بسم الله الرحمن الرحیم

مقاله نامزد خوبیدگی
از ویکی شیعه
(تغییرمسیر از بسم الله)
بسم الله الرحمن الرحیم
بسم الله الرحمن الرحیم به خط غلامحسین امیرخانی
بسم الله الرحمن الرحیم به خط غلامحسین امیرخانی
مشخصات آیه
واقع در سورهتمام سوره‌ها به جز توبه
شماره آیهاول همه سوره‌ها و انتهای آیه ۳۰ نمل
جزءهمه سی جزء قرآن
اطلاعات محتوایی
موضوعاعتقادی


بسم الله الرَّحمن الرَّحیم یا بَسمَلَه آیه‌ای از قرآن که در ابتدای همه سوره‌ها غیر از سورهٔ توبه آمده است. در روایات، فضایلی برای این آیه بیان شده است؛ از جمله باکرامت‌ترین و بزرگ‌ترین آیهٔ قرآن شمرده شده است.

عالمان مسلمان بسم الله الرحمن الرحیم را از مهم‌ترین شعارهای اسلامی می‌دانند و توصیه می‌کنند ابتدای سخن‌گفتن یا انجام کارها قرائت شود.

طبق فتوای فقیهان، لمس بدون وضوی بسملهِ مکتوب حرام است. همچنین هنگام صید و ذبح شرعی حیوانات واجب است بسم الله الرحمن الرحیم گفته شود.

امامیه و برخی از عالمان اهل‌سنت بر این باورند که بَسمله در هر سوره، آیه‌ای مستقل به شمار می‌رود و جزو همان سوره است؛ اما برخی از اهل‌سنت می‌گویند تنها در سورهٔ حمد، آیه‌ای مستقل است و جزو آن است و برخی دیگر از آنان معتقدند در سورهٔ حمد نیز آیه‌ای مستقل نیست؛ بلکه در آغاز همهٔ سوره‌ها (به‌جز سورهٔ توبه) برای تبرک خوانده می‌شود.

به‌گزارش برخی مورخان، این آیه به‌همراه سایر آیات سوره حمد، نخستین بار توسط سلمان فارسی، به فارسی ترجمه شد. بسم الله الرحمن الرحیم ترجمه‌های متفاوتی در فارسی دارد که «به‌نام خداوند بخشندهٔ مهربان» از ترجمه‌های رایج آن است.

اهمیت بسم‌الله در فرهنگ اسلامی

محمدجواد مَغنیّه در تفسیر الکاشف گفته است «بسم الله الرَّحمن الرَّحیم»، پس از شهادتین، شعار مسلمانان به شمار می‌رود و آنان گفتار و افعال خود را با گفتن آن آغاز می‌کنند.[۱] به‌گفتهٔ مرتضی مطهری نیز این جمله از مهم‌ترین شعارهای اسلام است و برای اینکه فراموش نشود، خوب است که مسلمانان در تابلوهای زیبا و ظریف آن را نوشته و بر روی دیوار خانه‌هایشان نصب کنند و در ابتدای کارهای خود با صدای بلند قرائت کنند.[۲]

گفته می‌شود یکی از امور رایج میان مردم مسلمانِ ایران این بود که برای تبرک‌جستن به نام خدا و ایمن شدن اهل خانه از بلاها، این عبارت را بر روی سنگ یا کاشی می‌نوشتند و بر سردرِ خانه‌ها نصب می‌کردند.[۳] به‌علت کاربرد بسیار «بسم‌الله» در آغاز کارها، این عبارت در زبان فارسی و فرهنگ عامه، گاهی به‌جای افعالی از قبیل «بفرمایید»، «بشتابید» و «شروع کنید» به کار می‌رود.[۴] همچنین در ابتدای پایان‌نامه و کتاب‌ها «بسم الله الرَّحمن الرَّحیم» یا ترجمهٔ آن (به‌نام خداوند بخشنده مهربان) یا تعابیری مشابه آن نوشته می‌شود.[۵]

گفته می‌شود پیامبر(ص) در ابتدای بعثت، عبارت «باسمك اللهم» را در ابتدای نامه‌ها و اموری نظیر آن به کار می‌برد[۶] تا اینکه آیه «وَ قَالَ ارْكَبُوا فِيهَا بِسْمِ اللَّهِ مَجْرَاهَا وَ مُرْسَاهَا»[۷] نازل شد و او «بسم‌الله» به کار می‌برد و پس از نزول آیه ۱۱۰ سوره اِسراء، «بسم الله الرحمن» می‌گفت؛ اما در نهایت، پس از نزول آیه «إِنَّهُ مِنْ سُلَيْمَانَ وَإِنَّهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ»،[۸] پیامبر اسلام(ص) عبارت «بسم الله الرَّحمن الرَّحیم» را به‌طور کامل به کار می‌برد.[۹] برخی بر این باورند که «بسم الله الرَّحمن الرَّحیم» اولین آیه‌ای است که به‌همراه آیات سورهٔ علق بر پیامبر نازل شده است.[۱۰]

از بسم الله الرَّحمن الرَّحیم، با نام‌های «بَسمَله»[۱۱] و «تَسمیه»[۱۲] نیز یاد می‌شود.

فضلیت

امام علی(ع):

در آغاز هر كار کوچک یا بزرگ بگویید: «بسم اللّه الرحمن الرحيم».

شیخ صدوق، کتاب التوحید، ص۲۳۲.

روایاتی در بیان فضیلت بسمله در منابع تفسیری و روایی شیعه و اهل‌سنت آمده است. قُرطُبی در تفسیرش از امام علی(ع) نقل کرده که بسمله شفای هر بیماری و یاری‌کننده هر دارویی است.[۱۳] برپایه روایتی در تفسیر عیاشی به نقل از امام رضا(ع)، این آیه باکرامت‌ترین و بزرگ‌ترین آیه قرآن است.[۱۴] همچنین در برخی روایات، کتابت زیبای آن برای تعظیم خداوند، موجب غفران و بخشش[۱۵] و قرائت آن رهایی و نجات از آتش دوزخ است.[۱۶] در روایتی چنین نقل شده که اسرار همهٔ کتاب‌های آسمانی در قرآن جمع است و همهٔ آنچه در قرآن است در سورهٔ فاتحه و همهٔ آنچه در سوره فاتحه است در بسمله آن جمع شده است.[۱۷]

آغاز کار با نام خدا

پیامبر(ص):

كلُّ أمر ذي بالٍ لمْ يُذكَر فيه بسم الله فهو أبتر؛ هر کار ارزشمندی که با بسم‌الله آغاز نشود، ناقص است.

علامه مجلسی، بحار الانوار، ج۷۶، ص۳۰۵.

مفسران می‌گویند «بسم الله الرحمن الرحیم» در آغاز کارها، برای آنکه با نام و یاد خدا همراه باشد، گفته می‌شود.[۱۸] به‌گفتهٔ سید محمدحسین طباطبایی در تفسیر المیزان، خداوند قرآن را با نام خود که عزیزترین نام‌هاست آغاز کرده تا کلامش نشانه و یاد او را داشته باشد. همچنین با این کار، به بندگانش آموخته تا اعمال و گفتارشان را با نام وی آغاز کنند رفتار و گفتارشان خدایی شود و نشان خدا در آن باشد.[۱۹]

معنای بسم‌الله

برخی از مفسران بر این نظرند که حرف باء در «بسم» به‌معنای «ابتدائیت» است؛ یعنی وقتی کسی می‌گوید «بسم‌الله»، معنایش این است که کارش را با نام خدا آغاز کرده است.[۲۰] گروهی دیگر می‌گویند معنای خاصی از حرف باء مدنظر نیست؛ بلکه گفتن بسم‌الله صرفاً به‌انگیزهٔ یادآوری نام خدا و تبرک‌جستن به آن در آغاز سخن و انجام کارهاست.[۲۱]

دستهٔ دیگری از مفسران حرف باء را به‌معنای «استعانت» (یاری‌جستن) دانسته‌اند.[۲۲] در این صورت، «بسم‌الله» به‌معنای «اَستعینُ بسم الله؛ یاری می‌جویم با نام خدا» است.[۲۳] برخی مفسران شیعه[۲۴] این معنا را با استناد به روایاتی از ائمه(ع)[۲۵] پذیرفته‌اند.

برخی دیگر از مفسران می‌گویند ازآنجاکه در قرآن تکرار راه ندارد، «بسم الله الرحمن الرحیم» در هر سوره، معنای خاصی دارد که با محتوای همان سوره مرتبط است.[۲۶] در تفسیر عیاشی، روایتی از امام صادق(ع) در تفسیر بسم‌الله نقل شده است که در آن باء در «بسم» را «بهاء‌الله: روشنی خدا»، سین را «سناء‌الله: رفعت خدا» و میم را «مجدالله: بزرگواری خدا»، معنا کرده است.[۲۷]

احکام فقهی بسمله

فقها در ابوابی همچون طهارت، نماز، نکاح، صید و ذباحه و اَطعمه و اَشربه، احکامی در رابطه با بسمله بیان کرده‌اند که برخی از آن‌ها به بیان زیر است:

  • لمس بسمله: بنا به دیدگاه مشهور فقهای شیعه، لمس بدون وضوی بسمله‌ای که مکتوب است، ازآنجاکه آیه‌ای از آیات قرآن است[۲۸] و اسم و صفات خداوند در آن به کار رفته، حرام است.[۲۹] همچنین گفته‌اند لمس بسملهِ مکتوب، بر شخص جُنُب حرام است.[۳۰]
  • بسمله در قرائت نماز: به اجماع فقهای شیعه، بسمله جزوی از همهٔ سوره‌ها، غیر از سوره توبه است و لذا قرائت آن در سوره‌های نماز واجب است.[۳۱]
  • صید و ذبح شرعی: به فتوای فقیهان، گفتن بسم‌الله از شرایط تحقق ذبح شرعی است.[۳۲] همچنین در شکار، هنگام فرستادن سگ شکاری به‌سوی صید یا پرتاب تیر به‌سوی آن، باید بسم‌الله گفته شود و چنانچه عمداً گفته نشود، گوشت آنچه صید شده، حلال نیست.[۳۳]

گفتن بسم‌الله در هنگام وضوگرفتن،[۳۴] ابتدای آمیزش[۳۵] و نیز پیش از خوردن غذا و نوشیدنی‌ها[۳۶] مستحب است.

آیا بسمله آیه‌ای مستقل است؟

به‌گفته رشیدرضا (۱۲۸۲-۱۳۵۴ق)، مفسر اهل لبنان، ازآنجاکه بسمله بخشی از آیهٔ ۳۰ سوره نمل است، همهٔ مسلمانان اتفاق‌نظر دارند در اینکه جزو آیات قرآن است؛[۳۷] اما در اینکه در ابتدای سایر سوره‌ها نیز آیه‌ای مستقل شمرده شود، اختلاف‌نظر وجود دارد.[۳۸] آلوسی، از مفسران اهل‌سنت، در تفسیر روح‌المعانی، ده دیدگاه ذکر کرده [۳۹] که برخی به شرح زیر است:

  1. اجماع صحابه بر اینکه در مُصحَفِ اول، در ابتدای هر سوره‌ای غیر از سورهٔ توبه، بسمله وارد شده است.[۴۱]
  2. روایاتی در منابع اهل‌سنت و شیعه از پیامبر(ص) و امامان شیعه نقل شده که بسمله را آیه‌ای مستقل و جزوی از هر سوره دانسته‌اند.[۴۲]
  3. سیرهٔ مسلمانان از زمان حیات پیامبر(ص) بر این بوده است که در آغاز همهٔ سوره‌ها غیر از سورهٔ توبه، بسمله را قرائت می‌کرده‌اند و اگر بسمله جزو قرآن نبود، بر پیامبر لازم بود تا به این امر تصریح کند تا سبب گمراهی مسلمانان نگردد.[۴۳]
  • مالک بن اَنَس، ابوحنیفه و پیروانش، ابوعمر و یعقوب بن اسحاق از قاریان بصره و برخی دیگر از عالمان، بسمله را آیه‌ای مستقل می‌دانند که صرفاً برای تبرک و بیان آغاز سوره‌ها و همچنین فاصلهٔ بین آن‌ها آمده است[۴۴] و جزو هیچ سوره‌ای غیر از آنچه در آیه ۳۰ سوره نمل آمده، به شمار نمی‌رود.[۴۵]
  • احمد بن حنبل، حمزه از قاریان هفت‌گانه و برخی دیگر معتقدند که بسمله فقط در سورهٔ حمد آیه‌ای مستقل است و جزوی از این سوره به شمار می‌رود.[۴۶]

ترجمهٔ فارسی بسم الله الرحمن الرحیم

گفته می‌شود بسمله نخستین بار به‌همراه سایر آیات سورهٔ حمد توسط، سلمان فارسی به درخواست فارسی‌زبانان، به فارسی ترجمه شد.[۴۷] او این آیه را بدین صورت ترجمه کرد: «به‌نام یزدان بخشاونده.»[۴۸] برخی دیگر از ترجمه‌های این آیه به زبان فارسی، به صورت زیر است:

  • اسفراینی، مُفَسِر اهل‌سنت در قرن پنجم قمری: «ابتدا کردم به‌نام خدای قادر بر آفرینش خلقان، خواهان روزی‌دادن خلقان، خواهان آمرزیدن مطیعان.»[۴۹]
  • رشیدالدین ابوالفضل میبدی، مفسر قرآن در قرن ششم هجری: «به‌نام خداوندِ جهان‌دارِ دشمن‌پرور به‌بخشایندگی و دوست‌بخشای به مهربانی.»[۵۰]
  • ابوالفتوح رازی، مفسر شیعه در قرن پنجم هجری: «به‌نام خدای مهربانِ بسیار بخشنده.»[۵۱]
  • ملاحسین واعظ کاشفی، مفسر شیعه در قرن نهم هجری: «به‌نام خدای سزای پرستش و بخشنده بر خلق به وجود و حیات‌بخشیدن و بخشاینده بر ایشان به بقا و زنده‌داشتن به قدرت و حکمت، از آفات محافظت نمودن.»[۵۲]
  • ترجمهٔ تفسیر طبری که از کهن‌ترین ترجمه‌های تفسیر قرآن به زبان فارسی است: «به‌نام خدای مهربان بخشاینده.»[۵۳]
  • در ترجمه‌های امروزین قرآن (یعنی قرن‌های چهاردهم و پانزدهم قمری)، ترجمه‌های گوناگونی از این آیه شده است که «به‌نام خداوند بخشندهٔ مهربان» از ترجمه‌های شایع این آیه است.[۵۴]

تفاوت رحمان با رحیم در بسمله

کاشی‌نوشتهٔ بسمله بر سردر خانه‌ای قدیمی

رحمان و رحیم دو صفت از اوصاف خداوند هستند که از نظر بیشتر مفسران،[۵۵] از مادهٔ «رحمت» اشتقاق یافته‌اند.[۵۶] بیشتر مفسران[۵۷] گفته‌اند که «رحمان» صفتی مخصوص خداست[۵۸] و به‌معنای رحمت عامی است که از جانب خداوند، همهٔ بندگان، اعم از کافر و مؤمن را در بر می‌گیرد و صفت «رحیم» بر رحمت پیوسته و دائم وی دلالت می‌کند که تنها به بندگان مؤمن اختصاص دارد.[۵۹]

از نظر برخی مفسران وجه عمومیت صفتِ رحمانیتِ خداوند نسبت به همهٔ بندگانش این است که او آن‌ها را آفریده و روزی‌شان را می‌دهد.[۶۰] وجه اختصاص‌یافتن رحیمیت خدا به مؤمنان این است که در زندگی دنیا آنان را توفیق می‌دهد و در آخرت، بهشت را نصیبشان می‌کند و گناهان آنان را می‌آمرزد.[۶۱]

تفسیر عرفانی

در متون و تفاسیر عرفانی، برای حروف بسمله معانی و تفسیرهای باطنی بیان کرده‌اند.[۶۲] برخی گفته‌اند خداوند به‌واسطهٔ باءِ بسم‌الله، همهٔ موجودات را پدید آورد.[۶۳] ابن‌عربی، شکل باء و نقطه و حرکت آن را بر عوالم سه‌گانه تطبیق نموده است؛ بدین بیان که شکل باء عالم ملکوت است، نقطهٔ آن عالم جبروت و حرکت آن عالم شهادت است.[۶۴] عبدالرزاق کاشانی نیز در تفسیر خود، حرف باء در «بسم‌الله» را اشاره به عقل اول یا صادر اول دانسته است.[۶۵]

بنا به نظر ملا حسین واعظ کاشفی در جَواهرالتَّفسیر، حرف الف اشاره به ذات مقدس دارد و ازآنجاکه اولین حرف از حروف الفبا است، با حق‌تعالی به‌عنوان ذاتی که اولِ اشیا است، مناسبت دارد و از آن جهت که خالی از نقطه است، با وجود مطلق که مجرد از همه تقیّدات است، مناسب است.[۶۶]

در برخی متون و تفاسیر عرفانی، «رحمان» به‌معنای بخشنده و افاضه‌کنندهٔ وجود و کمال به همهٔ موجودات، براساس حکمت و قابلیت آن‌ها آمده[۶۷] و «رحیم» به‌معنای افاضه‌کنندهٔ کمال معنویِ مخصوص به‌ انسان بیان شده است.[۶۸]

کاربرد در آثار هنری

خوشنویسی بسم الله به خط ثلث، به قلم محمد اوزچای، خوشنویس کشور ترکیه

بسمله از جمله آیاتی است که کتابت آن بسیار موردتوجه هنرمندان خوشنویسی قرار گرفته و در طول تاریخ، آثار متنوعی با انواع مختلف خط، از آن کتابت شده است.[۶۹] کتابت بسمله در هنر کاشی‌کاری نیز، به‌عنوان یکی از هنرهای تزئینی و معماری ایران، نمود یافته و آثار مختلف آن در سردرِ خانه‌ها، محراب مساجد و در اماکن مقدس نصب می‌گردد.[۷۰] همچنین آثار مختلفی از حک و کتابت بسمله به‌دست هنرمندان مسلمان در معرق‌کاری و قلم‌زنی پدید آمده است.

بسمله در شعر و ادب فارسی گاهی در مصرع یک بیت قرار گرفته[۷۱] و گاهی نیز دربارهٔ مضمون و محتوای آن و سفارش به آغازنمودن کارها با نام خدا، اشعاری سروده شده است.[۷۲]

بسم‌الله در ادبیات فارسی، در اصطلاحاتی نظیر «مرغ بِسْمِل» به‌معنای مرغ سربریده و «مرغ نیم‌بسمل» به‌معنای مرغ نیمه‌جان و همچنین «بسمل‌گاه» به‌معنای قربانگاه هم راه یافته است.[۷۳]

پانویس

  1. مغنیه، التفسیر الکاشف، دار الانوار، ج۱، ص۲۴.
  2. مطهری، پانزده گفتار، ۱۳۸۹ش، ص۱۶۲-۱۶۳.
  3. موسوی آملی، «سر در نوشته‌های قرآن»، سایت پرتال علوم اسلامی.
  4. معینی، فرهنگ امثال و تعابیر قرآنی، ۱۳۹۴ش، ص۱۵۳-۱۵۵.
  5. «ترتیب پایان نامه نویسی»، سایت کلام سبز.
  6. قلقشندی، صبح الاعشی فی صناعه الانشاء، دار الکتب العلمیة، ج۱، ص۴۸۰.
  7. سوره هود، آیه ۴۱.
  8. سوره نمل، آیه ۳۰.
  9. جصاص، احکام القرآن، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۷.
  10. برای نمونه نگاه کنید به طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۳۸.
  11. برای نمونه نگاه کنید به هوشنگی، «بسمله»، ص۴۲۶.
  12. برای نمونه نگاه کنید به ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۳۷۶ش، ج۱، ص۴۱؛ زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۱.
  13. قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۱۰۷.
  14. عیاشی، تفسیر العیاشی، ۱۳۸۰ش، ج۱، ص۲۱.
  15. سیوطی، درالمنثور، دار الفکر، ج۱، ص۲۷.
  16. بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۹۹.
  17. قندوزی، ینابیع المودة، ۱۴۲۲ق، ج۱، ۲۱۳.
  18. برای نمونه نگاه کنید به طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۵۴؛ فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۱۰۳؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۱۵-۱۷؛ طیب، اطیب البیان، ۱۳۷۸ش، ج۱، ص۹۳.
  19. طباطبایی، المیزان، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۱۵.
  20. برای نمونه نگاه کنید به ابن‌قتیبه، تفسیر غریب القرآن، ۱۴۱۱ق، ص۳۹؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۵۴؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۱۷؛ حکیم، تفسیر سورة الحمد، ۱۴۲۰ق، ص۱۵۲-۱۵۳.
  21. خمینی، تفسیر القرآن الکریم، ۱۴۱۸ق، ج۱، ص۹۵.
  22. برای نمونه نگاه کنید به عروسی حویزی، تفسیر نور الثقلین، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۲-۱۳؛ طیب، اطیب البیان، ۱۳۷۸ش، ج۱، ص۹۳.
  23. عروسی حویزی، تفسیر نور الثقلین، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۲-۱۳؛ طیب، اطیب البیان، ۱۳۷۸ش، ج۱، ص۹۳؛ حکیم، تفسیر سورة الحمد، ۱۴۲۰ق، ص۱۵۲.
  24. برای نمونه نگاه کنید به عروسی حویزی، تفسیر نور الثقلین، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۲-۱۳؛ طیب، اطیب البیان، ۱۳۷۸ش، ج۱، ص۹۳.
  25. علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۹۸۳م، ج۳، ص۴۱.
  26. قشیری، لطائف الاشارات، ۲۰۰۰م، ج۱، ص۴۴؛ خمینی، تفسیر القرآن الکریم، ۱۴۱۸ق، ج۱، ص۹۶.
  27. عیاشی، تفسیر العیاشی، ۱۳۸۰ش، ج۱، ص۲۲.
  28. حکیم، مستمسک العروة، ۱۳۹۱ق، ج۲، ص۲۷۲.
  29. طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۳۵۲.
  30. طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۵۰۹.
  31. حکیم، مستمسک العروة، ۱۳۹۱ق، ج۶، ص۱۷۴-۱۷۵.
  32. نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۳۶، ص۱۱۳.
  33. نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۳۶، ص۳۰.
  34. شهید ثانی، الروضة البهیة، ج۱، ص۷۹.
  35. طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۴۸۲؛ حکیم، مستمسک العروة، ۱۳۹۱ق، ج۱۴، ص۱۰.
  36. نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۳۶، ص۴۵۱.
  37. رشیدرضا، تفسیر المنار، ۱۹۹۰م، ج۱، ص۳۳.
  38. رشیدرضا، تفسیر المنار، ۱۹۹۰م، ج۱، ص۳۳.
  39. آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۴۱.
  40. رشیدرضا، تفسیر المنار، ۱۹۹۰م، ج۱، ص۳۳؛ آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۴۱.
  41. رشیدرضا، تفسیر المنار، ۱۹۹۰م، ج۱، ص۳۳.
  42. برای نمونه نگاه کنید به حاکم نیشابوری، المستدرک على الصحیحین، ۱۴۱۱ق، ج۱، ۳۵۶-۳۵۷؛ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۳، ۳۱۲-۳۱۳؛ بیهقی، السنن الکبری، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۶۷؛ بروجردی، جامع الاحادیث الشیعه، ۱۴۱۵ق، ج۵، ص۱۲۸-۱۳۰.
  43. خویی، البیان، مؤسسة احیاء آثار الامام الخوئی، ص۴۴۷-۴۴۸.
  44. رشید رضا، تفسیر المنار، ۱۹۹۰م، ج۱، ص۳۴؛ آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۴۱.
  45. فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۱۷۲.
  46. رشیدرضا، تفسیر المنار، ۱۹۹۰م، ج۱، ص۳۴؛ آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۴۱.
  47. سرخسی، المبسوط، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۳۷.
  48. شعیبی، معجم مصنفات القرآن، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۱۲.
  49. اسفراینی، تاج التراجم، ۱۳۷۵ش، ص۳۹.
  50. میبدی، کشف الاسرار، ۱۳۷۱ش، ج۱، ص۲.
  51. رازی، روض الجنان، ۱۳۷۶ش، ج۱۵، ص۱۸۲.
  52. کاشفی، جواهر التفسیر، ۱۳۷۹ش، ص۳۳۰.
  53. طبری، ترجمه تفسیر طبری، ۱۳۵۶ش، ج۱، ص۱۰.
  54. برای نمونه نگاه کنید به ساجدی، «معادل فارسی «بِسْم اللَّه الرَّحْمَن الرَّحیم» در ترجمه‌های قدیم و جدید قرآن»، ص۲۶-۳۰.
  55. قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۱۰۴.
  56. ابن‌قتیبه، تفسیر غریب القرآن، ۱۴۱۱ق، ص۱۲؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۱۸؛ قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۱۰۴.
  57. قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۱۰۵.
  58. برای نمونه نگاه کنید به شیخ طوسی، التبیان، دار إحیاء التراث العربی، ج۱، ص۲۹.
  59. شیخ طوسی، التبیان، دار إحیاء التراث العربی، ج۱، ص۲۹؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۱۸-۱۹؛ عروسی حویزی، تفسیر نور الثقلین، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۲.
  60. طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۵۴؛ فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۱۶۶.
  61. طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۵۴.
  62. برای نمونه نگاه کنید به قشیری، لطائف الاشارات، ۲۰۰۰م، ج۱، ص۴۴؛ ابن‌عربی، فتوحات المکیة، دار إحیاء التراث العربی، ج۱، ص۱۰۲؛ کاشانی، تفسیر ابن‌عربی (تأویلات عبدالرزاق)، ۱۴۲۲ق، ج۱، ص۷.
  63. برای نمونه نگاه کنید به قشیری، لطائف الاشارات، ۲۰۰۰م، ج۱، ص۴۴؛ ابن‌عربی، فتوحات المکیة، دار إحیاء التراث العربی، ج۱، ص۱۰۲.
  64. ابن‌عربی، فتوحات المکیة، دار إحیاء التراث العربی، ج۱، ص۱۰۲.
  65. کاشانی، تفسیر ابن‌عربی (تأویلات عبدالرزاق)، ۱۴۲۲ق، ج۱، ص۷.
  66. کاشفی، جواهر التفسیر، ۱۳۷۹ش، ص۳۳۴-۳۳۵.
  67. کاشانی، تفسیر ابن‌عربی (تأویلات عبدالرزاق)، ۱۴۲۲ق، ج۱، ص۷؛ قونوی، اعجاز البیان، ۱۳۸۱ش، ص۱۷۳؛ سلطان علیشاه، بیان السعادة، ۱۴۰۸ق، ج۱، ص۲۸.
  68. کاشانی، تفسیر ابن‌عربی (تأویلات عبدالرزاق)، ۱۴۲۲ق، ج۱، ص۷.
  69. مطیع، «تسمیه»، ص۳۲۶.
  70. مطیع، «تسمیه»، ص۳۲۶.
  71. برای نمونه نگاه کنید به نظامی، کلیات دیوان حکیم نظامی گنجه‌ای، ۱۳۳۵ش، ص۹.
  72. مطیع، «تسمیه»، ص۳۲۶.
  73. معینی، فرهنگ امثال و تعابیر قرآنی، ۱۳۹۴ش، ص۱۵۹؛ مطیع، «تسمیه»، ص۳۲۶.

منابع

  • آلوسی، محمود بن عبدالله، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم و السبع المثانی، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۱۵ق.
  • ابوالفتوح رازی، حسین بن علی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، مشهد، بنیاد پژوهش‌های اسلامی، ۱۳۷۶ش.
  • ابن‌عربی، محمد بن علی، الفتوحات المکیة، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، بی‌تا.
  • ابن‌قتیبه، عبدالله بن مسلم، تفسیر غریب القرآن، بیروت، دار و مکتبة الهلال، ۱۴۱۱ق.
  • اسفراینی، شهفور بن طاهر، تاج التراجم، تصحیح علی‌اکبر الهی خراسانی، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۷۵ش.
  • بحرانی، هاشم بن سلیمان، البرهان فی تفسیر القرآن، قم، مؤسسة البعثة، ۱۴۱۵ق.
  • بروجردی، سیدحسن، جامع الاحادیث الشیعه، قم، انتشارات مهر، ۱۴۱۵ق.
  • بیهقی، احمد بن حسین، السنن الکبری، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۲۴ق.
  • «ترتیب پایان نامه نویسی»، سایت کلام سبز، تاریخ درج مطلب: ۱۸ فروردین ۱۴۰۲ش، تاریخ بازدید: ۱۰ دی ۱۴۰۲ش.
  • جصاص، احمد بن علی، احکام القرآن، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۱۵ق.
  • حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله، المستدرک علی الصحیحین، بیروت، المکتبة العصریة، ۱۴۲۰ق.
  • حکیم، سید محمدباقر، تفسیر سورة الحمد، قم، مجمع الفکر الإسلامی، ۱۴۲۰ق.
  • حکیم، سیدمحسن، مستمسک العروة، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۳۹۱ق.
  • خمینی، سیدمصطفی، تفسیر القرآن الکریم، قم، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۱۸ق.
  • خویی، سید ابوالقاسم، البیان، قم، مؤسسة احیاء آثار الامام الخوئی، بی‌تا.
  • رشیدرضا، محمد، تفسیر المنار، مصر، الهیئة المصریة العامة للکتاب، ۱۹۹۰م.
  • زمخشری، محمود بن عمر، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۴۰۷ق.
  • ساجدی، اکبر، «معادل فارسی «بِسْم اللَّه الرَّحْمَن الرَّحیم» در ترجمه‌های قدیم و جدید قرآن»، حسنا، شماره ۳۴، بهار و تابستان ۱۳۹۷ش.
  • سرخسی، محمد بن احمد، المبسوط، بیروت، دار المعرفة، ۱۴۱۴ق.
  • سلطان علیشاه، سلطان محمد بن حیدر، بیان السعادة فی مقامات العبادة، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۴۰۸ق.
  • سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور، بیروت، دار الفکر، بی‌تا.
  • شعیبی، علی شواخ اسحاق، معجم مصنفات القرآن، ریاض، دار الرفاعی، ۱۴۰۳ق.
  • شهید ثانی، علی بن زین الدین، الروضة البهیة، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
  • شیخ طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، بی‌تا.
  • طباطبایی یزدی، سید محمدکاظم، العروة الوثقی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، ۱۴۱۷ق.
  • طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی التفسیر القرآن، قم، انتشارات اسماعیلیان، ۱۳۶۳ش.
  • طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۴۱۵ق،
  • طبری، ابن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دار المعرفة، ۱۴۱۲ق.
  • طبری، محمد بن جریر، ترجمه تفسیر طبری، تهران، انتشارات توس، ۱۳۵۶ش.
  • طیب، عبدالحسین، اطیب البیان، تهران، انتشارات اسلام، ۱۳۷۸ش.
  • عروسی حویزی، عبد علی بن جمعة، تفسیر نور الثقلین، قم، اسماعیلیان، چاپ چهارم، ۱۴۱۵ق.
  • علامه مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، بیروت، مؤسسة الوفاء، ۱۹۸۳م.
  • عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیاشی، تهران، المطبعة العلمیة، چاپ اول، ۱۳۸۰ق.
  • فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۲۰ق.
  • قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لاحکام القرآن، تهران، انتشارات ناصرخسرو، ۱۳۶۴ش.
  • قشیری، عبدالکریم به هوازن، لطائف الاشارات، قاهره، الهیئة المصریة العامة للکتاب، ۲۰۰۰م.
  • قلقشندی، احمد بن علی، صبح الاعشی فی صناعه الانشاء، بیروت، دار الکتب العلمیة، بی‌تا.
  • قندوزی، سلیمان بن ابراهیم، ینابیع المودة، قم، دار الاسوة، ۱۴۲۲ق.
  • قونوی، محمد بن اسحاق، اعجاز البیان فی تفسیر ام القرآن، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۱ش.
  • کاشانی، عبدالرزاق، تفسیر ابن‌عربی (تأویلات عبدالرزاق)، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۲۲ق.
  • کاشفی، حسین بن علی، جواهر التفسیر، تهران، مرکز پژوهشی میراث مکتوب، ۱۳۷۹ش.
  • کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تصحیح علی‌اکبر غفاری، دار الکتب الاسلامیة، ۱۴۰۷ق.
  • معینی، محسن، فرهنگ امثال و تعابیر قرآنی، تهران، نشر فرهنگ معاصر، چاپ سوم، ۱۳۹۴ش.
  • مطهری، مرتضی، پانزده گفتار، قم، انتشارات صدرا، ۱۳۸۹ش.
  • مطیع، مهدی، «تسمیه»، در دائرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۸۷ش.
  • مغنیه، محمدجواد، التفسیر الکاشف، بیروت، دار الانوار، بی‌تا.
  • موسوی آملی، سیدمحسن، «سر در نوشته‌های قرآن»، سایت پرتال علوم اسلامی، تاریخ بازدید: ۱۷ دی ۱۴۰۲ش.
  • میبدی، احمد بن محمد، کشف الاسرار، تهران، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۷۱ش.
  • نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۳۶۲ش.
  • نظامی، ابومحمد الیاس بن یوسف، کلیات دیوان حکیم نظامی گنجه‌ای، تهران، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۳۵ش.
  • هوشنگی، لیلا، «بسمله»، در دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دایرة المعارف اسلامی، چاپ سوم، ۱۳۸۶ش.