کاربر ناشناس
حدیث قدسی: تفاوت میان نسخهها
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Eahmadian بدون خلاصۀ ویرایش |
imported>Mahboobi جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''حدیث | '''حدیث قدسی'''، کلامی از سوی [[خدا]] که از طریق غیر [[قرآن کریم]] بر [[پیامبر(ص)]] نازل شده و به آن حدیث ربانى و الهى نیز میگویند. مضمون احادیث قدسی بیشتر اخلاقی و عرفانی است. | ||
مهمترین بحث و اختلاف نظر درباره این احادیث، وحیانی بودن یا نبودن الفاظ آنهاست. بیشتر این احادیث از پیامبر اکرم(ص) به واسطه [[انس بن مالک]]، [[ابوهریره]]، [[ابن عباس]] و [[حضرت علی(ع)]] نقل شدهاند. | |||
==وجه تسمیه== | ==وجه تسمیه== | ||
در ترکیبِ وصفی حدیث قدسی، واژه قدسی منسوب است به قُدْس به معنای پاکی و طهارت<ref>جوهری؛ ابن فارس؛ ابن منظور، ذیل «قدس»</ref> یا [[برکت]]<ref>ابن منظور، ذیل «قدس»</ref> که وصف حدیث قرار گرفته است. درباره وجه تسمیه احادیث قدسی، چند احتمال دادهاند که بر اساس قویترین آنها، انتساب این احادیث به ذات مقدّس الهی موجب این نام گذاری شده است.<ref>کرمانی، ج ۹، ص۷۹؛ بلوشی، ص۷؛ طحان، ص۱۲۷؛</ref> | |||
در | در آغاز، حدیث قدسی را حدیث الهی میگفتند. [[اسماعیل بن کثیر|ابن کثیر]] از این عنوان استفاده کرده است.<ref>بلوشی، ص۵۴</ref> تعبیر حدیث قدسی هر چند دیرتر پدید آمد، اما به سرعت همه گیر شد و جای عنوان الهی را گرفت. به نظر [[گراهام]]،<ref>گراهام، ص۵۷</ref> [[عبدالله بن حسن طیبی]] (متوفی ۷۴۳) نخستین کسی بود که عنوان حدیث قدسی را به کار برد، اما ظاهراً [[امیر حمیدالدین]] (متوفی ۶۶۷) در این باره بر او مقدّم بوده است.<ref>تهانوی، ج۱، ص۶۳۰</ref> | ||
در آغاز، حدیث قدسی را حدیث الهی میگفتند. [[اسماعیل بن کثیر|ابن کثیر]] از این عنوان استفاده کرده است.<ref>بلوشی، ص۵۴</ref> تعبیر حدیث قدسی هر چند دیرتر پدید آمد، اما به سرعت همه گیر شد و جای عنوان الهی را | |||
از دیگر کسانی که از تعبیر حدیث قدسی در آثار خود استفاده کردهاند، به ترتیب، این افراد بودهاند: | از دیگر کسانی که از تعبیر حدیث قدسی در آثار خود استفاده کردهاند، به ترتیب، این افراد بودهاند: | ||
# قیصری (متوفی۷۵۱) در شرح [[فصوص الحکم]]، <ref>شرح فصوص الحکم، ص۳۷۲</ref> | # قیصری (متوفی۷۵۱) در شرح [[فصوص الحکم]]،<ref>شرح فصوص الحکم، ص۳۷۲</ref> | ||
# [[شهید اول]] (متوفی ۷۸۶) در [[القواعد و الفوائد]]، <ref>قسم ۱، ص۷۵، قسم ۲، ص۱۰۷، ۱۸۱</ref> | # [[شهید اول]] (متوفی ۷۸۶) در [[القواعد و الفوائد]]،<ref>قسم ۱، ص۷۵، قسم ۲، ص۱۰۷، ۱۸۱</ref> | ||
# کرمانی در شرح [[صحیح بخاری]]، <ref>کرمانی، ج۹، ص۷۹</ref> | # کرمانی در شرح [[صحیح بخاری]]،<ref>کرمانی، ج۹، ص۷۹</ref> | ||
# [[جرجانی]] (متوفی ۸۱۶) در [[تعریفات]]<ref>تعریفات، ص۱۱۳</ref> | # [[جرجانی]] (متوفی ۸۱۶) در [[تعریفات]]<ref>تعریفات، ص۱۱۳</ref> | ||
# [[ابن حجر عسقلانی]] (متوفی ۸۵۲) در [[فتح الباری]].<ref>ج ۱۳، ص۴۰۹</ref> | # [[ابن حجر عسقلانی]] (متوفی ۸۵۲) در [[فتح الباری]].<ref>ج ۱۳، ص۴۰۹</ref> | ||
علما، پیش از ابداع و رواج چنین تعبیراتی، اگر چه به انحای گوناگون از این احادیث استفاده کردهاند، از آنها با عنوان خاصی یاد نکردهاند. از این احادیث با عناوین دیگری نیز یاد شده است، از جمله | علما، پیش از ابداع و رواج چنین تعبیراتی، اگر چه به انحای گوناگون از این احادیث استفاده کردهاند، از آنها با عنوان خاصی یاد نکردهاند. از این احادیث با عناوین دیگری نیز یاد شده است، از جمله «الاحادیث الملائکیة» و «احادیث الملائکة الکرام و الجان» (عناوین دو کتاب حسّونه در این موضوع). | ||
==نام گذاری== | ==نام گذاری== | ||
روند نامگذاری احادیث قدسی به این نام طبعاً امری متأخر از تکوین چنین مفهومی است. کرمانی<ref>کرمانی، ج۹، ص۷۹</ref> از نخستین کسانی است که این احادیث را به سه نام «قدسی»، «الهی» و «ربانی» خوانده است، اما بررسی بسامد کاربرد این نامها در کتاب ها، نشان میدهد که عنوان «الهی» قدیمتر و پرکاربردتر بوده است. | |||
روند | |||
===کهنترین مجموعۀ احادیث قدسی=== | ===کهنترین مجموعۀ احادیث قدسی=== | ||
عنوان کهنترین مجموعه حدیثی مشتمل بر احادیث قدسی، [[الاحادیث الالهیة]] اثر [[ظاهر بن طاهر شحامی نیشابوری]] (متوفی ۵۳۳) است (اگر این نام گذاری از خود مؤلف باشد). | عنوان کهنترین مجموعه حدیثی مشتمل بر احادیث قدسی، [[الاحادیث الالهیة]] اثر [[ظاهر بن طاهر شحامی نیشابوری]] (متوفی ۵۳۳) است (اگر این نام گذاری از خود مؤلف باشد). | ||
[[ابن عربی]] در مقدمه [[مشکاة الانوار]]<ref>مشکاةالانوار، ص۴</ref> و مکرراً در [[الفتوحات المکیة]]<ref>الفتوحات المکیة، سفر۸، ص۱۰۷، سفر۱۱، ص۳۸۵، سفر ۱۳، ص۳۵۳</ref> صفت الهی را برای این نوع احادیث به کاربرده است. | [[ابن عربی]] در مقدمه [[مشکاة الانوار]]<ref>مشکاةالانوار، ص۴</ref> و مکرراً در [[الفتوحات المکیة]]<ref>الفتوحات المکیة، سفر۸، ص۱۰۷، سفر۱۱، ص۳۸۵، سفر ۱۳، ص۳۵۳</ref> صفت الهی را برای این نوع احادیث به کاربرده است. | ||
در تعاریفِ گوناگونِ حدیث قدسی، این نقطه مشترک وجود دارد که حدیث قدسی سخنی است که آن را [[محمد(ص) |پیامبراکرم(ص)]] از قول خدا گزارش کرده، <ref>شیخ بهائی، الوجیزة، ص۴۱۴؛ تهانوی، ج۱، ص۶۲۹</ref> اما مانع نبودن این تعریف موجب شده است که محدّثان برای آن | ==شاخص ها== | ||
در تعاریفِ گوناگونِ حدیث قدسی، این نقطه مشترک وجود دارد که حدیث قدسی سخنی است که آن را [[محمد(ص)|پیامبراکرم(ص)]] از قول خدا گزارش کرده،<ref>شیخ بهائی، الوجیزة، ص۴۱۴؛ تهانوی، ج۱، ص۶۲۹</ref> اما مانع نبودن این تعریف موجب شده است که محدّثان برای آن شاخصهایی معین و وجوه افتراق آن را از [[قرآن]] بیان کنند. | |||
تعداد، اهمیت و جزئیات این شاخصها و وجوه افتراق در منابع به طور متفاوت ذکر شده است. مثلا [[شیخ بهائی]]<ref>شیخ بهائی، الوجیزة، ص۴۱۴</ref> در این باره تنها به یک مورد اشاره کرده، حال آنکه بلوشی<ref>ص ۳۶ـ۳۸</ref> چهارده مورد ذکر کرده است. | تعداد، اهمیت و جزئیات این شاخصها و وجوه افتراق در منابع به طور متفاوت ذکر شده است. مثلا [[شیخ بهائی]]<ref>شیخ بهائی، الوجیزة، ص۴۱۴</ref> در این باره تنها به یک مورد اشاره کرده، حال آنکه بلوشی<ref>ص ۳۶ـ۳۸</ref> چهارده مورد ذکر کرده است. | ||
مهمترین ابعاد حدیث قدسی که مورد بحث قرار گرفته عبارتاند از: | مهمترین ابعاد حدیث قدسی که مورد بحث قرار گرفته عبارتاند از: | ||
{{ستون-شروع| | {{ستون-شروع|۲}} | ||
# الفاظ آن؛ | # الفاظ آن؛ | ||
# نحوه انتقال آن به [[محمد(ص) |پیامبراکرم]](ص)؛ | # نحوه انتقال آن به [[محمد(ص)|پیامبراکرم]](ص)؛ | ||
# [[معجزه]] بودن آن و قابلیت تحدی آن؛ | # [[معجزه]] بودن آن و قابلیت تحدی آن؛ | ||
# حکم لمس و قرائت آن؛ | # حکم لمس و قرائت آن؛ | ||
خط ۴۱: | خط ۳۷: | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
==در کتابهای درایه== | |||
ورود بحث احادیث قدسی به کتابهای [[درایه]]، با وجود بحث درباره آن در آثار [[جرجانی]]، [[ابوالبقاء]]، [[تهانوی]] و امثال آنها، باید از زمان تألیف [[قواعد التحدیث]] قاسمی (متوفی ۱۳۳۴) باشد که پس از آن به کتابهای درایه بعدی هم راه یافته است. در منابع شیعی، این اصطلاح به رغم تدوین دیرهنگام کتابهای درایه، در نخستین آثار تألیف شده در این باب دیده میشود. [[شیخ بهائی]] در [[الوجیزة]]<ref>الوجیزه، ص۴۱۴</ref> و [[مشرق الشمسین]]،<ref>مشرق الشمسین، ص۲۴</ref> و [[میرداماد]] در [[الرواشح السماویة]]<ref>ص ۲۹۱ـ ۲۹۴</ref> به آن پرداختهاند و بدین گونه به کتابهای درایةالحدیثی بعدی [[شیعه]] راه یافته است. | |||
== | ==درون مایه== | ||
درون مایه اصلی احادیث قدسی، مطالب عرفانی و اخلاقی، [[تهذیب نفس]]، تشویق به [[اخلاص]] و [[توبه]] و [[استغفار]]، ذکر فضائل کارهای نیک، ترغیب به مجالست با افراد صالح و حُسن معاشرت با مردمان، انجام دادن [[امر به معروف و نهی از منکر]]، بیان فضل و کرم و جود الهی در پاداش دادن به بندگان، سرگذشت انبیای سلف و مطالبی از این قبیل است.<ref>بلوشی، ص۳۹ـ۴۱</ref> | |||
در حوزه احکام فقهی، در این نوع احادیث، تشریع هیچ امر واجبی ذکر نشده و تنها بر [[ثواب]] و [[عقاب]] اعمال و اهمیت جایگاه کارهای دینی و عموماً [[مستحب]] تأکید شده است. در منابع شیعی، برخی احادیث قدسی که متضمن اثبات [[امامت]] و حقانیت [[امامان شیعه|ائمه(ع)]] هستند، جداگانه طبقه بندی شدهاند.<ref>حرّعاملی، ص۲۰۱ـ۳۱۵؛</ref> | |||
در حوزه | |||
با توجه به درون مایه احادیث قدسی، مهمترین قلمرو تحت تأثیر آنها، مکتوبات عرفانی و اخلاقی بوده و اساساً بخش درخور توجهی از آموزههای صوفیه تحت تأثیر این گونه احادیث شکل گرفته یا بعداً مستند به آنها شده است.<ref>هجویری، ص۲۹، ۱۵۵، ۴۰۷، ۴۴۶؛نجم رازی، ص۱۸۵</ref> بعدها بیشترین کاربرد این احادیث در آثار [[محیی الدین ابن عربی]] ملاحظه میشود.<ref>الفتوحات المکیة، سفر۲، ص۱۸۶، سفر۶، ص۲۳۴، سفر۱۰، ص۱۵۱، سفر۸، ص۲۹۴</ref> اما استفاده از احادیث قدسی به آثار عرفانی و اخلاقی منحصر نشده و در برخی آثار فقهی<ref>مسلم بن حجاج، ج ۲، ص۹؛شهید ثانی، ج ۲، ص۷۵؛طباطبائی، ج ۱، ص۳۲۹؛شوکانی، ج ۴، ص۳۰۰</ref> و حتی پارهای کتابهای [[اصول فقه]]<ref>شهید اول، قسم ۱، ص۷۵؛تهرانی، ج ۲، ص۱۴۰؛میرزای قمی، ج ۱، ص۴۰۹</ref> نیز استشهاد به آنها دیده میشود. | |||
بخشی از این احادیث متضمن گفتگوی خدا در روز [[قیامت]] با بهشتیان و دوزخیان یا فرشتگان است.<ref>علّوش، ص۶۲۴ـ۷۴۹، ۸۲۳ـ۸۷۹</ref> بخشی هم متضمن سخنانی است که [[محمد(ص)|پیامبر اکرم(ص)]] در شب [[معراج]] دریافت کرده که «اسرار [[وحی]]» تلقی شده،<ref>تهانوی، ج ۱، ص۶۲۹</ref> همچنان که ادعیه شب معراج هم تحت عنوان «ادعیةالسر» گردآوری شده است.<ref>آقابزرگ طهرانی، ج ۱، ص۳۹۶ـ۳۹۸</ref> | |||
مهمترین بحث و | ==وحیانی بودن== | ||
مهمترین بحث و اختلاف نظر درباره احادیث قدسی، ناظر به [[وحی|وحیانی]] بودن یا نبودن الفاظ آنهاست. شماری از محققان،<ref>صالح، ص۱۲۴؛ابوشهبه، ص۲۱۸</ref> الفاظ این گونه احادیث را چونان دیگر احادیث، از خود [[پیامبر اکرم]](ص) دانستهاند.<ref>جرجانی، ص۱۱۳؛قاری، ص۳۱۴؛ابوالبقاء، قسم ۴، ص۳۷؛قاسمی، ص۶۶ـ۶۷؛طحان، ص۱۲۷</ref> از این دیدگاه، تفاوت احادیث قدسی با [[قرآن]] بسیار روشن است، ولی تفاوت آنها با دیگر احادیث، تنها از حیث تأکید و تصریح بر انتساب آنها به ذات مقدّس الهی است.<ref>کرمانی، ج ۹، ص۷۹؛صالح، ص۱۲۲</ref> در عین حال، بسیاری از عالمان الفاظ احادیث قدسی را، چونان [[قرآن]]، از خداوند دانستهاند.<ref>کرمانی، ج ۹، ص۷۹؛صالح، ص۱۲۲</ref> این ادعا به برخی از علمای سلف نیز منسوب است<ref>بلوشی، ص۱۳ـ۱۴</ref> و سخن میبدی<ref>ج ۱، ص۵۰</ref> هم مبنی بر اینکه این گونه احادیث از حیث مخلوق نبودن (با توجه به عقیده مشهور [[اهل سنت]] در باب مخلوق نبودن قرآن) با قرآن یکساناند و نسبت دادن این قول به «اهل سنّت و جماعت» مؤید آن است، هر چند اثبات این مدعا به دلایل و شواهد قوی تری نیاز دارد. بر طبق این قول، این نوع حدیث از دیگر انواع حدیث کاملا ممتاز است، اما تفاوت آن با قرآن به سبب ویژگیهای دیگر آن است. | |||
==دریافت پیامبر(ص) از خدا== | ==دریافت پیامبر(ص) از خدا== | ||
درباره اینکه [[پیامبر اکرم]](ص) این گونه احادیث را چگونه از جانب خدا دریافت میکرده است نیز اختلاف نظر وجود دارد. براساس یک دیدگاه، پیامبراکرم(ص) تنها [[قرآن]] را از طریق [[جبرئیل]] دریافت کرده و در دریافت حدیث قدسی لزوماً این واسطه وجود نداشته است،<ref>تهانوی، ج ۱، ص۶۳۰؛مامقانی، ج۵،ص۴۶</ref> هرچند برخی عالمان، انتقال حدیث قدسی به واسطه جبرئیل را هم ممکن دانستهاند.<ref>قاری، ص۳۱۳</ref> راههای انتقال احادیث قدسی عمدتاً خواب، الهام و امثال آنها تلقی شدهاند.<ref>قاسمی، ص۶۶</ref> ماهیت احادیث قدسی گاه به کلی غیر [[وحی]] تلقی شده<ref>صالح، ص۱۲۲</ref> و گاه در مقابل [[قرآن]]، که [[وحی]] جلی است، وحی غیرجلی نام گرفته است.<ref>ابوشهبه، ص۲۱۶</ref> | |||
==قالب محتوای== | |||
درباره قالبی که محتوای احادیث قدسی در آن بیان شده، تهانوی<ref>تهانوی، ج ۱، ص۶۳۰</ref> از دو قالب یاد کرده است: یکی قالبی که از آن به شیوه سلف تعبیر کرده و آن عبارت است از: «قال رسول اللّه(ص)فیما یروی عن ربه»، دیگری قالبی که از آن به شیوه متأخران تعبیر کرده و آن چنین است: «قال اللّه تعالی فیما رواه عنه(ص)». پس از تهانوی، دیگر کسانی که به این بحث پرداختهاند همین دو قالب را ذکر کردهاند.<ref>طحان، ص۱۲۸</ref> در واقع، آنچه در این دو تعبیر مورد توجه قرار گرفته تصریح به این است که [[محمد(ص)|حضرت رسول]] آن را از خدا نقل کرده است تا با تعبیرِ به کار رفته در نقل [[قرآن]] اشتباه نشود.<ref>د. اسلام، چاپ دوم، ذیل مادّه</ref> اما تتبع در متون حدیثی، تقید به این دو قالب را در همه جا تأیید نمیکند. | |||
==قالب | |||
درباره | |||
==تقسیمات== | ==تقسیمات== | ||
در عین حال، مجموع احادیث قدسی را به دو دسته میتوان تقسیم کرد: احادیثی که فقط سخنی را از خدا نقل میکنند، و احادیثی از قبیل داستانها که در آنها سخنی از خدا نقل شده است. | |||
محدّثان [[اهل سنت]] احادیث قدسی را تنها به واسطه نقل [[پیامبر اکرم]](ص) میپذیرند، اما [[صوفیه]] مطالبی را از غیر طریق آن حضرت از قول خدا یا پیامبران پیشین گزارش کردهاند که پارهای از آنها از [[عهدین]] گرفته شده و از کسانی چون [[کعب الاحبار]] نقل شده است. مثلاً [[محیی الدین ابن عربی]] در [[مشکاة الانوار]] همین شیوه را پیش گرفته است. او احادیث بخش دوم کتاب خود را تحت عنوان «مرفوعةً الی اللّه بغیر اسنادٍ الی رسول اللّه» آورده<ref>مشکاة الانوار،ص ۴</ref> و از طریق [[وهب بن منبه|وَهْب بن منبِّه]] و [[کعب الاحبار]] مطالبی را در این باره از [[تورات]] نقل کرده است.<ref>ص ۳۰ـ۳۱</ref> در این باب، ترجمه چهل [[سوره]] از [[تورات]] از زبان عبرانی به عربی به [[حضرت علی(ع)]] هم منسوب است.<ref>آقابزرگ طهرانی، ج ۱، ص۲۷۸ـ۲۷۹</ref> در پارهای احادیثِ قدسی منقول از پیامبر اکرم(ص) تعبیر «مکتوب فی التوراة»<ref>ترمذی، ج ۵، ص۲۴۹؛کلینی، ج ۵، ص۵۵۴؛حاکم نیشابوری، ج ۲، ص۴۱۴</ref> و «مکتوب فی الانجیل»<ref>حاکم نیشابوری، ج ۲، ص۶۱۴</ref> آمده است. | |||
محدّثان [[اهل سنت]] احادیث | |||
==اعتبار== | ==اعتبار== | ||
اعتبار یا بیاعتباری احادیث قدسی نیز مورد توجه محققان علوم حدیث قرار گرفته است. آنان عموماً در بخش مقدماتی آثار خود در این باره سخن گفتهاند.<ref>شیخ بهائی، الوجیزة، ص۴۱۴؛قاسمی، ص۶۴؛صالح، ص۱۲۲ـ۱۲۳</ref> گاه در بخش مشترک بین [[حدیث صحیح|صحیح]] و [[حدیث ضعیف|ضعیف]] از آنها بحث شده،<ref>طحان، ص۱۲۶ـ۱۲۷</ref> بااین همه به وجود انواع مختلف صحیح، [[حدیث حسن|حسن]] و ضعیف این احادیث اشاره شده است.<ref>ابوشهبه، ص۲۱۵</ref> همچنین برخی محدّثان [[اهل سنت]] به بیپایگی موارد مشهوری از احادیث قدسی اشاره کردهاند، مانند [[حدیث کنز]]<ref>عجلونی، ج ۲، ص۱۳۲؛حاج احمد، ص۴۵۲</ref> و حدیث «لولاک لما خلقت الافلاک».<ref>عجلونی، ج ۲، ص۱۶۴</ref> در مجموعههایی که این گونه احادیث به لحاظ اعتبارشان طبقه بندی گردیدهاند، نزدیک به نیمی از آنها ضعیف دانسته شدهاند. مثلاً، حاج احمد در کتاب [[موسوعة الاحادیث القدسیة الصحیحة و الضعیفة]]، ۳۳۵ مورد را صحیح و حَسَن و ۵۸۵ مورد را ضعیف و [[حدیث جعلی|موضوع]] (جعلی) تلقی کرده است. | |||
از احادیث قدسی از حیث سند و متن انتقاد شده و مخصوصاً بر انقطاع یا [[ارسال سند]] آنها تأکید گردیده است. [[ماسینیون]]<ref>د. اسلام، چاپ اول، ذیل "Shath"</ref> این گونه احادیث را، به همین دلیل، در واقع نوعی از [[شطحیات]] صوفیانه دانسته است، اما ارسال سند این گونه احادیث نه لزوماً بر بیپایگی آنها، بلکه بیشتر بر عدم اهتمام [[صوفیه]] به نقل سند آنها دلالت دارد و بسیاری از این گونه احادیث در منابع اولیه حدیثی وجود داشته است که اصالت آنها را میرساند،<ref>گراهام، ص۷۰؛د. اسلام، چاپ دوم، ذیل "Shath</ref> هر چند قلمداد کردن احادیث قدسی به عنوان شطحیات صوفیانه، به دلیل وجود موارد مشابهی در شطحیات<ref>گراهام، ص۷۱</ref> و برخورد کشفی صوفیه در اعتبار بخشیدن به احادیث،<ref>حاج احمد، ص۴۵۳</ref> چنین احتمالی را درخور تأمل میسازد. از احادیث قدسی از این حیث نیز انتقاد شده است که به طور دوگانه، یعنی پارهای از آنها از قول [[پیامبر اکرم]](ص) و برخی به عنوان حدیث قدسی از خدا، نقل شدهاند.<ref>گراهام، ص۸۸ـ۹۱</ref> احادیث قدسی در مقایسه با [[عهدین]] نیز نقد محتوایی شدهاند.<ref>گراهام، ص۵۲؛د.اسلام، چاپ دوم، ذیل مادّه</ref> | |||
ظاهرآ تساهل صوفیه در اخذ و اقتباس از منابع و نیز تصریح برخی مبنی بر استفاده از [[تورات]]،<ref>ابن عربی، مشکاة الانوار، ص۳۰ـ۳۱</ref> زمینه چنین نقدی را فراهم آورده است، حال آنکه بسیاری از این احادیث در منابع حدیثی معتبر و دست اول [[اهل سنت]] و [[شیعه]] موجود است و حتی به صورت مشترک نقل شدهاند<ref>حسینی امینی، ص۱۳ـ۲۷۶</ref> و به پارهای از آنها در کتابهای فقهی استناد شده است. | |||
==تعداد== | ==تعداد== | ||
درباره تعداد احادیث قدسی اقوال مختلفی وجود دارد. در برخی منابع<ref>قاسمی، ص۶۴؛بلوشی، ص۴۷</ref> شمار آنها صد و در برخی<ref>طحان، ص۱۲۷</ref> دویست عدد قلمداد شده است. این تعداد در آثار بعدی روبه فزونی نهاده و مثلا در [[موسوعة الاحادیث القدسیة: الصحیحة و الضعیفة]] اثر حاج احمد شمار آنها، اعم از صحیح و ضعیف، به ۹۱۹ رسیده است؛ البته در این باب استقصای کامل صورت نگرفته و اختلاف عدد ناشی از برخورد گزینشی با آنها، حدیث قدسی محسوب کردن احادیث ضمنی، و گاه [[اجتهاد]] در نسبت دادن آنها به خدا به دلیل عدم صراحت الفاظ حدیث است. | |||
درباره تعداد احادیث | |||
==بیشترین راویان== | ==بیشترین راویان== | ||
درباره اینکه کدام یک از [[صحابه]] بیشترین احادیث قدسی را از [[پیامبر اکرم]](ص) نقل کردهاند، بدون استقصای کامل نمیتوان اظهارنظر کرد، اما براساس [[الجامع فی الاحادیث القدسیة]] اثر[[عبدالسلام علوش|عبدالسلام علّوش]]، که به روش مسندی تنظیم شده است، بیشتر این احادیث به ترتیب از طریق [[انس بن مالک]]، [[ابوهریره]]، [[ابن عباس]] و [[حضرت علی(ع)]] نقل شدهاند.<ref>علّوش، ص۱۷ـ ۷۷، ۱۲۲ـ۱۵۷، ۱۸۷ـ۲۰۱، ۲۹۲ـ۳۵۸</ref> | |||
در منابع حدیثی [[شیعه]]، احادیث قدسی عمدتاً از طریق [[امامان شیعه|ائمه(ع)]] از قول [[محمد(ص)|پیامبراکرم]](ص) و گاه بدون واسطه آن حضرت، از قول خدا،<ref>کلینی، ج ۲، ص۷۲</ref> انبیای سلف<ref>کلینی، ج ۲، ص۴۹۷ـ۴۹۸</ref> و [[جبرئیل]]<ref>کلینی، ج ۱، ص۱۰، ج ۲، ص۵۴۹</ref> نقل شدهاند. برخی احادیث قدسی متضمن سخن گفتن خدا با یکی از پیامبرانش است. از میان پیامبران، آنچه درباره [[حضرت موسی]] و [[حضرت داود|داود]](ع) گزارش شده ممتاز است.<ref>حرّعاملی، ص۳۱ـ۸۱، ۹۶؛علّوش، ص۵۵۴ـ ۵۹۹، ۶۱۱</ref> | |||
در منابع | |||
==کتابهای نوشته شده== | ==کتابهای نوشته شده== | ||
احادیث قدسی را در جای جای جوامع حدیثی اصلی [[اهل سنت]] و [[شیعه]] میتوان سراغ گرفت،<ref>بخاری، ج ۸، ص۱۹۵، ۲۰۰، ۲۰۵؛کلینی، ج ۲، ص۷۲</ref> با این همه بعدها تألیفات مستقلی در این باب پدید آمد و روبه فزونی نهاد. کهنترین کتاب در این زمینه، [[المواعظ فی الاحادیث القدسیة]]، منسوب به [[غزالی]]، دانسته شده است.<ref>مرعشلی، ج ۱، ص۱۹۲</ref> که در صحت این انتساب تردید وجود دارد.<ref>غزالی، مقدمه عبدالحمید صالح حمدان، ص۵ـ۷</ref> | |||
بنابر این، اگر این تردید صحیح باشد، [[الاحادیث الالهیة]] تألیف [[ظاهر بن طاهر بن محمد نیشابوری]] قدیمترین اثر در این باره است.<ref>بلوشی، ص۵۳</ref> از مشهورترین مؤلفان در این موضوع، [[محیی الدین ابن عربی]]، [[ملاعلی قاری]]، [[محمد عبدالرؤوف مناوی]] و [[محمد مدنی]] بودهاند.<ref>مرعشلی، ج۱، ص۱۹۲ـ۱۹۵؛بلوشی، ص۵۳ـ۶۰، ۶۷ـ ۷۴</ref> در بین علمای شیعه کهنترین اثر [[البلاغ المبین]]، منسوب به [[سید خلف حویزی]] (متوفی ۱۰۷۴)، است<ref>آقابزرگ طهرانی، ج ۳، ص۱۴۱، ج ۵، ص۲۷۱</ref> که البته اثبات اقدمیت آن دشوار است.<ref>مامقانی، ج ۵، ص۴۸</ref> پس از آن، [[الجواهر السنیة فی الاحادیث القدسیة]]، از [[شیخ حر عاملی]]، قدیمترین اثر در این موضوع است.<ref>آقابزرگ طهرانی، ج ۵، ص۲۷۱</ref> | |||
بنابر این، اگر این تردید صحیح باشد، [[الاحادیث الالهیة]] تألیف [[ظاهر بن طاهر بن محمد | |||
در دوران معاصر هم در زمینه جمع آوری و تبویب احادیث قدسی آثار مهمی پدید آمده، که از آن جمله است: | |||
#[[موسوعة الاحادیث القدسیة الصحیحة و الضعیفة]]،<ref>دمشق ۱۴۲۴/۲۰۰۴</ref> اثر [[یوسف حاج احمد]]. | |||
#[[الجامع فی الاحادیث القدسیة]]،<ref>بیروت ۱۴۲۲/ ۲۰۰۱</ref> اثر [[عبدالسلام علوش|عبدالسلام علّوش]]. | |||
#[[الاحادیث القدسیة المشترکة بین السنة و الشیعة]]،<ref>تهران ۱۴۲۵/۲۰۰۴</ref> اثر [[محسن حسینی امینی]]. | |||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس|اندازه=ریز| | {{پانویس|اندازه=ریز|۴}} | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{ستون-شروع|۲}} | {{ستون-شروع|۲}} | ||
*[[آقابزرگ]] طهرانی. | *[[آقابزرگ]] طهرانی. | ||
خط ۱۴۱: | خط ۱۱۵: | ||
* زین الدین بن علی شهیدثانی، مسالک الافهام الی تنقیح شرائع الاسلام، قم ۱۴۱۳ـ۱۴۱۹. | * زین الدین بن علی شهیدثانی، مسالک الافهام الی تنقیح شرائع الاسلام، قم ۱۴۱۳ـ۱۴۱۹. | ||
* محمدبن حسین شیخ بهائی، مشرق الشمسین و اکسیر السعادتین، مع تعلیقات محمداسماعیل بن حسین مازندرانی خواجوئی، چاپ مهدی رجایی، مشهد ۱۳۷۲ش. | * محمدبن حسین شیخ بهائی، مشرق الشمسین و اکسیر السعادتین، مع تعلیقات محمداسماعیل بن حسین مازندرانی خواجوئی، چاپ مهدی رجایی، مشهد ۱۳۷۲ش. | ||
* همو، الوجیزة فی الدرایة، چاپ ماجد غرباوی، در تراثنا، سال | * همو، الوجیزة فی الدرایة، چاپ ماجد غرباوی، در تراثنا، سال ۸،ش ۳و۴ (رجب ـ ذی الحجه ۱۴۱۳). | ||
* صبحی صالح، علوم الحدیث و مصطلحه، بیروت ۱۳۸۸/۱۹۶۹. | * صبحی صالح، علوم الحدیث و مصطلحه، بیروت ۱۳۸۸/۱۹۶۹. | ||
* علی بن محمدعلی طباطبائی، ریاض المسائل فی بیان الاحکام بالدلائل، چاپ سنگی تهران ۱۲۸۸ـ۱۲۹۲، چاپ افست قم ۱۴۰۴. | * علی بن محمدعلی طباطبائی، ریاض المسائل فی بیان الاحکام بالدلائل، چاپ سنگی تهران ۱۲۸۸ـ۱۲۹۲، چاپ افست قم ۱۴۰۴. | ||
* محمود طحان، تیسیر مصطلح الحدیث، کویت ۱۴۰۴/۱۹۸۴. | * محمود طحان، تیسیر مصطلح الحدیث، کویت ۱۴۰۴/۱۹۸۴. | ||
* عزیة علی طه، | * عزیة علی طه، «صور من افتراءات المستشرق جراهام علی الاحادیث القدسیة»، مجلة الشریعة و الدراسات الاسلامیة،ش ۲۱ (جمادی الآخره ۱۴۱۴). | ||
* اسماعیل بن محمد عجلونی، کشف الخفاء و مزیل الالباس، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸. | * اسماعیل بن محمد عجلونی، کشف الخفاء و مزیل الالباس، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸. | ||
* عبدالسلام علّوش، کتاب الجامع فی الاحادیث القدسیة، بیروت ۱۴۲۲/۲۰۰۱. | * عبدالسلام علّوش، کتاب الجامع فی الاحادیث القدسیة، بیروت ۱۴۲۲/۲۰۰۱. | ||
خط ۱۶۴: | خط ۱۳۸: | ||
* EI2, s.vv. "Hadith Kudsi" (by J. Robson) , "Shath" (by C. Ernst) ; | * EI2, s.vv. "Hadith Kudsi" (by J. Robson) , "Shath" (by C. Ernst) ; | ||
* William A. Graham, Divine word and prophetic word in early Islam: a reconsideration of the sources, with special reference to the divine saying or hadith qudsi, The Hague 1977. | * William A. Graham, Divine word and prophetic word in early Islam: a reconsideration of the sources, with special reference to the divine saying or hadith qudsi, The Hague 1977. | ||
{{پایان }} | {{پایان }} | ||
==پیوند به بیرون== | ==پیوند به بیرون== | ||
*[http://www.encyclopaediaislamica.com/madkhal2.php?sid=5882 دانشنامه جهان اسلام] | *[http://www.encyclopaediaislamica.com/madkhal2.php?sid=5882 دانشنامه جهان اسلام] | ||
{{علم حدیث}} | {{علم حدیث}} | ||
[[رده:اصطلاحات حدیثی]] | [[رده:اصطلاحات حدیثی]] |