پرش به محتوا

جاهلیت: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۲ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۷ ژوئن ۲۰۲۳
جز
جایگزینی متن - '{{یادداشت|' به '{{یاد|'
جز (جایگزینی متن - '== پانویس ==↵{{پانویس2}}' به '== پانویس == {{پانوشت}} == یادداشت == {{یادداشت‌ها}}')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - '{{یادداشت|' به '{{یاد|')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۱۷: خط ۱۷:
در آیه ۵۰ [[سوره مائده]] (اَفَحُکْمَ الجاهِلیَّةِ یَبغونَ)، منظور از تعبیر «حُکم الجاهلیّة» نوع حکم و داوری اهل جاهلیت است. برای این آیه دو وجه ذکر شده است:
در آیه ۵۰ [[سوره مائده]] (اَفَحُکْمَ الجاهِلیَّةِ یَبغونَ)، منظور از تعبیر «حُکم الجاهلیّة» نوع حکم و داوری اهل جاهلیت است. برای این آیه دو وجه ذکر شده است:
# بر اساس وجه اول، سبب نزول آیه آن است که [[بنی قریظه|بنی قُرَیظه]] و [[بنی نضیر|بنی نَضیر]]، پیامبر اکرم(ص) را در نزاعی که میان آنها رخ داده بود، حَکَم قرار دادند و آن گاه که پیامبر (ص) به عدالت بین آنها حکم کرد. بنی نضیر ناخشنود شدند و حُکم پیامبر(ص) را نپذیرفتند، سپس این آیه نازل شد.
# بر اساس وجه اول، سبب نزول آیه آن است که [[بنی قریظه|بنی قُرَیظه]] و [[بنی نضیر|بنی نَضیر]]، پیامبر اکرم(ص) را در نزاعی که میان آنها رخ داده بود، حَکَم قرار دادند و آن گاه که پیامبر (ص) به عدالت بین آنها حکم کرد. بنی نضیر ناخشنود شدند و حُکم پیامبر(ص) را نپذیرفتند، سپس این آیه نازل شد.
# بر اساس وجه دوم، در واقع آنها می‌خواستند پیامبر(ص)، همانند دوره جاهلیت، بین کشتگانِ دو قبیله تفاوت قائل شود. آیه یاد شده ناظر به طعن [[یهود]] است که با اینکه خود صاحب کتاب و علم بودند، در پی حکم و داوری از نوع داوری اهل جاهلیت رفتند که بر مبنای هیچ [[وحی]] و کتابی نبود و ریشه در جهل و هواپرستی داشت.<ref>رجوع کنید به تفسیر کشاف زمخشری و تفسیر کبیر فخر رازی، ذیل آیه.</ref> بر این اساس، آیه شامل هرکسی می‌شود که حکمی غیر از حکم خدا را طلب کند.<ref>زمخشری؛ طبری، ذیل آیه.</ref> [[علامه طباطبایی|طباطبائی]] نیز بر اساس حدیثی از [[امام صادق(ع)]]<ref>کلینی، کافی، ج۷، ص۴۰۷؛ طوسی، تهذیب، ج۶، ص۲۱۸.</ref> {{یادداشت|الْحُكْمُ حُكْمَانِ حُكْمُ اللهِ وَ حُكْمُ الْجَاهِلِيَّةِ فَمَنْ أَخْطَأَ حُكْمَ اللهِ حَكَمَ بِحُكْمِ الْجَاهِلِيَّةِ.کلینی، کافی، ج۷، ص۴۰۷.}} و همچنین تقابل میان دو نوع استفهام توبیخی (أَفَحُكْمَ الْجاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ) و استفهام انکاریِ (وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللهِ حُكْماً) موجود در آیه، نتیجه گرفته است که حکم از دو حال خارج نیست: حکم خدا یا حکم جاهلیت. <ref>طباطبایی، الميزان في تفسير القرآن، منشورات اسماعيليان، ج۵، ص۳۵۶.</ref>
# بر اساس وجه دوم، در واقع آنها می‌خواستند پیامبر(ص)، همانند دوره جاهلیت، بین کشتگانِ دو قبیله تفاوت قائل شود. آیه یاد شده ناظر به طعن [[یهود]] است که با اینکه خود صاحب کتاب و علم بودند، در پی حکم و داوری از نوع داوری اهل جاهلیت رفتند که بر مبنای هیچ [[وحی]] و کتابی نبود و ریشه در جهل و هواپرستی داشت.<ref>رجوع کنید به تفسیر کشاف زمخشری و تفسیر کبیر فخر رازی، ذیل آیه.</ref> بر این اساس، آیه شامل هرکسی می‌شود که حکمی غیر از حکم خدا را طلب کند.<ref>زمخشری؛ طبری، ذیل آیه.</ref> [[علامه طباطبایی|طباطبائی]] نیز بر اساس حدیثی از [[امام صادق(ع)]]<ref>کلینی، کافی، ج۷، ص۴۰۷؛ طوسی، تهذیب، ج۶، ص۲۱۸.</ref> {{یاد|الْحُكْمُ حُكْمَانِ حُكْمُ اللهِ وَ حُكْمُ الْجَاهِلِيَّةِ فَمَنْ أَخْطَأَ حُكْمَ اللهِ حَكَمَ بِحُكْمِ الْجَاهِلِيَّةِ.کلینی، کافی، ج۷، ص۴۰۷.}} و همچنین تقابل میان دو نوع استفهام توبیخی (أَفَحُكْمَ الْجاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ) و استفهام انکاریِ (وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللهِ حُكْماً) موجود در آیه، نتیجه گرفته است که حکم از دو حال خارج نیست: حکم خدا یا حکم جاهلیت. <ref>طباطبایی، الميزان في تفسير القرآن، منشورات اسماعيليان، ج۵، ص۳۵۶.</ref>


===آیه ۳۳ سوره احزاب===
===آیه ۳۳ سوره احزاب===
خط ۲۷: خط ۲۷:


===سایر آداب و رسوم جاهلی===
===سایر آداب و رسوم جاهلی===
علاوه بر این، در [[قرآن]] از برخی آداب و رسوم و اعتقادات و اعمال عرب جاهلی انتقاد شده است. پاره‌ای از مظاهر شاخص جاهلیت که در قرآن به آنها تصریح یا اشاره شده، عبارت‌اند از: [[شرک]]، نیکی نکردن به والدین، کشتن فرزندان از بیم فقر،<ref>سوره انعام، آیه ۱۵۱.</ref> [[زنا]]،<ref>سوره اِسراء، آیه ۳۲.</ref> واداشتن کنیزان به زنا،<ref>سوره نور، آیه ۳۳.</ref> زنده به گور کردن دختران،<ref>سوره تکویر، آیه ۸.</ref> میگساری،<ref>سوره بقره، آیه ۲۱۹؛ سوره مائده، آیه ۹۰ـ۹۱.</ref> [[ربا|رباخواری]]،<ref>سوره بقره، آیه ۲۷۵ـ۲۷۶.</ref> تحقیر زن،<ref>سوره نحل، آیه ۵۸ ـ۵۹.</ref> [[قمار]] (مَیسِر)، اَزلام،<ref>سوره مائده، آیه ۹۰.</ref> و مقدّس دانستن برخی حیوانات نظیر بَحیرَه و سائبه و وصیله و حام . {{یادداشت|ناقه بحيره: شترى كه گوش آن را شكافته و رها مى كردند و به آن سوار نمى شدند و گوشتش را حرام مى دانستند و آن در صورتى بود كه پنج بچه بزايد و پنجمى نر باشد. بحر به معنى شكافتن است. ناقةسائبة: سائبه شترى است كه مشركان نذر مى كردند در صورت آمدن مريض يا شفاى بيمار آن را به سر خود رها كنند.  وصيلة:  گوسفندى كه دو بچه نر و ماده توأم مى زائيد آن را وصيله مى گفتند. در ميان مشركان رسم بود اگر گوسفند بچه ماده مى زائيد، براى مشركان بود و اگر نر مى زائيد، براى خدايان ذبح مى كردند و اگر دو بچه نر و ماده مى زائيد مى گفتند ماده به برادرش وصل است، آن را براى خدا ذبح نمى كردند.حام: شتر نرى كه از نطفه آن ده شتر به وجود آمده بود، آن را حام مى گفتند كه يعنى پشت خود را نگهدارى و قرق كرده است. به چنان شترى سوار نمى شدند و چيزى بار نمى كردند و از آب و علف منعش نمى نمودند. قرشی، سید علی اکبر، تفسیر احسن الحدیث}}<ref>سوره مائده، آیه ۱۰۳.</ref>
علاوه بر این، در [[قرآن]] از برخی آداب و رسوم و اعتقادات و اعمال عرب جاهلی انتقاد شده است. پاره‌ای از مظاهر شاخص جاهلیت که در قرآن به آنها تصریح یا اشاره شده، عبارت‌اند از: [[شرک]]، نیکی نکردن به والدین، کشتن فرزندان از بیم فقر،<ref>سوره انعام، آیه ۱۵۱.</ref> [[زنا]]،<ref>سوره اِسراء، آیه ۳۲.</ref> واداشتن کنیزان به زنا،<ref>سوره نور، آیه ۳۳.</ref> زنده به گور کردن دختران،<ref>سوره تکویر، آیه ۸.</ref> میگساری،<ref>سوره بقره، آیه ۲۱۹؛ سوره مائده، آیه ۹۰ـ۹۱.</ref> [[ربا|رباخواری]]،<ref>سوره بقره، آیه ۲۷۵ـ۲۷۶.</ref> تحقیر زن،<ref>سوره نحل، آیه ۵۸ ـ۵۹.</ref> [[قمار]] (مَیسِر)، اَزلام،<ref>سوره مائده، آیه ۹۰.</ref> و مقدّس دانستن برخی حیوانات نظیر بَحیرَه و سائبه و وصیله و حام . {{یاد|ناقه بحيره: شترى كه گوش آن را شكافته و رها مى كردند و به آن سوار نمى شدند و گوشتش را حرام مى دانستند و آن در صورتى بود كه پنج بچه بزايد و پنجمى نر باشد. بحر به معنى شكافتن است. ناقةسائبة: سائبه شترى است كه مشركان نذر مى كردند در صورت آمدن مريض يا شفاى بيمار آن را به سر خود رها كنند.  وصيلة:  گوسفندى كه دو بچه نر و ماده توأم مى زائيد آن را وصيله مى گفتند. در ميان مشركان رسم بود اگر گوسفند بچه ماده مى زائيد، براى مشركان بود و اگر نر مى زائيد، براى خدايان ذبح مى كردند و اگر دو بچه نر و ماده مى زائيد مى گفتند ماده به برادرش وصل است، آن را براى خدا ذبح نمى كردند.حام: شتر نرى كه از نطفه آن ده شتر به وجود آمده بود، آن را حام مى گفتند كه يعنى پشت خود را نگهدارى و قرق كرده است. به چنان شترى سوار نمى شدند و چيزى بار نمى كردند و از آب و علف منعش نمى نمودند. قرشی، سید علی اکبر، تفسیر احسن الحدیث}}<ref>سوره مائده، آیه ۱۰۳.</ref>


==در احادیث==
==در احادیث==
خط ۵۶: خط ۵۶:
=== دیدگاه ایزوتسو===
=== دیدگاه ایزوتسو===


اسلام‌شناس ژاپنی، [[توشیهیکو ایزوتسو]]، در کتاب مفاهیم اخلاقی ـ دینی در قرآن مجید<ref>ص ۲۸ـ۳۵.</ref> بر اساس پژوهشی که عمدتاً بر مبنای آیات قرآن و شواهد حدیثی و تاریخی است، نظریه گولدتسیهر {{یادداشت|Ignác Goldziherمستشرق یهودی تبار۱۸۵۰-۱۹۲۱م.) را تکامل بخشید و نتیجه گرفت که در کاربرد قرآنی، جهل و به تبع آن جاهلیت، ناظر به دشمنی دشمنانِ پیامبر(ص) با عقیده [[توحید]] و پرخاشگری به آن است که بر اساس موازین اخلاقی آنان اعتقادی سخت‌گیرانه و طاقت‌فرسا بود. علاوه بر این، ایزوتسو فصلی از کتاب خود «خدا و انسان در قرآن» را به تبیین مفهوم جاهلیت در چارچوب ارتباط میان مفاهیم رب و عبد اختصاص داد. به نوشته وی عرب جاهلی، [[الله]] را خدای مطلق نمی‌شناخت بلکه قائل به ارباب بود و استقرار مفهوم [[ربوبیت]] مطلق برای الله تغییری اساسی در تصور ارتباط میان خدا و انسان ایجاد کرد؛ به این معنا که انسان در برابر الله فقط باید عبد (فرمان‌بردار بدون قید و شرط) باشد و مفاهیمی چون عبادت، طاعت، قنوت، خشوع و تضرع نیز در همین چارچوب معنا می‌یابند.
اسلام‌شناس ژاپنی، [[توشیهیکو ایزوتسو]]، در کتاب مفاهیم اخلاقی ـ دینی در قرآن مجید<ref>ص ۲۸ـ۳۵.</ref> بر اساس پژوهشی که عمدتاً بر مبنای آیات قرآن و شواهد حدیثی و تاریخی است، نظریه گولدتسیهر {{یاد|Ignác Goldziherمستشرق یهودی تبار۱۸۵۰-۱۹۲۱م.) را تکامل بخشید و نتیجه گرفت که در کاربرد قرآنی، جهل و به تبع آن جاهلیت، ناظر به دشمنی دشمنانِ پیامبر(ص) با عقیده [[توحید]] و پرخاشگری به آن است که بر اساس موازین اخلاقی آنان اعتقادی سخت‌گیرانه و طاقت‌فرسا بود. علاوه بر این، ایزوتسو فصلی از کتاب خود «خدا و انسان در قرآن» را به تبیین مفهوم جاهلیت در چارچوب ارتباط میان مفاهیم رب و عبد اختصاص داد. به نوشته وی عرب جاهلی، [[الله]] را خدای مطلق نمی‌شناخت بلکه قائل به ارباب بود و استقرار مفهوم [[ربوبیت]] مطلق برای الله تغییری اساسی در تصور ارتباط میان خدا و انسان ایجاد کرد؛ به این معنا که انسان در برابر الله فقط باید عبد (فرمان‌بردار بدون قید و شرط) باشد و مفاهیمی چون عبادت، طاعت، قنوت، خشوع و تضرع نیز در همین چارچوب معنا می‌یابند.


به عقیده او مهم‌ترین صورتی که مفهوم عبودیت را بیان می‌کند مفهوم «اسلام» به معنای تسلیم شدن محض در برابر خواست خداست. اسلام به این معنا نقطه‌ای است که در آن، زندگی فرد به دو بخش تقسیم می‌شود. این دو بخش سرشت‌های کاملاً متفاوتی دارند که می‌توان آنها را جاهلی و اسلامی نامید. در واقع، مسلم شدن به این معناست که فرد از خودپسندی و مغرور بودن به قدرت انسانی خویش دست بکشد و به عنوان عبد تسلیم خدا شود و در مقابل، جاهل بودن فرد به معنای مغرور بودن او به قدرت بشری و استقلال مطلق است. ایزوتسو، با استناد به آیات قرآن، تکبر و خودپسندی را سرچشمه همه خصلت‌های دوره جاهلیت دانسته و بر آن است که اسلام ضربه سختی بر این روحیه ـ که به طور خلاصه در آیه ۲۶ [[سوره فتح]] آمده است ـ وارد ساخت. بدین ترتیب، با ظهور ارزش‌های قرآنی بر بنیاد توحید و اعتقاد به ربوبیتِ مطلقِ الله که با نفی [[شرک]] همراه بود، میان دو اصل ناسازگار، یعنی جاهلیت و اسلام، مبارزه‌ای پدید آمد که پیش از این سابقه نداشت.<ref>رجوع کنید به ص۱۹۸ـ۲۰۴.</ref>
به عقیده او مهم‌ترین صورتی که مفهوم عبودیت را بیان می‌کند مفهوم «اسلام» به معنای تسلیم شدن محض در برابر خواست خداست. اسلام به این معنا نقطه‌ای است که در آن، زندگی فرد به دو بخش تقسیم می‌شود. این دو بخش سرشت‌های کاملاً متفاوتی دارند که می‌توان آنها را جاهلی و اسلامی نامید. در واقع، مسلم شدن به این معناست که فرد از خودپسندی و مغرور بودن به قدرت انسانی خویش دست بکشد و به عنوان عبد تسلیم خدا شود و در مقابل، جاهل بودن فرد به معنای مغرور بودن او به قدرت بشری و استقلال مطلق است. ایزوتسو، با استناد به آیات قرآن، تکبر و خودپسندی را سرچشمه همه خصلت‌های دوره جاهلیت دانسته و بر آن است که اسلام ضربه سختی بر این روحیه ـ که به طور خلاصه در آیه ۲۶ [[سوره فتح]] آمده است ـ وارد ساخت. بدین ترتیب، با ظهور ارزش‌های قرآنی بر بنیاد توحید و اعتقاد به ربوبیتِ مطلقِ الله که با نفی [[شرک]] همراه بود، میان دو اصل ناسازگار، یعنی جاهلیت و اسلام، مبارزه‌ای پدید آمد که پیش از این سابقه نداشت.<ref>رجوع کنید به ص۱۹۸ـ۲۰۴.</ref>


=== دیدگاه بلاشر===
=== دیدگاه بلاشر===
خاورشناس فرانسوی، [[رژیس بلاشر]]Régis Blachère ، در کتاب «تاریخ ادبیات عرب» بر اساس یافته‌های پیشین، به صورت‌بندی روان‌شناسی شخصیت عرب بدوی پرداخته و ویژگی‌های فردی و اجتماعی عرب جاهلی را چنین برشمرده است: خوگرفتن با خشونت از کودکی که در کنار تنگدستی و محرومیت او را تندخو، مغرور، زودخشم و ستیزگر می‌کرد؛ حس شرف و ناموس که در واقع مظهر توجه وی به نیکنامی بود؛ بلندپروازی؛ انتقام‌جویی (ثار) که هم با جنبه‌های فردی و هم با جنبه‌های اجتماعی و دینی مرتبط بود؛ رجزخوانی که جلوه بیرونی و هنری صفات یاد شده بود و معمولاً در جنگ مجال بروز می‌یافت؛ و [[قمار]] و باده‌نوشی که نشان‌دهنده نیاز عرب بدوی به [[خودنمایی]] و نمایش ثروت و بی‌اعتنایی در صرف آن بود.<ref>رجوع کنید به بلاشر، ج۱، ص۲۳ـ ۲۸.</ref> بلاشر،<ref>ج ۱، ص۳۰.</ref> پس از بیان این خصوصیات و ضمن تأیید نظریه گولدتسیهر، می‌گوید که تمام این جلوه‌های روانی مجموعه‌ای را تشکیل می‌داد که [[اسلام]] آن را جاهلیت نامید. [[ویلیام وات]]{{یادداشت|به انگلیسی: William Montgomery Watt ۱۹۰۹-۲۰۰۶  
خاورشناس فرانسوی، [[رژیس بلاشر]]Régis Blachère ، در کتاب «تاریخ ادبیات عرب» بر اساس یافته‌های پیشین، به صورت‌بندی روان‌شناسی شخصیت عرب بدوی پرداخته و ویژگی‌های فردی و اجتماعی عرب جاهلی را چنین برشمرده است: خوگرفتن با خشونت از کودکی که در کنار تنگدستی و محرومیت او را تندخو، مغرور، زودخشم و ستیزگر می‌کرد؛ حس شرف و ناموس که در واقع مظهر توجه وی به نیکنامی بود؛ بلندپروازی؛ انتقام‌جویی (ثار) که هم با جنبه‌های فردی و هم با جنبه‌های اجتماعی و دینی مرتبط بود؛ رجزخوانی که جلوه بیرونی و هنری صفات یاد شده بود و معمولاً در جنگ مجال بروز می‌یافت؛ و [[قمار]] و باده‌نوشی که نشان‌دهنده نیاز عرب بدوی به [[خودنمایی]] و نمایش ثروت و بی‌اعتنایی در صرف آن بود.<ref>رجوع کنید به بلاشر، ج۱، ص۲۳ـ ۲۸.</ref> بلاشر،<ref>ج ۱، ص۳۰.</ref> پس از بیان این خصوصیات و ضمن تأیید نظریه گولدتسیهر، می‌گوید که تمام این جلوه‌های روانی مجموعه‌ای را تشکیل می‌داد که [[اسلام]] آن را جاهلیت نامید. [[ویلیام وات]]{{یاد|به انگلیسی: William Montgomery Watt ۱۹۰۹-۲۰۰۶  
استاد رشته زبان عربی و مطالعات اسلامی دانشگاه ادینبورگ در اسکاتلند }}>ص۲۴ـ ۲۵.</ref> ضمن بررسی اوضاع فکری و اعتقادی عرب جاهلی، از مجموع این ویژگی‌ها با تعبیر «انسان‌گرایی قبیله‌ای» یاد کرده است. همچنین [[روزنتال]]،<ref>ص ۳۲ـ۳۵.</ref> علاوه بر بررسی واژه جاهلیت از نظر لغوی، به بحثی تطبیقی میان منابع یهودی و آیات قرآن در این باب پرداخته است.
استاد رشته زبان عربی و مطالعات اسلامی دانشگاه ادینبورگ در اسکاتلند }}>ص۲۴ـ ۲۵.</ref> ضمن بررسی اوضاع فکری و اعتقادی عرب جاهلی، از مجموع این ویژگی‌ها با تعبیر «انسان‌گرایی قبیله‌ای» یاد کرده است. همچنین [[روزنتال]]،<ref>ص ۳۲ـ۳۵.</ref> علاوه بر بررسی واژه جاهلیت از نظر لغوی، به بحثی تطبیقی میان منابع یهودی و آیات قرآن در این باب پرداخته است.


Image-reviewer، abusefilter، autopatrolled، botadmin، دیوان‌سالاران، eliminator، import، مدیران رابط کاربری، ipblock-exempt، movedable، oversight، patroller، reviewer، rollbacker، مدیران، translationadmin
۹٬۴۳۸

ویرایش