پرش به محتوا

دیه انسان: تفاوت میان نسخه‌ها

۸۵۶ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۳ ژانویهٔ ۲۰۱۸
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (←‏منابع: افزایش ناوبری)
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{مقاله توصیفی فقهی}}
{{مقاله توصیفی فقهی}}
'''دیه انسان''' مالی است که به سبب کشته شدن، قطع عضو و یا وارد کردن جراحت جسمی، به یک فرد یا [[طبقات ارث|ورثه]] او تعلق می‌گیرد. معمولا در کتاب‌های [[فقه|فقهی]] بخشی به مباحث مربوط به دیات اختصاص دارد. مقدار دیه آسیب‌های مختلف در منابع [[دین اسلام]] بیان شده است. در برخی موارد مقدار معینی به عنوان دیه تعیین نشده است که در این موارد مالی به عنوان [[اَرش]] به آسیب دیده پرداخت می‌شود. اصطلاح دیه گاهی به صورت عام هم بر دیه و هم بر ارش اطلاق می‌شود. میزان دیه در برخی شرایط مانند وقوع جنایت در [[حرم مکی]] و [[ماه‌های حرام]] افزایش می‌یابد که در اصطلاح فقهی به آن تغلیظ دیه می گویند.  
'''دیه انسان''' مالی است که به سبب کشته‌شدن، قطع عضو و یا وارد کردن جراحت جسمی، به یک فرد یا [[طبقات ارث|ورثه]] او تعلق می‌گیرد. معمولا در کتاب‌های [[فقه|فقهی]] بخشی به مباحث مربوط به دیات اختصاص دارد. مقدار دیه آسیب‌های مختلف در منابع [[دین اسلام]] بیان شده است. در برخی موارد، مقدار معینی به عنوان دیه تعیین نشده است که در این موارد مالی به عنوان [[اَرش]] به آسیب دیده پرداخت می‌شود. اصطلاح دیه گاهی به صورت عام هم بر دیه و هم بر ارش اطلاق می‌شود. میزان دیه در برخی شرایط مانند وقوع جنایت در [[حرم مکی]] و [[ماه‌های حرام]] افزایش می‌یابد که در اصطلاح فقهی به آن تغلیظ دیه می‌گویند.  


بنابر [[روایات اسلامی]] مقدار دیه کامل در زن و مرد و یا مسلمان و غیر مسلمان تفاوت دارد. برخی از فقیهان متاخر با این تفاوت مقدار مخالف بوده و حکم به تساوی دیه در همه انسان‌ها می‌کنند.
بنابر [[روایات اسلامی]] مقدار دیه کامل در زن و مرد و یا مسلمان و غیر مسلمان تفاوت دارد. برخی از فقیهان متاخر با این تفاوت مقدار مخالف بوده و حکم به تساوی دیه در همه انسان‌ها می‌کنند.
خط ۸: خط ۸:
==تعریف==
==تعریف==
{{احکام}}
{{احکام}}
از نظر شرع [[اسلام]] اگر انسانی هم‌نوع خود را بکشد یا یکی از اعضای او را قطع و یا ناقص نماید و یا وی را مجروح کند؛ باید به وی یا [[طبقات ارث|وارثانش]] مال معینی پرداخت کند که به آن مال دیه می‌گویند.<ref>هاشمی‌شاهرودی، فرهنگ فقه، ۱۳۹۴ش، ج۳، ص۶۷۱. </ref>در منابع اسلامی و متون [[فقه|فقهی]] میزان دیه برای هر نوع آسیب بیان شده است و در مواردی که مقداری معین نشده است به آسیب‌دیده مالی به عنوان ارش تعلق می‌گیرد.<ref>محقق حلی، شرائع الاسلام فی مسائل الحلال والحرام، ۱۴۰۸، ج۴، ص۲۴۴؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ق، ج۴۳، ص۱۶۸؛امام خمینی، تحریرالوسیله، دارالعلم، ج۲، ص۵۷۰.</ref>
از نظر شرع [[اسلام]] اگر انسانی هم‌نوع خود را بکشد یا یکی از اعضای او را قطع و یا ناقص نماید و یا وی را مجروح کند؛ باید به وی یا [[طبقات ارث|وارثانش]] مال معینی پرداخت کند که به آن مال دیه می‌گویند.<ref>هاشمی‌شاهرودی، فرهنگ فقه، ۱۳۹۴ش، ج۳، ص۶۷۱. </ref>در منابع اسلامی و متون [[فقه|فقهی]] میزان دیه برای هر نوع آسیب بیان شده است و در مواردی که مقداری معین نشده است به آسیب‌دیده مالی به عنوان ارش تعلق می‌گیرد.<ref>محقق حلی، شرائع الاسلام، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۲۴۴؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ق، ج۴۳، ص۱۶۸؛ امام خمینی، تحریرالوسیله، دارالعلم، ج۲، ص۵۷۰.</ref>


در مواردی که عضوی آسیب ظاهری ندیده است ولی منافع و کارآیی آن از بین رفته نیز به آسیب دیده دیه تعلق می‌گیرد. مانند اینکه حس شنوایی یا بویایی انسانی از بین برود.<ref>هاشمی‌شاهرودی، فرهنگ فقه، ۱۳۹۴ش، ج۳، ص۶۷۱-۶۷۲. </ref>
در مواردی که عضوی آسیب ظاهری ندیده است ولی منافع و کارآیی آن از بین رفته نیز به آسیب دیده دیه تعلق می‌گیرد. مانند اینکه حس شنوایی یا بویایی انسانی از بین برود.<ref>هاشمی‌شاهرودی، فرهنگ فقه، ۱۳۹۴ش، ج۳، ص۶۷۱-۶۷۲. </ref>


دیه در اصل جبران قتل و یا آسیب‌های غیر‌عمدی و یا خطائی است ولی در جرائم عمدی نیز آسیب دیدگان می‌توانند به جای قصاص کردن (تلافی به وسیله وارد کردن آسیب مشابه) دیه بگیرند.<ref>محقق حلی، شرائع الاسلام فی مسائل الحلال والحرام، ۱۴۰۸، ج۴، ص۲۲۸؛ امام خمینی، تحریرالوسیله، دارالعلم، ج۲، ص۵۵۴.ِ</ref>
دیه در اصل، جبران قتل و یا آسیب‌های غیر‌عمدی و یا خطائی است ولی در جرائم عمدی نیز آسیب دیدگان می‌توانند به جای قصاص کردن (تلافی به وسیله وارد کردن آسیب مشابه) دیه بگیرند.<ref>محقق حلی، شرائع الاسلام، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۲۲۸؛ امام خمینی، تحریرالوسیله، دارالعلم، ج۲، ص۵۵۴.ِ</ref>


==آیه دیه==
==آیه دیه==
در [[قرآن]] به مساله دیه در آیه ۹۲ [[سوره نساء]] اشاره شده است که به [[آیه دیه]] نیز مشهور است. «هیچ [[مؤمن|مؤمنی]] را نرسد که مؤمن دیگری را به [[قتل]] رساند مگر آنکه به اشتباه و خطا مرتکب آن شود ، و در صورتی که به خطا هم مؤمنی را مقتول ساخت باید ( به [[کفاره|کفّاره]] آن ) بنده مؤمنی را آزاد کند و خون‌بهای آن را به صاحبش تسلیم نماید مگر آنکه دیه را ورثه ( به قاتل ) ببخشند. و اگر مقتول مؤمن از قومی باشد که با شما دشمن و [[محارب|محاربند]] ، قاتل دیه ندهد ، لیکن بر او است که بنده مؤمنی را آزاد کند ، و اگر مقتول از قومی است که بین شما با آنها پیمان برقرار بوده پس خون‌بها را به صاحب خون پرداخته و بنده مؤمنی ( به کفاره آن ) آزاد کند ، و اگر ( بنده‌ای ) نیابد بایستی دو ماه متوالی [[روزه]] بگیرد. این [[توبه|توبه‌ای]] است که از طرف [[خدا]] پذیرفته است و خدا دانا و حکیم است. ».{{یادداشت|وَ ما کانَ لِمُؤْمِنٍ أَنْ یَقْتُلَ مُؤْمِناً إِلاَّ خَطَأً وَ مَنْ قَتَلَ مُؤْمِناً خَطَأً فَتَحْرِیرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ وَ دِیَةٌ مُسَلَّمَةٌ إِلی‏ أَهْلِهِ إِلاَّ أَنْ یَصَّدَّقُوا فَإِنْ کانَ مِنْ قَوْمٍ عَدُوٍّ لَکُمْ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَتَحْرِیرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ وَ إِنْ کانَ مِنْ قَوْمٍ بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَهُمْ مِیثاقٌ فَدِیَةٌ مُسَلَّمَةٌ إِلی‏ أَهْلِهِ وَ تَحْرِیرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ فَمَنْ لَمْ یَجِدْ فَصِیامُ شَهْرَیْنِ مُتَتابِعَیْنِ تَوْبَةً مِنَ اللَّهِ وَ کانَ اللَّهُ عَلِیماً حَکِیما.}}
در [[قرآن]] به مساله دیه در آیه ۹۲ [[سوره نساء]] اشاره شده است که به [[آیه دیه]] نیز مشهور است. «هیچ [[مؤمن|مؤمنی]] را نرسد که مؤمن دیگری را به [[قتل]] رساند مگر آنکه به اشتباه و خطا مرتکب آن شود، و در صورتی که به خطا هم مؤمنی را مقتول ساخت باید (به [[کفاره|کفّاره]] آن) بنده مؤمنی را آزاد کند و خون‌بهای آن را به صاحبش تسلیم نماید، مگر آنکه دیه را ورثه (به قاتل) ببخشند. و اگر مقتول مؤمن از قومی باشد که با شما دشمن و [[محارب|محارب‌اند]]، قاتل دیه ندهد، لیکن بر او است که بنده مؤمنی را آزاد کند و اگر مقتول از قومی است که بین شما با آنها پیمان برقرار بوده پس خون‌بها را به صاحب خون پرداخته و بنده مؤمنی (به کفاره آن) آزاد کند، و اگر (بنده‌ای) نیابد بایستی دو ماه متوالی [[روزه]] بگیرد. این [[توبه|توبه‌ای]] است که از طرف [[خدا]] پذیرفته است و خدا دانا و حکیم است.».{{یادداشت|وَ ما کانَ لِمُؤْمِنٍ أَنْ یقْتُلَ مُؤْمِناً إِلاَّ خَطَأً وَ مَنْ قَتَلَ مُؤْمِناً خَطَأً فَتَحْرِیرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ وَ دِیةٌ مُسَلَّمَةٌ إِلی أَهْلِهِ إِلاَّ أَنْ یصَّدَّقُوا فَإِنْ کانَ مِنْ قَوْمٍ عَدُوٍّ لَکُمْ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَتَحْرِیرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ وَ إِنْ کانَ مِنْ قَوْمٍ بَینَکُمْ وَ بَینَهُمْ مِیثاقٌ فَدِیةٌ مُسَلَّمَةٌ إِلی أَهْلِهِ وَ تَحْرِیرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ فَمَنْ لَمْ یجِدْ فَصِیامُ شَهْرَینِ مُتَتابِعَینِ تَوْبَةً مِنَ اللَّهِ وَ کانَ اللَّهُ عَلِیماً حَکِیما.}}


==تقسیمات==
==تقسیمات==
بنابر نوع آسیبی که به انسان وارد می‌شود دیه را به دیه جان، دیه اعضا و دیه منافع تقسیم کرده‌اند.
بنابر نوع آسیبی که به انسان وارد می‌شود دیه را به دیه جان، دیه اعضا و دیه منافع تقسیم کرده‌اند.
رفتاری که موجب آسیب به طرف مقابل شده است نیز در سه حال اتفاق می‌افتد:
رفتاری که موجب آسیب به طرف مقابل شده است نیز در سه حال اتفاق می‌افتد:
*عمد: آسیبی که با قصد و اختیار وارد شود. بنابر دستورات اسلامی موجب حق [[قصاص]] (تلافی به وسیله وارد کردن همان آسیب) برای آسیب دیده می‌شود ولی وی می‌تواند از قصاص چشم‌پوشی کرده و دیه دریافت نماید.  
*عمد: آسیبی که با قصد و اختیار وارد شود. بنابر دستورات اسلامی موجب حق [[قصاص]] (تلافی به وسیله وارد کردن همان آسیب) برای آسیب دیده می‌شود ولی وی می‌تواند از قصاص چشم‌پوشی کرده و دیه دریافت نماید.  
*[[شبه عمد]]: جانی قصد ارتکاب فعل منجر به آسیب را دارد ولی قصد او ارتکاب خود جنایت نیست. مانند کسی که برای ادب کردن فرد دیگری را بزند و طرف مقابل در اثر این زدن بمیرد.
*[[شبه عمد]]: جانی قصد ارتکاب فعل منجر به آسیب را دارد ولی قصد او ارتکاب خود جنایت نیست. مانند کسی که برای ادب کردن فرد دیگری را بزند و طرف مقابل در اثر این زدن بمیرد.
*[[خطای محض]]: نه قصد جنایت وجود دارد و نه انجام کاری که منجر به آن شده است. مانند آن‌که قصد شلیک به سمت شکاری را داشته ولی تیر به انسانی اصابت کرده و منجر به مرگ او شود.<ref>هاشمی شاهرودی، فرهنگ فقه، ۱۳۹۴ش، ص۶۷۲. </ref>
*[[خطای محض]]: نه قصد جنایت وجود دارد و نه انجام کاری که منجر به آن شده است. مانند آن‌که قصد شلیک به سمت شکاری را داشته ولی تیر به انسانی اصابت کرده و منجر به مرگ او شود.<ref>هاشمی شاهرودی، فرهنگ فقه، ۱۳۹۴ش، ص۶۷۲. </ref>


===دیه نفس یا جان===
===دیه نفس یا جان===
اگر فردی به [[قتل]] برسد؛ در صورت عمدی بودن قتل، قاتل باید [[قصاص]] شود<ref>شیخ مفید، المقنعه، ۱۴۱۰ق، ص۷۶۰؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ق، ج۴۲، ص۱۱؛ امام خمینی، تحریرالوسیله، دارالعلم، ج۲، ص۵۰۸.</ref> مگر اینکه [[اولیاء دم]] به دیه رضایت دهند.<ref>محقق حلی، شرائع الاسلام فی مسائل الحلال والحرام، ۱۴۰۸، ج۴، ص۲۲۸؛ امام خمینی، تحریرالوسیله، دارالعلم، ج۲، ص۵۵۴.ِ</ref> مقدار دیه جان در این صورت و نیز در صورتی‌که [[قتل شبه عمد]] و یا [[خطای محض]] باشد یکی از موارد زیر است که قاتل در پرداخت هر کدام که خواست اختیار دارد. <ref>شهید ثانی، الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه، مجمع الفکر الاسلامی، ج۴، ص۴۸۷؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ق، ج۴۳، ص۴.</ref>
اگر فردی به [[قتل]] برسد؛ در صورت عمدی بودن قتل، قاتل باید [[قصاص]] شود<ref>شیخ مفید، المقنعه، ۱۴۱۰ق، ص۷۶۰؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ق، ج۴۲، ص۱۱؛ امام خمینی، تحریرالوسیله، دارالعلم، ج۲، ص۵۰۸.</ref> مگر اینکه [[اولیاء دم]] به دیه رضایت دهند.<ref>محقق حلی، شرائع الاسلام فی مسائل الحلال والحرام، ۱۴۰۸، ج۴، ص۲۲۸؛ امام خمینی، تحریرالوسیله، دارالعلم، ج۲، ص۵۵۴.ِ</ref> مقدار دیه جان در این صورت و نیز در صورتی‌که [[قتل شبه عمد]] و یا [[خطای محض]] باشد یکی از موارد زیر است که قاتل در پرداخت هر کدام که خواست اختیار دارد.<ref>شهید ثانی، الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه، مجمع الفکر الاسلامی، ج۴، ص۴۸۷؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ق، ج۴۳، ص۴.</ref>
*صد شتر كه پنج سال را تمام كرده باشند.
*صد شتر که پنج سال را تمام کرده باشند.
* دويست گاو سالم و متعارف.
* دویست گاو سالم و متعارف.
*هزار گوسفند سالم و متعارف.
*هزار گوسفند سالم و متعارف.
*دويست حُلّه كه عبارت از دو قطعه لباس از بُرد يمانى است.
*دویست حُلّه که عبارت از دو قطعه لباس از بُرد یمانی است.
* هزار [[دینار شرعی|دینار]] (هزار مثقال طلاى سكه‌دار
* هزار [[دینار شرعی|دینار]] (هزار مثقال طلای سکه‌دار
* ده‌هزار [[درهم شرعی|درهم]] (ده هزار مثقال نقره سكه‌دار).<ref>محقق حلی، شرائع الاسلام فی مسائل الحلال والحرام، ۱۴۰۸، ج۴، ص۲۲۸؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ق، ج۴۳، ص۴؛ شهید ثانی، الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه، مجمع الفکر الاسلامی، ج۴، ص۴۷۷-۴۸۸؛امام خمینی، تحریرالوسیله، دارالعلم، ج۲، ص۵۵۴.ِ</ref>
* ده‌هزار [[درهم شرعی|درهم]] (ده هزار مثقال نقره سکه‌دار).<ref>محقق حلی، شرائع الاسلام، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۲۲۸؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ق، ج۴۳، ص۴؛ شهید ثانی، الروضه البهیه، مجمع الفکر الاسلامی، ج۴، ص۴۷۷-۴۸۸؛امام خمینی، تحریرالوسیله، دارالعلم، ج۲، ص۵۵۴.ِ</ref>
مهلت پرداخت ديه [[قتل عمد]] يك سال است و از مال خود قاتل پرداخت مى شود.<ref>شهید ثانی، الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه، مجمع الفکر الاسلامی، ج۴، ص۴۷۷-۴۸۸؛ محقق حلی، شرائع الاسلام فی مسائل الحلال والحرام، ۱۴۰۸، ج۴، ص۲۲۸؛ امام خمینی، تحریرالوسیله، دارالعلم، ج۲، ص۵۵۵.</ref> ديه [[قتل شبه عمد]] نيز يكى از همان موارد مذكور است با كمى تخفيف در سن شترها و مدت پرداخت آن كه دو سال است و از مال خود قاتل پرداخت مى شود.<ref>محقق حلی، شرائع الاسلام فی مسائل الحلال والحرام، ۱۴۰۸، ج۴، ص۲۲۹؛ شهید ثانی، الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه، مجمع الفکر الاسلامی، ج۴، ص۴۸۸؛امام خمینی، تحریرالوسیله، دارالعلم، ج۲، ص۵۵۶-۵۵۷.</ref> ديه [[قتل خطاى محض]] نيز يكى از موارد مذكور در قتل عمد با مقدارى تخفيف در سن شترها است و مهلت پرداخت آن سه سال مى باشد.<ref>امام خمینی، تحریرالوسیله، دارالعلم، ج۲، ص۵۵۷.</ref> پرداخت اين ديه بر عهده [[عاقله]] است<ref>محقق حلی، شرائع الاسلام فی مسائل الحلال والحرام، ۱۴۰۸، ج۴، ص۲۲۹.</ref> كه بايد از مال خود بدهند و نباید به جای آن چیزی از قاتل بگيرند.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ق، ج۴۳، ص۲۵.</ref>
 
مهلت پرداخت دیه [[قتل عمد]]، یک سال است و از مال خود قاتل پرداخت می‌شود.<ref>شهید ثانی، الروضه البهیه، مجمع الفکر الاسلامی، ج۴، ص۴۷۷-۴۸۸؛ محقق حلی، شرائع الاسلام فی مسائل الحلال والحرام، ۱۴۰۸، ج۴، ص۲۲۸؛ امام خمینی، تحریرالوسیله، دارالعلم، ج۲، ص۵۵۵.</ref> دیه [[قتل شبه عمد]] نیز یکی از همان موارد مذکور است با کمی تخفیف در سن شترها و مدت پرداخت آن که دو سال است و از مال خود قاتل پرداخت می‌شود.<ref>محقق حلی، شرائع الاسلام، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۲۲۹؛ شهید ثانی، الروضه البهیه، مجمع الفکر الاسلامی، ج۴، ص۴۸۸؛ امام خمینی، تحریرالوسیله، دارالعلم، ج۲، ص۵۵۶-۵۵۷.</ref> دیه [[قتل خطای محض]] نیز یکی از موارد مذکور در قتل عمد با مقداری تخفیف در سن شترها است و مهلت پرداخت آن سه سال می‌باشد.<ref>امام خمینی، تحریرالوسیله، دارالعلم، ج۲، ص۵۵۷.</ref> پرداخت این دیه بر عهده [[عاقله]] است<ref>محقق حلی، شرائع الاسلام، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۲۲۹.</ref> که باید از مال خود بدهند و نباید به جای آن چیزی از قاتل بگیرند.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ق، ج۴۳، ص۲۵.</ref>


از بین بردن جنین انسان نیز دیه دارد که نسبت به حالات و تکاملات جسمی آن متفاوت است{{یادداشت|
از بین بردن جنین انسان نیز دیه دارد که نسبت به حالات و تکاملات جسمی آن متفاوت است{{یادداشت|
* [[نطفه]]: ۲۰ [[دینار شرعی|دینار]] (۲۰ مثقال طلای سکه‌دار).
* [[نطفه]]: ۲۰ [[دینار شرعی|دینار]] (۲۰ مثقال طلای سکه‌دار).
* [[علقه|عَلَقه]] (خونه بسته): ۴۰ دینار.
* [[علقه|عَلَقه]] (خونه بسته): ۴۰ دینار.
* [[مضغه|مُضغه]] (پاره‌ی گوشت): ۶۰ دینار.
* [[مضغه|مُضغه]] (پارۀ گوشت): ۶۰ دینار.
* [[استخوان]]: ۸۰ دینار.
* [[استخوان]]: ۸۰ دینار.
* استخوان گوشت‌دار بدون روح: ۱۰۰ دینار.
* استخوان گوشت‌دار بدون روح: ۱۰۰ دینار.
* روح دميده باشد: در پسر۱۰۰۰ دینار و در دختر۵۰۰ دینار.}}<ref>شیخ صدوق، المقنع، ۱۴۱۵ق، ص۵۰۹؛ حر عاملی، الفصول‌المهمة فی‌ الاصول‌الائمة، ۱۳۷۶ق، ج۲، ص۵۳۴-۵۳۵؛ امام خمینی، تحریرالوسیله، دارالعلم، ج۲، ص۵۹۷.</ref>
* روح دمیده باشد: در پسر۱۰۰۰ دینار و در دختر۵۰۰ دینار.}}<ref>شیخ صدوق، المقنع، ۱۴۱۵ق، ص۵۰۹؛ حر عاملی، الفصول‌المهمة فی‌ الاصول‌الائمة، ۱۳۷۶ق، ج۲، ص۵۳۴-۵۳۵؛ امام خمینی، تحریرالوسیله، دارالعلم، ج۲، ص۵۹۷.</ref>
و حتی اگر زن خودش كارى كند كه بچه‌اش سقط شود، بايد ديه‌ی آن را به وارث طفل بدهد.<ref>امام خمینی، تحریرالوسیله، دارالعلم، ج۲، ص۵۹۸.</ref>
و حتی اگر زن خودش کاری کند که بچه‌اش سقط شود، باید دیۀ آن را به وارث طفل بدهد.<ref>امام خمینی، تحریرالوسیله، دارالعلم، ج۲، ص۵۹۸.</ref>


===دیه اعضا===
===دیه اعضا===
بنابر یک قاعده کلی در [[فقه|فقه اسلامی]] اعضاى اصلى بدن انسان مانند زبان كه یکی هستند دیه کامل دارند و اعضای جفت مانند گوش‌ها، چشم و بینی، اگر هر دو آسیب ببینند دیه كامل و آسیب دیدگی يكى از آن‌ها موجب نصف ديه‌ كامل می‌شود.<ref>شیخ مفید، المقنعه، ۱۴۱۰ق، ص۷۵۴.</ref> فقط در میزان دیه بیضه‌ها و لب‌هااختلاف است.{{یادداشت|بنابر نظر برخی از فقها به بیضه چپ و لب پایین، دو سوم دیه کامل تعلق می‌گیرد و آسیب به بیضه راست و لب بالا مشمول یک‌سوم دیه می‌شود.}}<ref>شیخ مفید، المقنعه، ۱۴۱۰ق، ص۷۵۵؛ هاشمی‌شاهرودی، فرهنگ فقه، ۱۳۹۴ش، ج۳، ص۶۷۴.</ref>
بنابر یک قاعده کلی در [[فقه|فقه اسلامی]] اعضای اصلی بدن انسان مانند زبان که یکی هستند دیه کامل دارند و اعضای جفت مانند گوش‌ها، چشم و بینی، اگر هر دو آسیب ببینند دیه کامل و آسیب دیدگی یکی از آن‌ها موجب نصف دیه‌ کامل می‌شود.<ref>شیخ مفید، المقنعه، ۱۴۱۰ق، ص۷۵۴.</ref> فقط در میزان دیه بیضه‌ها و لب‌هااختلاف است.{{یادداشت|بنابر نظر برخی از فقها به بیضه چپ و لب پایین، دو سوم دیه کامل تعلق می‌گیرد و آسیب به بیضه راست و لب بالا مشمول یک‌سوم دیه می‌شود.}}<ref>شیخ مفید، المقنعه، ۱۴۱۰ق، ص۷۵۵؛ هاشمی‌شاهرودی، فرهنگ فقه، ۱۳۹۴ش، ج۳، ص۶۷۴.</ref>


برخی از اعضایی كه ديه‌ آن‌ها ديه‌ی کامل است عبارتند از:
برخی از اعضایی که دیه‌ آن‌ها دیۀ کامل است عبارتند از:
* شكستن كمر به گونه‌ای که فرد نتواند بنشیند؛‌<ref>شیخ صدوق، المقنع، ۱۴۱۵ق، ص۵۱۱.</ref>
* شکستن کمر به گونه‌ای که فرد نتواند بنشیند؛‌<ref>شیخ صدوق، المقنع، ۱۴۱۵ق، ص۵۱۱.</ref>
*از بين بردن تمام دندان‌ها؛<ref>محقق حلی، شرائع الاسلام فی مسائل الحلال والحرام، ۱۴۰۸، ج۴، ص۲۴۹.</ref>
*از بین‌بردن تمام دندان‌ها؛<ref>محقق حلی، شرائع الاسلام، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۲۴۹.</ref>
*از بين بردن، تمام انگشتان هر دو دست يا انگشتان هر دو پا؛<ref>امام خمینی، تحریرالوسیله، دارالعلم، ج۲، ص۵۸۰.</ref>
*از بین‌بردن تمام انگشتان هر دو دست یا انگشتان هر دو پا؛<ref>امام خمینی، تحریرالوسیله، دارالعلم، ج۲، ص۵۸۰.</ref>
* قطع نخاع؛<ref>محقق حلی، شرائع الاسلام فی مسائل الحلال والحرام، ۱۴۰۸، ج۴، ص۲۵۱.</ref>
* قطع نخاع؛<ref>محقق حلی، شرائع الاسلام فی مسائل الحلال والحرام، ۱۴۰۸، ج۴، ص۲۵۱.</ref>
* شكستن ترقوه (دو استخوان بالاى سينه، زير گردن)؛<ref>امام خمینی، تحریرالوسیله، دارالعلم، ج۲، ص۵۸۶.</ref>
* شکستن ترقوه (دو استخوان بالای سینه، زیر گردن)؛<ref>امام خمینی، تحریرالوسیله، دارالعلم، ج۲، ص۵۸۶.</ref>
*كندن موى سر يا ريش به گونه‌اى كه ديگر نرويد و بنابر احتياط واجب در كندن موى چهار مژه یعنی مژه‌های هر دو چشم، اگر ديگر نرويد.<ref>امام خمینی، تحریرالوسیله، دارالعلم، ج۲، ص۵۷۰.</ref>
*کندن موی سر یا ریش به گونه‌ای که دیگر نروید و بنابر احتیاط واجب در کندن موی چهار مژه یعنی مژه‌های هر دو چشم، اگر دیگر نروید.<ref>امام خمینی، تحریرالوسیله، دارالعلم، ج۲، ص۵۷۰.</ref>
*شكستن گردن به طورى كه خم شود و قد او كوتاه شود.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ق، ج۴۳، ص۲۴۳.</ref>
*شکستن گردن به طوری که خم شود و قد او کوتاه شود.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ق، ج۴۳، ص۲۴۳.</ref>
*سینه یا پستان‌های زن: آسیب به هر دوی آن‌ها موجب یک دیه کامل زن (نصف دیه کامل مرد) می‌شود در هر کدام نصف دیه.<ref>شیخ صدوق، المقنع، ۱۴۱۵ق، ص۵۱۱؛ محقق حلی، شرائع الاسلام فی مسائل الحلال والحرام، ۱۴۰۸، ج۴، ص۲۵۱.</ref>
*سینه یا پستان‌های زن: آسیب به هر دوی آن‌ها موجب یک دیه کامل زن (نصف دیه کامل مرد) می‌شود در هر کدام نصف دیه.<ref>شیخ صدوق، المقنع، ۱۴۱۵ق، ص۵۱۱؛ محقق حلی، شرائع الاسلام، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۲۵۱.</ref>
*دو بیضه مرد:<ref>شهید ثانی، الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه، مجمع الفکر الاسلامی، ج۴، ص۵۱۴.</ref>
*دو بیضه مرد:<ref>شهید ثانی، الروضه البهیه، مجمع الفکر الاسلامی، ج۴، ص۵۱۴.</ref>
*آلت تناسلی مرد و گوشت‌های اطراف آلت تناسلی زن.<ref>محقق حلی، شرائع الاسلام فی مسائل الحلال والحرام، ۱۴۰۸، ج۴، ص۲۵۲.</ref> در صورتیکه زنی [[افضاء]] شود یعنی بافت بین محل خروج خون [[حیض]] با محل خروج ادرار پاره شود و این دو مجرا یکی شود؛ [[فقیه|فقها]] حکم به دیه کامل کرده‌اند.<ref>طوسی، المبسوط فی الفقه الامامیة، مکتبه المرتضویه، ج۷، ص۱۴۹.</ref>
*آلت تناسلی مرد و گوشت‌های اطراف آلت تناسلی زن.<ref>محقق حلی، شرائع الاسلام، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۲۵۲.</ref> در صورتیکه زنی [[افضاء]] شود یعنی بافت بین محل خروج خون [[حیض]] با محل خروج ادرار پاره شود و این دو مجرا یکی شود؛ [[فقیه|فقها]] حکم به دیه کامل کرده‌اند.<ref>طوسی، المبسوط، مکتبة المرتضویه، ج۷، ص۱۴۹.</ref>
===دیه منافع===
===دیه منافع===
در فقه اسلامی برای آسیب رساندن به منافع و کارکرد برخی اندام‌های انسان مانند قدرت تعقل، شنوایی، بینایی و بویایی حتی اگر ظاهر آن عضو سالم باشد، دیه تعیین شده است.  
در فقه اسلامی برای آسیب‌رساندن به منافع و کارکرد برخی اندام‌های انسان مانند قدرت تعقل، شنوایی، بینایی و بویایی حتی اگر ظاهر آن عضو سالم باشد، دیه تعیین شده است.  


مطابق با منابع [[فقه]] [[شیعه]] برخی از این منافع عبارتند از:
مطابق با منابع [[فقه]] [[شیعه]] برخی از این منافع عبارتند از:
*چشایی: مطابق با نظر [[فقیهان]] [[امامیه]] از بین رفتن حس چشایی موجب تعلق گرفتن یک دیه کامل به آسیب‌دیده می‌شود. <ref>علامه حلی، تحریر الاحکام الشرعیة علی مذهب الامامیة، ۱۳۷۸ق، ج۵، ص۶۱۲.</ref> برخی برای از بین رفتن قدرت جویدن نیز حکم به دیه کامل داده‌اند<ref>علامه حلی، قواعد الاحکام، ۱۴۱۹ق، ج۳، ص۶۸۹؛ علامه حلی، تحریر الاحکام الشرعیة علی مذهب الامامیة، ۱۳۷۸ق، ج۵، ص۶۱۲.</ref> اما بیشتر [[فقها]] برای چنین آسیبی را موجب [[ارش]] دانسته‌اند.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ق، ج۴۳، ص۳۱۱؛ امام خمینی، تحریرالوسیله، دارالعلم، ج۲، ص۵۹۲.</ref>
*چشایی: مطابق با نظر [[فقیهان]] [[امامیه]] از بین رفتن حس چشایی موجب تعلق گرفتن یک دیه کامل به آسیب‌دیده می‌شود.<ref>علامه حلی، تحریر الاحکام، ۱۳۷۸ق، ج۵، ص۶۱۲.</ref> برخی برای از بین رفتن قدرت جویدن نیز حکم به دیه کامل داده‌اند<ref>علامه حلی، قواعد الاحکام، ۱۴۱۹ق، ج۳، ص۶۸۹؛ علامه حلی، تحریر الاحکام، ۱۳۷۸ق، ج۵، ص۶۱۲.</ref> اما بیشتر [[فقها]] برای چنین آسیبی را موجب [[ارش]] دانسته‌اند.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ق، ج۴۳، ص۳۱۱؛ امام خمینی، تحریرالوسیله، دارالعلم، ج۲، ص۵۹۲.</ref>
*صدا: از بین رفت صوت موجب دیه کامل است<ref>امام خمینی، تحریرالوسیله، دارالعلم، ج۲، ص۵۹۳.</ref> و اگر علاوه بر صدا حرکت‌های زبان نیز از بین برود دو سوم دیه زبان نیز به این مقدار افزوده می‌شود.<ref>علامه حلی، تحریر الاحکام الشرعیة علی مذهب الامامیة، ۱۳۷۸ق، ج۵، ص۶۱۲.</ref>
*صدا: از بین رفت صوت موجب دیه کامل است<ref>امام خمینی، تحریرالوسیله، دارالعلم، ج۲، ص۵۹۳.</ref> و اگر علاوه بر صدا حرکت‌های زبان نیز از بین برود دو سوم دیه زبان نیز به این مقدار افزوده می‌شود.<ref>علامه حلی، تحریر الاحکام، ۱۳۷۸ق، ج۵، ص۶۱۲.</ref>
*[[انزال]] جنسی: اگر قدرت انزال منی در رابطه جنسی در فرد از بین برود نیز یک دیه کامل به وی تعلق می‌گیرد.<ref>شهید ثانی، الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه، مجمع‌الفکر الاسلامی، ج۴، ص۵۲۷.</ref>
*[[انزال]] جنسی: اگر قدرت انزال منی در رابطه جنسی در فرد از بین برود نیز یک دیه کامل به وی تعلق می‌گیرد.<ref>شهید ثانی، الروضه البهیه، مجمع‌الفکر الاسلامی، ج۴، ص۵۲۷.</ref>
*کنترل ادرار: وارد کردن آسیبی که منجر به تسلسل [[بول]] (عدم توانایی در کنترل ادرار) مستوجب دیه کامل است.<ref>شهید ثانی، الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه، مجمع‌الفکر الاسلامی، ج۴، ص۵۲۷.</ref>
*کنترل ادرار: وارد کردن آسیبی که منجر به تسلسل [[بول]] (عدم توانایی در کنترل ادرار) مستوجب دیه کامل است.<ref>شهید ثانی، الروضه البهیه، مجمع‌الفکر الاسلامی، ج۴، ص۵۲۷.</ref>


==موارد افزایش دیه==
==موارد افزایش دیه==
بنابر فقه اسلامی قتل در شرایط خاصی موجب افزایش دیه از مقدار اصلی آن می‌شود. به این حکم تغلیظ دیه می‌گویند. میزان افزاوده شده یک سوم دیه کامل است یعنی قاتل در این شرایط خاص باید یک دیه کامل به علاوه یک سوم دیه کامل را بپردازد. این شرایط عبارتند از:
بنابر فقه اسلامی قتل در شرایط خاصی موجب افزایش دیه از مقدار اصلی آن می‌شود. به این حکم تغلیظ دیه می‌گویند. میزان افزاوده شده یک سوم دیه کامل است یعنی قاتل در این شرایط خاص باید یک دیه کامل به علاوه یک سوم دیه کامل را بپردازد. این شرایط عبارتند از:
*در صورتى كه قتل در یکی از ماه‌های حرام یعنی رجب، ذی‌القعده، ذی‌الحجه و محرم اتفاق بیافتد.
*در صورتی که قتل در یکی از ماه‌های حرام یعنی رجب، ذی‌القعده، ذی‌الحجه و محرم اتفاق بیافتد.
*در صورتی که قتل در حرم مکه واقع شود.<ref>شیخ مفید، المقنعه، ۱۴۱۰ق، ص۷۴۳-۷۴۴؛ شهید ثانی، الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه، مجمع الفکر الاسلامی، ج۴، ص۴۹۱؛ امام خمینی، تحریرالوسیله، دارالعلم، ج۲، ص۵۵۷.</ref>
*در صورتی که قتل در حرم مکه واقع شود.<ref>شیخ مفید، المقنعه، ۱۴۱۰ق، ص۷۴۳-۷۴۴؛ شهید ثانی، الروضه البهیه، مجمع الفکر الاسلامی، ج۴، ص۴۹۱؛ امام خمینی، تحریرالوسیله، دارالعلم، ج۲، ص۵۵۷.</ref>
==عاقله==
==عاقله==
بنابر منابع اسلامی در جنایات خطایی محض پرداخت دیه بر عهده عاقله است.<ref>امام خمینی، تحریرالوسیله، دارالعلم، ج۲، ص۵۵۸.</ref> عاقله اصطلاحی فقهی است که بر این افراد اطلاق می‌شود:
بنابر منابع اسلامی در جنایات خطایی محض پرداخت دیه بر عهده عاقله است.<ref>امام خمینی، تحریرالوسیله، دارالعلم، ج۲، ص۵۵۸.</ref> عاقله اصطلاحی فقهی است که بر این افراد اطلاق می‌شود:
*مردان از خویشاوندان پدری مانند برادر، عمو و فرزندان آنان که در اصطلاح فقهی به آنان عصبه می‌گویند.<ref>امام خمینی، تحریرالوسیله، دارالعلم، ج۲، ص۵۹۹.</ref>
*مردان از خویشاوندان پدری مانند برادر، عمو و فرزندان آنان که در اصطلاح فقهی به آنان عصبه می‌گویند.<ref>امام خمینی، تحریرالوسیله، دارالعلم، ج۲، ص۵۹۹.</ref>
*معتِق یا آزاد کننده<ref>امام خمینی، تحریرالوسیله، دارالعلم، ج۲، ص۵۹۹.</ref>: معتق کسی است که بنده‌ای را آزاد کرده باشد.<ref>مروج، اصطلاحات فقهی، ۱۳۷۹ش، ص۳۲۰.</ref> بنده آزاد شده اگر خویشاوند پدری نداشته باشد؛ معتق عاقله او محسوب می‌شود.<ref>شهید ثانی، الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه، مجمع الفکر الاسلامی، ج۴، ص۵۴۶.</ref>
*معتِق یا آزاد کننده<ref>امام خمینی، تحریرالوسیله، دارالعلم، ج۲، ص۵۹۹.</ref>: معتق کسی است که بنده‌ای را آزاد کرده باشد.<ref>مروج، اصطلاحات فقهی، ۱۳۷۹ش، ص۳۲۰.</ref> بنده آزاد شده اگر خویشاوند پدری نداشته باشد؛ معتق عاقله او محسوب می‌شود.<ref>شهید ثانی، الروضه البهیه، مجمع الفکر الاسلامی، ج۴، ص۵۴۶.</ref>
*ضامن جریره:<ref>امام خمینی، تحریرالوسیله، دارالعلم، ج۲، ص۵۹۹.</ref> کسی است که طی قراردادی تعهد می‌کند در ازای ارث بردن از طرف دیگر قرارداد، پرداخت غرامت جنایات وی را بر عهده بگیرد.<ref>مروج، اصطلاحات فقهی، ۱۳۷۹ش، ص۳۲۰.</ref>
*ضامن جریره:<ref>امام خمینی، تحریرالوسیله، دارالعلم، ج۲، ص۵۹۹.</ref> کسی است که طی قراردادی تعهد می‌کند در ازای ارث بردن از طرف دیگر قرارداد، پرداخت غرامت جنایات وی را بر عهده بگیرد.<ref>مروج، اصطلاحات فقهی، ۱۳۷۹ش، ص۳۲۰.</ref>
*امام معصوم(ع).<ref>امام خمینی، تحریرالوسیله، دارالعلم، ج۲، ص۵۹۹.</ref>
*امام معصوم(ع).<ref>امام خمینی، تحریرالوسیله، دارالعلم، ج۲، ص۵۹۹.</ref>
==دیه زن==
==دیه زن==
نصف بودن دیه زن نسبت به مرد مورد اتفاق تمام [[فقیهان]] شیعه است و [[شیخ طوسی]] در کتاب [[الخلاف فی الاحکام]] نصف بودن دیه زن نسبت به مرد را مورد [[اجماع]] فقهای [[شیعه]] و نیز عالمان تمام [[مذاهب اسلامی]] دانسته است و فقط دو تن از علمای [[اهل سنت]] به نام‌های ابن عُليَّة و أَصَم را مخالف با این سخن معرفی می‌کند.<ref>طوسی، الخلاف، موسسه نشر اسلامی، ج۵، ص۲۵۴.</ref>
نصف بودن دیه زن نسبت به مرد مورد اتفاق تمام [[فقیهان]] شیعه است و [[شیخ طوسی]] در کتاب [[الخلاف فی الاحکام]] نصف بودن دیه زن نسبت به مرد را مورد [[اجماع]] فقهای [[شیعه]] و نیز عالمان تمام [[مذاهب اسلامی]] دانسته است و فقط دو تن از علمای [[اهل سنت]] به نام‌های ابن عُلیة و أَصَم را مخالف با این سخن معرفی می‌کند.<ref>طوسی، الخلاف، موسسه نشر اسلامی، ج۵، ص۲۵۴.</ref>


دیه اعضا در زن و مرد مساوی است مگر اینکه مقدار دیه به یک سوم دیه کامل مرد برسد یا از آن بیشتر شود که در این صورت دیه برای زن نصف می‌شود.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ق، ج۴۳، ص۳۵۲؛ امام خمینی، تحریرالوسیله، دارالعلم، ج۲، ص۵۵۹.</ref>
دیه اعضا در زن و مرد مساوی است مگر اینکه مقدار دیه به یک سوم دیه کامل مرد برسد یا از آن بیشتر شود که در این صورت دیه برای زن نصف می‌شود.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ق، ج۴۳، ص۳۵۲؛ امام خمینی، تحریرالوسیله، دارالعلم، ج۲، ص۵۵۹.</ref>


==دیه غیرمسلمان==
==دیه غیرمسلمان==
مطابق با منابع [[فقه|فقهی]] [[شیعه]] دیه مرد غیر مسلمان [[یهودی]]، [[مسیحی]] یا [[زرتشت|زرتشتی]] که در اصطلاح [[اهل ذمه]] نامیده می‌شوند ۸۰۰ [[درهم شرعی|درهم]] و دیه زنان آنان ۴۰۰ درهم است.<ref>شهید ثانی، الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه، مجمع الفکر الاسلامی، ج۴، ص۴۹۳.</ref> به نظر فقها به غیر مسلمانی که [[اهل ذمه]] نیست دیه تعلق نمی‌گیرد.<ref>امام خمینی، تحریرالوسیله، دارالعلم، ج۲، ص۵۵۹. </ref>
مطابق با منابع [[فقه|فقهی]] [[شیعه]] دیه مرد غیر مسلمان [[یهودی]]، [[مسیحی]] یا [[زرتشت|زرتشتی]] که در اصطلاح [[اهل ذمه]] نامیده می‌شوند ۸۰۰ [[درهم شرعی|درهم]] و دیه زنان آنان ۴۰۰ درهم است.<ref>شهید ثانی، الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه، مجمع الفکر الاسلامی، ج۴، ص۴۹۳.</ref> به نظر فقها، به غیر مسلمانی که [[اهل ذمه]] نیست دیه تعلق نمی‌گیرد.<ref>امام خمینی، تحریرالوسیله، دارالعلم، ج۲، ص۵۵۹. </ref>


==نظریات جدید==
==نظریات جدید==
برخی با استناد به آیات [[قرآن]] که انسان را بدون فرق بین زن و مرد برابر دانسته است؛ به مساله اختلاف دیه زن و مرد اشکال گرفته‌اند.<ref>صانعی،مساواةالدیة بین الرجل والمرأة والمسلم والکافر، ۱۴۲۷ق، ص۲۹-۳۲.</ref>
برخی با استناد به آیات [[قرآن]] که انسان را بدون فرق بین زن و مرد برابر دانسته است؛ به مساله اختلاف دیه زن و مرد اشکال گرفته‌اند.<ref>صانعی،مساواة الدیة بین الرجل والمرأة و المسلم و الکافر، ۱۴۲۷ق، ص۲۹-۳۲.</ref>
اشکالاتی نیز در رابطه با این تفاوت مطرح شده است از جمله اینکه نابرابری دیه زن و مرد با [[عدل (کلام)|عدالت خداوند]] ناسازگار است. برخی فقیهان نیز به این نوع شبهات پاسخ‌هایی مفصل داده‌اند.<ref>ر.ک: سبحانی تبریزی، رسائل و مقالات، موسسه امام صادق، ج۴، ص۳۱-۳۵.</ref>
اشکالاتی نیز در رابطه با این تفاوت مطرح شده است از جمله اینکه نابرابری دیه زن و مرد با [[عدل (کلام)|عدالت خداوند]] ناسازگار است. برخی فقیهان نیز به این نوع شبهات پاسخ‌هایی مفصل داده‌اند.<ref>رجوع کنید به: سبحانی تبریزی، رسائل و مقالات، موسسه امام صادق، ج۴، ص۳۱-۳۵.</ref>


در ميان [[مرجع تقلید|مراجع تقليد]] متاخر [[یوسف صانعی]] به طور کامل دیه زن و مرد و [[مسلمان]] و [[کافر]] را برابر می‌داند. وی با استناد به [[آیه دیه]] و [[روایات|روایاتی]] که درباره اصل دیه و وجوب آن از [[معصومین]] وارد شده است؛ معتقد است در این مستندات فرقی بین زن و مرد نیست.<ref>صانعی،مساواةالدیة بین الرجل والمرأة والمسلم والکافر، ۱۴۲۷ق، ص۲۱-۲۹.</ref>
در میان [[مرجع تقلید|مراجع تقلید]] متاخر [[یوسف صانعی]] به طور کامل دیه زن و مرد و [[مسلمان]] و [[کافر]] را برابر می‌داند. وی با استناد به [[آیه دیه]] و [[روایات|روایاتی]] که درباره اصل دیه و وجوب آن از [[معصومین]] وارد شده است؛ معتقد است در این مستندات فرقی بین زن و مرد نیست.<ref>صانعی،مساواة الدیة بین الرجل والمرأة والمسلم و الکافر، ۱۴۲۷ق، ص۲۱-۲۹.</ref>


   
   
خط ۹۴: خط ۹۵:


==تمهیدات قانونی==
==تمهیدات قانونی==
[[قانون مجازات اسلامی]] جدید در [[جمهوری اسلامی ایران]] که در [[سال ۱۳۹۲ شمسی]] بازنویسی گردید در مواد مختلفی برای حل مشکل عدم تساوی دیه زن و مرد و عوارض جانبی آن تمهیداتی اندیشیده شد.<ref>عباسی، «نقد و بررسی نابرابری دیه زن و مرد در نظان حقوقی جمهموری اسلامی ایران»، ۱۳۹۶، ص۸۹.</ref> پرداخت مابه‌التفاوت دیه زنان نسبت به دیه کامل از صندوق تامین خسارات بدنی {{یادداشت|درکلیه جنایاتی که مجنی‌علیه مرد نیست، معادل تفاوت دیه تا سقف دیه مرد از صندوق تأمین خسارت های بدنی پرداخت می‌شود. تبصره ماده۵۵۱ قانون مجازات اسلامی مصوت ۱۳۹۲ش.}}و نیز استفاده از [[بیت‌المال]] برای پرداخت تفاوت دیه جهت اجرای [[قصاص نفس]] قتل زنان در برخی شرایط{{یادداشت|مطابق ماده۴۲۸ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲:در مواردی که جنایت، نظم و امنیت عمومی را بر هم زند یا احساسات عمومی را جریحه دار کند و مصلحت در اجرای قصاص باشد لکن خواهان قصاص تمکن از پرداخت فاضل دیه یا سهم دیگر صاحبان حق قصاص را نداشته باشد، با درخواست دادستان و تأیید رئیس قوه قضائیه، مقدار مذکور از بیت المال پرداخت می شود.}}، از جمله این راهکارها است.<ref>عباسی، «نقد و بررسی نابرابری دیه زن و مرد در نظان حقوقی جمهموری اسلامی ایران»، ۱۳۹۶، ص۸۹.</ref>
[[قانون مجازات اسلامی]] جدید در [[جمهوری اسلامی ایران]] که در [[سال ۱۳۹۲ شمسی]] بازنویسی گردید در مواد مختلفی برای حل مشکل عدم تساوی دیه زن و مرد و عوارض جانبی آن تمهیداتی اندیشیده شد.<ref>عباسی، «نقد و بررسی نابرابری دیه زن و مرد در نظام حقوقی جمهموری اسلامی ایران»، ۱۳۹۶، ص۸۹.</ref> پرداخت مابه‌التفاوت دیه زنان نسبت به دیه کامل از صندوق تامین خسارات بدنی {{یادداشت|درکلیه جنایاتی که مجنی‌علیه مرد نیست، معادل تفاوت دیه تا سقف دیه مرد از صندوق تأمین خسارت‌های بدنی پرداخت می‌شود. تبصره ماده۵۵۱ قانون مجازات اسلامی مصوت ۱۳۹۲ش.}}و نیز استفاده از [[بیت‌المال]] برای پرداخت تفاوت دیه جهت اجرای [[قصاص نفس]] قتل زنان در برخی شرایط{{یادداشت|مطابق ماده۴۲۸ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲:در مواردی که جنایت، نظم و امنیت عمومی را بر هم زند یا احساسات عمومی را جریحه‌دار کند و مصلحت در اجرای قصاص باشد لکن خواهان قصاص تمکن از پرداخت فاضل دیه یا سهم دیگر صاحبان حق قصاص را نداشته باشد، با درخواست دادستان و تأیید رئیس قوه قضائیه، مقدار مذکور از بیت المال پرداخت می‌شود.}}، از جمله این راهکارها است.<ref>عباسی، «نقد و بررسی نابرابری دیه زن و مرد در نظام حقوقی جمهموری اسلامی ایران»، ۱۳۹۶، ص۸۹.</ref>
==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس2}}
{{پانویس۲}}
==منابع==
==منابع==
{{منابع}}
{{منابع}}
خط ۱۰۶: خط ۱۰۷:
*امام خمینی، روح‌الله، تحریرالوسیله، قم، دارالعلم، ایران، ۱۳۷۹ش.
*امام خمینی، روح‌الله، تحریرالوسیله، قم، دارالعلم، ایران، ۱۳۷۹ش.
*سبحانی تبریزی، جعفر، رسایل و مقالات، قم، موسسه امام صادق، ایران، بی‌تا.
*سبحانی تبریزی، جعفر، رسایل و مقالات، قم، موسسه امام صادق، ایران، بی‌تا.
*صانعی، یوسف، مساواةالدیة بین الرجل والمرأة والمسلم والکافر، قم، میثم تمار، ایران، ۱۴۲۷ق.
*صانعی، یوسف، مساواة الدیة بین الرجل و المرأة والمسلم و الکافر، قم، میثم تمار، ایران، ۱۴۲۷ق.
*شیخ صدوق، محمد بن علی، المقنع، قم، پیام امام هادی(ع)، ایران، ۱۴۱۵ق.
*شیخ صدوق، محمد بن علی، المقنع، قم، پیام امام هادی(ع)، ایران، ۱۴۱۵ق.
*طوسی، محمد بن حسن، الخلاف، قم، موسسه نشر اسلامی، ایران، بی‌تا.
*طوسی، محمد بن حسن، الخلاف، قم، موسسه نشر اسلامی، ایران، بی‌تا.
*طوسی، محمد بن حسن، المبسوط فی الفقه الامامیة، محقق: محمدباقر بهبودی، تهران، مکتبه المرتضویه، ایران، ۱۳۸۷؟.
*طوسی، محمد بن حسن، المبسوط فی الفقه الامامیة، محقق: محمدباقر بهبودی، تهران، مکتبة المرتضویه، ایران، ۱۳۸۷؟.
*عباسی، عاطفه، «نقد و بررسی نابرابری دیه زن و مرد در نظام حقوقی جمهوری اسلامی ایران»، در: پژوهش‌نامه زنان، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، سال هشتم، شماره دوم، تابستان ۱۳۹۶ش.
*عباسی، عاطفه، «نقد و بررسی نابرابری دیه زن و مرد در نظام حقوقی جمهوری اسلامی ایران»، در: پژوهش‌نامه زنان، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، سال هشتم، شماره دوم، تابستان ۱۳۹۶ش.
*مروج، حسین، اصطلاحات فقهی، قم، نشر بخشایش، ایران، ۱۳۷۹ش.
*مروج، حسین، اصطلاحات فقهی، قم، نشر بخشایش، ایران، ۱۳۷۹ش.
*شیخ مفید، محمد بن محمد بن نعمان، المقنعه، قم، موسسه نشر اسلامی، ایران، ۱۴۱۰ق.
*شیخ مفید، محمد بن محمد بن نعمان، المقنعه، قم، موسسه نشر اسلامی، ایران، ۱۴۱۰ق.
*نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ق، محقق، ابراهیم سلطانی‌نسب، بیروت، دارالاحیاءالتراث‌العربی، لبنان، ۱۳۶۲ق.
*نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ق، محقق، ابراهیم سلطانی‌نسب، بیروت، دارالاحیاءالتراث‌العربی، لبنان، ۱۳۶۲ق.
*هاشمی‌شاهرودی، فرهنگ فقه، قم، موسسه دایرة‌المعارف اسلامی، ایران، ۱۳۹۴ش.
*هاشمی‌شاهرودی، فرهنگ فقه، قم، موسسه دایرة‌المعارف اسلامی، ایران، ۱۳۹۴ش.
{{پایان}}
{{پایان}}
{{احکام جزایی}}
{{احکام جزایی}}
Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۴٬۴۸۱

ویرایش