بحث:مشهوره ابی‌خدیجه

Page contents not supported in other languages.
از ویکی شیعه

@M.kohsari:

  • اهمیت و جایگاه روایت بیان نشده است.
  • بخش کارکردها به ترتیب اهمیت تنظیم و بحث ولایت فقیه مقدم شود.
  • در بخش منابع در استفاده از نیم‌فاصله زیاده‌روی شده است کلمه بن از قبل و بعدش فاصله می‌گیرد اما ابن‌ به مابعدش می‌چسبد. نمونه اول: محمد بن علی نمونه دوم: ابن‌بابویه--Shamsoddin (بحث) ‏۱۲ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۱۶:۱۵ (+0330)
✓
M.kohsari (بحث) ‏۱۳ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۱۸ (+0330)
✓
M.kohsari (بحث) ‏۱۳ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۱۸ (+0330)
✓
M.kohsari (بحث) ‏۱۳ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۱۸ (+0330)

باسلام و تشکر از جنابعالی نکاتی که اشاره شد اصلاح شد @Shamsoddin: --M.kohsari (بحث) ‏۱۳ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۱۸ (+0330)

@M.kohsari:

در نوشتن و به‌کارگیری علائم ویرایشی بیش از حد سلیقه‌ای عمل می‌کنید مانند [بی‌تا] در پانویس‌ها یا علامت : در بخش منابع و موارد دیگر مثل این که در پانویس کتاب شیخ حر عاملی را تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة آورده‌اید که اصلا مرسوم نیست. در هیچ مدخلی این موارد نیست و شما مبدع این‌گونه نوشتن هستید.:✓ --Roohish (بحث) ‏۱۴ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۰۸ (+0330)

سلام علیکم ممنون از اینکه مدخل را ملاحظه کردید و به نکاتی که اشاره کردید بررسی و اصلاحاتی صورت پذیرفت. @Roohish:

M.kohsari (بحث) ‏۱۴ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۱۶:۰۱ (+0330)

چند نکاتی چند

@M.kohsari: با سلام و عرض خسته نباشید خدمت شما نویسنده محترم و اما ذکر چند نکته:

  • در بخش متن و سند ذکر کرده‌اید که این مشهوره در کتب اربعه وجود دارد و کتاب‌ها را نام برده‌اید و رفرنس داده‌اید، غیر از کتاب استبصار شیخ طوسی. آیا در کتاب استبصار ذکر شده؟ اگر بله، چون بقیه رو اسم اورده‌اید، بی‌زحمت از این کتاب نیز اسم بیاورید و رفرنس بدهید. اگر جواب خیر است، آوردن نام کتب اربعه وجهی ندارد. :✓
  • ادبیات مقاله ثقیل است و مناسب طلبه‌ها به‌خصوص بخش کاربردها. مخاطب ویکی عام در نظر گرفته شده است و متن مقالات باید همه فهم باشد.:✓
  • منابع براساس شیوه‌نامه نیست. به‌عنوان نمونه: بعد از تصحیح یا تحقیق دونقطه ذکر نمی‌گردد. تصحیح فلانی یا به تصحیح فلانی....:✓

--Gholampour (بحث) ‏۱۹ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۳۰ (+0330)


سلام علیکم ممنونم از اینکه مدخل را ملاحظه کردید و نکاتی را گفتید در مورد ادبیات مقاله عرض کنم تا جایی که از ثقیل بودن در آورده شود اعمال شد ولی به نظرم خود عنوان مشهوره ابی خدیجه واژه تخصصی است و عمومی نیست بالطبع نکاتی که از آن استخراج می‌شود نکات تخصصی است باز اگر راهنمایی بفرمایید تشکر و ممنون دار شما هستم. @Gholampour: --M.kohsari (بحث) ‏۲۰ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۱۱ (+0330)

سلام

@M.kohsari:

ضمن تشکر از نویسنده محترم، چند نکته را یادآور می‌شوم.

کاربرد

  • جایگاه فقیه: قطب راوندی در باب حَکَم بین الناس به این روایت بر عدم مراجعه به حاکم ظالم استناد کرده است.[۱۶] امام خمینی با استفاده از مشهوره اَبی‌خدیجه، قضاوت و بلکه مطلق حکومت را از جایگاه فقها می‌داند و گفته ‎به اجماع فقها و ضرورت، قضاوت در زمان غیبت به عهده فقیه است و نکته قوی‌تر این است که جایگاه حکومت و ولایت نیز فی‌الجمله برای فقیه ثابت است. قطب راوندی در «باب حکم بین الناس» این باب دقیقاً کجاست؟ در کدام کتاب ایشان است؟ در این قسمت «‎به اجماع فقها و ضرورت» این «ضرورت» دقیقاً چی هست؟ در این جمله «نکته قوی‌تر این است» این عبارت الان نظر خودتان است یا سخن امام خمینی است؟
  • رجوع به مجتهد متجزی: «ولی بدون تردید منصب قضاوت، از جمله جایگاه مجتهد است. پس اگر مراجعه به مجتهد که در برخی احکام اجتهاد دارد، در باب قضا جایز باشد، آموختن دانش (و گرفتن رأی فقهی) از وی نیز جایز خواهد بود.» جمله‌بندی و نحوه نگارش درست نیست. منظور از این قسمت را نیز بنده نفهمیدم «پس اگر مراجعه به مجتهد که در برخی احکام اجتهاد دارد، در باب قضا جایز باشد» در برخی احکام اجتهاد دارد یعنی چه؟ چی دارد؟
  • ممنوعیت قضاوت زنان: «آیت‌الله سید محمدرضا گلپایگانی با استناد به مشهوره اَبی‌خدیجه، مردبودن را از شرایط قاضی دانسته و نتیجه گرفته که قضاوت کودک و غیربالغ مورد پذیرش نیست.» آقای گلپایگانی با توجه به این مشهوره مردبودن قاضی رو شرط دانسته و بعد از همین مشهوره نتیجه گرفته که قضاوت کودک و غیربالغ مورد پذیرش نیست؟ کجا چنین نتیجه‌ای گرفته‌اند ایشان؟ آدرسی هم که ذکر کرده‌اید ربطی به مشهوره ندارد. «گلپایگانی، کتاب القضاء، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۲۰.» در صفحه ۴۷ همین جلد ایشان استدلال کرده است به مشهوره برای ممنوعیت قضاوت زنان. به این آدرس رجوع کنید و متن را هم تصحیح کنید. مشهوره ربطی به بلوغ یا عدم بلوغ ندارد.
  • قضاوت مقلد: علم به مسائل اهل‌بیت(ع) از ویژگی‌های فقیه بوده و فردی که مقلد است و توان فحص و به‌کارگیری مقدمات اجتهاد را ندارد. مشمول عبارت‎ ‎«شَیئاً مِنْ قَضَائِنَا» چیزی از قضایای ما بداند، نیست؛ زیرا مقلد یا در قضاوت به فتوای فقیه ‎ ‎اتّکا می‌کند، که در این صورت «عالم به قضایای آن‌ها» در مورد او‎ ‎صادق نیست؛ بلکه او در قضاوتش فتوای مجتهد را می‌داند که راهی به‌‎سوی حکم الهی است و یا به خبر دادن فقیه از مسائل اهل‌بیت(ع) ‎ ‎اعتماد می‌کند که این هم جایز نیست.[۳۰] اما آیت‌الله سبحانی معتقد است، مقلد پس از رجوع به عالم، دیگر جاهل نیست و اینکه علم در کلام ائمه(ع) به‌معنی حجت است و مقلد بعد از رجوع به عالم دارای حجت می‌شود، بنابراین استنباط لزوم اجتهاد از این روایت مشکل دانسته شده است خواننده این متن را بخواند سردرگم می‌شود و نمی‌داند که شما می‌خواهید مشروعیت قضاوت مقلد را ثابت کنید یا رد کنید. جمله‌بندی‌ها واضح نیست. علایم نگارشی را درست به‌کار نبرده‌اید و برخی از کلمات مانند «مقلد» نیازمند اعراب است و اعراب‌گذاری نکرده‌اید.

سایر موارد

  • مدخل مبتلا به نقیصه تکرار است. مانند بررسی سند که هم در «جایگاه» و هم در بخش «متن و سند» درباره سند صحبت شده است. ضمن آنکه وقتی روایتی در کتب اربعه آمده نیازی نیست گفته شود حر عاملی در وسائل الشیعه ذکر کرده است این روایت را. وسائل همان گردآوری روایات کتاب‌های پیشین است و ذکر آن بی‌ثمر است.
  • بخش «محتوا» مگر چیزی غیر از «کاربرد» است؟ همین مطالبی که در بخش محتوا آمده را می‌توان در بخش کاربرد آورد. ضمن آنکه مطالبی که در محتوا آمده، اطلاعات مهمی به مخاطب نمی‌دهد.
  • مدخل زیاده‌نویسی دارد.
  • برخی اصطلاحات لینک نشده بود که لینک کردم. مثل فیض کاشانی، غیبت و...

باتشکر

H.ahmadi (بحث) ‏۲۰ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۱۷:۱۸ (+0330)