پرش به محتوا

حکومت امام علی(ع): تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۲۱: خط ۲۱:
ایشان در پاسخ به تقاضاهای مکرر مردم می‌فرمود: «مرا رها کنید و این امر را از دیگری بخواهید.»<ref>نهج البلاغه، خطبة ۹۲، طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۴، ص۴۳۴؛ ابن شهرآشوب، المناقب، ۱۳۷۹ش، ج۲، ص۱۱۰؛ ابن مسکویه، تجارب الامم، ۱۳۷۹ش، ج۱، ‌ص۴۵۸. </ref> از [[محمد بن حنفیه]] نقل شده است: جمعی از اصحاب نزد امام علی(ع) آمدند و گفتند: ما سزاوارتر از تو به [[خلافت]]، کسی را نمی‌شناسیم؛ علی(ع) گفت: من وزیر شما باشم بهتر است تا امیر شما باشم. آنان گفتند: جز بیعت با تو، چیزی نمی‌پذیریم. آن‌حضرت گفت که بیعت او در خفا نیست و باید در [[مسجد]] باشد.<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۴، ص۴۲۹</ref>
ایشان در پاسخ به تقاضاهای مکرر مردم می‌فرمود: «مرا رها کنید و این امر را از دیگری بخواهید.»<ref>نهج البلاغه، خطبة ۹۲، طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۴، ص۴۳۴؛ ابن شهرآشوب، المناقب، ۱۳۷۹ش، ج۲، ص۱۱۰؛ ابن مسکویه، تجارب الامم، ۱۳۷۹ش، ج۱، ‌ص۴۵۸. </ref> از [[محمد بن حنفیه]] نقل شده است: جمعی از اصحاب نزد امام علی(ع) آمدند و گفتند: ما سزاوارتر از تو به [[خلافت]]، کسی را نمی‌شناسیم؛ علی(ع) گفت: من وزیر شما باشم بهتر است تا امیر شما باشم. آنان گفتند: جز بیعت با تو، چیزی نمی‌پذیریم. آن‌حضرت گفت که بیعت او در خفا نیست و باید در [[مسجد]] باشد.<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۴، ص۴۲۹</ref>


طبق برخی از نقل‌های تاریخی، آن حضرت مردم را به‌سوی [[طلحه]] و [[زبیر]] راهنمایی می‌کرد و از آن دو می‌خواست خود امر حکومت را بپذیرند.<ref>ابن اعثم کوفی، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۴۳۴-۴۳۵.</ref> حضرت در جمع [[مهاجران]]، که طلحه و زبیر نیز حضور داشتند، اظهار داشت: من به هر کسی که شما انتخاب کنید، راضی‌ام؛ ولی آنان گفتند: «ما نختار غیرک؛ جز تو را نمی‌خواهیم.»<ref>مفید، الکافئه، ۱۴۱۴ق، ص۱۲؛ طبری، ‌تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۴، ص۴۲۷-۴۲۸؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵ق، ج۳، ص۱۹۰.</ref> به قول یکی از نویسندگان معاصر، «سخنان علی در رد خلافت، با جدیت و از روی اعتقاد بود و قصدش عذرآوردن و بازارگرمی نبود».<ref>زرین‌کوب، ۱۳۸۵، ص۱۰۵.</ref>
طبق برخی از نقل‌های تاریخی، آن حضرت مردم را به‌سوی [[طلحه]] و [[زبیر]] راهنمایی می‌کرد و از آن دو می‌خواست خود امر حکومت را بپذیرند.<ref>ابن اعثم کوفی، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۴۳۴-۴۳۵.</ref> حضرت در جمع [[مهاجران]]، که طلحه و زبیر نیز حضور داشتند، اظهار داشت: من به هر کسی که شما انتخاب کنید، راضی‌ام؛ ولی آنان گفتند: «ما نختار غیرک؛ جز تو را نمی‌خواهیم.»<ref>مفید، الکافئه فی ابطال توبة الخاطئه، ۱۴۱۴ق، ص۱۲؛ طبری، ‌تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۴، ص۴۲۷-۴۲۸؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵ق، ج۳، ص۱۹۰.</ref> به قول یکی از نویسندگان معاصر، «سخنان علی در رد خلافت، با جدیت و از روی اعتقاد بود و قصدش عذرآوردن و بازارگرمی نبود».<ref>زرین‌کوب، ۱۳۸۵، ص۱۰۵.</ref>


در خصوص طلحه و زبیر باید توجه داشت که آن دو، زمینه‌ای برای خود نمی‌شناختند تا نامزدی خویش را برای خلافت اعلام کنند. در منابع آمده است: علی به طلحه پیشنهاد بیعت داد. طلحه گفت: «تو نسبت به من سزاوارتری. مردم برای تو جمع شده‌اند، نه برای من.»<ref>مفید، الکافئه، ۱۴۱۴ق، ص۱۲.</ref> مردم طلحه و زبیر را در قتل عثمان متهم می‌دانستند و از آنها می‌خواستند در فکر حکومت نباشند.<ref>دینوری، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۶۵.</ref> از همین روی، آن دو پس از مشورت با یکدیگر، در جمع مردم گفتند: ما با هم مشورت کردیم و به خلافت علی راضی هستیم. با او بیعت کنید.<ref>ابن حبان، الثقات، ۱۳۹۳ق، ج۲، ص۲۶۹.</ref> [[رسول جعفریان]] معتقد است: «آنها به بیعت با امام راضی شدند تا از این طریق در حکومت جدید جایی برای خود دست و پا کنند».<ref>جعفریان، تاریخ و سیره سیاسی امام مؤمنان علی بن ابی‌طالب، ۱۳۸۸، ص۲۳.</ref>
در خصوص طلحه و زبیر باید توجه داشت که آن دو، زمینه‌ای برای خود نمی‌شناختند تا نامزدی خویش را برای خلافت اعلام کنند. در منابع آمده است: علی به طلحه پیشنهاد بیعت داد. طلحه گفت: «تو نسبت به من سزاوارتری. مردم برای تو جمع شده‌اند، نه برای من.»<ref>مفید، الکافئه، ۱۴۱۴ق، ص۱۲.</ref> مردم طلحه و زبیر را در قتل عثمان متهم می‌دانستند و از آنها می‌خواستند در فکر حکومت نباشند.<ref>دینوری، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۶۵.</ref> از همین روی، آن دو پس از مشورت با یکدیگر، در جمع مردم گفتند: ما با هم مشورت کردیم و به خلافت علی راضی هستیم. با او بیعت کنید.<ref>ابن حبان، الثقات، ۱۳۹۳ق، ج۲، ص۲۶۹.</ref> [[رسول جعفریان]] معتقد است: «آنها به بیعت با امام راضی شدند تا از این طریق در حکومت جدید جایی برای خود دست و پا کنند».<ref>جعفریان، تاریخ و سیره سیاسی امام مؤمنان علی بن ابی‌طالب، ۱۳۸۸، ص۲۳.</ref>
۱۸٬۴۲۵

ویرایش