Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۴٬۴۷۰
ویرایش
imported>M.r.seifi (اصلاح پاورقی و منابع) |
Mkhaghanif (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
تعیین [[نواب اربعه]] به عنوان واسطه میان امام زمان و شیعیان، پس از وفات امام حسن عسکری صورت میگیرد و از طرف دیگر، وجه تمایز اصلی زمان غیبت صغرا و غیبت کبرا، وجود همین نواب و واسطههای ارتباطی است که تنها در زمان غیبت صغرا، عهدهدار ابلاغ پیامهای حضرت بودهاند و پس از آن، ارتباط حضرت با مردم به کلی قطع میشود. از این رو، باید بگوییم که غیبت صغرا در اصل از زمان وفات امام حسن عسکری و تعیین اولین نایب خاص آغاز میشود.<ref>صدر، تاریخ الغیبة الصغری، ۱۳۹۲ق، ص۳۴۱ به بعد.</ref> | تعیین [[نواب اربعه]] به عنوان واسطه میان امام زمان و شیعیان، پس از وفات امام حسن عسکری صورت میگیرد و از طرف دیگر، وجه تمایز اصلی زمان غیبت صغرا و غیبت کبرا، وجود همین نواب و واسطههای ارتباطی است که تنها در زمان غیبت صغرا، عهدهدار ابلاغ پیامهای حضرت بودهاند و پس از آن، ارتباط حضرت با مردم به کلی قطع میشود. از این رو، باید بگوییم که غیبت صغرا در اصل از زمان وفات امام حسن عسکری و تعیین اولین نایب خاص آغاز میشود.<ref>صدر، تاریخ الغیبة الصغری، ۱۳۹۲ق، ص۳۴۱ به بعد.</ref> | ||
== | == جامعه شیعه در دوران غیبت صغرا == | ||
===ناآگاهی مردم از فرزند امام عسکری=== | |||
در زمان [[امام حسن عسکری]](ع) مشهور شده بود که شیعیان در انتظار قیام فرزند او هستند.<ref>شیخ مفید، الارشاد، ج۲، ص۳۳۶.</ref> به همین جهت، دستگاه [[عباسیان|عباسی]] در جستجوی فرزند ایشان بود و به هر نحو میکوشید او را دستگیر کند. | |||
از این رو امام عسکری در طول زندگی خود، آشکارا پسر خویش را به کسی نشان نداد و حتی او را به بسیاری از پیروان خود -جز چند تن از خواص اصحاب و خویشان نزدیک- معرفی نکرد.<ref>جاسم حسین، تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، ص۱۰۲، با اندکی تلخیص.</ref> | |||
این چنین بود که هنگام شهادت امام، (جز همان عده) کسی از وجود فرزندی برای آن حضرت خبر نداشت.<ref>نوبختی، فرق الشیعه، ص۱۰۵؛ الارشاد، ج۲، ص۳۳۶؛ ابن شهر آشوب، المناقب، ج۴، ص۴۲۲.</ref> | |||
از سویی از آنجا که امام عسکری به خاطر شرایط سیاسی، در وصیتنامه خود تنها از [[مادر امام حسن عسکری|مادر خویش]] نام برده بود، در یکی دو سال اول پس از رحلت ایشان، برخی شیعیان معتقد بودند که در غیبت امام زمان، وی به نیابت عهدهدار مقام امامت است.<ref>شیخ صدوق، کمال الدین، ج۲، ص۵۰۷.</ref> | |||
بلافاصله پس از شهادت امام، خواص از اصحاب به ریاست [[عثمان بن سعید عمری]] <small>(متوفی بین ۲۶۰ تا ۲۶۷ق.)</small> به جامعه شیعه اعلام کردند که امام عسکری فرزندی از خود به جا نهاده که اکنون جانشین ایشان و متصدی مقام امامت است،<ref>ابوسهل نوبختی، التنبیه، ص۹۲۹۳.</ref> | |||
[[عبدالله بن جعفر حمیری]] میگوید: از عثمان بن سعید عَمری درباره نام جانشین امام عسکری(ع) پرسیدم. عمری پاسخ داد: شما از اینکه نام ایشان را بپرسید، نهی شدهاید، چراکه سلطان (خلیفه وقت) چنین میپندارد که امام عسکری هیچ پسری از خود بر جا نگذاشته و میراث او نیز (بین مادر و برادر و خواهرش) تقسیم شده است. اگر اسم او برده شود، آنها در صدد یافتن او برمیآیند. پس از نام او نپرسید.<ref>شیخ طوسی، الغیبه، ص۳۵۹-۳۶۱</ref> | |||
*'''سرگردانی در تشخیص امام''' | |||
با وجود روشنگری اصحاب خاص امام عسکری، جامعه شیعه عملا در وضعیت نابسامان قرار گرفته بود و بسیاری از شیعیان [[عراق]] و بینالنهرین، با پیشامد وضع جدید، سر در گم شده بودند و نمیدانستند چه باید کرد.<ref>رجوع کنید به: شیخ صدوق، کمال الدین، ج۲، ص۴۲۶ و ۴۲۹ و ۴۸۷.</ref> برای نمونه، شیعیان پس از شهادت امام عسکری فردی را به [[مدینه]] فرستادند تا درباره وجود فرزند آن حضرت تحقیق کند، ظاهرا به این دلیل که در آن زمان گفته شده بود فرزند ایشان توسط پدر به آن شهر فرستاده شده است.<ref>کلینی، الکافی، ج۱، ص۳۲۸.</ref> همچنین نقل شده است که ابوزید [[احمد بن سهل بلخی]] دانشمند نامی معاصر دوره [[غیبت صغری]]، در جستجوی امام خود، از [[خراسان بزرگ|خراسان]] به عراق رفت و چند سالی در آنجا در طلب امام بود.<ref>یاقوت حموی، معجم الادباء، ج۳، ص۷۳۷۴.</ref> | |||
در این میان در خود بیت امامت نیز دودستگی افتاده بود. [[حدیث مادر امام عسکری|حُدیث]] مادر امام عسکری و [[حکیمه دختر امام جواد|حکیمه]] عمه ایشان، از وجود و امامت فرزند امام عسکری هواداری میکردند، ولی تنها خواهر آن حضرت که غیر از جعفر، تنها فرزند بازمانده از امام هادی و شاید خواهر تنی جعفر بود، از جعفر پشتیبانی میکرد.<ref>مدرسی طباطبایی،، مکتب در فرایند تکامل، ص۱۶۱-۱۶۲.</ref> | |||
شیعیانی که در مقامات عالیه دولتی و متصدی مشاغل مهم بودند نیز در این ماجرا دو دسته شده بودند. برای نمونه [[خاندان نوبخت]] از وجود و امامت فرزند امام عسکری(ع) پشتیبانی میکردند و عثمان بن سعید و پسرش را در مقام [[نیابت خاصه|نیابت]] آن حضرت به رسمیت میشناختند.<ref>مدرسی طباطبایی، مکتب در فرایند تکامل، ص۱۶۲.</ref> | |||
===انشعابات در جامعه شیعه=== | |||
بحران رهبری در این دوره چنان سنگین بود که حتی عدهای، از مذهب خود دست برداشته، به سایر [[فرق تشیع|فرقههای شیعی]] و غیر شیعی پیوستند<ref>کلینی، الکافی، ج۱، ص۵۲۰؛ شیخ صدوق، کمال الدین، ج۲، ص۴۰۸.</ref>: دستهای رحلت امام عسکری را نپذیرفتند و ایشان را [[مهدی]] دانستند، گروهی امامت سید [[محمد بن علی الهادی|محمد]] فرزند [[امام هادی]](ع) را پذیرفتند و امامت امام عسکری را منکر شدند.<ref>صابری، تاریخ فرق اسلامی، ج۲، ص۱۹۷، پاورقی۲.</ref> | |||
در این میان گروهی بزرگ، [[جعفر کذاب|جعفر]] را به عنوان امام به رسمیت شناختند<ref>نوبختی، فرق الشیعه، ۱۰۷۱۰۹؛ اشعری قمی، المقالات و الفرق، ص۱۱۰۱۱۴؛ شیخ صدوق، کمال الدین، ج۲، ص۴۰۸</ref> | |||
جعفر برای بهدست آوردن امامت تلاش زیادی کرد. وی پس از رحلت امام حسن عسکری(ع)، بهرغم زنده بودن مادر ایشان، مدعی میراث حضرت شد.<ref>مفید، الارشاد، ص۳۴۵؛ اربلی، کشف الغمة فی معرفة الائمة، ج ۲، ص۲۰۵، ۲۲۳؛ ذهبی، ج ۱۳، ص۱۲۱</ref> وی همچنین زمامداران وقت را تحریک کرد که خانه امام را برای یافتن فرزند ایشان جستجو کنند و با همکاری جعفر، یکی از کنیزان امام حسن عسکری(ع) زندانی شد و به شدت تحت نظر قرار گرفت،<ref>مفید، الارشاد، ص۳۴۵؛ طبرسی، اعلام الوری بأعلام الهدی،ص۳۶۰؛ اربلی، کشف الغمة فی معرفة الائمة، ج۳،ص۲۰۵</ref> بهعلاوه، جعفر حاضر شد سالانه بیست هزار دینار به یکی از کارگزاران عباسی رشوه دهد تا [[امامت]] او را تأیید نماید.<ref>رجوع کنید به: مفید، الارشاد، ص۳۴۵؛ اربلی، کشف الغمة فی معرفة الائمة، ج۳،ص۱۹۹، ۲۰۵</ref> | |||
ولی علی رغم وجود این اختلافات، نهایتاً اکثریت شیعه به امامت حضرت حجت بن الحسن (عج) گرویدند و همین جریان بعدها رهبری اصلی شیعیان امامی را بر عهده گرفت و در قرن چهارم به صورت [[شیعه اثنی عشری]] باقی ماند.<ref>طوسی، الغیبه،.....</ref> | |||
[[شیخ مفید]] پس از نقل خبری از [[حسن بن موسی نوبختی]]، نویسنده کتاب [[فرق الشیعه]]، درباره فرقههای چهاردهگانهای که پس از شهادت امام حسن عسکری به وجود آمدند، میگوید: | |||
:::از این فرقههایی که از آنها یاد کردیم، در زمان ما؛ یعنی در سال ۳۷۳ق. هیچ فرقهای غیر از [[امامیه]] [[دوازده امامی]] باقی نمانده است؛ یعنی کسانی که [[امامت]] فرزند حسن [عسکری] را که به نام [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله نامیده میشود، پذیرفته و به حیات و بقای او تا روزی که با شمشیر قیام کند، یقین دارند.<ref>سید مرتضی، الفصول المختاره، ج۲،ص۳۲۱.</ref> | |||
===نقش نواب اربعه در دوره غیبت صغری=== | |||
با غیبت امام مهدی(ع) این احتمال میرفت که شیعیان دچار سردرگمی شوند و مسأله تداوم [[امامت]] به فراموشی سپرده شود. برای مقابله با انحرافاتی از این قبیل، ضرورت داشت ارتباط شیعیان با امام خود به یک باره و به طور کامل قطع نشود از این رو [[نواب اربعه]] از سوی امام معرفی شدند تا مسئوليت اداره امور شيعيان را با هدايت و دستورات مستقيم ایشان عهدهدار شوند.<ref>ر.ک: طوسی، الغیبه، قم، ۱۴۱۱ق، ص۱۷۳-۱۷۴.</ref> | |||
تلاش برای نفوذ بزرگان شیعه در دستگاه خلافت [[بنی عباس|عباسی]]، مبارزه با [[غالیان|غلات]] و [[مدعیان نیابت|مدعیان دروغین نیابت]] و وکالت و ساماندهی [[سازمان وکالت]] از اقدامات مهم نواب اربعه به شمار میآمد.<ref>جباری، بررسی تطبیقی سازمان دعوت عباسیان و سازمان وكالت اماميه (مراحل شكلگیری و عوامل پیدایش)، قم، پاييز۱۳۸۹ش، ص۷۵ـ۱۰۴</ref><ref>شیخ طوسی، الغیبه، قم، ۱۴۱۱ق، ص۱۰۹، ۲۲۵ و ۲۲۶.</ref> | |||
===نقش توقیعات امام زمان در تثبیت تشیع=== | |||
{{اصلی|توقیعات امام زمان(عج)}} | |||
در این شرایط [[توقیعات امام زمان(عج)|توقیعاتی]] از سوی [[امام زمان]](عج) صادر شد که برخی از آنها به اثبات امامت خویش مربوط میشد. استدلالی که امام زمان (عج) در این توقیعات، برای اثبات امامت خویش مطرح کردهاند، تأکید بر استمرار راه هدایت الهی از زمان [[حضرت آدم]] تا زمان امام حسن عسکری و خالی نبودن زمین از حجت الهی است. ایشان همچنین سه معیار برای تشخیص امام از مدعیان امامت معرفی نمودهاند: [[عصمت]]، علم و تأیید الهی. اشارهای به یکی از این توقیعات سودمند است: | |||
*ابن ابی غانم قزوینی و گروهی از شیعیان در مورد جانشین امام حسن عسکری اختلاف کردند. ابن ابی غانم گفت ابومحمد(ع) درگذشته و جانشینی ندارد. شیعیان در اینباره نامهای به [[ناحیه مقدسه]] نوشتند و اختلاف پیش آمده را به اطلاع ایشان رساندند. جواب نامه با خط امام زمان چنین آمد: | |||
:::بسم الله الرحمن الرحیم. خداوند ما و شما را از گمراهی و فتنه حفظ کند... به من خبر رسیده است که گروهی از شما در دین اختلاف کرده و در مورد سرپرستان امور (امامان) خود به شک و سرگردانی افتادهاند. این امر ما را اندوهگین کرد، البته نه به خاطر خودمان بلکه به خاطر شما... آیا ندیدید چگونه خداوند از زمان آدم علیهالسلام تا زمان امام پیشین برای شما پناهگاههایی قرار داد تا به آنها پناه ببرید و پرچمهایی برافراشت تا به واسطه آنها هدایت شوید. هر گاه پرچمی ناپدید شد پرچمی دیگر پدیدار گردید و هر گاه ستارهای غروب کرد ستارهای دیگر دمید. وقتی خداوند، او [امام پیشین] را به سوی خود برد گمان کردید که خداوند متعال دین خود را باطل ساخته و سبب میان خود و خلق خود را قطع کرده است. هرگز چنین نبوده و تا زمانی که [[قیامت]] برپا شود و امر خداوند سبحان آشکار گردد نیز این گونه نخواهد شد. امام پیشین علیهالسلام در حالی درگذشت که سعادتمند بود و کاملا به روش پدرانش عمل کرد و وصیت او و دانش او و جانشین او در ماست و کسی جز ستمگر گنهکار بر سر مقام او با ما نزاع نمیکند.<ref>شیخ طوسی، الغیبه، ص۲۸۶.</ref> | |||
== ارتباط شیعیان با امام== | == ارتباط شیعیان با امام== |