶: | ||
در سال ۱۲۶ق پس از مرگ [[هشام بن عبدالملک]]، بنی هاشم در موسم [[حج]] در دهکده [[ابواء]]، مدفن [[آمنه]]، مادر [[پیامبر]] جمع شدند. در این جلسه، [[محمد بن عبدالله بن حسن|محمد بن عبدالله]] معروف به [[محمد بن عبدالله بن حسن|نفس زکیه]] به عنوان [[خلیفه]] آینده معرفی شد و بنیعباس و بقیه بجز [[امام صادق]] با او [[بیعت]] کردند.<ref>مفید، ارشاد، ج۲، ص۱۹۰-۱۹۲.</ref> | در سال ۱۲۶ق پس از مرگ [[هشام بن عبدالملک]]، بنی هاشم در موسم [[حج]] در دهکده [[ابواء]]، مدفن [[آمنه]]، مادر [[پیامبر]] جمع شدند. در این جلسه، [[محمد بن عبدالله بن حسن|محمد بن عبدالله]] معروف به [[محمد بن عبدالله بن حسن|نفس زکیه]] به عنوان [[خلیفه]] آینده معرفی شد و بنیعباس و بقیه بجز [[امام صادق]] با او [[بیعت]] کردند.<ref>مفید، ارشاد، ج۲، ص۱۹۰-۱۹۲.</ref> | ||
بنیعباس در سال ۱۲۷ق در قیام [[عبدالله بن معاویه]]، نوه [[عبدالله بن جعفر بن ابیطالب]]، شرکت کردند. {{ | بنیعباس در سال ۱۲۷ق در قیام [[عبدالله بن معاویه]]، نوه [[عبدالله بن جعفر بن ابیطالب]]، شرکت کردند. {{یاد|او در [[کوفه]] در ابتدای حکومت مروان بن محمد قیام کرد. عبدالله پس از شکست، به منطقه جبال (همدان، ری، قومس و اصفهان) رفت و آنجا را به اضافه شیراز تصرف کرد.<ref>اصفهانی، مقاتل الطالبین، ص۱۵۷.</ref> در این هنگام، خاندان عباسی مانند [[منصور عباسی|منصور]] و [[سفاح]] و عموهایش به او پیوستند. او منصور را والی ایذه کرد.}} عبدالله در سال ۱۲۹ق از سپاه مروان شکست خورد و به امید یاری [[ابومسلم]] به [[هرات]] رفت. عبدالله در سال ۱۳۰ق توسط حاکم هرات و به دستور ابومسلم، در زندان کشته شد.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ص۶۴.</ref> | ||
بنیهاشم در سال ۱۲۹ق، در [[مکه]] برای تجدید بیعت تشکیل جلسه دادند ولی بنیعباس با شنیدن شروع قیام ابومسلم، جلسه را ترک کردند.<ref>اصفهانی، مقاتل الطالبین، ص۲۲۷.</ref> | بنیهاشم در سال ۱۲۹ق، در [[مکه]] برای تجدید بیعت تشکیل جلسه دادند ولی بنیعباس با شنیدن شروع قیام ابومسلم، جلسه را ترک کردند.<ref>اصفهانی، مقاتل الطالبین، ص۲۲۷.</ref> |
ویرایش