پرش به محتوا

حذیفة بن یمان: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی شیعه
imported>Mashg
imported>Mashg
خط ۷۷: خط ۷۷:
* '''عمران'''؛ او از تابعان بود و از یاران مختار. بعد از مختار٬ مصعب او را کشت.<ref> الزركلى٬ الأعلام قاموس تراجم لأشهر الرجال و النساء من العرب و  المستعربين و المستشرقين، ۱۹۸۹م٬ ج۵ ٬ ص۷۰ </ref>
* '''عمران'''؛ او از تابعان بود و از یاران مختار. بعد از مختار٬ مصعب او را کشت.<ref> الزركلى٬ الأعلام قاموس تراجم لأشهر الرجال و النساء من العرب و  المستعربين و المستشرقين، ۱۹۸۹م٬ ج۵ ٬ ص۷۰ </ref>
* '''سعد'''؛ او در مدائن بود که [[سلیمان بن صرد]] بدو نامه نوشت و خواست به آنها ملحق شود. سعد پذیرفت لیکن قبل از آن که با یارانش به آنها برسد٬ شکست خورده بودند لذا سعد از میانه راه بازگشت.<ref>ابن كثير الدمشقى٬ البداية و النهاية، ۱۴۰۷ق٬ ج۸ ٬ ص۲۴۷</ref> بعدها [[مختار بن ابوعبید ثقفی|مختار]] او را والی '''حلوان''' نمود و به جنگ اکراد و ایمن ساختن راه‌ها فرستاد.<ref>ابن خلدون٬ ديوان المبتدأ و الخبر٬ ۱۴۰۸ق٬ ج۳ ٬ ص۳۱</ref>
* '''سعد'''؛ او در مدائن بود که [[سلیمان بن صرد]] بدو نامه نوشت و خواست به آنها ملحق شود. سعد پذیرفت لیکن قبل از آن که با یارانش به آنها برسد٬ شکست خورده بودند لذا سعد از میانه راه بازگشت.<ref>ابن كثير الدمشقى٬ البداية و النهاية، ۱۴۰۷ق٬ ج۸ ٬ ص۲۴۷</ref> بعدها [[مختار بن ابوعبید ثقفی|مختار]] او را والی '''حلوان''' نمود و به جنگ اکراد و ایمن ساختن راه‌ها فرستاد.<ref>ابن خلدون٬ ديوان المبتدأ و الخبر٬ ۱۴۰۸ق٬ ج۳ ٬ ص۳۱</ref>
گفتنی است [[مسعودی]]به همراهی دو پسر حذیفه به نام‌های [[صفوان بن حذیفه|صفوان]] و [[سعد بن حذیفه|سعد]] با علی(ع) در [[جنگ صفین|جنگ صفّین]] اشاره کرده و آنان را از شهیدان این جنگ دانسته است.<ref> مروج الذهب٬ ۱۴۰۹ق٬ ج ۲، ص۳۸۳</ref>
گفتنی است [[مسعودی]] به همراهی دو پسر حذیفه به نام‌های [[صفوان بن حذیفه|صفوان]] و [[سعد بن حذیفه|سعد]] با علی(ع) در [[جنگ صفین|جنگ صفّین]] اشاره کرده و آنان را از شهیدان این جنگ دانسته است.<ref> مروج الذهب٬ ۱۴۰۹ق٬ ج ۲، ص۳۸۳</ref>


==گزارشی از کشف جنازه سالم وی==
==گزارشی از کشف جنازه سالم وی==

نسخهٔ ‏۲ آوریل ۲۰۲۱، ساعت ۰۱:۰۴

حذیفة بن یمان
مشخصات فردی
نام کاملحُذَیفة بن یمان
کنیهابوعبدالله
نسب/قبیلهقبیله عَبْس در یمن
درگذشتدر سال ۳۷ق، مدائن
مدفنمدائن
مشخصات دینی
زمان اسلام آوردنجزو نخستین اسلام‌آورندگان
حضور در جنگ‌هاحضور در غزوات پیامبر (ص) غیر از بدر، جنگ نهاوند
نقش‌های برجستهصحابی، راوی، صاحب سِرّ پیامبر (ص)، از ارکان اربعه اصحاب امام علی (ع)، فرمانده سپاه در جنگ نهاوند، والی مدائن
دیگر فعالیت‌هاپیشنهاد تدوین قرآن واحد به عثمان


حُذَیفة بن یمان، صحابی و صاحب سرّ پیامبر اکرم(ص) و از نخستین اسلام‌آورندگان که در بسیاری از جنگ‌های صدر اسلام پیامبر(ص) را همراهی کرد. وی از اصحاب و شیعیان خاص حضرت علی(ع) بود. در برخی از روایات به عنوان یکی از ارکان چهارگانه صحابی امام علی (ع) از او یاد شده است.

از حذیفه روایاتی در‌ شأن و منزلت امام علی(ع) و اهل بیت(ع) نقل کرده‌اند. وی در فتوحات دوره خلفا از جمله جنگ نهاوند شرکت کرد. او از راویان حدیث غدیر است.

نسب

ابو عبد الله حُذَیفة فرزند حِسْل یا حُسَیل ملقب به یمان از قبیله بنی عَبْس یمن است.[۱] یمان پیش از ظهور اسلام به مدینه رفت و با خاندان عبدالاشهل، از شاخه اوس، هم‌پیمان شد و با رباب دختر کعب ازدواج کرد.[۲] او سه پسر دیگر داشت: سعد[۳]٬ صفوان که در جنگ احد حاضر بود[۴] و مُدْلج[۵]. و نیز دخترانی به نام‌های لیلی،[۶] سلمه که در جنگ احد توسط ابوسفیان به شهادت رسید[۷] و فاطمه که از پیامبر نقل حدیث کرده است[۸]٬ داشت. حسیل در جنگ احد حضور داشت و در آنجا به شهادت رسید. برخی می‌گویند یکی از مسلمانان او را به اشتباه کشت.[۹]

حذیفه در زمان پیامبر(ص)

  • حذیفه از نخستین اسلام‌آورندگان بود،[۱۰] و بعد از پیامبر(ص) به مدینه هجرت کرد. وی از سویی جزو مهاجران بود و از طرفی چون با یکی از طوایف مدینه هم‌پیمان بود، جزو انصار محسوب می‌شد. رسول خدا(ص)، حذیفه را دراین‌باره مخیر کرد و او انتساب به انصار را برگزید و پیامبر(ص) نیز آن را تأیید کرد.[۱۱] و بعد از میان مهاجران عمار به عنوان برادر وی انتخاب گردید.[۱۲]
  • با این که اسلام آورده بود٬ مشرکین مانع شدند در جنگ بدر حضور یابد؛[۱۳] اما در جنگ احد به همراه پدر خود حضور یافت. [۱۴] حذیفه برای قاتلان پدرش آمرزش خواست و چون رسول خدا(ص) خواست خون‌بهای او را از بیت المال بپردازد، حذیفه آنان را بخشید.[۱۵]
  • حذیفه در جنگ خندق، از طرف پیامبر(ص) مأموریت یافت از درون اردوگاه دشمن خبر کسب کند که با موفقیت این کار را انجام داد.[۱۶] وی در غزوات دیگرِ رسول خدا(ص) نیز همراه وی بود.[۱۷]
  • پیامبر اخبار بسیاری از حوادث و فتنه‌های آینده را با او در میان گذاشته بود و از باطن بسیاری افراد به او خبر داده و برخی منافقان را به او شناسانده بود،[۱۸] او گفته است: پیامبر حوادث آینده تا قیامت را بر من بازگو کرده است.[۱۹] نقل شده است رسول خدا(ص) به هنگام بازگشت از تبوک، نام تک‌تک منافقانی را که قصد رم‌دادن مرکب وی را داشتند، به او فرمود.[۲۰]به همین دلیل شرح‌حال‌نگاران از وی با عنوان صاحب سرّ (رازدار) رسول خدا(ص) یاد کرده‌اند،[۲۱] رسول اکرم(ص) درباره حذیفه و امام علی(ع) فرمود: «آنان بهتر از همه مردم، منافقان را می‌شناسند.»[۲۲]
  • حذیفه از پیامبر روایات متعددی نقل کرده است و افراد بسیاری از او نقل روایت کرده‌اند.[۲۳] او به پرهیزکاری، دنیاگریزی و دوری از ثروت‌اندوزی معروف بود.[۲۴]

حذیفه در دوران خلفا

عمر وی را در جنگ نهاوند، جانشین فرمانده سپاه نمود و او پس از کشته شدنِ نعمان‌ بن مقرن، فرماندهی سپاه را برعهده گرفت و نهاوند را گشود.[۲۵] سپس دینور٬ ری و همدان را نیز فتح کرد.[۲۶]

او در خلافت عمر، والی مدائن شد که در زمان عثمان نیز همانجا بود و در زمان خلافت علی(ع) رحلت کرد.[۲۷]

پیشنهاد تدوین قرآن واحد

حذیفه در دوره عثمان در خاک‌سپاری ابوذر شرکت کرد[۲۸] نقل شده او پس از آگاهی از اختلاف مصاحف، تدوین قرآن واحد را به عثمان پیشنهاد داد.[۲۹]

حذیفه در زمان امام علی(ع)

وی در میان اصحاب حضرت علی(ع)، یکی از ارکان چهارگانه یاد شده است.[۳۰] کشی[۳۱] در خبری، حذیفه را در زمره هفت‌تنی دانسته که به‌سبب ایشان، عنایت‌های خدا بر مردم ارزانی می‌شده است و همانها در نمازگزاردن بر پیکر فاطمه زهرا(س) و خاک‌سپاری او حضور داشته‌اند.

هنگامی که علی(ع) برای شرکت در جنگ جمل به منطقه ذوقار رسید، حذیفه به یاران خود گفت: خود را به امیرالمؤمنین(ع) و وصی سید المرسلین برسانید که حق در یاری دادن اوست.[۳۲]

از او روایاتی در‌ شأن و منزلت امام علی(ع)[۳۳] و اهل بیت رسول خدا(ع)[۳۴] نقل شده است.

حذیفه در روایتی، تصریح پیامبر(ص) بر امامان دوازده‌گانه پس از خود را نقل کرده است.[۳۵]

حذیفه در سال ۳۶[۳۶] یا ۳۷[۳۷] در مدائن درگذشت. برخی نقل‌ها از حضور او در جنگ جمل خبر می‌دهند.[۳۸] فرزندزادگان حذیفه تا قرن سوم هجری قمری در مدائن برجای بودند.[۳۹]

نقل حدیث غدیر

حذیفه بن یمان از راویان حدیث غدیر از رسول اکرم(ص) است. علامه امینی نام و مشخصات ۱۱۰ صحابی راوی حدیث غدیر را مشخص کرده که یکی از آنان، حذیفه است.[۴۰]

امام زمان در پیش گویی حذیفه

ابن خلدون به نقل از سنن ابو داود آورده است که اسامه بن زید از ابن لقیطه و او از پدرش نقل می‌کند که حذیفه بن یمان گفت: به خدا سوگند نمی‌دانم آيا يارانم فراموش كرده‏‌اند يا خود را به فراموشى می‌زنند؟ به خداى سوگند پيامبر(ص) نام هيچ سردار گروهى را فرونگذاشت تا سرداری که هنگام انقضاى دنيا كه همراهان او به سيصد و بيشتر می‌رسند٬ جز اينكه نام خود و نام پدر و قبيله‏‌اش را به ما باز گفت.[۴۱]

حسن و حسین دو سرور جوانان بهشت

حذیفه نقل کرده است روزی از پشت سر پیامبر می‌رفتم که حالتی خاص به او روی داد. لحظاتی بعد از من پرسد آیا متوجه حال من شدی؟ عرض کردم بلی. فرمود: فرشته ای از خداوند اذن خواسته نزد من آمد تا برایم سلام کند و بشارتم دهد که حسن و حسین دو سرور جوانان بهشت هستند و فاطمه سیده اهل جنت است.[۴۲]

فرزندان

  • عمران؛ او از تابعان بود و از یاران مختار. بعد از مختار٬ مصعب او را کشت.[۴۳]
  • سعد؛ او در مدائن بود که سلیمان بن صرد بدو نامه نوشت و خواست به آنها ملحق شود. سعد پذیرفت لیکن قبل از آن که با یارانش به آنها برسد٬ شکست خورده بودند لذا سعد از میانه راه بازگشت.[۴۴] بعدها مختار او را والی حلوان نمود و به جنگ اکراد و ایمن ساختن راه‌ها فرستاد.[۴۵]

گفتنی است مسعودی به همراهی دو پسر حذیفه به نام‌های صفوان و سعد با علی(ع) در جنگ صفّین اشاره کرده و آنان را از شهیدان این جنگ دانسته است.[۴۶]

گزارشی از کشف جنازه سالم وی

هادی الجبوری تولیت مقبره سلمان فارسی در مصاحبه‌ای چنین می‌گوید: «حذیفه ابتدا در فاصله دو کیلومتری سلمان و در کنار رودخانه دجله دفن شده بود. در سال ۱۹۳۱ میلادی آب رودخانه دجله به قبر وی نزدیک شد، به همین دلیل آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی دستور دادند که جسد وی منتقل شود. هنگامی که قبر باز شد مشاهد گردید که جسد وی پس از سیزده قرن هم‌چنان سالم است.»[۴۷]

پانویس

الگوی پانویس غیرفعال شده است. لطفا از الگوی پانوشت استفاده شود

منابع

  • ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج‌البلاغة، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۸۵ـ ۱۳۸۷/ ۱۹۶۵ـ۱۹۶۷، چاپ افست بیروت، بی‌تا.
  • ابن قتيبة٬أبو محمد عبد الله بن مسلم٬ المعارف، تحقيق ثروت عكاشة، القاهرة، الهيئة المصرية العامة للكتاب، ط الثانية، ۱۹۹۲م.
  • ابن‌اثیر، اسدالغابة فی معرفة الصحابة، قاهره ۱۲۸۰ـ۱۲۸۶، چاپ افست بیروت بی‌تا.
  • ابن‌اثیر، اللباب فی تهذیب الانساب، بیروت ۱۴۱۴ /۱۹۹۴.
  • ابن‌بابویه، الامالی، قم ۱۴۱۷.
  • ابن‌جوزی، کتاب صفة الصفوة، حیدرآباد، دکن ۱۳۵۵ ـ ۱۳۵۶.
  • ابن‌حجر عسقلانی، الاصابة فی تمییز الصحابة، چاپ عادل احمد عبدالموجود و علی‌محمد معوض، بیروت ۱۴۱۵/ ۱۹۹۵.
  • ابن‌سعد، الطبقات الکبری، (بیروت)، ۱۹۶۸-۱۹۷۷.
  • ابن‌شبّه نمیری، کتاب تاریخ‌المدینةالمنورة : اخبارالمدینة النبویة، چاپ فهیم محمد شلتوت، (جدّه) ۱۳۹۹/۱۹۷۹، چاپ افست قم ۱۳۶۸ش.
  • ابن‌عبدالبرّ، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، چاپ علی‌محمد بجاوی، قاهره (۱۳۸۰/ ۱۹۶۰).
  • ابن‌ قتیبه، المعارف، چاپ ثروت عکاشه، قاهره ۱۹۶۰.
  • ابن ندیم (تهران).
  • ابن‌هشام، السیرةالنبویة، چاپ سهیل زکار، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
  • ابونعیم اصفهانی، حیلةالاولیاء و طبقات‌الأصفیاء، چاپ محمدامین خانجی، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷.
  • علی‌بن عیسی‌اِربلی، کشف‌الغمةفی‌معرفةالائمة، بیروت ۱۴۰۵/ ۱۹۸۵.
  • علی‌بن محمد خزاز رازی، کفایة الاثر فی النص علی‌الائمة الاثنی‌عشر، چاپ عبداللطیف حسینی کوه کمری خوئی، قم ۱۴۰۱.
  • طبرسی،احمد بن علی٬ الاحتجاج، چاپ محمد باقر موسوی‌ خرسان، بیروت٬ ۱۴۰۱ق.
  • طبری، تاریخ (بیروت).
  • محمدبن‌حسن طوسی، محمد بن حسن٬ رجال الطوسی، چاپ جواد قیومی اصفهانی، قم٬ ۱۴۱۵ق.
  • محمدبن حسن فتال نیشابوری، روضة الواعظین، نجف ۱۳۸۶/۱۹۶۶، چاپ افست قم ۱۳۶۸ش.
  • قطب راوندی، سعید بن هبةاللّه٬ الخرائج و الجرائح، قم٬ ۱۴۰۹ق.
  • محمدبن عمر کشی، اختیار معرفةالرجال، (تلخیص) محمدبن‌حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ش.
  • نعیم‌بن حماد مروزی، کتاب‌الفتن، چاپ سهیل‌زکار، (بیروت) ۱۴۱۴/۱۹۹۳.
  • یوسف‌ بن عبدالرحمان مزّی، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، چاپ بشار عواد معروف، بیروت ۱۴۲۲/۲۰۰۲.
  • مسعودی، مروج الذهب (پاریس).
  • محمدبن محمد مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، قم:‌دار المفید، بی‌تا.
  • مطهربن طاهر مقدسی، کتاب‌البدء و التاریخ، چاپ کلمان هوار، پاریس ۱۸۹۹ـ۱۹۱۹، چاپ افست تهران ۱۹۶۲.
  • محمدبن عمر واقدی، کتاب المغازی، چاپ مارسدن جونز، لندن ۱۹۶۶.
  • یعقوبی، تاریخ.

پیوند به بیرون


  1. ابن قتيبة٬ المعارف، ۱۹۹۲م٬ ص۲۳
  2. ابن‌سعد،الطبقات الکبری، ۱۴۱۲ق٬ ج۱، ص۳۳۴
  3. البغدادي٬ كتاب المحبر، دارالآفاق٬ ص ۴۱۷
  4. ابن‌سعد،الطبقات الکبری،۱۴۱۲ق٬ ج۲، ص۷۲۶
  5. ابن‌سعد،الطبقات الکبری،۱۴۱۲ق٬ ج۸، ص۲۵۸
  6. ابن‌سعد،الطبقات الکبری،۱۴۱۲ق٬ ج ۳، ص۳۳۷
  7. ابن جوزی٬ المنتظم فى تاريخ الأمم و الملوك، ۱۴۱۲ق٬ ج۳ ٬ ص۱۸۷
  8. ابن عبد البر٬الاستيعاب فى معرفة الأصحاب، ۱۴۱۲ق٬ ج۴ ٬ ص ۱۹۰۲
  9. ابن حجر عسقلاني، الإصابة، ۱۴۱۵ق٬ ج۲ ٬ ص۶۶
  10. رجوع کنید به ابن‌سعد،الطبقات الکبری،۱۴۱۲ق٬ ج ۳، ص۱۹۰
  11. ابن‌قتیبه، المعارف، ۱۹۹۲ق٬ ص۲۶۳.
  12. ابن‌سعد،الطبقات الکبری،۱۴۱۲ق٬ ج ۳، ص۱۹۰
  13. ابن‌اثیر، اسدالغابة فی معرفة الصحابة، ج ۱، ص۳۹۱؛ ابن حجر عسقلاني، الإصابة، ۱۴۱۵ق٬ ج۲، ص۳۹
  14. واقدی، مغازی، ج ۱، ص۳۰۱؛ ابن‌سعد،الطبقات الکبری، ج ۲، ص۴۳
  15. واقدی، مغازی، ج ۱، ص۲۳۳ـ۲۳۴.
  16. رجوع کنید به واقدی، مغازی، ۱۴۰۹ق٬ ج ۲، ص۴۸۸ـ۴۹۱
  17. ابن‌سعد،الطبقات الکبری، ج ۶، ص۱۵.
  18. رجوع کنید به مروزی، کتاب‌الفتن، ص۱۴؛ ابن‌سعد،الطبقات الکبری، ج ۲، ص۳۴۶
  19. ابن حجر عسقلاني، الإصابة، ۱۴۱۵ق٬ ج۲، ص۳۹
  20. رجوع کنید به واقدی، ج ۳، ص۱۰۴۲ـ ۱۰۴۴؛ قطب راوندی، الخرائج و الجرائح ج ۲، ص۵۰۴ـ۵۰۵.
  21. برای نمونه رجوع کنید به ابن‌عبدالبرّ، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، قسم ۱، ص۳۳۵؛ ابن‌اثیر، ج ۱، ص۳۹۱ اسدالغابة فی معرفة الصحابة، ۱۲۸۰ـ۱۲۸۶
  22. طبرسی، الاحتجاج، ۱۴۰۱ق٬ ج ۱، ص۱۲۷
  23. ابن حجر عسقلاني، الإصابة، ۱۴۱۵ق٬ ج۲، ص۳۹؛ رجوع کنید به مزّی، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، ج ۵، ص۴۹۷ـ۴۹۹
  24. رجوع کنید به ابونعیم اصفهانی، حیلةالاولیاء و طبقات‌الأصفیاء، ج ۱، ص۲۷۰ـ۲۸۳؛ ابن‌جوزی، کتاب صفة الصفوة، ج ۱، ص۲۴۹ـ۲۵۱.
  25. ابن كثير الدمشقى٬ البداية و النهاية، ۱۴۰۷ق٬ ج۷ ٬ ص۱۰۸
  26. الزركلى٬ الأعلام قاموس تراجم لأشهر الرجال و النساء من العرب و المستعربين و المستشرقين، ۱۹۸۹م٬ ج۲ ٬ ص۱۷۱
  27. ابن حجر عسقلاني، الإصابة، ۱۴۱۵ق٬ ج۲، ص۳۹
  28. یعقوبی،تاریخ، ج ۲، ص۱۷۳
  29. رجوع کنید به ابن‌شبّه نمیری، تاریخ‌المدینةالمنورة، ج ۳، ص۹۹۲؛ ابن‌ندیم، ص۲۷.
  30. طوسی، رجال الطوسی، ص۶۰
  31. اختیار معرفةالرجال،ص ۶ـ۷
  32. ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج‌البلاغة، ج ۲، ص۱۸۸.
  33. رجوع کنید به مفید، ج ۱، ص۹۱
  34. رجوع کنید به اربلی، کشف‌الغمةفی‌معرفةالائمة،ج ۲، ص۹۵، ۲۱۹
  35. رجوع کنید به خزاز رازی، کفایة الاثر فی النص علی‌الائمة الاثنی‌عشر، ص۱۳۶.
  36. ابن‌سعد،الطبقات الکبری، ج ۷، ص۳۱۷
  37. مثلاً رجوع کنید به ابن‌بابویه، الامالی، ص۴۹۰؛ فتال نیشابوری، ج ۲، ص۲۸۶
  38. ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج‌البلاغة، ج ۲، ص۱۸۸.
  39. ابن‌سعد،الطبقات الکبری، ج ۷، ص۳۱۷.
  40. امینی، الغدير فى الكتاب و السنه و الادب٬ ج۱ ٬ ص۷۱
  41. ابن خلدون٬ ديوان المبتدأ و الخبر٬ ۱۴۰۸ق٬ ج۱ ٬ ص۴۱۴۳۱
  42. البيهقى٬ دلائل النبوة و معرفة أحوال صاحب الشريعة، ۱۴۰۵ق٬ ج۷ ٬ ص۷۸
  43. الزركلى٬ الأعلام قاموس تراجم لأشهر الرجال و النساء من العرب و المستعربين و المستشرقين، ۱۹۸۹م٬ ج۵ ٬ ص۷۰
  44. ابن كثير الدمشقى٬ البداية و النهاية، ۱۴۰۷ق٬ ج۸ ٬ ص۲۴۷
  45. ابن خلدون٬ ديوان المبتدأ و الخبر٬ ۱۴۰۸ق٬ ج۳ ٬ ص۳۱
  46. مروج الذهب٬ ۱۴۰۹ق٬ ج ۲، ص۳۸۳
  47. تولیت مقبره سلمان فارسی از سلمان و پیکر سالم حذیفه و عبدالله جابر انصاری می گوید