آیه ۴۹ سوره زمر

از ویکی شیعه
آیه ۴۹ سوره زمر
مشخصات آیه
واقع در سورهسوره زمر
شماره آیه۴۹
جزء۲۴
اطلاعات محتوایی
مکان نزولمکه
موضوعتضرّع انسان حین احتیاج و ناسپاسی و کفران وی، هنگام بهره‌مندی از نعمات.
آیات مرتبطآیه ۷۸ سوره قصص، آیه ۸ سوره زمر، آیه ۱۲ سوره یونس، آیه ۳۳ سوره روم، آیه ۵۱ سوره فصلت، آیه ۵۴ سوره نحل، آیه ۲۲ سوره یونس، آیه ۳۲ سوره لقمان،


آیه ۴۹ سوره زمر به زاری کردن انسان هنگام احتیاج و ناسپاسی وی هنگام برطرف شدن سختی و بهره‌مندی از نعمت اشاره دارد.

بیشتر مفسران بر این باورند که منظور قرآن این است که این ویژگی مربوط به همه انسان‌ها بوده و از ویژگی‌های فطری انسان به حساب می‌آید؛ در نتیجه اختصاصی به ظالمان ندارد.

این آیه اشاره دارد که انسان هنگام بدست آوردن نعمت آن را از «علم» می‌داند. اما در این که منظور از این علم، علم خدا به استحقاق و راضی بودن از انسان بوده یا علم انسان و ذکاوت او در کسب نعمت است، میان مفسران نظرات مختلفی وجود دارد.

محتوای کلی آیه

به تعبیر مفسران، در قرآن، بارها به ناسپاسی انسان اشاره شده که هنگام خطر به خداوند رو کرده و پس از رهایی، خدا را فراموش می‌کند.[۱]

در آیه ۴۹ سوره زمر نیز (پس از بیان حال ستمگران در آیات گذشته) به این امر می‌پردازد که انسان، هر گاه دچار گرفتاری شود، متوجه پروردگار شده و از او کمک می‌خواهد اما هنگامی که نعمتی به او عطا شود، آن نعمت را به خودش نسبت داده و پرودگار را فراموش می‌کند در حالی که این آزمایشی برای اوست.[۲]

از نظر علامه طباطبایی، مفسر و فیلسوف شیعه، از واژه «مِنَّا» می‌توان فهمید که نعمت بودن آنچه به ایشان داده شده قطعی و مسلّم است و از واژه «أُوتِیتُهُ» که به صورت مجهول آمده فهمیده می‌شود که صاحب نعمت عمداً قصد دارد رابطه آن نعمت با نعمت‌دهنده را قطع کند و این دو از تعبیرهای لطیف قرآن به حساب می‌آید.[۳]

متن و ترجمه

فَإِذَا مَسَّ الْإِنْسَانَ ضُرٌّ دَعَانَا ثُمَّ إِذَا خَوَّلْنَاهُ نِعْمَةً مِنَّا قَالَ إِنَّمَا أُوتِیتُهُ عَلَیٰ عِلْمٍ ۚ بَلْ هِیَ فِتْنَةٌ وَلٰکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لَا یَعْلَمُونَ


و چون انسان را آسیبی رسد، ما را فرا می‌خواند؛ سپس چون نعمتی از جانب خود به او عطا کنیم می‌گوید: «تنها آن را به دانش خود یافته‌ام». نه چنان است، بلکه آن آزمایشی است، ولی بیشترشان نمی‌دانند.» (سوره زمر، آیه۴۹)


مخاطب آیه

در اینکه مخاطب آیه ۴۹ سوره زمر، همه انسان‌ها بوده یا به قرینه آیات قبل از آن تنها شامل ستمکاران می‌شود، در میان مفسران اختلاف‌نظر وجود دارد. بسیاری از مفسران بر این باورند که مخاطب این آیه همه انسان‌ها بوده و این ناسپاسی می‌تواند در طبیعت همه انسان‌ها ظاهر شود.[۴] به تعبیر سلطان محمد گنابادی در تفسیر بیان السعاده، آوردن لفظ «انسان» به جای ضمیر، به جهت اشاره به این نکته است که ناسپاسی در فطرت و سرشت انسان قرار دارد.[۵] اما ناصر مکارم شیرازی، فقیه و مفسر شیعه، منظور و مخاطب این آیه را تنها افراد بی‌ایمان و ظالم دانسته است نه مطلق انسان‌ها.[۶]

علم خدا یا علم انسان؟

مفسران برای عبارت «علَیٰ عِلْمٍ» در آیه ۴۹ سوره زمر معانی مختلفی را در نظر گرفته‌اند:

  • منظور علم خدا است؛ به این معنا که خداوند استحقاق و خیری در انسان دیده و نعمت را عطا کرده است.[۷]
  • منظور علم خداست؛ به این معنا که از انسان راضی بوده و نعمت را برای پاداش به او داده است.[۸]
  • منظور علم انسان است؛ به این معنا که انسان فکر می‌کند با زیرکی خود نعمت را بدست آورده است.[۹]

ناصر مکارم شیرازی با استفاده از آیه ۷۸ سوره قصص، منظور از علم در این آیه را علم انسان دانسته نه علم خدا.[۱۰] علامه طباطبایی علم خدا را با تفسیر خاصی که از عبارات «مِنَّا» و «أُوتِیتُهُ» بیان می‌کند، ناسازگار می‌داند.[۱۱]

پانویس

  1. قرائتی، تفسیرنور، ۱۳۸۳ش، ج۸، ص۱۸۳.
  2. علامه طباطبایی، تفسیر المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۷، ص۲۷۳.
  3. علامه طباطبایی، تفسیر المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۷، ص۲۷۳–۲۷۴.
  4. نگاه کنید به علامه طباطبایی، تفسیر المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۷، ص۲۷۳–۲۷۴؛ مغنیه، التفسیر الکاشف، بی تا، ج۶، ص۴۲۲؛ سلطان علی شاه، بیان السعاده فی مقامات العباده، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۱۱.
  5. سلطان علی شاه، بیان السعاده فی مقامات العباده، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۱۱.
  6. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۹، ص۴۹۲.
  7. نگاه کنید به علامه طباطبایی، تفسیر المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۷، ص۲۷۴؛ طبرسی، تفسیر جوامع الجامع، ۱۳۷۷ش، ج۳، ص۴۶۰.
  8. نگاه کنید به علامه طباطبایی، تفسیر المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۷، ص۲۷۴؛ طبرسی، تفسیر جوامع الجامع، ۱۳۷۷ش، ج۳، ص۴۶۰.
  9. علامه طباطبایی، تفسیر المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۷، ص۲۷۴؛ طبرسی، تفسیر جوامع الجامع، ۱۳۷۷ش، ج۳، ص۴۶۰؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۹، ص۴۹۲.
  10. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۹، ص۴۹۲.
  11. علامه طباطبایی، تفسیر المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۷، ص۲۷۴.

منابع

  • جوادی آملی، عبدالله، تفسیر تسنیم، قم، مرکز نشر اسراء، ۱۳۷۸ش.
  • سلطان علی شاه، سلطان محمدبن حیدر، بیان السعاده فی مقامات العباده، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، ۱۴۰۸ق.
  • طباطبایی سید محمد حسین، المیزان، چاپ پنجم، قم، مکتبه الانشر الاسلامی، ۱۴۱۷ق.
  • طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر جوامع الجامع، قم، حوزه علمیه قم، ۱۳۷۷ش.
  • طبرسی، فضل بن حسن‏، مجمع البیان فی تفسیر القرآن‏، تهران‏، مکتبه العلمیه الاسلامیه، بی تا.
  • قرائتی، محسن، تفسیر نور، تهران، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، چ ۱۱، ۱۳۸۳ش.
  • مغنیه، محمدجواد، التفسیر الکاشف، قم، دارالکتب الاسلامی، بی تا.
  • مکارم شیرازی ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چ۱، ۱۳۷۴ش.