کاربر:Ahmadnazem/صفحه تمرین
خطا: هیچ متنی برای گفتاورد وارد نشده است (or equals sign used in the actual argument to an unnamed parameter)
امام صادق
فرحة الغري، عبد الكريم بن طاوس، ص۹۲-۱۰۱ درباره سفر امام صادق به کوفه و زیارت قبر امام علی
http://www.mezan.net/mawsouat/sadek/index.html
دانشمندان علم حدیث شمار کسانی را که مورد اعتماد بوده اندراویان ثقه و از آن حضرت حدیث نقل کرده اند تا چهار هزار نفررا نوشته اند.
ظاهرا نخستین بار ابن عقده این شمارش را انجام داده است. (نک مناقب، 4/369 دارالاضواء) شیخ طوسی در کتاب رجال خود سه هزار ودویست و سی و چهارتن از این راویان از جمله دوازده زن را نام برده است. (نک: رجال طوسی، اصحاب الصادق(ع »
شمایل
بیشتر شمایل آن حضرت مثل پدرش امام باقر(ع) بود. جز آنکه کمی باریکتر و بلندتر بود. مردی بود میانه بالا، افروخته روی،پیچیده موی و پیوسته صورتش چون آفتاب می درخشید. در جوانی موهای سرش سیاه بود. بینی اش کشیده و وسط آن اندکی بر آمده بودو برگونه راستش خال سیاهی داشت. محاسن آن جناب نه زیاد پرپشت و نه زیاد تنک بود. دندانهایش درشت و سفید بود و میان دودندان پیشین آن گرامی فاصله داشت. بسیار لبخند می زد و چون نام پیامبر برده می شد رنگ رخسارش زرد و سبز می شد. در پیری سفیدی موی سرش بر وقار و هیبتش افزوده بود.
مفهوم شناسی
اسرائیل
کلمهٔ اسرائیل نخستین بار در تورات آمده است: «از این پس نام تو یعقوب خوانده نشود بلکه اسرائیل، زیرا که با خدا و با انسان مجاهده کردی و نصرت یافتی.»[۱] بر این اساس اسرائیل، نام دیگر یعقوب(ع) است.
درباره معنای اسرائیل اختلاف نظر وجود دارد. در آثار اسلامی آن را به معنای کسی که همراه خدا میجنگد، برگزیده خدا و بنده خدا دانستهاند.[۲] به گفته زمخشری، واژه اسرائیل از واژههای غیر عربی قرآن است.[۳]
بنی اسرائیل
فرزندان و نوادگان یعقوب و نسل آنها بنی اسرائیل خوانده میشوند. دوازده فرزند یعقوب که اسباط خوانده میشودن، عبارتند از: رؤبین، شمعون، لاوی، یهودا، زبولون، یسّاکار، دان، جاد، اشیر، نفتالی، بنیامین و یوسف(ع).
/////////در قرآن از واژه «یهود» نیز، با معنا و مفهومی متفاوت از «بنیاسرائیل» استفاده شده است.[۴]
تاریخچه
در کنعان و مصر
در حدود ۲۰۰۰-۱۸۰۰ق.م پس از مهاجرت ابراهیم(ع) به حران و سپس به فلسطین، فرزند او اسحاق (ع) و نوه او یعقوب(ع) در کنعان ساکن شدند. پس از آنکه یوسف(ع) به مصر برده شد و در آنجا به مقام عزیزی مصر رسید، یعقوب و خاندانش از کنعان که در آن زمان دچار قحطی شده بود، به مصر کوچ کردند. نسل آنها تا زمان موسی(ع) در مصر ماندند. موسی، بنی اسرائیل را از سلطه فرعون رها کرد و به سوی کنعان آورد ولی پس از ماجرای گوساله پرستی، خداوند بر آنان غضب کرد و آنها به مدت چهل سال در صحرای سینا سرگردان ماندند.
حکومت بنی اسرائیل
در زمان یوشع(ع) جانشین موسی، آنها در کنعان استقرار یافتند و به زراعت پرداختند و فردی را به ریاست خود انتخاب کردند. این مرحله را «دوره داوران» نامیدهاند. سپس «دوره پادشاهی» فرارسید که با پادشاهی طالوت (شموئیل) آغاز شد و پس از او داود(ع) و سلیمان(ع) حکومت کردند. این دوران، اوج اقتدار بنی اسرائیل بود.
برخی منابع به حکومت بنی اسرائیل در مصر اشاره کردهاند. برخی گفتهاند بنی اسرائیل پس از نجات از فرعون، دو دسته شدند: گروهی در مصر ماندند و حکومت کردند و گروهی همراه موسی به کنعان بازگشتند. برخی نیز گفتهاند بنی اسرائیل پس از رفتن به سرزمین مقدس، دوباره به مصر بازگشتند و حکومت آنجا را به دست گرفتند.[۵]
اسارت
در ۵۸۷ق.م در پی حمله بختالنصر (نبوکدنصر)، این قوم به اسارت به بابل برده شدند.
بازگشت به وطن
وقتی کوروش بابل را فتح کرد، یهودیان را آزاد کرد تا به سرزمین خود برگردند، اما پس از بازگشت، اتحاد پیشین میان اسباط بنی اسرائیل شکل نگرفت و مدتها تحت سلطه یونانیان و رومیان بودند و سرانجام در ۷۰م. دچار پراکندگی شدند.
در قرآن
در ادبیات و فرهنگ عامه
در ادبیات فارسی به سرگذشت بنی اسرائیل، بویژه در مواردی که در آیات قرآن آمده، اشاره شده که برای تمثیل و کنایه و پندآموزی است، هرچند از واژه اسرائیل یا بنی اسرائیل کمتر استفاده شده. در مثنوی معنوی برخی از ماجراهای این قوم از جمله درگیری فردی از قبطیان با فردی از بنی اسرائیل و ماجرای گاو بنی اسرائیل و داستان موسی و شبان به نظم درآمده است.[۶]
تیتر آزمایشی
پس از تثبیت مذاهب چهارگانه در میان عموم اهلسنت، باب اجتهاد میان آنان بسته شد.[۷] آنان معتقدند تنها باید از مذاهب چهارگانه تقلید کرد. و علم به شریعت پیامبر تنها از طریق مذاهب چهارگانه امکانپذیر میباشد.[۸] این اعتقاد توسط برخی گروهها مورد مناقشه واقع شده است.[۹]
پانویس
- ↑ تورات، سفر پیدایش، باب ۳۲: ۲۷-۲۸
- ↑ طبری، جامع البیان فی تفسیرالقرآن، ۱۴۰۰ـ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۱۹۷ و ۳۴۷؛ طوسی، التبیان فی تفسیرالقرآن، بی تا، ج۱، ص۱۸۰؛ طبرسی، مجمع البیان فی تفسیرالقرآن، ۱۴۰۸ق ج۱، ص۲۰۶
- ↑ زمخشری،.....، ج۱، ص۱۳۰
- ↑ سوره بقره، ۴۰-۹۶، ۱۴۰-۱۴۱، ۱۷۴-۱۷۵؛ سوره آلعمران، ۱۸۷؛ سوره نساء، ۱۵۵، ۱۶۱؛ سوره مائده، ۶۴، ۸۲؛ سوره مجادله، ۱۹
- ↑ مکارم، تفسیر نمونه، ج۱۵، ص۲۳۹
- ↑ فروزانفر، ص۵۹-۶۲ و ۸۰-۱۱۲ و ۱۴۴-۱۴۵ و ۱۷۶-۱۹۷
- ↑ خطای یادکرد: برچسب
<ref>
نامعتبر؛ متنی برای ارجاعهای با نام:6
وارد نشده است - ↑ خطای یادکرد: برچسب
<ref>
نامعتبر؛ متنی برای ارجاعهای با نام:14
وارد نشده است - ↑ برای نمونه: حیدر، الامام الصادق و المذاهب الربعه، ۲۰۱۰م، ج۲، ص۱۴۹.
یادداشت
منابع
- فروزانفر، محمد حسن، مآخذ قصص و تمثیلات معنوی، ، تهران، ۱۳۷۰ش
- طبری، محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیرالقرآن، بیروت، ۱۴۰۰ـ۱۴۰۳ق
- محمد بن حسن طوسی، التبیان فی تفسیرالقرآن، بیروت، چاپ احمد حبیب قصیر عاملی،(بی تا)
- طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیرالقرآن، بیروت، چاپ هاشم رسولی محلاتی و فضل الله یزدی طباطبائی، ۱۴۰۸ق
- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، هشتم، قم، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۰ش.
- http://rch.ac.ir/article/Details?id=11762&&searchText=
- http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/45171/%D8%A8%D8%B1%D8%AA%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D9%86%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D8%B1%D8%A7%D8%A6%DB%8C%D9%84-%D8%AF%D8%B1-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86-%D9%88-%D8%AA%D9%88%D8%B1%D8%A7%D8%AA?q=%D8%A8%D9%86%DB%8C%20%D8%A7%D8%B3%D8%B1%D8%A7%DB%8C%DB%8C%D9%84&score=474.41946&rownumber=1
- http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/27882/%D8%B3%DB%8C%D9%85%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%D9%86%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D8%B1%D8%A7%D8%A6%DB%8C%D9%84-%D8%AF%D8%B1-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86-%D9%88-%D8%B9%D9%87%D8%AF%DB%8C%D9%86?q=%D8%A8%D9%86%DB%8C%20%D8%A7%D8%B3%D8%B1%D8%A7%DB%8C%DB%8C%D9%84&score=443.37863&rownumber=3