الاشارات و التنبیهات (کتاب): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
(←منطق) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
کتاب اشارات را دارای نوآوریهایی دانستهاند: از جمله اینکه آن را تنها اثر فلسفی بر شمردهاند که در آن فصولی به تحلیل عقلی [[عرفان]] و [[تصوف]] اختصاص داده شده است.<ref>ابنسینا، ترجمه و شرح اشارات و تنبیهات ابنسینا، مقدمه مترجم و شارح، ۱۳۶۳ش، ص۷.</ref> از نظر احد فرامرز قراملکی، استاد منطق و فلسفه اسلامی دانشگاه تهران، تدوين منطق دوبخشى، که مهمترين تحول در تاريخ [[منطق ارسطويى]] است، در کتاب اشارات انجام شده است.<ref>فرامرز قراملکى، «الاشارات و التنبيهات سرآغاز منطق دوبخشى»، ص۳۸.</ref>{{یادداشت|ابنسينا در اشارات با الهام از تقسيمبندى علم به تصور و تصديق، كه توسط فارابى ارائه شده بود، و با توجه به اينكه طريق اكتساب تصور و تصديق متمايز است، تحولی در تدوين منطق به وجود آورد. او در مقابل منطق نهبخشی منطق دوبخشی را پایهگذاری کرد. از نظر محققان این روش تدوین، در شكل حاضر خود، از جهت ترتيب و تنظيم مباحث کمترین اشكال و نقصان اساسى را دارد و در صورت رفع برخی نواقص از موفقترين نظامهای منطق قديم خواهد بود. (فرامرز قراملکى، «الاشارات و التنبيهات سرآغاز منطق دوبخشى»، ص۳۸-۴۳).}} برخی مدعی شدهاند که اصطلاح «الحکمة المتعالیة» برای اولین بار در کتاب اشارات ابنسینا به کار رفته است.<ref>ابنسینا، الاشارات و التنبیهات، ۱۴۲۳ق، مقدمه محقق، ص۱۲.</ref> [[مرتضی مطهری]] معتقد است که ابنسینا در اشارات برای اولین بار برهان خود بر اثبات وجود خدا ([[برهان امکان و وجوب]]) را [[برهان صدیقین]] خوانده است.<ref>مطهری، توحید، ۱۳۸۳ش، ۱۹۱.</ref> | کتاب اشارات را دارای نوآوریهایی دانستهاند: از جمله اینکه آن را تنها اثر فلسفی بر شمردهاند که در آن فصولی به تحلیل عقلی [[عرفان]] و [[تصوف]] اختصاص داده شده است.<ref>ابنسینا، ترجمه و شرح اشارات و تنبیهات ابنسینا، مقدمه مترجم و شارح، ۱۳۶۳ش، ص۷.</ref> از نظر احد فرامرز قراملکی، استاد منطق و فلسفه اسلامی دانشگاه تهران، تدوين منطق دوبخشى، که مهمترين تحول در تاريخ [[منطق ارسطويى]] است، در کتاب اشارات انجام شده است.<ref>فرامرز قراملکى، «الاشارات و التنبيهات سرآغاز منطق دوبخشى»، ص۳۸.</ref>{{یادداشت|ابنسينا در اشارات با الهام از تقسيمبندى علم به تصور و تصديق، كه توسط فارابى ارائه شده بود، و با توجه به اينكه طريق اكتساب تصور و تصديق متمايز است، تحولی در تدوين منطق به وجود آورد. او در مقابل منطق نهبخشی منطق دوبخشی را پایهگذاری کرد. از نظر محققان این روش تدوین، در شكل حاضر خود، از جهت ترتيب و تنظيم مباحث کمترین اشكال و نقصان اساسى را دارد و در صورت رفع برخی نواقص از موفقترين نظامهای منطق قديم خواهد بود. (فرامرز قراملکى، «الاشارات و التنبيهات سرآغاز منطق دوبخشى»، ص۳۸-۴۳).}} برخی مدعی شدهاند که اصطلاح «الحکمة المتعالیة» برای اولین بار در کتاب اشارات ابنسینا به کار رفته است.<ref>ابنسینا، الاشارات و التنبیهات، ۱۴۲۳ق، مقدمه محقق، ص۱۲.</ref> [[مرتضی مطهری]] معتقد است که ابنسینا در اشارات برای اولین بار برهان خود بر اثبات وجود خدا ([[برهان امکان و وجوب]]) را [[برهان صدیقین]] خوانده است.<ref>مطهری، توحید، ۱۳۸۳ش، ۱۹۱.</ref> | ||
منوچهر صدوقی سها، محقق فلسفه و عرفان، معتقد است که کتاب اشارات در سده ۱۳ میلادی در اروپا شناخته شده بوده و برخی فصول آن به لاتین ترجمه شده بوده است.<ref>ابنسینا، ترجمهٔ قدیم الاشارات و التنبیهات، ۱۳۶۰ش، مقدمه، ص۱۲.</ref> | منوچهر صدوقی سها، محقق فلسفه و عرفان، معتقد است که کتاب اشارات در سده ۱۳ میلادی در اروپا شناخته شده بوده و برخی فصول آن به لاتین ترجمه شده بوده است.<ref>ابنسینا، ترجمهٔ قدیم الاشارات و التنبیهات، ۱۳۶۰ش، مقدمه، ص۱۲.</ref> | ||
== محتوا == | == محتوا == | ||
خط ۱۰۴: | خط ۱۰۴: | ||
دو شرح [[فخر رازی]] و خواجه نصیرالدین طوسی مهمترین شروح اشارات تلقی شدهاند.<ref>شهابی، زنده عشق، ۱۳۷۱ش، ص۱۳۹-۱۴۰.</ref> [[سید محمدکاظم عصار]] معتقد بوده که اگر این دو شرح نبودند، اشارات بهصورت معما باقی میماند.<ref>ابنسینا، ترجمهٔ قدیم الاشارات و التنبیهات، مقدمه، ۱۳۶۰ش، ص۵.</ref> میان این دو شرح داوریای توسط [[قطبالدین رازی]] انجام شده است.<ref>آقابزرگ تهرانی، الذریعة، ۱۴۰۳ق، ج۲۰، ص۱۳۲-۱۳۳.</ref> از جمله حواشی اشارات، حاشیه جلالالدین دوانی<ref>قنواتی، مؤلفات ابنسینا، ۱۹۵۰م، ص۱۰.</ref>، حاشیههای سهگانه [[آقا حسین خوانساری|آقاحسین خوانساری]]<ref>فرامرز قراملکى، «الاشارات و التنبيهات سرآغاز منطق دوبخشى»، ص۴۹.</ref> و حاشیه [[حسن حسنزاده آملی]]<ref>رمضانی، مروری بر آثار و تألیفات استاد فرزانه حضرت آیتالله حسن حسنزاده آملی، بیتا، ص۶۵-۶۶.</ref> است. | دو شرح [[فخر رازی]] و خواجه نصیرالدین طوسی مهمترین شروح اشارات تلقی شدهاند.<ref>شهابی، زنده عشق، ۱۳۷۱ش، ص۱۳۹-۱۴۰.</ref> [[سید محمدکاظم عصار]] معتقد بوده که اگر این دو شرح نبودند، اشارات بهصورت معما باقی میماند.<ref>ابنسینا، ترجمهٔ قدیم الاشارات و التنبیهات، مقدمه، ۱۳۶۰ش، ص۵.</ref> میان این دو شرح داوریای توسط [[قطبالدین رازی]] انجام شده است.<ref>آقابزرگ تهرانی، الذریعة، ۱۴۰۳ق، ج۲۰، ص۱۳۲-۱۳۳.</ref> از جمله حواشی اشارات، حاشیه جلالالدین دوانی<ref>قنواتی، مؤلفات ابنسینا، ۱۹۵۰م، ص۱۰.</ref>، حاشیههای سهگانه [[آقا حسین خوانساری|آقاحسین خوانساری]]<ref>فرامرز قراملکى، «الاشارات و التنبيهات سرآغاز منطق دوبخشى»، ص۴۹.</ref> و حاشیه [[حسن حسنزاده آملی]]<ref>رمضانی، مروری بر آثار و تألیفات استاد فرزانه حضرت آیتالله حسن حسنزاده آملی، بیتا، ص۶۵-۶۶.</ref> است. | ||
==چاپ و نشر == | == نسخههای خطی و چاپ و نشر == | ||
===نسخههای خطی=== | |||
کتاب اشارات و شروح آن دارای نسخهای مخطوط فراوانی است<ref>خواجه نصیرالدین طوسی، حل مشکلات کتاب الاشارات و التنبیهات مشهور به شرح اشارات، ۱۳۸۹ش، مقدمه، بخش۱، ص۲۱-۲۲.</ref> که خصوصیات و محل نگهداری آنها در فهارس نسخ خطی آمده است.<ref>قنواتی، مؤلفات ابنسینا، ۱۹۵۰م، ص۱۳-۱۵؛ درایتی، فهرستواره دستنوشتههای ایران، ۱۳۸۹ش، ج۱، ص۸۴۰؛ درایتی، فهرستواره دستنوشتههای ایران، ۱۳۸۹ش، ج۴، ص۷۶۷-۷۷۴؛ درایتی، فهرستواره دستنوشتههای ایران، ۱۳۸۹ش، ج۶، ص۴۳۶-۴۳۸.</ref> از جمله نسخ خطی اشارات محفوظ در کتابخانههای ایران میتوان به نسخه شماره ۷۱۳ کتابخانه و موزه ملی ملک تهران، مورخ محرم ۵۱۸ق، اشاره کرد.<ref>درایتی، فهرستواره دستنوشتههای ایران، ۱۳۸۹ش، ج۱، ص۸۴۰.</ref> از نسخههای محفوظ در کتابخانههای خارج از ایران میتوان به نسخه ۴۸۱۸ کتابخانه ایاصوفیه، مورخ ۶۸۶ق، اشاره کرد.<ref>قنواتی، مؤلفات ابنسینا، ۱۹۵۰م، ص۱۳.</ref> | |||
===چاپ و نشر=== | |||
کتاب اشارات با تحقیقها و تصحیحهای متعدد از سوی ناشران مختلفی چاپ و منتشر شده است. | کتاب اشارات با تحقیقها و تصحیحهای متعدد از سوی ناشران مختلفی چاپ و منتشر شده است. | ||
*متن اشارات، بهصورت تحقیقی، نخستینبار بهکوشش ژاکوپ فورژه در سال ۱۸۹۲م در لایدن هلند به چاپ رسیده است.<ref>قنواتی، مؤلفات ابنسینا، ۱۹۵۰م، ص۱۲.</ref> | *متن اشارات، بهصورت تحقیقی، نخستینبار بهکوشش ژاکوپ فورژه در سال ۱۸۹۲م در لایدن هلند به چاپ رسیده است.<ref>قنواتی، مؤلفات ابنسینا، ۱۹۵۰م، ص۱۲.</ref> |