پرش به محتوا

قنبر: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۶ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۷ ژوئن ۲۰۲۳
جز
جایگزینی متن - '{{یادداشت|' به '{{یاد|'
جز (←‏شهادت: افزایش/ تکمیل/)
جز (جایگزینی متن - '{{یادداشت|' به '{{یاد|')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۳۰: خط ۳۰:
قنبر از اصحاب خاص، غلام و دربان(حاجب) حضرت علی(ع) بود.<ref>مسعودی، التنبیه و الاشراف، دار الصاوی، ص۲۵۸.</ref> وی همچنین دربان [[امام حسن مجتبی(ع)]] بوده است.<ref>مسعودی، التنبیه والاشراف، ۱۳۷۶ش، ص۲۶۱.</ref> [[شیخ طوسی]]، او را در شمار اصحاب امام علی(ع) یاد می‌کند.<ref>شیخ طوسی، رجال الطوسی، ۱۴۱۵ق، ص۷۹.</ref>
قنبر از اصحاب خاص، غلام و دربان(حاجب) حضرت علی(ع) بود.<ref>مسعودی، التنبیه و الاشراف، دار الصاوی، ص۲۵۸.</ref> وی همچنین دربان [[امام حسن مجتبی(ع)]] بوده است.<ref>مسعودی، التنبیه والاشراف، ۱۳۷۶ش، ص۲۶۱.</ref> [[شیخ طوسی]]، او را در شمار اصحاب امام علی(ع) یاد می‌کند.<ref>شیخ طوسی، رجال الطوسی، ۱۴۱۵ق، ص۷۹.</ref>


از [[امام صادق(ع)]] نقل شده است که قنبر علاقه زیادی به حضرت علی داشت<ref>کلینی، الکافی، ۱۳۶۵ش، ج۲، ص۵۹.</ref> هر گاه که آن حضرت شبانه از منزل خارج می‌شد، قنبر از او مراقبت می‌نمود. بدون آنکه امام متوجه شود.<ref>قمی، سفینه البحار، تهران، ج۲، ص‌۱۶۷.</ref> متقابلا حضرت علی(ع) نیز به وی عنایت داشت، روزی حضرت علی(ع) دو لباس یکی به سه درهم و دیگری را به دو درهم خرید و لباس گرانتر را به قنبر داد و به او فرمود: تو جوانی و برخوردار از شور جوانی و من از پرودگارم شرم دارم که خودم را برتر ازتو بدانم زیرا از [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|رسول خدا(ص)]] شنیدم که فرمود بر خدمتکارانتان بپوشانید آن‌چه که خودتان می‌پوشید و بخورانید آن‌چه که خود می خورید.<ref>ثقفی کوفی، الغارات، ۱۳۷۳ش، ج۱، ص۱۰۶.</ref>{{یادداشت|يا قنبر أنت شابّ و لك شرّة الشّباب‌ و أنا أستحيي من ربّي أن أتفضّل عليك لأنّي سمعت رسول الله- صلّى الله عليه و آله و سلّم- يقول: ألبسوهم ممّا تلبسون و أطعموهم ممّا تأكلون}}
از [[امام صادق(ع)]] نقل شده است که قنبر علاقه زیادی به حضرت علی داشت<ref>کلینی، الکافی، ۱۳۶۵ش، ج۲، ص۵۹.</ref> هر گاه که آن حضرت شبانه از منزل خارج می‌شد، قنبر از او مراقبت می‌نمود. بدون آنکه امام متوجه شود.<ref>قمی، سفینه البحار، تهران، ج۲، ص‌۱۶۷.</ref> متقابلا حضرت علی(ع) نیز به وی عنایت داشت، روزی حضرت علی(ع) دو لباس یکی به سه درهم و دیگری را به دو درهم خرید و لباس گرانتر را به قنبر داد و به او فرمود: تو جوانی و برخوردار از شور جوانی و من از پرودگارم شرم دارم که خودم را برتر ازتو بدانم زیرا از [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|رسول خدا(ص)]] شنیدم که فرمود بر خدمتکارانتان بپوشانید آن‌چه که خودتان می‌پوشید و بخورانید آن‌چه که خود می خورید.<ref>ثقفی کوفی، الغارات، ۱۳۷۳ش، ج۱، ص۱۰۶.</ref>{{یاد|يا قنبر أنت شابّ و لك شرّة الشّباب‌ و أنا أستحيي من ربّي أن أتفضّل عليك لأنّي سمعت رسول الله- صلّى الله عليه و آله و سلّم- يقول: ألبسوهم ممّا تلبسون و أطعموهم ممّا تأكلون}}


==دوران امام علی(ع)==
==دوران امام علی(ع)==
خط ۴۹: خط ۴۹:
قنبر، به دستور [[حجاج بن یوسف ثقفی]] کشته شد، اما در چگونگی قتل او اختلاف وجود دارد.<ref>کشی، رجال، ص۷۲؛ مجلسی، بحارالانوار، ج۴۲، ص۱۳۲؛ مفید، اختصاص، ص۷۲؛ مفید، الارشاد، ج۱، ص۳۲۸.</ref> در یکی از روایات درباره نحوه کشته‌شدن او چنین است:
قنبر، به دستور [[حجاج بن یوسف ثقفی]] کشته شد، اما در چگونگی قتل او اختلاف وجود دارد.<ref>کشی، رجال، ص۷۲؛ مجلسی، بحارالانوار، ج۴۲، ص۱۳۲؛ مفید، اختصاص، ص۷۲؛ مفید، الارشاد، ج۱، ص۳۲۸.</ref> در یکی از روایات درباره نحوه کشته‌شدن او چنین است:


:::وقتی وی را نزد حجاج بردند، حجاج گفت: نزد علی چه می‌کردی. قنبر گفت: من آب وضوء برای او فراهم می‌کردم. حجاج گفت: او در هنگام وضوء چه می‌گفت؟ قنبر گفت: او هنگامی که از [[وضو|وضوی]] خود فارغ می‌شد آیه ۴۴ و ۴۵ [[سوره انعام]] را می‌خواند.{{یادداشت|فَلَمَّا نَسُوا مَا ذُكِّرُوا بِهِ فَتَحْنَا عَلَيْهِمْ أَبْوَابَ كُلِّ شَيْءٍ حَتَّىٰ إِذَا فَرِحُوا بِمَا أُوتُوا أَخَذْنَاهُمْ بَغْتَةً فَإِذَا هُمْ مُبْلِسُونَ*فَقُطِعَ دَابِرُ الْقَوْمِ الَّذِينَ ظَلَمُوا ۚ وَالْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ ترجمه:پس چون آنچه را كه بدان پند داده شده بودند فراموش كردند، درهاى هر چيزى [از نعمتها] را بر آنان گشوديم، تا هنگامى كه به آنچه داده شده بودند شاد گرديدند؛ ناگهان [گريبان‌] آنان را گرفتيم، و يكباره نوميد شدند.*پس ريشه آن گروهى كه ستم كردند بركنده شد، و ستايش براى خداوند، پروردگار جهانيان است.}} حجاج گفت: گمان می‌کنم وی این [[آیه]] را درباره ما تأویل می‌کرد. قنبر گفت: آری. حجاج گفت: اگر گردنت را بزنم چه خواهی کرد؟ گفت: در این صورت من خوشبخت می‌شوم و تو بدبخت خواهی شد، حجاج امر کرد گردن او را زدند.<ref>ثقفی کوفی، الغارات (ترجمه)، ص۵۳۵.</ref> حجاج پسر وی را نیز کشت.<ref>حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۳۰۳.</ref>
:::وقتی وی را نزد حجاج بردند، حجاج گفت: نزد علی چه می‌کردی. قنبر گفت: من آب وضوء برای او فراهم می‌کردم. حجاج گفت: او در هنگام وضوء چه می‌گفت؟ قنبر گفت: او هنگامی که از [[وضو|وضوی]] خود فارغ می‌شد آیه ۴۴ و ۴۵ [[سوره انعام]] را می‌خواند.{{یاد|فَلَمَّا نَسُوا مَا ذُكِّرُوا بِهِ فَتَحْنَا عَلَيْهِمْ أَبْوَابَ كُلِّ شَيْءٍ حَتَّىٰ إِذَا فَرِحُوا بِمَا أُوتُوا أَخَذْنَاهُمْ بَغْتَةً فَإِذَا هُمْ مُبْلِسُونَ*فَقُطِعَ دَابِرُ الْقَوْمِ الَّذِينَ ظَلَمُوا ۚ وَالْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ ترجمه:پس چون آنچه را كه بدان پند داده شده بودند فراموش كردند، درهاى هر چيزى [از نعمتها] را بر آنان گشوديم، تا هنگامى كه به آنچه داده شده بودند شاد گرديدند؛ ناگهان [گريبان‌] آنان را گرفتيم، و يكباره نوميد شدند.*پس ريشه آن گروهى كه ستم كردند بركنده شد، و ستايش براى خداوند، پروردگار جهانيان است.}} حجاج گفت: گمان می‌کنم وی این [[آیه]] را درباره ما تأویل می‌کرد. قنبر گفت: آری. حجاج گفت: اگر گردنت را بزنم چه خواهی کرد؟ گفت: در این صورت من خوشبخت می‌شوم و تو بدبخت خواهی شد، حجاج امر کرد گردن او را زدند.<ref>ثقفی کوفی، الغارات (ترجمه)، ص۵۳۵.</ref> حجاج پسر وی را نیز کشت.<ref>حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۳۰۳.</ref>


مزار او را در [[حمص]] یا [[کوفه]] دانسته‌اند.<ref>حموی، معجم البلدان، ج۴، ص۳۰۳.</ref> در [[بغداد]]، زیارتگاهی منسوب به قنبر، به نام «قنبرعلی» وجود دارد که در بازار و محله‌ای به همین نام، در منطقه رصافه (شرق رود دجله)، قرار دارد.<ref>خامه یار، قنبر غلام علی علیه‌السلام، ص۸۱ .</ref>
مزار او را در [[حمص]] یا [[کوفه]] دانسته‌اند.<ref>حموی، معجم البلدان، ج۴، ص۳۰۳.</ref> در [[بغداد]]، زیارتگاهی منسوب به قنبر، به نام «قنبرعلی» وجود دارد که در بازار و محله‌ای به همین نام، در منطقه رصافه (شرق رود دجله)، قرار دارد.<ref>خامه یار، قنبر غلام علی علیه‌السلام، ص۸۱ .</ref>
Image-reviewer، abusefilter، autopatrolled، botadmin، دیوان‌سالاران، eliminator، import، مدیران رابط کاربری، ipblock-exempt، movedable، oversight، patroller، reviewer، rollbacker، مدیران، translationadmin
۹٬۴۳۸

ویرایش