کاربر:Asimali/صفحه تمرین

از ویکی شیعه

عاشورا

عاشورا یک واقعه نیست بلکه یک فرهنگ است

1-با یک نگاه عمیق و نافذ می بایست به قیام امام حسین (ع) توجه کرد.

  • واقعه عاشورا بعنوان یک فرهنگ، استراتژی و نقشه راه برای تفکر شیعی عمل میکند.
  • مادامی که شعار کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا فارغ از قید زمان و مکان، مفهوم ثارالله بودن امام حسین (ع) را تداعی کند به عنوان راهبرد کلان تشیع جاری و ساری است

جهان بینی مکتب تشیع بر محور فرهنگی عاشورا تعریف و تفسیر میشود.[۱]

هر کس می خواهد ما را بشناسد تاریخ عاشورا را بخواند.

بر این اساس می توان ظلم ستیزی، الگو:عزت، آزادگی، ایثار و شهادت را به عنوان اصلی ترین مؤلفه های فرهنگ عاشورا برشمرد.

2-مؤلفه های قدرت نرم قیام حسینی در تأثیرگذاری بر پیشبرد اهداف سیاست علوی

اصولاً هدف قیام عاشورا بر اساس شعار محوری حضرت سیدالشهدا (ع) تبیین میشود؛ من برای اصلاح امت جدم و اقامه امر به معروف و نهی از منکر قیام کرده ام

این قیام به حوزه جنگ نرم و مباحث فرهنگی مرتبط است.

به جرأت میتوان گفت شخصیت وجودی امام حسین (ع) برجسته ترین مؤلفه قدرت نرم در قیام حسینی است.

این همه وقایع کوچک و بزرگ که در تاریخ اتفاق افتاده است، هیچ یک قابل مقایسه با حادثه عاشورا نیست.

بعد از گذشت چهارده قرن از این قیام عظیم، هر ساله بر میزان شور و حرارت مسلمانان و حتی تمام آزادیخواهان جهان نسبت به این واقعه، به جهت زنده نگه داشتن محرم افزوده میشود

در واقع حرکت سیدالشهدا (ع) برای اقامه اصل دین بوده که در امتداد ولایت علی (ع) تفسیر میشود.

لیکن با تأسی به فرهنگ غنی عاشوراست که میتوان سیاستهای نهضت علوی را در حوزه های گوناگون فردی، اجتماعی و سیاسی، تعریف و عملی نمود.

3-روند جریان فکری تشیع حقیقی پس از قیام عاشورا؟

اصولاً اگر قیام عاشورا اتفاق نمی افتاد، در عمل هیچ چیزی از خط فکری مکتب تشیع باقی نمی ماند.

قیام حسینی و خون شهدای کربلا تاریخ ساز است.

بسیاری از وقایع، جریان ها و نهضت های مقاومت شیعی با پیروی از فرهنگ عاشورا در طول تاریخ، چه در زمان حیات مبارک امامان بزرگوار و چه در طول تاریخ پر فراز و نشیب از غیبت کبرای امام عصر (عج) تا کنون، به وجود آمده و منجر به تربیت شخصیت های بزرگ علمی و اجتماعی در سراسر تاریخ پر افتخار تشیع شده که هر کدام منشأ اثرگذاری های عمیق در دوره خود و بعد از آن شده اند.

بدین ترتیب می توان گفت حیات سیاسی و اجتماعی مکتب فکری تشیع با محوریت قیام امام حسین (ع) تدوین و تکمیل شده است.

4-نقش و تأثیر قیام عاشورا در شکل گیری انقلاب اسلامی، بیداری اسلامی و نهضت جهانی مهدوی

در سال 1984 میلادی یک کنفرانس علمی در دانشگاه تل آویو، مرکز رژیم اشغالگر قدس برگزار شد.

در این کنفرانس علمی و تا حدودی هم محرمانه، تعداد 300 نفر از برجسته ترین فلاسفه، جامعه شناسان و اسلام شناسان معارض با خط فکری اسلام علی الخصوص شیعه گرد هم آمدند تا به یک معرفت واحدی از شیعه شناسی برسند.

تعداد قابل توجهی مقاله و پژوهش های گوناگون تهیه و ارائه شد.

در نهایت، جمع بندی کنفرانس این شد که تفکر شیعه با دو نگرش سرخ حسینی و سبز مهدوی طی مسیر میکند.

این مکتب با نگرش سرخ عاشورایی، خوراک محرک خود را فراهم و با نگرش سبز مهدوی، افق و نقشه راه خود را تدوین میکند.

5- به تعبیر «برنارد لویس» در میان شیعیان این اعتقاد عمیق وجود دارد که تاریخ، مسیر اشتباهی در پیش گرفته و هدف شیعیان، بازگرداندن تاریخ به مسیر صحیح است

این دقیقاً همان چیزی است که امام خمینی (ره) فرمودند:

این محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته

این خون سیدالشهدا (ع) است که خون ملت های مسلمان را به جوش می آورد.

امروز ملت های مسلمان بخصوص در کشورهای غرب آسیا و شمال آفریقا که به اشتباه، آن را خاور میانه می نامند، با الگوپذیری از انقلاب اسلامی ایران، موج اسلام خواهی و بیداری اسلامی را به وجود آورده اند.

6-چرا امام حسین (ع) برای مقابله با بنی امیه، راه مبارزه و جهاد را با توجه به اینکه جوّ قالب آن زمان از نظر حاکمیت، نفرات، تجهیزات و ابزار تبلیغ در دست امویان بود، انتخاب فرمودند؟

اینکه چرا باید فشارها و تحریم های غرب را تحمل کنیم و سر تعظیم در برابر آمریکا فرود نیاوریم؟

اینجاست که بخش مهمی از دکترین عاشورایی هیهات من الذله مطرح می شود.

بعد از شهادت امام حسن مجتبی (ع)، دوران امامت امام حسین (ع) به دو بخش، زمان خلافت معاویه و بخش دوم دوران خلافت یزید، تقسیم می شود.

در دوره اول امام حسین (ع) به نوعی همان سیاست امام حسن (ع) را در برخورد با معاویه پیش گرفت اما در زمان حکومت یزید، دستگاه بنی امیه با فضاسازی های مسموم سیاسی، اجتماعی و نیز با بدعت های نابجایی که در دین وارد کردند، راهی جز تقابل علنی و جهاد برای امام حسین (ع) باقی نگذاشتند.

لیکن بایستی به این نکته بسیار ظریف دقت داشت که قیام امام حسین (ع)علیه دستگاه باطل بنی امیه بر اساس منطق، عقل و با شناخت کامل از مقتضیات زمان و به دور از فضای غیر واقع بینانه بوده است.

7-عاشورا، تقابل اندیشه و کردار

بی تردید ریشه عاشورا در تقابل اندیشه و کردار و تلاقی دو نگاه به رهبری است که یک نگاه اسلام ناب که رهبری را الهی و مطلقه و نگاه اسلام اموی که رهبری را انتخابی و در حیطه قانون تعریف می کند












ریشه عاشورا در نتیجه تعلل کناره جویی و ترس خواص بی بصیرت، ثمره به بار نشستن شبهه هایی که دین داران دین شناس (وهابیون اموی) کاشتند، محصول جدید دین از سیاست، بی خردی مجذوبان دنیا و آزمونی برای خواص و عوام می باشد

بنابراین درس هایی که از این حادثه عظیم میتوان گرفت به بخش های اعتقادی، اخلاقی در زندگی حقیقی عرفانی، تاریخی و سیاسی و احیاگری و خطاب به بانوان می توان تقسیم کرد

و از همه مهم تر بحث دشمن شناسی است.

یکی از گزینه هایی که میتواند ما را در برابر دشمن مصون نگه دارد.

چنانکه در حادثه عاشورا می بینیم، ولایتمداری حضرت ابوالفضل العباس(ع) در روز تاسوعا و عاشوراست و همین مسئله باعث ماندگاری نام ایشان در عاشورا شد.

8- عاشورا تجلی و ظهور آرمان همه انبیاء الهی و حرکتی انقلابی و ستم ستیز و ظالم سوز و ایثارگرانه و از سر عشق و شور و فناء و فدای خود و همه تعلقات دنیایی برای خدا و حرکتی اصلاحی برای تحقق حکومت عدل و عده الهی است.

شرط ورود به گودال قتلگاه، سر بریدن نفس دنیا خواه بر سر دو راهی بیعت و ذلت بود

همان که امام فرمود

مثلی لایبایع مثله

همچو منی با همچو یزید بیعت نمی کند.:و فرمود

هیهات منا الذله

  1. مجلہ پاسداران،ص ۷۸