کاربر ناشناس
چاووشخوانی (آیین): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Mohamadhaghani جز (←بدرقه زائرین) |
imported>Mahboobi بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
چاووشخوانی، یكی از آیینهای استقبال و بدرقه حاجیان و زائران [[عتبات]] و [[مشهد]] با خواندن اشعاری مذهبی به آواز است. | چاووشخوانی، یكی از آیینهای استقبال و بدرقه حاجیان و زائران [[عتبات]] و [[مشهد]] با خواندن اشعاری مذهبی به آواز است. | ||
==تاریخچه== | ==تاریخچه== | ||
از پیشینه این رسم اطلاع چندانی در دست نیست. برخی <ref>عناصری، ص 164؛ یوسفی، ص 8</ref> كوشیدهاند میان این رسم با آیین سوك سیاوش شباهتی بیابند. گو اینكه رسم «[[حُدیخوانی]]» را نیز، كه نزد شتربانان كاروانهای [[عرب]] معمول بوده<ref>ابنبطوطه، ج 1، ص 62</ref>، میتوان كمابیش چاووشخوانی دانست. | از پیشینه این رسم اطلاع چندانی در دست نیست. برخی <ref>عناصری، ص 164؛ یوسفی، ص 8</ref> كوشیدهاند میان این رسم با آیین سوك سیاوش شباهتی بیابند. گو اینكه رسم «[[حُدیخوانی]]» را نیز، كه نزد شتربانان كاروانهای [[عرب]] معمول بوده<ref>ابنبطوطه، ج 1، ص 62</ref>، میتوان كمابیش چاووشخوانی دانست. | ||
گزارشهایی كه از اجرای این رسم در [[ایران]] در دست است، قدمت چندانی ندارند. ظاهراً رسم چاووشخوانی برای زائران [[کربلا]] یا [[مشهد]] از دوره [[صفوی]] (ح 906 ــ 1135) مرسوم شده و بهویژه در دوره [[قاجار]] (1210 ــ 1344) مورد توجه واقع گردیده است<ref>روزنامه وقایع اتفاقیه، ص 2؛ ادیب الملك، ص 39؛ پولاك، ص 230؛ حمیدی، 2004</ref> | گزارشهایی كه از اجرای این رسم در [[ایران]] در دست است، قدمت چندانی ندارند. ظاهراً رسم چاووشخوانی برای زائران [[کربلا]] یا [[مشهد]] از دوره [[صفوی]] (ح 906 ــ 1135) مرسوم شده و بهویژه در دوره [[قاجار]] (1210 ــ 1344) مورد توجه واقع گردیده است.<ref>روزنامه وقایع اتفاقیه، ص 2؛ ادیب الملك، ص 39؛ پولاك، ص 230؛ حمیدی، 2004</ref> | ||
==چگونگی اجرا== | ==چگونگی اجرا== | ||
چاووشخوانی غالباً بهصورت تكخوانی و گاه بهصورت گفتگوی چاووشخوان با نوچهها اجرا میشد و در برخی موارد، بدرقهكنندگان و زائران نیز با چاووشخوان همآوایی میكردند<ref>عناصری، ص136؛ رضائی، ص 157ـ 158؛ یوسفی، ص 7؛ حمیدی، 2004؛ قس نصری اشرفی، نمایش و موسیقی در ایران، ج 2، ص 109</ref> | چاووشخوانی غالباً بهصورت تكخوانی و گاه بهصورت گفتگوی چاووشخوان با نوچهها اجرا میشد و در برخی موارد، بدرقهكنندگان و زائران نیز با چاووشخوان همآوایی میكردند.<ref>عناصری، ص136؛ رضائی، ص 157ـ 158؛ یوسفی، ص 7؛ حمیدی، 2004؛ قس نصری اشرفی، نمایش و موسیقی در ایران، ج 2، ص 109</ref> اشعار چاووشی در وزنها و قالبهای گوناگون خوانده میشد، ولی اشعاری با چهار مصراع، در وزنِ فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (بحر رمل مثمن محذوف)، رایجتر بود. در همه این اشعار، در پایان هر بیت یا هر بند، چاووشخوان حاضران را به ذكر [[صلوات]] دعوت میكرد كه در حكم بیت ترجیع بود.<ref>رضائی، ص 157ـ 158؛ حمیدی، 2004</ref> | ||
===بدرقه زائرین=== | ===بدرقه زائرین=== | ||
چاووشخوانان افرادی خوشصدا و آشنا به اشعار مذهبی و مدایح و مراثی بودند و هنگامی كه كاروانی قصد عزیمت به [[حج]] یا [[زیارت]] [[عتبات]] داشت، با خواندن اشعار در كویها و محلهها مردم را مطّلع و آنان را برای پیوستن به كاروان تشویق میكردند. چاووشان به این منظور، در محل تجمع مردم، عَلَمی برپا میكردند و با بیرقی [[سبز]] یا سرخ بر دوش، سوار بر [[اسب]] یا پیاده، تا چند روز در شهر و ده میگشتند و اَشعار ویژهای را با صدای بلند میخواندند.<ref>روزنامه وقایعاتفاقیه، ص 2؛ اوبن،ص17ـ 18؛ طباطبائی اردكانی، ص 461؛ عناصری، ص 134، 136، 139</ref> در برخی نواحی، چاووشان هریك محله خاصی را به زیر علم یا پرچم خود داشتند و با یكدیگر رقابت میكردند<ref>عناصری، ص 169</ref>. بر علم چاووشخوانان، ابیاتی مناسب با مقصد [[سفر]]، مثلاً در باره [[عرفات]] یا [[منا]]، مینوشتند یا نقشهایی از [[حرمین شریفین]] یا گنبد و بارگاه [[علی(ع)|امام علی(ع)]] در نجف یا شمایلی از [[حضرت عباس|حضرت عباس(ع)]] مینگاشتند.<ref>عناصری، ص 136</ref> دستهای از چاووشان، زائران را فقط در مرحله مقدماتی سفر تا حركت كاروان همراهی میكردند و هنگام خداحافظی [[زائر]] با اقوام و آشنایان، چاووشی میخواندند<ref>جهانگیری، ص 313</ref> و معمولاً پس از طی منزلی با كاروان (تا بیرون ده یا كاروانسرای مبدأ حركت یا تا پایانههای مسافربری)، به دیار خود بازمیگشتند. هنگام بازگشت كاروانها، چاووشخوان خبر نزدیك شدن كاروان را به مردم میداد و در مراسم استقبال از زائران نیز چاووشخوانی میكرد.<ref>اوبن،ص17ـ 18</ref> | |||
چاووشخوانان افرادی خوشصدا و آشنا به اشعار مذهبی و مدایح و مراثی بودند و هنگامی كه كاروانی قصد عزیمت به [[حج]] یا [[زیارت]] [[عتبات]] داشت، با خواندن اشعار در كویها و محلهها مردم را مطّلع و آنان را برای پیوستن به كاروان تشویق میكردند. چاووشان به این منظور، در محل تجمع مردم، عَلَمی برپا میكردند و با بیرقی [[سبز]] یا سرخ بر دوش، سوار بر [[اسب]] یا پیاده، تا چند روز در شهر و ده میگشتند و اَشعار ویژهای را با صدای بلند میخواندند<ref>روزنامه وقایعاتفاقیه، ص 2؛ اوبن،ص17ـ 18؛ طباطبائی اردكانی، ص 461؛ عناصری، ص 134، 136، 139</ref> | |||
===همراه و راهنمای زائرین=== | ===همراه و راهنمای زائرین=== | ||
دسته دیگری از چاووشان در [[سفر]] همراه كاروان بودند و در كنار كار چاووشخوانی ـ كه در تمام سفر ادامه مییافت ـ به عنوان راهنمای حرفهای زائران عمل میكردند. آنان در گذشته، برای حفاظت از قافله، تفنگ یا شمشیری با خود حمل میكردند و علاوه بر اعلام زمان حركت، استراحت، تدارك محل سكونت و خرید مایحتاج، راهنمایی زائران را در اماكن زیارتی نیز برعهده داشتند. <ref>طباطبائیاردكانی، ص 464</ref> در شهرهای بزرگ، این گروه از چاووشان را چند هفته قبل از آغاز مسافرت به خدمت میگرفتند.<ref>شهریباف، ج 3، ص 453</ref> این گونه چاووشیها صورت كاملاً حرفهای داشت و در برخی اسناد، از جمله در آمارنامهای تهیه شده در 1310 در بیدگل كاشان، چاووشی به عنوان شغل، ثبت شده است.<ref>وصاف بیدگلی، ص 43</ref> | |||
دسته دیگری از چاووشان در [[سفر]] همراه كاروان بودند و در كنار كار چاووشخوانی ـ كه در تمام سفر ادامه مییافت ـ به عنوان راهنمای حرفهای زائران عمل میكردند. آنان در گذشته، برای حفاظت از قافله، تفنگ یا شمشیری با خود حمل میكردند و علاوه بر اعلام زمان حركت، استراحت، تدارك محل سكونت و خرید مایحتاج، راهنمایی زائران را در اماكن زیارتی نیز برعهده داشتند <ref>طباطبائیاردكانی، ص 464</ref> | |||
==منبع درآمد== | ==منبع درآمد== | ||
هر زائر، به تناسب وضع مالی و مقام اجتماعی خود، در ازای این خدمات مبلغی به چاووشان میپرداخت. به گزارش اوبن،<ref>ص 18</ref> در دوره [[قاجار]]، ثروتمندان بین پانزده تا بیست تومان و گاه بیشتر حقالزحمه و انعام میدادند، ولی دستمزدی كه افراد كمبضاعت میپرداختند از چند قران تجاوز نمیكرد. در برخی موارد چاووشخوان، هنگامی كه شهر زیارتی و نمای [[حرم]] از دور پدیدار میشد (مثلاً تپه سلام نزدیك [[مشهد]])، هدیهای به نام «گنبدنما» از زائران دریافت میكرد.<ref>طباطبائی اردكانی، ص 466</ref> چاووشانِ همراه كاروان، به هنگام بازگشت، چند منزل جلوتر حركت میكردند تا بازگشت زائران را به خانواده آنان خبر دهند و مژدگانی بگیرند.<ref>اوبن،ص 18</ref> در [[مصر]]، چاووشان كاروانهای [[حج]] (شاویشالحاج) نیز چنین میكردند.<ref>لین، ص 440</ref> | |||
هر زائر، به تناسب وضع مالی و مقام اجتماعی خود، در ازای این خدمات مبلغی به چاووشان میپرداخت. به گزارش | ===كاسته شدن اعتبار چاووشخوانی=== | ||
=== | |||
به نظر عناصری<ref>ص 165</ref> یكی از علل كاسته شدن از اعتبار و حرمت حرفه چاووشخوانی، رواج یافتن مُزدسِتانی و خلعتگرفتن آنان بود كه سبب برتری جنبه مادّی كار بر اصل معنوی آن شد. | به نظر عناصری<ref>ص 165</ref> یكی از علل كاسته شدن از اعتبار و حرمت حرفه چاووشخوانی، رواج یافتن مُزدسِتانی و خلعتگرفتن آنان بود كه سبب برتری جنبه مادّی كار بر اصل معنوی آن شد. | ||
==لباس== | ==لباس== | ||
اهل این حرفه پوشاك و ابزار ویژهای نداشتند، ولی معمولاً شال سیاهی را حمایل سینه میكردند و [[سادات]] ایشان نیز [[شال]] سبزی بر گردن میانداختند.<ref>عناصری، ص 136</ref> | |||
اهل این حرفه پوشاك و ابزار ویژهای نداشتند، ولی معمولاً شال سیاهی را حمایل سینه میكردند و [[سادات]] ایشان نیز [[شال]] سبزی بر گردن میانداختند<ref>عناصری، ص 136</ref> | |||
==چگونگی یادگیری== | ==چگونگی یادگیری== | ||
برخی چاووشان از نوجوانی وارد این كار میشدند<ref>اوبن، ص 14</ref> و با طی مراحل نوچگی، خواندن از روی متن، خواندن از حفظ و همراهی با چاووشخوان، مهارت مییافتند.<ref>عناصری، 136</ref> در برخی خانوادهها نیز این حرفه ارثی بود.<ref>عناصری، ص 169</ref> | |||
برخی چاووشان از نوجوانی وارد این كار میشدند<ref>اوبن، ص 14</ref> و با طی مراحل نوچگی، خواندن از روی متن، خواندن از حفظ و همراهی با چاووشخوان، مهارت مییافتند<ref>عناصری، 136</ref> | |||
==از دیدگاه موسیقی== | ==از دیدگاه موسیقی== | ||
از نظر موسیقایی، مقام چاووشی از جمله مقامهای سازی و آوازی است كه به واسطه موسیقی [[تعزیه]] جایگاه خود را در موسیقی محلی برخی نواحی، از جمله [[مازندران]]، تثبیت كرده است.<ref>نصری اشرفی، 1374 ش، ص 102</ref> | |||
از نظر موسیقایی، مقام چاووشی از جمله مقامهای سازی و آوازی است كه به واسطه موسیقی [[تعزیه]] جایگاه خود را در موسیقی محلی برخی نواحی، از جمله [[مازندران]]، تثبیت كرده است<ref>نصری اشرفی، 1374 ش، ص 102</ref> | |||
==درون مایه اشعار== | ==درون مایه اشعار== | ||
اشعار چاووشخوانان عامیانه است و به همین سبب استحكام و ظرافت چندانی ندارد و گاه از نظر وزن و قافیه و انشا نیز دارای مشكلاتی است. این اشعار معمولاً سراینده مشخصی ندارند و دخل و تصرفهای بسیاری در آنها راه یافته است.<ref>عناصری، ص 144</ref> | |||
اشعار چاووشخوانان عامیانه است و به همین سبب استحكام و ظرافت چندانی ندارد و گاه از نظر وزن و قافیه و انشا نیز دارای مشكلاتی است. این اشعار معمولاً سراینده مشخصی ندارند و دخل و تصرفهای بسیاری در آنها راه یافته است <ref>عناصری، ص 144</ref> | |||
===مناسبت اشعار با مقصد زائر=== | ===مناسبت اشعار با مقصد زائر=== | ||
با وجود مشابهت مضمون شعرهای چاووشی با سایر اشعار راجع به [[منقبت]] یا [[عزاداری]] اولیا، در هر سفر زیارتی بر مضامینی تأكید میشود كه با مقصد زائران مناسبت دارد و حال و هوا و شوق [[زیارت]] و امیدواری به حصول حاجات و قبولی [[توبه]] در این اشعار غالب است؛ ازاینرو، گاه چاووشان در هر سفر بالبداهه نیز اشعاری میسرودند.<ref>عناصری، ص 135ـ137، 153ـ154</ref> در اشعار چاووشی مربوط به [[حج]]، مضمونهای راجع به قربانی كردن [[حضرت اسماعیل]] با تأكید بر «[[ذبیحاللّه]]» بودن او چشمگیرتر است.<ref>عناصری، ص 157ـ159</ref> در اشعار مربوط به زیارت [[امامان شیعه|امامان(ع)]]، علاوه بر بیان ویژگیهای هریك، بر شكوه بارگاه و مقبره ایشان تأكید میشود.<ref>عناصری، ص 135؛ شهریباف، ج 3، ص 447</ref> با این حال، مهمترین و معروفترین مضمون این اشعار دعوت مردم به سفر زیارتی است كه معمولاً در مورد زیارت مزار [[امام حسین(ع)|امام حسین(ع)]] با این مصراع آغاز میشود: «هر كه دارد هوس كرب و بلا بسماللّه»<ref>عناصری، ص 143</ref> و به یك تا چهار مصراعِ صلوات ختم میشود. | |||
با وجود مشابهت مضمون شعرهای چاووشی با سایر اشعار راجع به [[منقبت]] یا [[عزاداری]] اولیا، در هر سفر زیارتی بر مضامینی تأكید میشود كه با مقصد زائران مناسبت دارد و حال و هوا و شوق [[زیارت]] و امیدواری به حصول حاجات و قبولی [[توبه]] در این اشعار غالب است؛ ازاینرو، گاه چاووشان در هر سفر بالبداهه نیز اشعاری میسرودند <ref>عناصری، ص 135ـ137، 153ـ154</ref> | |||
==کاربردهای دیگر== | ==کاربردهای دیگر== | ||
چاووشان گاه به [[اذان]]گویی، [[تعزیهخوانی]] یا مداحی اولیا در جشنهای غیردینی، مثل [[عروسی]]، نیز میپرداختند <ref>عناصری، ص136ـ137؛ آلاحمد،ص50</ref>. در جشنهای [[ختنه]] سوران در [[مصر]] نیز كسانی با عنوان چاووش/ شاویش دست اندركار بخشی از مراسماند.<ref>لین، ص 511 ـ512</ref> | چاووشان گاه به [[اذان]]گویی، [[تعزیهخوانی]] یا مداحی اولیا در جشنهای غیردینی، مثل [[عروسی]]، نیز میپرداختند <ref>عناصری، ص136ـ137؛ آلاحمد،ص50</ref>. در جشنهای [[ختنه]] سوران در [[مصر]] نیز كسانی با عنوان چاووش/ شاویش دست اندركار بخشی از مراسماند.<ref>لین، ص 511 ـ512</ref> | ||
غیر از اشعار مذهبی، چاووشخوانان به نوعی با اشعار خود به بیان وقایع و لوازم سفر و دشواریهای راه و سختگیریهای مرزبانان به هنگام ورود زوار به اراضی مقدّس نیز میپرداختند<ref>عناصری، ص153؛ فرهنگنامه ادبی فارسی، ذیل «چاوشی»</ref> | غیر از اشعار مذهبی، چاووشخوانان به نوعی با اشعار خود به بیان وقایع و لوازم سفر و دشواریهای راه و سختگیریهای مرزبانان به هنگام ورود زوار به اراضی مقدّس نیز میپرداختند.<ref>عناصری، ص153؛ فرهنگنامه ادبی فارسی، ذیل «چاوشی»</ref> در قطعهای چاووشی، كه به روایت [[محمدعلی رجاء زفرهای]] (متوفی 1361)<ref>ص 405ـ406</ref> به دست ما رسیده است، از بیش از هفتاد وسیله و لوازم سفر زائران نام برده شده است. در این چاووشینامه، كه به هنگام شبگیر كردن (سحرخیزی) و آمادگی حركت از منزلی به منزل دیگر خوانده میشد، با ذكر نام وسایل به مسافران هشدار داده میشد كه چیزی را جا نگذارند. ذكر نام قوطی گوگرد، ذرهبین، مگسپران، وافور و قوطی تریاك در این مجموعه جالب توجه است. | ||
==نوع دیگر چاووش خوانی== | |||
در برخی مناطق [[ایران]]، از جمله در استان [[سمنان]] و [[خراسان]]، گونه دیگری از چاووشیخوانی مذهبی ملاحظه میشود كه با سنّت [[زیارت]] ارتباط مستقیمی ندارد، اما به گونهای رمزی و استعاری با مفهوم حركت كاروان [[امام حسین]] به [[کربلا]] مرتبط میشود، چنانكه در بیرجند به مناسبت سالروز ورود اهل بیت [[امام حسین]] به كربلا، چاووشخوانی میكنند و از نزدیك شدن ایام [[عزاداری]] [[محرّم]] و رسم عَلَمبندان خبر میدهند و در حین بستن علم نیز اسفند دود میكنند و چاووشی میخوانند و طبق معمول، مردم نیز در پایان هریك از ابیات چاووشی [[صلوات]] میفرستند.<ref>مردمنگاری مراسم عزاداری ماه محرم در شهرستان بیرجند، ص 47ـ 48</ref> در [[بیرجند]] و [[میبد]]، چاووشخوان درون نخلی كه بر دوش مردم حمل میشود، مینشیند و چاووشی میخواند.<ref>بلوكباشی ص 71ـ72</ref> در مراسم آیینی «شمع و چراغ» در شبهای [[شهادت]] [[امام حسن(ع)|امام حسن]] و [[امام حسین|امام حسین(ع]]) در [[تكیه بیدآبادِ]] [[شاهرود]]، پس از خواندن خطبه و دعا، چاووش اشعار (دوازدهبند) [[محتشم كاشانی]] را در باره واقعه [[كربلا]] و رثای [[شهدای کربلا|شهدای]] آن میخواند و حضار در پایان هر مصراع [[صلوات]] میفرستند.شغل چاووشی در تكیه بیدآباد شاهرود موروثی است.<ref>شریعتزاده، ج 2، ص 409ـ413</ref> در [[نوشآباد]] [[كاشان]] نیز كسی با عنوان «چاووشخوان» در روز [[عاشورا]] سوار بر [[اسب]] پیشاپیش تعزیهخوانان، چاووشی میخوانده است. | |||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس|2}} | {{پانویس|2}} | ||
== منابع == | == منابع == | ||
* جلال آلاحمد، اورازان، تهران 1349 ش. | * جلال آلاحمد، اورازان، تهران 1349 ش. | ||
* ابنبطوطه، رحله ابنبطوطه، چاپ علی منتصر كتانی، بیروت 1395/1975. | * ابنبطوطه، رحله ابنبطوطه، چاپ علی منتصر كتانی، بیروت 1395/1975. | ||
خط ۸۶: | خط ۶۱: | ||
* محمدرضابن جعفر وصاف بیدگلی، چراغان: جغرافیای قصبه بیدگل، در فرهنگ ایران زمین، ج 24 (1358 ش). | * محمدرضابن جعفر وصاف بیدگلی، چراغان: جغرافیای قصبه بیدگل، در فرهنگ ایران زمین، ج 24 (1358 ش). | ||
* غلامحسین یوسفی، «چاووش»، كلك ، ش 14ـ 15 (اردیبهشت و خرداد 1370). | * غلامحسین یوسفی، «چاووش»، كلك ، ش 14ـ 15 (اردیبهشت و خرداد 1370). | ||
=== منابع انگلیسی === | === منابع انگلیسی === | ||
خط ۹۲: | خط ۶۶: | ||
* Eugene Aubin, La Perse d'aujourd'hui :Iran, Mesopotamie, Paris 1908; | * Eugene Aubin, La Perse d'aujourd'hui :Iran, Mesopotamie, Paris 1908; | ||
* EIr . s.v. "Čāvoš" (by Golām-Hosayn Yusofi); | |||
* Willem Floor, "Guilds and futuvvat in Iran", ZDMG , vol.134, no.1 (1984); | * Willem Floor, "Guilds and futuvvat in Iran", ZDMG , vol.134, no.1 (1984); | ||
* Edward William Lane, An account of the manners and customs of the modern Egyptians , London 1986. | * Edward William Lane, An account of the manners and customs of the modern Egyptians , London 1986. |