Image-reviewer، abusefilter، autopatrolled، botadmin، دیوانسالاران، eliminator، import، مدیران رابط کاربری، ipblock-exempt، movedable، oversight، patroller، reviewer، rollbacker، مدیران، translationadmin
۹٬۴۳۸
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '{{پانویس|۲}}' به '{{پانوشت}} == یادداشت == {{یادداشتها}}') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - '{{یادداشت|' به '{{یاد|') |
||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
::د.''' معاد جسمانی با بدن عنصری تکامل یافته''': برخی دیگر از طرفداران حکمت متعالیه، مانند[[سید ابوالحسن رفیعی قزوینی]] با مخالف قطعی دانستن دیدگاه [[ملاصدرا]] با ظاهر [[آیه|آیات]] و [[ حدیث |روایات]]، نظریه دیگری ارائه کردهاند. بر اساس دیدگاه وی، نفس انسان پس از جدایی از بدن مادی، به بدن مثالی تعلق میگیرد. آنگاه پس از آنکه عناصر بدن مادی با تکامل طبیعی توان حاضر شدن در قیامت را یافت، معاد جسمانی تحقق مییابد. این بدن اُخروی از خاک ایجاد میشود و با تکامل و سیر تدریجی تکاملی، با [[آخرت|عالم آخرت]] تناسب یافته و نفس میتواند به آن ملحق شود.<ref>رفیعی قزوینی، غوصی در بحر معرفت، ۱۳۷۶ش، ص۱۶۶.</ref> | ::د.''' معاد جسمانی با بدن عنصری تکامل یافته''': برخی دیگر از طرفداران حکمت متعالیه، مانند[[سید ابوالحسن رفیعی قزوینی]] با مخالف قطعی دانستن دیدگاه [[ملاصدرا]] با ظاهر [[آیه|آیات]] و [[ حدیث |روایات]]، نظریه دیگری ارائه کردهاند. بر اساس دیدگاه وی، نفس انسان پس از جدایی از بدن مادی، به بدن مثالی تعلق میگیرد. آنگاه پس از آنکه عناصر بدن مادی با تکامل طبیعی توان حاضر شدن در قیامت را یافت، معاد جسمانی تحقق مییابد. این بدن اُخروی از خاک ایجاد میشود و با تکامل و سیر تدریجی تکاملی، با [[آخرت|عالم آخرت]] تناسب یافته و نفس میتواند به آن ملحق شود.<ref>رفیعی قزوینی، غوصی در بحر معرفت، ۱۳۷۶ش، ص۱۶۶.</ref> | ||
::ه.'''معاد با بدن هورقلیایی''': {{ | ::ه.'''معاد با بدن هورقلیایی''': {{یاد| «هور قليا» به معناي حيات برزخی يا زندگی فرد در بين جامعه می باشد. اين کلمه را شيخ احمد احسایی از آن چه شيخ اشراق سهروردی در «مطارحات» استعمال نموده گرفته است. هور قليا معرّب «هراکليا» است که لفظ يونانی می باشد}}جبر اساس دیدگاهی که [[احمد احسائی| شیخ احمد احسایی]] مؤسس فرقه [[شیخیه]] ارائه کرده است؛ انسان دو بدن جسمانی دارد. بدن اول همان بدن دنیایی است که در قبر تبدیل به خاک میشود و از بین میرود. بدن دوم قابل دیدن با چشم نیست و همان طینتی است که طبق روایات در قبر بدون تغییر باقی میماند. با مرگ، نفس از بدن اول جدا میشود و بدن دوم باقی میماند و نفس انسان به آن تعلق میگیرد. حشر با همین بدن صورت میگیرد و افراد با آن به [[بهشت]] یا [[جهنم]] وارد میشوند.<ref>احسایی، شرح الزیاره الجامعه الکبیره، ۱۴۲۴ق، ج۴، ص۴۵-۵۱؛ احسایی، شرح العرشیه، ۱۳۶۱ش، ص۱۹۸-۱۹۱.</ref> | ||
==علت اختلاف نظرها== | ==علت اختلاف نظرها== | ||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
* براساس ظاهر ادله، بازگشت بدن مادی و جسم عنصری با اجزای اصلی صورت میپذیرد. | * براساس ظاهر ادله، بازگشت بدن مادی و جسم عنصری با اجزای اصلی صورت میپذیرد. | ||
* بدن اخروی و دنیوی مثل هم هستند نه عین یکدیگر.{{مدرک}} | * بدن اخروی و دنیوی مثل هم هستند نه عین یکدیگر.{{مدرک}} | ||
براساس روایتی از [[امام صادق علیهالسلام| امام صادق(ع)]]، هرچه به خاک تبدیل میشود یا هر آنچه حیوانات میخورند، در خاک محفوظ مانده، از علم الهی پنهان نمیماند. این خاک، هنگام حشر، در کنار هم جمع شده و به اذن خداوند به جایی که روح در آن قرار دارد منتقل میشود و صورت و شکل انسانی سابق به او باز میگردد و روح به آن ملحق میشود.<ref>قمی مشهدی، تفسیر کنزالدقائق، ۱۳۶۸ش، ج۱۱، ص۱۰۰ و۱۰۱.</ref> در برخی روایات نیز بیان شده که پس از مرگ، اگرچه استخوان و گوشت افراد تبدیل به خاک میشود، اما طینت و جزء اصلی که شخص از آن آفریده شده هنوز باقی است و از بین نمیرود. این جزء باقی میماند تا همانند نخستینبار دوباره خلق شود.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۴ق، ج۷، ص۴۳.</ref>{{ | براساس روایتی از [[امام صادق علیهالسلام| امام صادق(ع)]]، هرچه به خاک تبدیل میشود یا هر آنچه حیوانات میخورند، در خاک محفوظ مانده، از علم الهی پنهان نمیماند. این خاک، هنگام حشر، در کنار هم جمع شده و به اذن خداوند به جایی که روح در آن قرار دارد منتقل میشود و صورت و شکل انسانی سابق به او باز میگردد و روح به آن ملحق میشود.<ref>قمی مشهدی، تفسیر کنزالدقائق، ۱۳۶۸ش، ج۱۱، ص۱۰۰ و۱۰۱.</ref> در برخی روایات نیز بیان شده که پس از مرگ، اگرچه استخوان و گوشت افراد تبدیل به خاک میشود، اما طینت و جزء اصلی که شخص از آن آفریده شده هنوز باقی است و از بین نمیرود. این جزء باقی میماند تا همانند نخستینبار دوباره خلق شود.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۴ق، ج۷، ص۴۳.</ref>{{یاد|عن أبي عبدالله(ع) قال : سُئل عن الميت يبلى جسده؟ قال : نعم حتى لا يبقى لحم و لا عظم إلا طينته التي خلق منها ، فإنها لا تبلى ، تبقى في القبر مستديرة حتى يخلق منها كما خلق أول مرة. علامه مجلسی در توضیح روایت گفته که این روایت دیدگاه متکلمان را تأیید میکند که میگویند تشخص انسان به اجزا اصلی اوست نه به دیگر اجزا و عوارض. }} | ||
==پانویس== | ==پانویس== |
ویرایش