کاربر:Golpoor/صفحه تمرین2

از ویکی شیعه

باسمه تعالی

اولوالالباب

معناشناسی

اولواالالباب واژه‌ای قرآنی به معنای صاحبان عقل و خرد دانسته شده است. این واژه از تعابیر ویژه در نظام معرفتی و اخلاقی قرآن دانسته شده و بندگان و مؤمنان برجسته و خاص به آن توصیف شده‌اند.[۱]

لغت‌شناسان الالباب[۲] یا الباب را جمع لُب و به معنای عقول[۳] و لُب را به معنای خرد و عقل دانسته‌اند[۴] و به خالص و تصفیه شده هر چیز[۵] و یا درون هر چیزی لب گفته شده است؛[۶] بنابراین عقل انسان را لب[۷] و مابقی اجزایش را پوسته عنوان کرده‌اند.[۸] همین امر سبب شده تا برخی اولواالالباب را هم‌معنای اولی‌العقول[۹] یا ذوی‌العقول[۱۰] قلمداد کنند. برخی از لغت‌شناسان بین واژه عقل و لب تفاوت قائل شده و لب را عقل پاک از ناخالصی‌ها دانسته‌اند و معتقدند که هر لبی عقل است اما هر عقلی لب محسوب نمی‌شود.[۱۱]

گفته شده مفسران این واژه را امری واضح دانسته و کمتر به تعریف و مفهوم‌شناسی این ترکیب پرداخته‌اند.[۱۲] برخی مفسران در تفسیر این کلمه پا را فراتر از معنای لغوی نگذاشته و لب و عقل را به یک معنا دانسته‌اند[۱۳] و اولی الالباب را همان صاحبان عقول تفسیر کرده‌اند.[۱۴] اما عده‌ای از مفسران معنایی فراتر از معنای لغوی برای آن در نظر گرفته و معانی چون صاحبان عقول از مؤمنان،[۱۵] دارندگان عقول کامل[۱۶] و صاحبان عقول سالم و پاک از آلودگی‌ها و توهمات تفسیر نموده‌اند.[۱۷]

فرق عقل و لب

مهمترین وجه تمایز لُب و عقل این است که لب، انسان را به سوی توحید و معرفت هدایت می‌کند و مرحله تکامل یافته عقل است؛ اما عقل در مرتبه ابتدایی‌تری نسبت به لب مسیر خیر و شر را نشان می‌دهد؛[۱۸]

گفته شده تفسیر کردن «اولواالالباب» به خردمندان، به معنای نادیده انگاشتن همۀ ابعاد شخصیت آنان است؛ چنین افرادی هم از نظر رویکردهای نظری از عقل کامل برخوردارند و هم در راستای کنش و کردار، به اوج بلوغ عقل عملی راه یافته‌اند.[۱۹]

گستره کاربرد در قرآن

این واژه ۱۶ بار در قرآن تکرار شده است. آیات ۱۷۹، ۱۹۷ و ۳۶۹ سوره بقره، آیات ۷ و ۱۹۰ سوره آل‌عمران، آیه ۱۰۰ سوره مائده، آیه ۱۱۱ سوره یوسف، آیه ۱۹ سوره رعد، آیه ۵۲ سوره ابراهیم، آیات ۲۹ و ۴۳ سوره ص، آیات ۹، ۱۸ و ۲۱ سوره زمر، آیه ۵۴ سوره غافر، آیه ۱۰ سوره طلاق آیاتی هستند که به این واژه اشاره کرده‌اند.

در برخی از این آیات به ویژگی‌های اولواالالباب اشاره شده است[۲۰] و در برخی دیگر درک برخی از مسئله‌های ذکر شده در آیه را مختص اولواالالباب ذکر کرده و توجه به آنها را تنها توسط صاحبان خرد ممکن دانسته است.[۲۱] چنان‌که در چهار آیه دیگر پس از ذکر برخی امور با خطاب قرار دادن صاحبان خرد آنها را به تقوای الهی دعوت می‌کند.[۲۲] همین امر سبب شده تا برخی مسئله لب را وابسته به تقوا عنوان کرده و انسان بی‌تقوا را خارج از مصداق اولی الالباب بدانند.[۲۳]

ویژگی‌ها

قرآن برای اولواالالباب ویژگی‌هایی را ذکر کرده است از جمله در سوره بقره ایمان به خداوند و یادآوری او در همه حالات،‌ اندیشه در اسرار آفرینش و درخواست بخشش از خداوند را از ویژگی‌های اولواالالباب ذکر شده است[۲۴] در سوره رعد نیز پس از ذکر عنوان اولوا الالباب به ویژگی‌هایی چون وفای به عهد الهی، ترس از خداوند و عذاب آخرت، صبر و استقامت در اطاعت و برپایی نماز و انجام انفاق اشاره شده است.[۲۵]

عبرت از داستان‌های قرآنی،[۲۶] هدایت‌پذیری،[۲۷] اهل عبادت و تهجد،[۲۸] قدرت تدبر و پندگیری از آیات قرآن[۲۹] و تبعیت از بهترین اقوال و مورد هدایت قرار گرفتن از جانب خداوند[۳۰] از جمله ویژگی‌های دیگر اولواالالباب در قرآن است. برخی از مفسران با استناد به آیه ۵۴ سوره غافر، ولایت‌پذیری را از ویژگی‌های اولواالالباب دانسته‌اند؛ زیرا انسان بدون ولایت را مانند گردوی بدون مغز عنوان کرده‌اند.[۳۱]

مصادیق

مفسران برای اولوا الالباب مصادیق گوناگونی را ذکر کرده‌اند. مؤمنین،[۳۲] عالمان،‌ متدبران،[۳۳] راسخان در علم،[۳۴] راه یافتگان به حقیقت[۳۵] و عقول پاک که قدرت درک احکام الهی را دارند،[۳۶] از مصادیق اولی الالباب دانسته شده‌اند. در روایاتی از امام صادق(ع) شیعیان از مصادیق اولواالالباب معرفی شده‌اند.[۳۷] به همین علت برخی مصداق کامل اولی الالباب را معصومان(ع) و پس از آنها شیعیان عنوان کرده‌اند.[۳۸] در شأن نزول آیه ۱۸ سوره زمر آمده که سه نفر به نام‌های زید بن عمرو، ‌ابوذر غفاری و سلمان فارسی را که در زمان جاهلیت لا اله الا الله می‌گفتند و خداوند آنها را بدون پیامبر و کتاب آسمانی هدایت کرد، از مصادیق اولواالالباب بودند.[۳۹]

به باور مکارم شیرازی نویسنده کتاب تفسیر نمونه معتقد است ذکر مصادیق گوناگون توسط مفسران، بیان مصداق‌های واضح آیه است و عمومیت مفهوم آیه را نفی نمی‌کند.[۴۰] بنابراین به کسانی‌که با بهره‌گیری از عقل فطری و نیالودن آن به اوهام نفسانی و نیز تفکر در آیات الهی شایستگی و دستیابی به حکمت الهی را کسب نمایند، اولواالالباب گفته می‌‎‌‌شود.[۴۱] چنان‌که گفته شده کسانی‌که معارف اصیل الهی را در عالی‌ترین سطح آن پس از پیامبران و اولیای الهی به دور از هرگونه ناخالصی و وسوسه و توهم درک و دریافت کنند، از مصادیق اولواالالباب خواهند بود. آنها علاوه بر قدرت تشخیص حق از باطل، بهترین مسیر را برای اطاعت الهی برگزیده و همزمان اهل ذکر، تعقل‌ و حکمت هستند.[۴۲]

پانویس

  1. میراحمدی، صادقی، مفهوم‌شناسی و ویژگی‌های اولواالالباب بر اساس بافت آیات قرآن، ص۱۲۱-۱۲۲.
  2. الصحاح، ج‌۱، ص: ۲۱۶
  3. کتاب العین، ج‌۸، ص: ۳۱۷؛ طریحی، ج۲، ص۶۵
  4. جمهرة اللغة، ج‌۱، ص: ۷۶؛ الصحاح، ج‌۱، ص: ۲۱۶؛ مجمع البحرین، ج‌۲، ص: ۱۶۵
  5. جمهرة اللغة، ج‌۱، ص: ۷۶؛ معجم مقاییس اللغه، ج‌۵، ص: ۲۰۰؛ مجمع البحرین، ج‌۲، ص: ۱۶۵
  6. المحیط فی اللغة، ج‌۱۰، ص: ۳۱۰؛ لسان العرب، ج‌۱، ص: ۷۲۹
  7. کتاب العین، ج‌۸، ص: ۳۱۷؛ تهذیب اللغة، ج‌۱۵، ص: ۲۴۳؛ ابن‌منظور، لسان العرب، ج۱، ص۷۲۹.
  8. مجمع البحرین، ج‌۲، ص: ۱۶۵
  9. مجمع البحرین، ج‌۲، ص: ۱۶۴
  10. مجمع البيان فى تفسير القرآن، ج‏1، ص: 481، ج2، ص325.
  11. راغب اصفهانی، مفردات، ص۷۳۳.
  12. میراحمدی، صادقی، «مفهوم‌شناسی و ویژگی‌های اولواالالباب بر اساس بافت آیات قرآن»، ص۱۲۲.
  13. تفسیر مقاتل بن سلیمان، ج۱، ص۸۷؛ طباطبایی، المیزان، ج۲، ص۳۹۶.
  14. فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ج۱، ص۲۱۶؛ الجامع لأحكام القرآن، ج‏18، ص: 173
  15. طبرسی، مجمع البیان، ج۸، ص۷۶۷.
  16. قمی مشهدی، ج۲، ص۲۳۰، بیضاوی، ج۱، ص۱۲۲
  17. آلوسی، ج۱۲، ص۳۳۰.
  18. میراحمدی، صادقی، مفهوم‌شناسی و ویژگی‌های اولواالالباب بر اساس بافت آیات قرآن، ص۱۲۸ به نقل از رخشاد، ۱۳۸۰، ۳۶۶-۳۶۷.
  19. میراحمدی، صادقی، مفهوم‌شناسی و ویژگی‌های اولواالالباب بر اساس بافت آیات قرآن، ص۱۲۱
  20. سوره زمر، آیه ۱۸
  21. سوره بقره، آیه ۲۶۹؛ سوره آل‌عمران، آیه۷، ۱۹۰؛ سوره رعد، آیه ۱۹؛ سوره یوسف، آیه ۱۱۱؛ سوره ابراهیم، آیه ۵۲، سوره ص، آیه ۲۹؛ سوره زمر، آیه ۹، ۲۱؛ سوره غافر، آیه ۵۴.
  22. سوره بقره، آیه ۱۷۹، ۱۹۷؛ سوره مائده، آیه ۱۰۰؛ سوره طلاق، آیه ۱۰.
  23. زمخشری، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۴۴
  24. سوره بقره، آیه۱۹۰-۱۹۴
  25. سوره رعد، آیه ۱۹-۲۲.
  26. سوره یوسف، آیه ۱۱۱.
  27. سوره غافر، آیه ۵۴.
  28. سوره زمر، آیه ۹.
  29. سوره ص، آیه ۲۹
  30. سوره زمر، آیه ۱۸.
  31. گنابادی، بیان السعادة، ۱۴۰۸ق، ج2، ص382.
  32. طباطبایی، ۱۴۱۷ق، ج۱۹، ص۳۲4-325.
  33. نوروزی،‌ علی، اولواالالباب از منظر قرآن کریم، قرآنی کوثر نیمۀ دوم تابستان و نیمۀ اول پاییز ۱۳۹۳ - شماره ۵۰، ص۱۶۶-۱۶۷
  34. زمخشری، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۳۳۷-338؛ فخررازی، ۱۴۲۰ق، ج۷، ص۱۴۶.
  35. میراحمدی، صادقی، مفهوم‌شناسی و ویژگی‌های اولواالالباب بر اساس بافت آیات قرآن، ص۱۲۸ به نقل از رخشاد، ۱۳۸۰، ۳۶۶-۳۶۷.
  36. راعب اصفهانی، ص۷۳۳
  37. المحاسن، ج‏1، ص: 169؛ بصائر الدرجات في فضائل آل محمد صلى الله عليهم، ج‏1، ص: 55؛ تفسير فرات الكوفي، ص: 365؛ شرح الأخبار في فضائل الأئمة الأطهار عليهم السلام، ج‏3، ص: 473
  38. ص139.
  39. طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۲۳، ص۱۳۲.
  40. مکارم شیرازی،‌ ج۱۹، ص۳۹7.
  41. نوروزی،‌ علی، اولواالالباب از منظر قرآن کریم، قرآنی کوثر نیمۀ دوم تابستان و نیمۀ اول پاییز ۱۳۹۳ - شماره ۵۰، ص۱۶۶-۱۶۷
  42. میراحمدی، صادقی، مفهوم‌شناسی و ویژگی‌های اولواالالباب بر اساس بافت آیات قرآن، ص۱۲۱

منابع

  • ابن‌منظور، لسان العرب، ج۱، ص۷۲۹.
  • آلوسی، ج۱۲، ص۳۳۰.
  • بصائر الدرجات في فضائل آل محمد صلى الله عليهم، ج‏1، ص: 55؛
  • بیضاوی، ج۱، ص۱۲۲
  • تفسير فرات الكوفي، ص: 365؛
  • تفسیر مقاتل بن سلیمان، ج۱، ص۸۷؛
  • تهذیب اللغة، ج‌۱۵، ص: ۲۴۳؛
  • الجامع لأحكام القرآن، ج‏18، ص: 173
  • جمهرة اللغة، ج‌۱، ص: ۷۶؛
  • راغب اصفهانی، مفردات، ص۷۳۳.
  • زمخشری، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۴۴
  • شرح الأخبار في فضائل الأئمة الأطهار عليهم السلام، ج‏3، ص: 473
  • الصحاح، ج‌۱، ص: ۲۱۶
  • طباطبایی، المیزان، ج۲، ص۳۹۶.
  • طبرسی، مجمع البیان، ج۸، ص۷۶۷.
  • طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۲۳، ص۱۳۲.
  • فخررازی، ۱۴۲۰ق، ج۷، ص۱۴۶.
  • فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ج۱، ص۲۱۶؛
  • قمی مشهدی، ج۲، ص۲۳۰،
  • کتاب العین، ج‌۸، ص: ۳۱۷؛
  • گنابادی، بیان السعادة، ۱۴۰۸ق، ج2، ص382.
  • لسان العرب، ج‌۱، ص: ۷۲۹
  • مجمع البحرین، ج‌۲، ص: ۱۶۴
  • مجمع البيان فى تفسير القرآن، ج‏1، ص: 481، ج2، ص325.
  • المحاسن، ج‏1، ص: 169؛
  • المحیط فی اللغة، ج‌۱۰، ص: ۳۱۰؛
  • معجم مقاییس اللغه، ج‌۵، ص: ۲۰۰؛
  • مکارم شیرازی،‌ ج۱۹، ص۳۹7.
  • میراحمدی، صادقی، «مفهوم‌شناسی و ویژگی‌های اولواالالباب بر اساس بافت آیات قرآن»، ص۱۲۲.
  • نوروزی،‌ علی، اولواالالباب از منظر قرآن کریم، قرآنی کوثر نیمۀ دوم تابستان و نیمۀ اول پاییز ۱۳۹۳ - شماره ۵۰، ص۱۶۶-۱۶۷