کاربر ناشناس
جابر بن عبدالله انصاری: تفاوت میان نسخه‌ها
←زندگی‌نامه
imported>Alikhosravi |
imported>Alikhosravi |
||
| خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
==زندگی‌نامه== | ==زندگی‌نامه== | ||
جابِرِ بن عبدالله بن عَمرو بن حرام بن کعب بن غَنْم بن سلمة، نسبش به [[قبیله خزرج|خَزْرَج]] می‌رسد.<ref>رجوع کنید به ابن سعد، طبقات الکبری، ج۳، قسم ۲، ص۱۰۴ـ۱۰۵؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۱۱، ص۲۰۸.</ref> | جابِرِ بن عبدالله بن عَمرو بن حرام بن کعب بن غَنْم بن سلمة، نسبش به [[قبیله خزرج|خَزْرَج]] می‌رسد.<ref>رجوع کنید به ابن سعد، طبقات الکبری، ج۳، قسم ۲، ص۱۰۴ـ۱۰۵؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۱۱، ص۲۰۸.</ref> | ||
پدرش پیش از [[هجرت]] پیامبر اکرم(ص) به [[یثرب]]، مسلمان شد و در [[بیعت عقبه دوم|بیعت عَقَبة دوم]] با [[رسول خدا(ص)]] پیمان بست و جزو دوازده نقیبی شد که پیامبر(ص) آنان را به نمایندگی | پدرش پیش از [[هجرت]] پیامبر اکرم(ص) به [[یثرب]]، مسلمان شد و در [[بیعت عقبه دوم|بیعت عَقَبة دوم]] با [[رسول خدا(ص)]] پیمان بست و جزو دوازده نقیبی شد که پیامبر(ص) آنان را به نمایندگی قبایلشان برگزید. پدر جابر در [[غزوه احد|غزوه اُحُد]] به [[شهادت]] رسید.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۲۸۶؛ ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۱۱، ص۲۰۸، ۲۱۱؛ قس ابن حَبّان، مشاهیر علماء الامصار و اعلام فقهاء الاقطار، ص۳۰ که از حضور عبداللّه و فرزندش جابر در بیعتِ عقبه اول و دوم سخن گفته است.</ref> | ||
نخستین گزارش از زندگی جابر، حضور او با پدرش در [[بیعت عقبه دوم]] در سال سیزدهم [[بعثت]] است. | نخستین گزارش از زندگی جابر، حضور او با پدرش در [[بیعت عقبه دوم]] در سال سیزدهم [[بعثت]] است. با توجه به سال مرگ و مدت عمرش، احتمالاً در آن زمان حدود ۱۶ سال داشته است.{{سخ}} | ||
[[کنیه]] جابر، به سبب نام فرزندانش، در منابع به صورت‌های گوناگون آمده، اما از میان آنها کنیه ابوعبداللّه صحیح‌تر دانسته شده است. <ref>رجوع کنید به ابن عبدالبرّ، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ۱۴۱۲، ج۱، ص۲۲۰؛ ابن اثیر، اسدالغابة فی معرفة الصحابة، ۱۴۱۷، ج۱، ص۳۷۷.</ref>{{سخ}} | [[کنیه]] جابر، به سبب نام فرزندانش، در منابع به صورت‌های گوناگون آمده، اما از میان آنها کنیه ابوعبداللّه صحیح‌تر دانسته شده است. <ref>رجوع کنید به ابن عبدالبرّ، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، ۱۴۱۲، ج۱، ص۲۲۰؛ ابن اثیر، اسدالغابة فی معرفة الصحابة، ۱۴۱۷، ج۱، ص۳۷۷.</ref>{{سخ}} | ||
بنا بر بعضی گزارش‌ها، پیوند میان پیامبر(ص) و جابر محبت‌آمیز و دوستانه بود. | بنا بر بعضی گزارش‌ها، پیوند میان پیامبر(ص) و جابر محبت‌آمیز و دوستانه بود. گفته شده است که پیامبر(ص) به وی بشارت عمر طولانی داده و در پاسخ به سؤال جابر، [[آیه]]ای نازل شد که به [[آیه کلاله|آیه کَلالَه]]<ref>ر.ک: سوره نساء: ۱۷۶.</ref> شهرت دارد.<ref>ر.ک: طبری، جامع طبری؛ و محمد بن طوسی، التبیان فی التفسیر القرآن، ذیل آیه.</ref> | ||
=== ازدواج و فرزندان === | === ازدواج و فرزندان === | ||
در سال سوم هجرت و پیش از [[غزوه ذات الرقاع|غزوه ذاتُ الرِقاع]]، جابر با بیوه‌ای به نام سُهَیمه، دختر [[مسعود بن اوس]]، [[ازدواج]] کرد تا بتواند پس از [[شهادت]] پدر، از ۹ خواهر خود بهتر سرپرستی کند.<ref>ر.ک: ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۲۴۸؛ ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۴، ص۹۹ـ۱۰۰.</ref> در این هنگام جابر با مشکلات مالی دست به گریبان بود و بدهی‌هایی از پدر خود برعهده داشت. چندی بعد در راه بازگشت از غزوه ذات الرقاع (سال چهارم هجرت) [[پیامبر اکرم(ص)]] جویای حال جابر شد و مشکل مالی او را برطرف و برای وی [[استغفار]] کرد.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، قسم ۱، ص۴۳ـ۴۴.</ref> | در سال سوم هجرت و پیش از [[غزوه ذات الرقاع|غزوه ذاتُ الرِقاع]]، جابر با بیوه‌ای به نام سُهَیمه، دختر [[مسعود بن اوس]]، [[ازدواج]] کرد تا بتواند پس از [[شهادت]] پدر، از ۹ خواهر خود بهتر سرپرستی کند.<ref>ر.ک: ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۲۴۸؛ ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج۴، ص۹۹ـ۱۰۰.</ref> در این هنگام جابر با مشکلات مالی دست به گریبان بود و بدهی‌هایی از پدر خود برعهده داشت. چندی بعد در راه بازگشت از غزوه ذات الرقاع (سال چهارم هجرت) [[پیامبر اکرم(ص)]] جویای حال جابر شد و مشکل مالی او را برطرف و برای وی [[استغفار]] کرد.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، قسم ۱، ص۴۳ـ۴۴.</ref> | ||