حکومت امام علی(ع): تفاوت میان نسخهها
←بیعت با امام علی(ع)
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
طبق برخی از نقلهای تاریخی، آن حضرت مردم را بهسوی [[طلحه]] و [[زبیر]] راهنمایی میکرد و از آن دو میخواست خود امر حکومت را بپذیرند.<ref>ابن اعثم کوفی، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۴۳۴-۴۳۵.</ref> حضرت در جمع [[مهاجران]]، که طلحه و زبیر نیز حضور داشتند، اظهار داشت: من به هر کسی که شما انتخاب کنید، راضیام؛ ولی آنان گفتند: «ما نختار غیرک؛ جز تو را نمیخواهیم.»<ref>مفید، الکافئه، ۱۴۱۴ق، ص۱۲؛ طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۴، ص۴۲۷-۴۲۸؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵ق، ج۳، ص۱۹۰.</ref> به قول یکی از نویسندگان معاصر، «سخنان علی در رد خلافت، با جدیت و از روی اعتقاد بود و قصدش عذرآوردن و بازارگرمی نبود».<ref>زرینکوب، ۱۳۸۵، ص۱۰۵.</ref> | طبق برخی از نقلهای تاریخی، آن حضرت مردم را بهسوی [[طلحه]] و [[زبیر]] راهنمایی میکرد و از آن دو میخواست خود امر حکومت را بپذیرند.<ref>ابن اعثم کوفی، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۴۳۴-۴۳۵.</ref> حضرت در جمع [[مهاجران]]، که طلحه و زبیر نیز حضور داشتند، اظهار داشت: من به هر کسی که شما انتخاب کنید، راضیام؛ ولی آنان گفتند: «ما نختار غیرک؛ جز تو را نمیخواهیم.»<ref>مفید، الکافئه، ۱۴۱۴ق، ص۱۲؛ طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۴، ص۴۲۷-۴۲۸؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ۱۳۸۵ق، ج۳، ص۱۹۰.</ref> به قول یکی از نویسندگان معاصر، «سخنان علی در رد خلافت، با جدیت و از روی اعتقاد بود و قصدش عذرآوردن و بازارگرمی نبود».<ref>زرینکوب، ۱۳۸۵، ص۱۰۵.</ref> | ||
در خصوص طلحه و زبیر باید توجه داشت که آن دو، زمینهای برای خود نمیشناختند تا نامزدی خویش را برای خلافت اعلام کنند. در منابع آمده است: علی به طلحه پیشنهاد بیعت داد. طلحه گفت: «تو نسبت به من سزاوارتری. مردم برای تو جمع شدهاند، نه برای من.»<ref>مفید، الکافئه، ۱۴۱۴ق، ص۱۲.</ref> مردم طلحه و زبیر را در قتل عثمان متهم میدانستند و از آنها میخواستند در فکر حکومت نباشند.<ref>دینوری، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۶۵.</ref> از همین روی، آن دو پس از مشورت با یکدیگر، در جمع مردم گفتند: ما با هم مشورت کردیم و به خلافت علی راضی هستیم. با او بیعت کنید.<ref>ابن حبان، الثقات، ۱۳۹۳ق، ج۲، ص۲۶۹.</ref> [[رسول جعفریان]] معتقد است: «آنها به بیعت با امام راضی شدند تا از این طریق در حکومت جدید جایی برای خود دست و پا کنند».<ref>جعفریان، تاریخ و | در خصوص طلحه و زبیر باید توجه داشت که آن دو، زمینهای برای خود نمیشناختند تا نامزدی خویش را برای خلافت اعلام کنند. در منابع آمده است: علی به طلحه پیشنهاد بیعت داد. طلحه گفت: «تو نسبت به من سزاوارتری. مردم برای تو جمع شدهاند، نه برای من.»<ref>مفید، الکافئه، ۱۴۱۴ق، ص۱۲.</ref> مردم طلحه و زبیر را در قتل عثمان متهم میدانستند و از آنها میخواستند در فکر حکومت نباشند.<ref>دینوری، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۶۵.</ref> از همین روی، آن دو پس از مشورت با یکدیگر، در جمع مردم گفتند: ما با هم مشورت کردیم و به خلافت علی راضی هستیم. با او بیعت کنید.<ref>ابن حبان، الثقات، ۱۳۹۳ق، ج۲، ص۲۶۹.</ref> [[رسول جعفریان]] معتقد است: «آنها به بیعت با امام راضی شدند تا از این طریق در حکومت جدید جایی برای خود دست و پا کنند».<ref>جعفریان، تاریخ و سیره سیاسی امام مؤمنان علی بن ابیطالب، ۱۳۸۸، ص۲۳.</ref> | ||
سرانجام [[بیعت]] با [[امام علی|علی(ع)]] در [[مسجد]] با حضور مردم و با شرط عمل به [[قرآن|کتاب خدا]] و سنّت پیامبر انجام شد.<ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ۱۳۷۵ق، ج ۲، ص۱۷۸-۱۷۹؛ طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج ۴، ص۴۲۷، ۴۳۵؛ ابن اعثم کوفی، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج ۲، ص۴۳۵-۴۳۶.</ref> او اخذ بیعت اجباری را روا ندانست و بر آن بود که بیعت بر مبنای اختیار است و خود را موظف به دعوت میدانست، نه اجبار.<ref>رجوع کنید به: نهجالبلاغه، نامه ۱؛ اسکافی، المعیار و الموازنه، ۱۴۰۲ق، ص۵۲، ۱۰۵-۱۰۶؛ طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج ۴، ص۴۲۷.</ref> در این باره که چرا امام علی(ع) زیر بار بیعت با مردم نمیرفت، باید گفت امام(ع) جامعه موجود را فاسدتر از آن میدانست که او بتواند آن را رهبری کرده و معیارها و منویات خود را در آن به اجرا در آورد.<ref>نهجالبلاغه، خطبه ۹۲.</ref> | سرانجام [[بیعت]] با [[امام علی|علی(ع)]] در [[مسجد]] با حضور مردم و با شرط عمل به [[قرآن|کتاب خدا]] و سنّت پیامبر انجام شد.<ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ۱۳۷۵ق، ج ۲، ص۱۷۸-۱۷۹؛ طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج ۴، ص۴۲۷، ۴۳۵؛ ابن اعثم کوفی، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج ۲، ص۴۳۵-۴۳۶.</ref> او اخذ بیعت اجباری را روا ندانست و بر آن بود که بیعت بر مبنای اختیار است و خود را موظف به دعوت میدانست، نه اجبار.<ref>رجوع کنید به: نهجالبلاغه، نامه ۱؛ اسکافی، المعیار و الموازنه، ۱۴۰۲ق، ص۵۲، ۱۰۵-۱۰۶؛ طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج ۴، ص۴۲۷.</ref> در این باره که چرا امام علی(ع) زیر بار بیعت با مردم نمیرفت، باید گفت امام(ع) جامعه موجود را فاسدتر از آن میدانست که او بتواند آن را رهبری کرده و معیارها و منویات خود را در آن به اجرا در آورد.<ref>نهجالبلاغه، خطبه ۹۲.</ref> |