کاربر:Gholampour/صفحه تمرین5
مشخصات آیه | |
---|---|
واقع در سوره | سوره آلعمران |
شماره آیه | ۱۴۴ |
جزء | ۴ |
اطلاعات محتوایی | |
مکان نزول | مدینه |
آیه ۱۴۴ سوره آلعمران،
جایگاه آیه
آیه ۱۴۴ سوره آلعمران، این حقیقت را به مسلمانان میآموزد که فرد پرستی ممنوع است و به فرض اینکه رسول خدا(ص) به شهادت رسید، وظیفه باقی مسلمانان ادامه راه اوست و با شهادت حضرت محمد(ص)، اسلام که پایان نمییابد؛ بلکه برای همیشه خواهد ماند.[۱] این آیه درسی است برای همه مسلمانان همه قرون و اعصار که مسائل هدفی نباید به یک شخص یا اشخاصی تکیه کند که با فوت آنها کار تعطیل گردد حتی اگر آن شخص پیامبر باشد؛ بلکه باید همیشه هر برنامهای، اصول و تشکیلات محور باشد و رمز بقای یک مذهب و تشکیلات نیز همین است.[۲] حاصل این آیه این است که حضرت محمد(ص) فقط سمت رسالت خداوند را برعهده دارد و امور عالم به دست خداست، همچنان که دین هم دین خداست که باقی است، پس چرا مسلمانان باید دین خود را به زنده بودن پیامبر اسلام(ص) گره بزنند تا با نبود او، به قهقرا و عقب برگردند و دچار غفلت و گمراهی شوند.[۳]
متن و ترجمه
وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِنْ مَاتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ وَمَنْ يَنْقَلِبْ عَلَى عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللَّهَ شَيْئًا وَسَيَجْزِي اللَّهُ الشَّاكِرِينَ
و محمد جز فرستادهای که پیش از او [هم] پیامبرانی [آمده و] گذشتند نیست آیا اگر او بمیرد یا کشته شود از عقیده خود برمیگردید و هر کس از عقیده خود بازگردد هرگز هیچ زیانی به خدا نمیرساند و به زودی خداوند سپاسگزاران را پاداش میدهد .» (سوره آلعمران، آیه۱۴۴)
شأن نزول
مکارم شیرازی در تفسیر نمونه، در ذیل آیه ۱۴۴ سوره آلعمران، شأن نزول آیه را یکی از حوادث جنگ احد دانسته است. در گیرودار این جنگ، از میان جمعیت صدایی بلند شد که محمد را کشتم. این اتفاق در همان حین بود که عمرو بن قمیئه حارثی سنگی به سمت رسولالله(ص) پرت کرد و پیشانی و دندان او را شکست و لبش را شکافت. در همین زمان دشمن قصد کشتن پیامبر اسلام(ص) را داشت که مصعب بن عمیر یکی از پرچمداران اسلام، مانع شد و در این راه به شهادت رسید؛ ولی به دلیل شباهت زیادی که به حضرت محمد(ص) داشت، دشمن گمان کرد که او را به قتل رسانده، لذا آن را با صدای بلند اعلام کرد. انتشار این خبر همانقدر که در بین بتپرستان روحیهبخش بود، در میان مسلمانان اثر بد داشت و باعث تزلزل عدهای شد. جمعیت زیادی از مسلمانان از میدان جنگ خارج شدند، حتی برخی در فکر برگشت از آیین اسلام و گرفتن اماننامه از سران بتپرست بودند؛ اما عدهای همچون امام علی(ع)، ابودجانه، طلحه و ... فداکاری و استقامت کردند. در این بین، شخصی چون انس بن نضر بین مردم ندا داد که اگر محمد به شهادت رسید، خدای محمد که هست، بروید و در راه هدف محمد بجنگید تا به شهادت برسید. خودش نیز در این راه به شهادت رسید؛ تا اینکه مشخص شد رسولالله(ص) زنده است و این خبر کشته شدن پیامبر اسلام(ص) دروغ یا اشتباه، تا اینکه این آیه نازل شد و آن عده را نکوهش کرد.[۴] به نظر علامه طباطبائی نیز شأن نزول این آیه درباره کسانی است که در جنگ احد با شنیدن خبر کشتهشدن رسول خدا، از دین خدا برگشتند.[۵] به گفته علامه طباطبائی، سیاق آیه، قویترین شاهد بر تأیید روایت و تاریخ ذکر شده در سیره ابنهشام درباره جنگ احد و برگشت عدهای از مسلمانان و ترک جنگ است.[۶] در این نقل، انس بن نضر عموی انس بن مالک، خطاب به عمر بن خطاب و طلحه و جمعی از مهاجر و انصار پرسید که چرا از جنگ دست کشیدهاند که آنها در جواب گفتند که پیامبر به قتل رسیده که او در پاسخ گفت پس جا دارد که شما هم در راه رسول خدا به شهادت برسید. پس از آن، جنگید تا به شهادت رسید.[۷]
منظور از انْقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ
این جمله به معنای عقب گرد میکنید، است؛ ولی در واقع به معنای سیر قهقرایی و ارتجاع که صریحتر و روشنتر از آن است.[۸] از نظر علامه طباطبائی، این جمله جواب شرط در آیه است که خداوند به مسلمانان ذکر میکند که اگر پیامبر اسلام مرد یا کشته شد، شما برمیگردید؟ که این جمله نشانگر این است که منظور برگشت از دین است نه برگشت از جنگ، چون ارتباطی بین موت و قتل حضرت محمد و برگشت از جنگ در این آیه وجود ندارد.[۹] به نظر علامه طباطبائی نیز این آیه درباره کسانی است که در جنگ احد با شنیدن خبر کشتهشدن رسول خدا، از دین خدا برگشتند نه برگشت از جنگ، همچنان که در جنگ خیبر و حنین نیز افرادی بودند که از جنگ برگشتند ولی خداوند این تعبیر را درباره آنها استفاده نکرد، پس مراد برگشت به کفر سابق است.[۱۰]
منظور از وَسَيَجْزِي اللَّهُ الشَّاكِرِينَ
اشاره به عده کمی از مسلمانان است که با شنیدن خبر شهادت رسول خدا(ص) دست از تلاش برنداشتند، خداوند کوششهای آنان را بدون اجر نگذاشته و آنها را بهعنوان کسانی که شاکر هستند و از نعمتهای خداوند در راه درست استفاده کرده است، معرفی و وعده پاداش و اجر داده است.[۱۱] این فراز از آیه نشان میدهد که برخی از مسلمانان، ایمانشان مستعار نبود بلکه واقعی بود و با استثنا از قبل که درباره برگشتکنندگان از دین است، نشان میدهد که برخی از مسلمانان در جنگ احد دچار انقلاب نشدند و این عده شکرگزارند و حقیقت شکر نیز اظهار نعمت است در جایی که باید (جای خود) استعمال کنی یعنی جایی که دهنده نعمت، در نظر داشته است.[۱۲] صفت شکر نیز در اینجا نشاندهنده دوام و استقرار است.[۱۳] از نظر علامه شکر نعمت در صورتی تمام میشود و کامل اتفاق میافتد که یاد خدا در آن باشد و با اخلاص صورت گیرد، پس شاکران همان مخلصین هستند که شیطان در آنها راه ندارد.[۱۴] پس آیه دلالت دارد بر اینکه در روز احد عدهای بودند که دچار وهن و سستی نشدند و همچنین در ادامه راه کوتاهی نکردند و لذا خداوند تأیید کرد که آنها جزو شاکرین هستند که شیطان در آنها راه ندارد. صفت شاکرین نیز فقط دو جا در قرآن ذکر شده که بیان کند پاداش این طایفه به قدری عظیم و گرانبهاست که در بیان قابل وصف نیست.[۱۵]
پانویس
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱-۱۳۷۴ش، ج۳، ص۱۱۶.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱-۱۳۷۴ش، ج۳، ص۱۱۷.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۵۰-۱۳۵۳ق، ج۴، ص۳۷.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱-۱۳۷۴ش، ج۳، ص۱۱۵.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۵۰-۱۳۵۳ق، ج۴، ص۳۷.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۵۰-۱۳۵۳ق، ج۴، ص۳۷-۳۸.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۵۰-۱۳۵۳ق، ج۴، ص۳۸.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱-۱۳۷۴ش، ج۳، ص۱۱۶.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۵۰-۱۳۵۳ق، ج۴، ص۳۷.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۵۰-۱۳۵۳ق، ج۴، ص۳۷.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱-۱۳۷۴ش، ج۳، ص۱۱۷.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۵۰-۱۳۵۳ق، ج۴، ص۳۸.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۵۰-۱۳۵۳ق، ج۴، ص۳۸-۳۹.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۵۰-۱۳۵۳ق، ج۴، ص۳۹.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۵۰-۱۳۵۳ق، ج۴، ص۳۹-۴۰.
منابع
- قرآن کریم، ترجمه محمدمهدی فولادوند، تهران، دارالقرآن الکریم، ۱۳۷۶ش.
- طباطبایی، محمد حسین، المیزان، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۳۵۰-۱۳۵۳ق.
- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیة، ۱۳۷۱-۱۳۷۴ش.